ژانر علمی تخیلی ژانری است که معمولاً بر فناوریهای پیشرفته و مفاهیم آینده نگرانه تمرکز دارد. نزدیک به ۳۰۰ سال است که خلاقان از تخیل و تجسم خود برای به تصویر کشیدن سالهای پیش رو استفاده میکنند. سفر به ماه یا A Trip to the Moon ساخته ژرژ ملیس در سال ۱۹۰۲ اولین فیلم علمی تخیلی تاریخ سینما است که پرتاب یک فضاپیما به فضا را نشان میدهد. از آن زمان، فیلمهای دیگری نیز وجود داشتهاند که رویدادها و اختراعات آینده را به درستی پیش بینی کرده اند.
به گزارش روزیاتو، هوش مصنوعی تاثیر زیادی روی فیلمهای علمی تخیلی مدرن گذاشته است. چگونه است که نویسندگان به این ایدههای نوآورانه سالها قبل از محقق شدنشان میرسند؟ از پرواز هواپیماهای بدون سرنشین گرفته تا فیس تایم، فیلمهای علمی تخیلی بیشماری را تماشا کردهایم که پیشگوییهای شوکه کنندهای را به ما نشان میدهند. کدام فیلمها به درستی ابداعات و اختراعات آینده را پیشگویی کردند؟ در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم علمی تخیلی آشنا کنیم که به درستی آینده را پیش بینی کردند.
اقتباس سینمایی استیون اسپیلبرگ از رمان فوق العاده فیلیپ کی. دیک چیزهای زیادی را در مورد آینده پیشگویی کرده است، همانطوری که کارهای دیک تا مدتها پس از مرگش به این پیشگوییهای درست ادامه میدادند. این فیلم اکشن جنایی در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و داستان جان اندرتون (تام کروز) را در سال ۲۰۵۴ روایت میکند، افسر پلیس پیش از جرم در واشنگتن دی سی که مجرمان را به خاطر قتلهایی که در آینده مرتکب میشوند، شکار میکند. اما پس از اینکه به جرمی متهم میشود که هنوز مرتکب نشده است، اندرتون خود مجبور به فرار میشود.
اگرچه ما هنوز نمیتوانیم آینده این ایده را بگوییم، اما فیلم گزارش اقلیت پیشرفتهای تکنولوژیک زیادی را به ما نشان داد که در سالهای بعد به امری عادی تبدیل شدند، از جمله خودروهای خودران و صفحات لمسی. اما مهمتر از همه، گزارش اقلیت به درستی تبلیغات هدفمند را پیش بینی کرده است. وقتی اندرتون در یک مرکز خرید قدم میزند و سعی میکند خود را پنهان کند، بیلبوردها و تابلوهای هولوگرافیک متعددی شبکیه چشم او را اسکن میکنند و با صدای بلند نام او را میگویند تا محصولات مختلف را به او بفروشند. او باید اقدامات جدی و زیادی را انجام دهد تا از این تبلیغات پنهان شود. اما باز هم، مگر همه ما این روزها وضعیت مشابهی نداریم؟!
ماتریکس یک رویای سایبرپانک بود که به حقیقت پیوست. مدتها بود طراحان واقعیت مجازی رویای ایجاد یک دنیای شبیهسازی شده به دقت ماتریکس را در سر میپرورانند؛ و حتی اگر این فیلم، هوش مصنوعی را به درستی پیش بینی نکرده، قطعاً ترس همه مردم از آن را به درستی پیش بینی کرده است. زمانی که ماتریکس در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، اینترنت هنوز پدیدهای جوات و نوپا بود و نئو هنوز فایلهایش را روی فلاپی دیسک کپی میکرد. اما دنیایی که او در آن زندگی میکند، یک شبیهسازی کامل از دنیای واقعی است، از جمله ترفندهای درک حسی و «قوانینی مانند جاذبه».
در حال حاضر، مهندسان واقعیت مجازی هنوز در حال کار روی چگونگی بکارگیری چیپستها در مغز انسان هستند، اما اصل ماجرا با آنچه در فیلم میبینیم یکسان است. همچنین میتوان استدلال کرد که نورالینکِ ایلان ماسک چندان هم از آن گوی فلزی بزرگی که نئو برای ورود به ماتریکس باید به ستون فقرات خود وصل میکرد، دور نیست. حتی اگر هوش مصنوعی لشکری از رباتهای شاخک دار نباشد که تلاش میکنند بشریت را به کنترل خود درآورد نیز ماتریکس برخی چیزها را درست به کار گرفته و پیش بینی کرده بود.
