عصر ایران نوشت: در یکی از بخشهای خبری تلویزیون در شامگاه یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ خورشیدی گزارشگر (در اصطلاح صدا وسیما: خبرنگار) در میدانی در تهران از شهروندان میپرسید:" آیا در جریان اخبار پیش ثبتنام انتخابات مجلس هستید یا نه" و اگر پاسخ مثبت بود، پرسش بعدی این بود: "از کدام منبع؟ "
به جنبه سیاسی موضوع کاری ندارم و این که صدا و سیما برای پیشثبت نام مدام خبررسانی و تبلیغ میکرد. چه، وجه اجتماعی ماجرا با پس زمینه کلی سیاسی جالب است و این که از همین فیلم نهایی و قطعا گزینش شده هم پیدا بود برای تهیه گزارشهای شهری و گفتگو با خانمها تا چه حد دچار مشکلات جدی شدهاند.
اول به این خاطر که احتمال عبور دختر جوان و گیسو به باد سپرده از مقابل دوربین فراوان است و این یعنی کات! قابل پخش نیست. مثل دردسر فیلمهای تاریخی که مثلا داستان دربارۀ سال ۶۰ باشد و پراید و موبایل که در دهه ۶۰ نبوده در کادر بیاید!
حالا هم هر جای شهر که دوربین را بکارند حجاب همه زنان و دختران شبیه پوشش مجریان صدا و سیما و آنچه تبلیغ میکنند نخواهد بود و نمیدانند با این معضل چه کنند.
دوم: شاید گفته شود راه حل دارد. به جای گشت و گذار و پرسه در شهر تنها در نماز جمعه و موقع خروج نمازگزاران گزارش تهیه کنند. مشکل این است که به قدری جامعه دوپاره شده که صحبتهای خانم چادری به منزله انعکاس نظرات بخشی از مردم تلقی میشود نه همه. ضمن این که در این گونه گزارشها تلویزیون میخواهد از مشارکت همه اقشار بگوید و اگر مانند برخی گزارشهای سیاسی از نماز جمعه یا پردیس خواهران دانشگاه امام صادق در بلوار دریای سعادتآباد گزارش تهیه کنند هدف اصلی محقق نخواهد شد.
نکته و در واقع دردسر سوم این است که برای واقعی جلوه دادن گزارش باید سراغ زنان شال به سر هم بروند. در فضای پسامهسا، اما خانمهایی با این پوشش، با تلویزیونی که خواستار جریمه و بازداشت زنان به خاطر پوشش است حاضر به مصاحبه نیستند و چه بسا بدگمان باشند که دنبال هدف دیگری هستند.
از این رو یا مصاحبه نمیکنند یا وقتی کسی گفتگو میکند تلویزیون در واقع دارد اذعان میکند که پوشش همه زنان شبیه آنچه در تلویزیون میبینیم نیست.
اگر شخص با پوشش رسمی باشد بیننده با خود میگوید از خودشان است. اگر هم نباشد آن گاه از خود میپرسد چگونه است که زنان در سریالها با پوشش کامل به رختخواب میروند، ولی در خیابان شال شل بر سر دارند؟
یکی از خانمهای همکار چند سال قبل تعریف میکرد تا از پلههای پل عابر در میدان هفتم تیر تهران پایین آمدم گزارشگر صدا و سیما راه مرا سد کرد و گفت: خانم! چه خوب شد شما را دیدم. چون نیم ساعت است اینجا ایستاده ام، اما خانم مقنعه به سری نمیبینم تا درباره حجاب با او مصاحبه کنم و پاسخ او البته بر گزارشگر ثقیل افتاد و دانست او هم سوژۀ مناسبی نیست.
این که گزارشگر صدا و سیما نتواند با طیب خاطر و از بیم عبور زنان بی/بد/شل حجاب یا واکنش و احتمالا با برخی الفاظ از سطح شهر گزارش تهیه کند و پای صحبت شهروندان بنشیند اتفاق درخور تأملی است ونشان دهنده دردسر تهیه کنندگان گزارشهای تلویزیونی و تازه مشکل وقتی بیشتر میشود که وقتی خیال شان از پوشش خانمی آسوده شده و سراغ او میروند با سخنان او غافل گیر میشوند چرا که مواضع سیاسی صدا وسیما به خصوص در دوران جبلی- جلیلی باب میل همه خانمهای مذهبی هم نیست.
این توضیحات برای این بود تا بدانیم اگر در گزارشهای صدا و سیما از سطح شهر تعداد مردان بیشتر است به حساب مردسالاری نگذارید و بدانید بندگان خدا تلاش خود را انجام میدهند، اما یا پوشش مو کافی نیست یا سخن باب میل گفته نمیشود.
حتی شاید این نوشته سبب شود وزارت کار گزارشگران سطح شهر را در زمره شاغلان به مشاغل سخت و زیان آور احصا کنند. چون مواردی مانند امتناع از مصاحبه یا ابراز لطف به صدا وسیما را شاهدند و اگر خانمی بی روسری در تصویر مانده باشد باید غر و لند رییس خود در سازمان را تحمل کنند.
سالها قبل سریالی از تلویزیون پخش میشد که داستان آن در جنوب و احتمالا هور میگذشت، اما فیلم را در تالاب انزلی ضبط کرده بودند! کارگردان در توجیه گفته بود، چون تقریبا شبیه هم هستند و هوا در خوزستان گرم بود به رشت رفتیم! خبرنگار پرسید: رشت یا انزلی؟ کارگردان پاسخ داده بود: همان رشت. چون از رشت میتوانستیم وارد بخش حفاظت شده تالاب بشویم.
شاید صدا وسیما هم به این صرافت بیفتد که یک شهرک سینمایی با دکور شهر بسازند و گزارشهای مردمی را آنجا ضبط کنند! چرا که در جامعه دوپاره دختر جوان یا خانمی که مدام تهدید به بازداشت و جریمه و ا تریبونهای مختلف تحقیر میشود حاضر نیست با نمایندگان این رسانه رسمی ولو هم جنس او باشد گفتگو کند و چه بسا الفاظی هم بر زبان آورد و اگر سراغ دیگران بروند مخاطب عام نه به چشم گزارش که به منزله نمایش میبیند.