فرارو-سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به عربستان در شرایطی به پایان رسید که در خصوص این سفر و پیامدهای ان گمانه زنیهای متعددی مطرح است. امیرعبداالهیان که در تاریخ ۲۶ مردادماه در راس هیئتی وارد عربستان شد، در ادامه رایزنیهای خود با مقامهای عربستان سعودی، با محمدبن سلمان ولیعهد این کشور در شهر جده دیدار و گفتگو کرد.
به گزارش فرارو، این نخستین سفر وزیر امور خارجه ایران به عربستان پس از هفت سال و بعد از تصمیم دو کشور برای احیای مجدد روابط است. ایران و عربستان که در سال ۱۳۹۳ روابط خود را قطع کرده بودند، در توافقی که با میاجیگری چین در تاریخ نوزدهم اسفند ماه ۱۴۰۱ در پکن انجام شد روابط خود را از سر گرفتند. پس از سفر فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان به ایران، اکنون سفر امیرعبداللهیان به عربستان از دید برخی کارشناسان، به عنوان گامی جدید در توسعه روابط دو کشور در نظر گرفته شده است. به گفته امیرعبداللهیان، گفتگوی منطقهای صریح و مفید و سازندهای بین وی و بن سلمان انجام شده است و حاکم سعودی دعوت وی را برای سفر به تهران پذیرفته است. این اولین دیدار رسمی ولیعهد سعودی با یک مقام ارشد ایرانی بود.
نزدیک شدن روابط ایران و عربستان و قرار گرفتن دو کشور در مسیر تنش زدایی، همزمان شده است با تلاشهای ایالات متحده برای تنش زدایی بین عربستان و اسرائیل. سفرهای متعدد سران ایالات متحده به اسرائیل و عربستان سعودی درباره خطوط کلی توافق احتمالی بین دو کشور، در شرایطی انجام شده است که برخی سناتورها و مقامهای پیشین جمهوری خواه، در خصوص سیاستهای ایالات متحده در منطقه هشدار داده اند. با توجه به اتفاقات اخیر در مناسبات سیاسی ایران و عربستان و روابط احتمالی عربستان و اسرائیلف پرسشهایی مطرح است، از جمله این که ایران چگونه میتواند بالاترین بهره را از روابط خود با عربستان دریافت کند و آغاز روابط اسرائیل با عربستان چه تاثیری در مناسبات عربستان و ایران خواهد داشت؟ عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و سفیر سابق ایران در مجارستان و بلژیک به پرسشهای فرارو در این خصوص پاسخ داده است:
عبدالرضا فرجی راد گفت: «ایران همیشه نسبت به ایجاد رابطه کشورهای اسلامی با اسرائیل، حساس بود. این حساسیت تا حدی بود که وقتی یک کشور اسلامی با اسرائیل رابطه برقرار میکرد، ایران رابطه خود را با آن کشور قطع میکرد، یا سطح رابطه را پایین میاورد. اما در یکی دو دهه اخیر و با گسترش رابطه کشورهای منطقه با اسرائیل، ایران دیگر حساسیت پیشین را نشان نمیدهد، زیرا آن حساسیتها اکنون چندان کارساز نیست. در شرایطی که ایران در حال گسترش روابط خود با عربستان است، از این موضوع نیز مطلع است که عربستان در حال برقراری روابط با اسرائیل است. این تمایل بین دو طرف وجود دارد و آمریکا پشت این جریان است. عربستان نیز به دنبال این است که از ایجاد رابطه با اسرائیل امتیازات مهمی دریافت کند. طبعا مقامات ایران و دستگاه دیپلماسی ما از تمامی این موارد آگاهی دارند. همانطور که دیدیم، وقتی بحرین، امارات و سایر کشورهای عربی در چند سال اخیر با اسرائیل رابطه برقرار کردند، ایران به جز یک واکنش کوچک، کار دیگری انجام نداد. در نتیجه، روابط عربستان و اسرائیل را نیز مسئله مهمی در روابط ایران و عربستان نمی بینم.»
