فرارو-وزرای شورای همکاری خلیج فارس پنجشنبه ۱۶ فروردین ماه، اعلام کردند که میدان گازی آرش بهطور انحصاری متعلق به عربستان سعودی و کویت است و آنها به تنهایی حق استفاده از منابع طبیعی آن را دارند. وزرای خارجه این شورا که در ریاض گرد هم آمده بودند، همچنین «هرگونه ادعایی مبنی بر اینکه طرف حقوقی دیگری در این میدان حق بهره برداری دارد» را رد کردند.
به گزارش فرارو، افزون بر ادعای مذکور، وزرای شورای همکاری بار دیگر، ادعای امارات درباره مالکیت این کشور بر سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی را تکرار کردند. این موضوع باعث شد، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران در این باره واکنش نشان داده و بگوید: «ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک و ابدی خاک ایران است و این بیانیهنویسیها فاقد ارزش است»
کنعانی افزود: «جمهوری اسلامی ایران بارها بر تمامیت سرزمینی خود تاکید نموده و بر حاکمیت خود بر جزایر ایرانی بر اساس اصول و قواعد پذیرفته شده حقوق بینالملل تصریح کرده است. جمهوری اسلامی ایران، بر اساس مذاکرات دوجانبه خود با دولت کویت و سوابق مذاکراتی، همواره بر همکاری دوستانه و سازنده در حوزه انرژی از جمله در منطقه آرش تاکید کرده است. بدون تردید، رفتارهای مبتنی بر توجه به منافع و مصالح مشترک، میتواند زمینههای مناسب همکاریهای منطقهای را فراهم کند.»
سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص ادعاهای مربوط به برنامه هستهای صلحآمیز کشور نیز تاکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران به پیشبرد برنامه صلح آمیز هستهای خود و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی وفق حقوق و تکالیف ذیل معاهده عدم اشاعه و موافقتنامه جامع پادمان به صورتی سازنده ادامه داده و تحت تأثیر مداخلات و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی قرار نمیگیرد.»
با توجه به این که ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه، مسئله میدان گازی آرش و برنامه هستهای ایران بارها مورد بحث و مناقشه قرار گرفته، پرسشهایی مطرح است، از جمله این که چرا عربستان و سایر کشورهای حاشبه خلیج فارس نسبت به موضوعات مذکور، چنین مواضعی اتخاذ میکنند و آیا واکنشهای ایران نسبت به این شرایط مناسب و کافی است یا خیر. علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
علی بیگدلی گفت: «محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، در همان روزهای نخست آشتیکنان بین ایران و عربستان، اعلام کرد که چند مشکل اساسی بین ایران و عربستان وجود دارد. یکی از نخستین موضوعاتی که مورد اشاره وی قرار گرفت این بود که ایران باید تکلیف خود را با برجام روشن کند. مسئله دوم خروج ایران از کشورهای عرب و مسئله سوم مسئله تهدیدات موشکی بود؛ بنابراین با وجود این که نوعی رابطه دیپلماتیک بین ایران و عربستان برقرار شده است، نمیتوانیم معتقد باشیم که تمامی مشکلات ما با عربستان حل شده و به پایان رسیده است. به عبارت دقیقتر اگرچه ما یک رابطه مقدماتی را با عربستان شروع کردهایم، اما هنوز آن گرمی روابطی را که انتظار داریم، شکل نگرفته است.»
وی افزود: «در حال حاضر فضاهای جدیدی در حال شکلگیری در منطقه خاورمیانه است. از جمله این فضاهای جدید میتوان به این نکته اشاره کرد که کشورهای شیخ نشین خلیج فارس و عربستان همراه با آمریکا و اسرائیل به دنبال شکلدهی راههای ریلی به هند و ایجاد خطوط ترانزیت هستند. اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، هنگام سفر به عربستان و امارات، پیشنهاد داد که برای ایجاد یک کریدور شمال به جنوب، یک خط ترانزیت از امارات به کویت و عراق رفته و از آنجا به ترکیه کشیده شود و تا اروپا برسد. این در حالی است که اگر ایران در شرایط بهتری قرار داشت، اتفاقا، گزینه مناسبتر و نزدیکتری برای قرار گرفتن در این مسیر ترانزیت بود.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: «کشور ما هم اکنون در یک حاشیه ناامن قرار گرفته و تحت شرایط فشار قرار دارد، در نتیجه تمام تلاش خود را به کار بستهایم که بیش از این در حاشیه یا انزوا نباشیم. هر اندازه این فشار و انزوا بیشتر باشد، شرایط نامطلوب اقتصادی، تشدید خواهد شد. در حال حاضر در یک وضعیت بلاتکلیف قرار گرفتهایم. البته مسئله درباره جزایر سه گانه ایران، متفاوت است و این جزایر برای ایران، حائز اهمیت بسزایی است در نتیجه قطعا ایران زیر بار نخواهد رفت. در خصوص میدان گازی آرش نیز، حل این موضوع طریق از نهادهای رسمی و قانونی بین المللی از جمله دادگاه لاهه ساده نخواهد بود، چرا که برای حضور در این دادگاه باید دو طرف رضایت داشته باشند و هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند به دادگاه شکایت ببرد. کویت و عربستان معتقدند که همه چیز باید به آنها تعلق بگیرد و ایران هیچ سهمی از این میدان گازی ندارد. تنها راه حل این مسئله، استفاده از روشهای سیاسی است. یک راهکار غیر دیپلماتیک هم وجود دارد: که ما هم برویم و در گوشهای از این میدان گازی، عملیات حفاری گستردهای را آغاز کنیم که با توجه به تجهیزات مدرن و قدرتمند کویت و عربستان، عملا باز هم شرایط به نفع این کشورها خواهد بود.»
