November 10 2024 - يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
فرارو- یک ابر ریز گرد و غبار در سراسر مناظر غرق شده در آفتاب حرکت میکند. صدای زنگهای گوسفندان در هوا شناور است و حرکت ۱۰۰۰ گوسفند و بز را در شمال اسپانیا اعلام میکند.
به گزارش فرارو، در طی هفت روز، گله توسط چوپان آنجل ماری سانز، ۶۲ ساله، با مهارت هدایت میشود و سنتهای مربوط به قرن نهم را حفظ میکند.
گله راه خود را بر روی مسیری باستانی به نام "راه رونکالس" شناخته میشود، میپیماید. آنها از سرزمینهای خشک منطقه لاس باردناس رئالس در منطقه شمالی ناوارا عبور میکنند و به درهها و کوههای پیرنه که خنکتر و سبزتر است، میرسند.
در نزدیکی شهر ویدانگز، گوسفندها تا اواسط سپتامبر که هوا تغییر میکند، چرا میکنند و سانز گله خود را به سمت جنوب حرکت میدهد.
روشهای کشاورزی مدرن در دهههای اخیر، جابجایی فصلی دام به مراتع سبزتر را در اسپانیا و سایر کشورها کاهش داده است.
چوپانان و دوستداران محیط زیست سعی میکنند این عمل را ترویج کنند و میگویند که پایدارتر است و به محافظت از زمین در برابر آتش سوزی کمک میکند، زیرا حیوانات در طول مسیر علف، برگ و شاخهها را میخورند.
برخی از گوسفندان در گرمای شدید نفس نفس میزنند. آنها هر زمان که چشمه یا حوض نزدیکی را احساس کنند، شروع به دویدن میکنند.
سانز میگوید: این زندگی چوپانی در حال ناپدید شدن است. از ۱۴ سالگی در این تپهها پیادهروی میکند، او مسیرها را مانند کف دستش میشناسد.
او با دلتنگی میگوید: اینجا، من عمرم را صرف کرده ام. من آزادی داشته ام، در روستا با طبیعت زندگی میکنم. او از مقامات انتقاد میکند که چرا ییلاق و قشلاق را بیشتر ترویج نمیکنند.
سانز میگوید: غفلت زیادی وجود دارد. هیچ نوع حمایتی از جهان روستایی صورت نگرفته است.
این چوپان اسپانیایی محاسبه میکند که در حدود نیم قرنی که در گله بوده است، حدود ۲۵۰۰۰ کیلومتر (۱۵۰۰۰ مایل) از این درهها بالا و پایین رفته است.
گوسفندها توسط بزها هدایت میشوند. گاهی اوقات مرگ برخی از حیوانات در طول مسیر رخ میدهد و لاشه آنها برای کرکسهایی که به طور مرتب در بالا معلق هستند، رها میشود.
سانز هر سال با دختر ۱۴ ساله اش میریا و سه یا چهار نفر دیگر همراهی میشود. یک ون وسایل و چادرهایی را برای کمپینگ حمل میکند.
اما سانز میگوید به همان اندازه که کارش را دوست دارد، نمیخواهد دخترش برای هیچ چیز در دنیا چوپان شود.
او میگوید: این کار بردگی است و امروز ارزش این همه تلاش را ندارد که به سختی زنده بمانیم.