وی افزود: «مدتی پیش بن سلمان در سخنرانی نشست اتحادیه عرب گفت به دنبال یک قطب اقتصادی منطقه ای، مشابه با اتحادیه اروپا است. با توجه به توسعه تکنولوژیهای جدید، هوش مصنوعی و درآمدهای نفتی بالای کشورهای عرب که تا ۸۰ تا ۹۰ دلار در هر بشکه است، این کشورها، یک استراتژی بلند مدت توسعهای را هدف گذاری کرده اند. امارات و عربستان به دنبال این هستند که همزمان با توسعه خود، دیگر کشورهای عرب را نیز به توسعه برسانند. در همین راستا، استراتژی ژئوپلیتیکی عربستان و امارات تغییر کرده و شرح وظایف خود را در سیاست خارجی از یک ژئوپلیتیک سنتی که شامل رقابت تنگاتنگ و درگیری با ایران بود به یک رقابت ژئوپلیتکی با ثبات تبدیل کردند. به این معنا که با ایجاد ثبات در سراسر منطقه به توسعه سرعت داده شود. میدانیم که بی ثباتی، باعث توقف توسعه میشود. تا زمانی که ثبات در منطقه نباشد، اعتماد بین المللی برای سرمایه گذاری در کشورهای منطقه نیز وجود نخواهد داشت. به همین خاطر نیز کشورهای عرب، سیاست متعادلی را بین شرق و غرب ایجاد کرده اند تا بتوانند از همه منافع اقتصادی و تکنولوژیک جدید، حداکثر بهره برداری را داشته باشند.»
سفیر پیشین ایران در مجارستان و بلژیک در ادامه گفت: «با توجه به این که اکثر کشورهای منطقه عرب هستند، از لفظ «قطب اقتصادی عرب» استفاده میشود، اما عبارت درستتر «قطب اقتصادی منطقه ای» است، چون در این منطقه، ایران، پاکستان و ترکیه را نیز داریم. اما این که ایران بتواند در این قطب اقتصادی نقش بازی کند یا خیر تا حد زیادی بستگی به توسعه روابط این کشور با عربستان، امارات و توسعه اقتصاد ژئوپلیتیکی ایران دارد. ایران باید از تحریمها خارج شده و وارد فاز جدید با محور اقتصادی شود. وقتی بن سلمان از تبدیل کشورهای منطقه به چیزی مشابه اتحادیه اروپا سخن میگوید، کشور خود را محور این اتحادیه و در جایگاهی مشابه با جایگاه آلمان در اتحادیه اروپا میبیند. به همین دلیل نیز، عربستان به دنبال برنامههای بلندپروازانه توسعه و پیشرفت است. در چنین شرایطی، ایران است که باید تصمیم بگیرد چه خواهد کرد. اگر ایران مایل است وارد سیستم اقتصادی منطقهای شود، باید دو تصمیم مهم بگیرد؛ در گام نخست، «اعتمادسازی» مهم است. ایران باید با کشورهای عرب منطقه، اعتمادسازی ایجاد کند. ایران باید تغییراتی بنیادین در سیاستهای خارجی شکل دهد، که اصلا کار سادهای نیست.»
وی افزود: «اگر این اعتمادسازی انجام نشود، روابط ایران، عربستان و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در همین حد عادی و ساده که اکنون میبنیم، باقی خواهد ماند و وارد مرحله جدیتر نخواهد شد. گام دوم که ایران باید انجام دهد، تقویت اقتصادی است. ایران باید پروژههای مهمی برای خود تعریف کند و از امکاناتی که در جریان همکاریهای اقتصادی شکل میگیرد استفاده کند. در غیر این صورت، صرف این که روابط به شکل لفظی برقرار شده، کافی نیست. ما باید مثل قطری ها، عربستانی، اماراتیها و حتی عمانی ها، پروژههای اقتصادی بزرگ تعریف کرده و نشان دهیم که کشورهای مختلف میتوانند در ایران سرمایه گذاری کنند. درواقع ثباتی که در سایه اعتماد سازی ایجاد میشود، منجر به جذب سرمایههایی میشود که فقط کشورهای عرب را به سود نمیرساند، بلکه میتواند برای ایران نیز سودآور باشد. این سودآوری میتواند از کشورهای غربی تا شرقی را شامل شود. ما باید سیاست متعادل و همزمان نگاه به شرق و نگاه به غرب داشته باشیم. چرا کشورهای عرب منطقه تا این حد رشد اقتصادی دارند؟ چرا سرانه درامد کشورهای حاشیه خلیج فارس تا این حد بالا است؟ چرا در تولید ناخالص داخلی موفق هستند؟ علت همه این ها، به رویکرد نگاه به شرق و غرب، ثبات اقتصادی و سرمایه بالای این کشورها بر میگردد. کشورهایی که چنین شرایطی دارند، اعتماد بالایی از سوی کشورهای غربی برای سرمایه گذاری جلب میکنند.»
