هممیهن نوشت: قصه قاچاق فیلمهای توقیفی، خود یک درام طولانی در سینمای ایران است که میتوان درباره آن، مستند و حتی فیلم داستانی ساخت. درباره چرایی و چگونگی آن. البته پدیده قاچاق فیلمها امر تازهای نیست، ولی این روزها با وضعیت تازه و شگفتانگیزی از آن مواجه هستیم که میتوان نامش را قاچاق زنجیرهای فیلمهای سینمایی دانست.
ناگهان در چند روز متوالی نسخه قاچاق فیلمهای «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی، «بیرویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری و «ارادتمند نازنین بهاره بیتا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی با کیفیت تصویری مطلوب در شبکههایاجتماعی منتشر شد. مدتیپیش فیلمهای «برادران لیلا» سعید روستایی و «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی هم به این تقدیر دچار شده بودند و اگر قاچاق فیلم «خطفرضی» به کارگردانی فرنوش صمدی را هم که چندماهپیش رخ داد لحاظ کنیم، حالا آمار فیلمهای قاچاقشده در یکسال گذشته به عدد ۶ رسیده که بیسابقه بوده است.
این اتفاق بار دیگر بحث قاچاق و سرقت فیلمهای سینمایی و ضرورت صیانت از آثار فرهنگی و هنری را پیش میکشد. ضمن اینکه این پرسش را هم مطرح میکند که آیا این فیلمها از سر آگاهی و بهدلیل منافع احتمالی که در پی نمایش غیرمجاز آن وجود دارد قاچاق میشوند یا نه؟ کیفیت خوب این فیلمها به لحاظ تصویری و فنی هم این احتمال که قاچاق این فیلمها با آگاهی و رضایت صاحبان اثر همراه بوده را بیشتر میکند. گرچه همه این فیلمها از سرنوشتی مشترک برخوردار بودند، اما یک سرگذشت نداشتند؛ چه در دلایل توقیفشان چه در علت قاچاق شدنشان.
درباره زمینهها و دلایل این رخداد آسیبزا در سینمای ایران، هفتههای پیش گزارشی با عنوان «فیلم باختگان» در هممیهن منتشر شد و امروز به نقد و بررسی این فیلمها پرداختیم تا با تحلیل متن و مضمون این فیلمها، ضمن تحلیل اثر، امکانی برای فهم دلایل این توقیف و قاچاقها هم بهواسطه ماهیت خود آنها فراهم شود. قاچاق این فیلمها چه سهوی باشد و چه عمدی، آنها را از نقد و بررسی بینیاز نمیکند. ضمن اینکه دیدگاه منتقدان درباره این فیلمها اغلب با نگاهی منفی همراه بوده و نشان از ضعیف بودن این آثار از حیث سینمایی میدهد که اگر توقیف هم نمیشدند امکان توفیق آن در گیشه و اکرانعمومی هم چندان نبود. همچنین برخی از فیلمها از همین توقیفشدنها اعتبار میگیرند و مخاطب را به تماشای خود ترغیب میکنند.