فیلم ۲۰۰۱: اودیسه فضایی اثر استنلی کوبریک احتمالاً تصویر دقیقتری از هوش مصنوعی داشت، حتی اگر زمانبندی آن کمی نادقیق باشد. این فیلم تا حد زیادی به عنوان یکی از یکپارچهترین فیلمهای ژانر علمی – تخیلی شناخته میشود؛ و ربات HAL یکی از مشهورترین رباتهای شیطانی در تاریخ سینما است.
در این فیلم، HAL دستوراتی را برای مخفی نگه داشتن یک کشف را دریافت میکند، اما طوری برنامه ریزی شده که هیچ اطلاعاتی را مخفی نکند. این تناقض باعث میشود ربات پارانویید شده و تلاش کند خدمه فضاپیما را بکشد. به این ترتیب او با این کار دیگر مجبور نیست این اطلاعات را از کسی پنهان نگه دارد. اما HAL تا زمانی که هنوز دیوانه نشده بود، صدایی در داخل فضای داخلی سفینه بود که از طریق دستورها صوتی مانند الکسا یا سیری امروزی قادر به تعامل با خدمه بود. اما رباتهای هوشمند دنیای واقعی احتمالاً دیوانه نخواهند شد و سرنوشت و کنترل بشریت را به دست نخواهند گرفت. احتمالاً!
Soylent Green فیلمی ساخته شده در سال ۱۹۷۳ است که بر اساس پیامدهای تغییرات آب و هوایی ساخته شده است. در این فیلم، یک اثر گلخانهای بزرگ باعث تغییرات شدیدی در جامعه شده است. ثروت در خانههای به شدت محافظت شده و همراه با خشونتِ ثروتمندان متمرکز شده است؛ و فقرا برای بدست آوردن آب سخت تقلا میکنند و از ویفرهای فرآوری شدهای به نام سویلنت قرمز، زرد و سبز تغذیه میکنند.
این فیلم نشان میدهد که جامعه به دلیل تهی شدن اقیانوس هایِ زمین از آب، افزایش دما و منابع بسیار کمیاب، به این وضعیت گرفتار شده است. در حالی که بحران اقلیمی هنوز آنقدرها هم بد نشده، شاهد تغییرات شگفتانگیزی در آب و هوای زمین هستیم که دانشمندان در دهه ۷۰ میلادی پیش بینی آن را کرده بودند. همچنین Soylent اکنون یک شرکت واقعی است که مکملهای غذایی را تولید میکند که میتوانید برای مدت طولانی با خوردن آنها زنده بمانید؛ بنابراین به نظر میرسد که این فیلم دو چیز را درست پیش بینی کرده است، و در حال حاضر تنها کاری که باید انجام دهیم این است که منتظر یک پادآرمانشهر تاریک اقتصادی باشیم.
آرنولد شوارتزنگر در فیلم The Running Man ساخته شده در سال ۱۹۸۷ بازی فوق العادهای انجام داده است. شخصیت او در فیلم مجبور میشود در یک بازی شرکت کند که کسی از آن جان سالم به درد نمیبرد. این فیلم توسط پل مایکل گلاسر کارگردانی شده و داستن آن در سال ۲۰۱۹ رخ میدهد. این فیلم بر وسواس فکری و علاقه آمریکاییها نسبت به بازیهای بیرحمانه و خشن تمرکز دارد.
فیلم The Running Man ممکن است شما را به یاد سریال اسکوئید گیم بیندازد که در سال ۲۰۲۱ به یکی از پربینندهترین سریالهای نتفلیکس تبدیل شد. پیش بینیهای این فیلم، اعتیاد جامعه به سرگرمیهای خشن و رقابتی را نشان میدهد. این فیلم علمی تخیلی یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی دهه ۸۰ محسوب میشود.
فیلم Demolition Man در سال ۱۹۹۳ به نمایش درآمد، فیلمی که سیلوستر استالونه و وسلی اسنایپس در آن ایفای نقش میکردند. این یک فیلم اکشن علمی تخیلی است که پیشگوییهای ترسناکی در مورد فاصلهگذاری اجتماعی دارد. مارکو برامبیلا کارگردان این فیلم است که فیلمهای Destricted و Excess Baggage را نیز کارگردانی کرده است. شخصیتهای اصلی فیلم به حالتی از حبس منجمد به نام CryoPrison محکوم میشوند. آنها بالاخره در سال ۲۰۳۲ و در شرایطی که دنیا به شدت تغییر کرده، از حالت انجماد خارج میشوند.