وی افزود: «این روزها، روابط کشورهای عرب خلیج فارس، بیش از هر زمان دیگری به سمت اتحاد و شکلگیری یک لیگ منسجم پیش میرود، از سوی دیگر، عربستان و اسرائیل نیز در آستانه شکلدهی روابط هستند؛ بنابراین فضای منطقه برای ایران بسیار حساس شده است. در حال حاضر ایران با یک دوگانه پیچیده از مشکلات داخلی اقتصادی و مسائل و چالشهای بینالمللی رو به رو است. بنابراین باید نگاهمان را تغییر دهیم تا به نتیجه قابل قبولی برسیم. تا زمانی که به برجام دست پیدا نکنیم و عضویت در FATF را نپذیریم، هیچ تغییری در وضعیت اقتصادی ما به وجود نخواهد آمد و عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و حتی در بریکس نیز تغییر چندانی در وضعیت اقتصادی کشور نخواهد داشت. فراموش نکنیم که در همان روزهای نخست که ایران و عربستان سعودی به سمت تنشزدایی حرکت کردند، صحبتهایی درباره تمایل عربستان به تجارت و سرمایهگذاری در ایران مطرح میشد، اما عملا تا این لحظه با توجه به موانع موجود، شاهد اتفاق خاصی نیستیم.»
این کارشناس روابط بین الملل گفت: «آزادسازی زندانیان و آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران یا افزایش نسبی صادرات نفت ایران را نمیتوان نشانههایی از شکلگیری قریب الوقوع برجام دانست و معتقدم تحولات اخیر، ربطی به برجام ندارد. زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، مدعی بود موافقتنامهای که با ایران امضا شده، همه مشکلات آمریکا با ایران را حل نخواهد کرد، چرا که مشکلات امریکا و ایران فقط به مسائل هستهای مرتبط نیست، بلکه مشکلات دیگری را نیز در منطقه و در سطح بینالملل شامل میشود. هم اکنون نیز، همچنان مسائل متعددی، حل نشده باقی ماندهاند و تا زمانی که این مسائل حل نشده باقی بمانند، بعید است به توافق جامع و بلند مدت دست پیدا کنیم. حداقل تا زمانی که انتخابات ایالات متحده انجام نشده، چنین موضوعی دور از ذهن است.»
وی افزود: «زمانی که آقای زنگنه در کابینه آقای روحانی وزیر نفت بود، گفت: «ما برای نوسازی سیستمهای استخراج نفت کشور، نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید داریم.» بر این اساس کاملا مشخص است که سیستمهای اکتشاف و استخراج نفت در کشور ما بسیار کهنه است و نمیتوانیم سهم اساسی خود را از منابع نفتی برداشت کنیم. این در حالی است که کشورهای مختلف به واسطه استحراجهای گسترده، در حال بهره برداریهای مالی از میدانهای گازی و نفتی هستند. برای مثال، قطر قراردادهای هنگفتی با کشورهای مختلف دارد. قطر با آلمان یک قرارداد ۷۰ میلیارد دلاری برای صادرات گاز بسته است.»
بیگدلی در پایان گفت: «اگرچه عربستان بزرگترین تولید کننده نفت است، اما در حوزه گاز در مضیقه قرار دارد. کویت نیز همین مشکل را دارد، بنابراین علت این که دو کشور به شدت به میدان گازی آرش وابستگی نشان میدهند همین موضوع است. چرا که این میدان گازی، هم منافع داخلی و هم سود صادراتی دو کشور را تضمین خواهد کرد. در مجموع، ایران با توجه به شرایط موجود، مایل نیست روابط نیمبندی که با شیخ نشینها و به ویژه با عربستان داریم، به هم بخورد، اما با توجه به جدیتی که کویت و عربستان راجع به منابع گازی میدان آرش نشان میدهند، ایران باید یک حد و مرز تعیین کند و با گفتگوی دیپلماتیک سعی در حل این مشکل سیاسی داشته باشد. فراموش نکنیم که ایران دیگر هیچ جایی برای درگیری با دیگر کشورها ندارد و اکنون بیش از هر زمان دیگری به آرامش نیاز داریم. شاید ایران به دلایل مختلف، فعلا در حوزه میدان گازی آرش واکنش جدی نشان ندهد، اما درباره جزایر سه گانه به هیچ وجه کوتاه نخواهد آمد چرا که توانایی نظامی لازم برای برخورد را نیز در اختیار دارد. هر چند همانطور که اشاره کردم در حال حاضر تنش جدی در منطقه به نفع هیچکس نیست.»
هرچند اینها تمام سناریو های کشور غربی است که این کشورها را وادر به موضوع گیری علیه ایران می کنند