روزنامهنگارهای عصر ناصری، گلیسیرین را از دواخانه میخریدند و برای نوشتن از این ماده استفاده میکردند. به همین دلیل در دوره مشروطه، فروش گلیسیرین در دواخانهها ممنوع میشود.
به گزارش همشهری آنلاین، رواج شبنامهنگاری در دوره ناصری و عصر مشروطه نکته بسیار مهمی است که از نگاه برخی تاریخنویسها مغفول مانده است. سختگیریهای ناصرالدین شاه و تشدید این اوضاع در دوره حکومت محمدعلی شاه در نهایت به توقیف فلهای روزنامهها منجر شد و از همان روزگار بود که پدیده شبنامهنویسی رواج پیدا کرد.
کوروش نوروزمرادی، روزنامهنگار و پژوهشگر رسانه و مطبوعات، با اشاره به اهمیت این موضوع میگوید: «شبنامهنویسی در عصر ناصری و بعد از واقعه تنباکو رواج پیدا کرد. در آن دوره چیزی بین ۲۰ تا ۲۵ عنوان شبنامه منتشر میشد، اما انقلاب شبنامهنگاری در دوره مشروطه رخ داد و چیزی حدود ۱۸۰ عنوان شبنامه در همین برهه نسبتاً کوتاه تاریخی منتشر شده است.
آن موقع روزنامهنگارها، گلیسیرین را از دواخانه میخریدند و برای نوشتن از این ماده استفاده میکردند. به همین دلیل در دوره مشروطه، فروش گلیسیرین در دواخانهها ممنوع میشود. فرق شبنامهنگاری با روزنامهنگاری این بوده که شبنامهنگاری در ساعات شبانه و توسط چند نفر انجام و توزیع میشد و دومین تفاوت در این بود که شبنامه دیوارکوب میشد، اما روزنامه این خاصیت را نداشت. البته با توجه به اینکه دو صفحه روزنامه «کاغذ اخبار» سفید چاپ میشد این ذهنیت وجود دارد که این روزنامه قرار بوده دیوارکوب شود. »
شبنامهنگارهای دوره مشروطه هم از گزند حوادث ناگوار دوره مشروطه در امان نبودهاند. نوروز مرادی فردی به نام میرزا حسنخان نوری را نخستین قربانی شبنامهنگاری در دوره مشروطه میداند: «میرزا حسنخان نوری هنگام پخش شبنامه و در تاریکی شب از روی پشتبام افتاد و فوت کرد. فردی به نام صفروف تبریزی که دست به انتشار دهها شبنامه زد، دومین قربانی شبنامهنویسی بود. صفروف پیش از این، نخستین روزنامه طنز ایران به نام «احتیاج» را منتشر کرده بود و شب پیروزی مشروطه کشته میشود. در دوره مشروطه ۱۰ نفر از روزنامهنگارها جانشان را از دست دادند و عدهای دیگر به زندان افتادند. »
طبق آمارها و روایتهای تاریخی، بیشترین نشریات در دوره مشروطه منتشر شدهاند و چه بسا همین کثرت نشریات و میل مردم برای روزنامهخواندن سرنوشت انقلاب مشروطه را تعیین کرد. نوروز مرادی با اشاره به تعداد نشریات دوره مشروطه میگوید: «بین سالهای ۱۲۱۵ تا ۱۳۰۴ بالغ بر ۹۶۰ تا ۹۷۰ عنوان روزنامه در ایران منتشر شده و افسوس که نسخهای از این نشریهها در آرشیو مطبوعات و کتابخانهها موجود نیست. من اسم این اتفاق را گم شدن دانش میگذارم.»