جامعه در حال بازیابی خود پس از زلزله عظیمی است که ویروسهای مرگباری را آزاد کرده و حتی صنعت رستوران داری را نابود کرده است. تماس فیزیکی در نهایت ممنوع میشود و انسانها با تماس تصویری آشنا میشوند. آیا این روایت شما را به یاد چیزی نمیاندازد؟ سیلوستر استالونه به تازگی به این موضوع اشاره کرده که Demolition Man از زمانه خود جلوتر بوده و از احتمال ساخت یک دنباله بر این فیلم، در آینده گفته است.
شاید Star Trek بیش از هر فیلم دیگری آینده ما را در رابطه با تکنولوژی درست پیش بینی کرده باشد. این فیلم ساخته شده در ۱۹۷۹، کاپیتان کرک را نشان میداد که از دستورات صوتی برای تعامل با سفینه استفاده میکند. او میگوید «کامپیوتر»، درست همانطور که امروزه «الکسا» یا «سیری» را صدا میزنیم.
در سال ۱۹۹۹، دیوید گرولد، نویسنده سفر فضایی، با نوشتن ستونی با این مضمون که گوشیهای هوشمند به زودی خلق خواهند شد، این پیشگویی را یک گام فراتر برد. او به شکلی فوق الاده و بسیار دقیق همه چیز در مورد این اختراع را پیش بینی کرد؛ حتی تا ابعاد آن و مسائل مربوط به معضلات بالقوه حریم خصوصی بالقوه. اپل اولین گوشی هوشمند خود را در ژوئن ۲۰۰۷ عرضه کرد که با پیش بینی دیوید مطابقت داشت. فیلم سفر فضایی برای پیش بینی درست چیزهای دیگری مانند تبلت، ترجمه صوتی و کارتهای اعتباری نیز شناخته شده است. آیا این پیشگوییهای دقیق و درست کمی عجیب نیست؟
هریسون فورد در فیلم بلید رانر در نقش ریک دکارد بازی میکند. داستان این فیلم در سال ۲۰۱۹ روایت میشود، دورانی که فناوریهای پیشرفته و ماشینهای پرنده به وفور وجود دارد. دکارد در ماموریتی برای از بین بردن کلونهای انسانی است که تهدیدی برای جامعه محسوب میشوند.
بلید رانر توسط ریدلی اسکات کارگردانی شده است. این فیلم بودجهای ۳۰ میلیون دلاری داشت که شامل جلوههای بصری خیره کنندهای میشد. در این اکشن علمی تخیلی ساخته شده در سال ۱۹۸۲، تبلیغات بیلبوردی آینده نگرانهای در آسمان لس آنجلس دیده میشد. امروزه، تبلیغات دیجیتالی در سراسر آمریکا و جهان دیده میشوند که باعث میشود پیش بینی این فیلم بسیار دقیق بوده و به حقیقت بدل شود.
ترمیناتور توسط جیمز کامرون کارگردانی و در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. این فیلم نگاهی اجمالی به دنیای هواپیماهای کنترل شده با کامپیوتر میاندازد. آرنولد شوارتزنگر از سال ۲۰۲۹ میآید تا ترمیناتور شرور خلق شده توسط انسانها را نابود کند. این فیلم دارای رباتهای قاتل، نظارت جهانی و تصاویری پیشرفته از آینده است. پیشگوییهای ترمیناتور در حالی به حقیقت پیوستهاند که امروزه شاهد استفاده گسترده از هواپیماهای بدون سرنشین نظامی در سراسر جهان هستیم. دنباله فیلم ترمیناتور ۲: روز داوری در سال ۱۹۹۱ نیز در لیست بهترین فیلمها در مورد رباتها معمولاً در صدر قرار میگیرد.
در فیلم نمایش ترومن، جیم کری در نقش ترومن بربنک بازی میکند. در این فیلم درام علمی تخیلی، ترومن توسط شرکت OmniCam انتخاب شده و تمام زندگی او تبدیل به دکور و فضای یک مجموعه تلویزیونی میشود، بدون اینکه ترومن خود از این موضوع مطلع باشد. این فیلم جنبه تاریک سریالهای ریالیتی شو، دستکاری رسانهها و سورئالیسم را بررسی میکند. جیم کری برای نشان دادن تواناییهایش در ایفای نقشهای مختلف، خیلی سریع به بازی در این نقش پاسخ مثبت داد.
پس از انتشار این فیلم در سال ۱۹۹۸، ژانر تلویزیونی ریالیتی شو به طور فزایندهای محبوب شد. ظهور سریالهایی مانند Real World، The Real World و Survivor دوران جدیدی را در تلویزیون آغاز کرد. در این فیلم، پیش بینی دقیقی در مورد چگونگی تاثیر ریالیتی وهای مدرن بر تجربه بشریت صورت میگیرد. نمایش ترومن در فهرست بهترین فیلمهای جیم کری رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.