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «ایران ظرفیتهای نفتی و گازی زیادی دارد. این ظرفیتها حائز اهمیت بالایی هستند. به همین دلیل تاکید دارم که ایران باید در مسیر گشایش اقتصادی و رفع تحریمها و البته پروژههای منطقهای حرکت کند. در غیر این صورت، حتی اگر ایران به لیگ کشورهای منطقهای بپیوندد، دنباله روی اعراب خواهد شد و این وضعیت چندان فایدهای برای کشور نخواهد داشت. درست است که کار ایران برای برقراری روابط حسنه با کشورهای مختلف منطقه کار سخت و دشواری است، اما نمیتوان گفت غیرممکن است. همه این اتفاقات با تغییر در سیاستهای خارجی میسر میشود. همانطور که این کشورها در بخش اقتصادی دست بالا را دارند، ایران نیز مزیتهایی از جمله نفوذ نظامی و سیاسی در خلیج فارس را داراست. غربیها و شرقیها نیز به ایران نگاه ویژه دارند. این که ما فقط به یک بلوک مثل چین یا روسیه نگاه میکنیم اشکال دارد. این رفتار ما باعث میشود این کشورها در قبال ایران، رفتاری نادرست در پیش بگیرند. آنها تصور میکنند که ایران هیچ راه دیگری ندارد، پس فشارها را افزایش میدهند تا امتیازهای بیشتری از ایران بگیرند. نگاه ما به شرق و غرب کمک میکند رقابت سیاسی شکل گرفته و ما از هر دو طرف نفع ببریم.»
وی افزود: «یک نکته دیگر، اهمیت برنامه ریزی بلند مدت برای توسعه کشور است. ما هنوز چنین برنامههایی نداریم. ما برنامه توسعه تا ۱۴۰۲ را داشتیم که اصلا در دولت احمدی نژاد اجرا نشد و کنار گذاشته شد. این شرایط با سیاستهایی که اتخاذ شد، بغرنجتر از گذشته شکل گرفت. اکنون باید برنامههای توسعه را احیاء کرده و تغییراتی به آن داده و بر اساس برنامههای توسعه، پروژههایی بزرگ را تعریف کنیم که در کنار اعتمادسازی و رفع تحریم ها، نهایت استفاده را از شرایط ببریم.»
فرجی راد در پایان گفت: «ما در حال توسعه روابط خود با اعرابیم، وزیر خارجه عربستان به ایران و وزیر خارجه ایران به عربستان سفر کرده است. از بن سلمان نیز برای سفر به ایران دعوت شده است. اما نباید این رفت و امدها را به عنوان یک خوشحالی بزرگ و مهم در نظر بگیریم. این رفت و آمدها به عنوان مصداق واضح دیپلماسی، در نظر گرفته میشود و ما باید از خلال این رفت و آمدها منافع بزرگی ببریم. توسعه همکاریهای اقتصادی ما نیز باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. این درست نیست که ما ۱۶ میلیارد روابط تجاری با امارات داشته باشیم، اما بخش عمده این رقم، شامل صادرات امارات به ایران شود. اماراتیها باید ۳۰ الی ۴۰ میلیارد با ایران همکاری تجاری داشته باشد. اما بخشی از این تجارت باید روی سرمایه گذاری متمرکز باشد.»
وی افزود: «ما نباید به دلخوشیهای کوچک دل ببندیم. اگر میخواهیم در قطب اقتصادی منطقهای جایی داشته باشیم، باید همکاری گسترده و همگرایی منطقهای ایجاد کنیم؛ همانطور که اعراب با یکدیگر کار و سرمایه گذاری میکنند. در حال حاضر عراقیها با شورای همکاریهای خلیج فارس و به ویژه عربستان و امارات همین رفتار را دارند و سرمایه گذاریهای چندمیلیارد دلاری در بصره و سایر شهرهای مهم، جذب میکنند. ترکیه نیز رفتاری مشابه انجام داده است. سفر اخیر اردوغان به عربستان، امارات و کشورهای عرب منطقه با همین هدف انجام شد و پیش بینی میشود سرمایه گذاریهای دهها میلیارد دلاری بین ترکیه و کشورهای منطقه شکل بگیرد. دلخوشی ما به تعدادی سفر درست نیست. این سفرها به لحاظ دیپلماتیک مثبت است، اما باید دستاورد اقتصادی نیز داشته باشند. تحقق همه این اهداف به عملکرد تیم دیپلماسی دولت سیزدهم بستگی دارد.»