هممیهن نوشت: چرخ اقتصاد ایران لنگ میزند و با استناد به هشدارهای اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی میتوان گفت که با بحران بسیار جدی همراه شده و در مسیر سقوط قرار گرفته است. برای اثبات این موضوع نیز نیازی نیست به آمارهای بانک مرکزی یا مرکز آمار مراجعه کرد، زیرا گرانی افسارگسیخته و عدم ثبات قیمتها خود بهتنهایی گواه بحران اقتصادی است. در این شرایط، اما معاون اول رئیسجمهور بعد از اعتراف به وضعیت بد اقتصادی، یک جمله نگرانکننده بیان میکند: «امروز دولت در مسائل اقتصادی هرچه در توان داشته انجام داده است.»
این اظهارنظر از سوی دومین مقام مسئول دولت بهمعنای استیصال دولت برای برونرفت از مشکلات متعدد اقتصادی است که ریشه اصلی آن در کنار بیتدبیری تصمیمگیران و وجود تحریمهاست. مخبر به تاثیر تحریمهای آمریکا در آزاد نشدن منابع مالی ایران اذعان کرده و گفته است: «در برخی کشورها توافق انجام شده تا ارز وارد کشور شود و ۲۴ ساعت بعد از توافق نماینده آمریکا توافقات را به هم زد. در سه کشور که توافق به خوبی انجام شده بود، بعد ۲۴ ساعت توافقات لغو شد.» سیدابراهیم رئیسی از همان روزهای نخست بهدنبال آن بود که سفره مردم را به تحریمها گره نزند و بارها در سخنرانیهای خود بر موضع خود تاکید داشته است.
با این حال در این مدت بارها برای مذاکره و احیای برجام تلاش کرده؛ اگرچه خروجیای نداشته است. در واقع سیاست دولت این بود که شعار خودکفایی را سر بدهد، اما برای به سرانجام رسیدن مذاکرات با غرب و آمریکا به هر واسطهای چنگ بزند. این در حالی است که در مدت دو سال گذشته بارها متخصصان و کارشناسان به اهمیت خروج از برجام تاکید کردهاند و حتی اقتصاددانان در نامهای به رئیس دولت خواستار بازگشت به برجام بودهاند. حال موضوع این است که محمد مخبر، معاون اول ابراهیم رئیسی روز گذشته با بیان مسائلی بر اثرگذاری تحریمها اعتراف کرده و حتی اعلام کرده است: «دولت در این دو سالی که گذشت، روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشت و خطراتی را از کشور رفع کرد.»
نگرانی از اتمام ذخایر راهبردی کشور در کنار عدم نقدشوندگی ارز حاصل از صادرات اندک، نگرانی و ناتوانی از پرداخت سود اوراق دولتی، چاپ گسترده پول برای پرداخت هزینههای جاری، ایجاد تورمهای سنگین و... مواردی بودند که مخبر به آن اشاره کرد. تحریمها در یک دهه گذشته آثار زیانباری بر اقتصاد ایران داشته است. با این حال بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۱۳۹۷ و اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران در کنار شیوع و همهگیری کرونا، دولت روحانی تمام دستاوردهای اقتصادی که در دولت یازدهم برای کشور رقم زده بود را به یکباره از دست داد.
در تشریح وضعیت آن سالها روز گذشته معاون اول دولت سیزدهم چنین گفت: «در آن زمان روزانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه نفت فروخته میشد و به پولهای آن هم نمیتوانستیم دسترسی پیدا کنیم یعنی ضبط میشد و نمیتوانستیم جابهجا کنیم و از آن استفاده کنیم.» البته با آمدن دولت جو بایدن فشار تحریمی علیه ایران بسیار کاهش یافته؛ بهطوریکه در حال حاضر روزانه تا سقف ۵/۱ میلیون بشکه نفت صادر میشود، اما همچنان دولت قادر نیست ارز حاصل از صادارت را به کشور بازگرداند، زیرا همچنان ایران در لیست سیاه FATF است. دولت سیزدهم که از حمایت دولت در سایه و حتی مجلس و سایر نهادهای تصمیمگیر برخوردار است، از همان روزهای نخست با فرار رو به جلو و تخریب دولت روحانی سعی کرد تا دستاوردسازی داشته باشد.
در این مدت بارها آمارهایی از بهبود شاخصهای اقتصادی توسط بانک مرکزی اعلام شد که هنوز در صحت و سقم آنها، اما و اگرهای بسیاری وجود دارد. حال محمد مخبر، بیپروا از روزهای سخت دولت و آرزوهای این دولت سخن گفته است. درباره این اظهارات، نظر دو اقتصاددان را جویا شدیم.
داوود سوری، اقتصاددان در واکنش به شرایط اقتصادی کشور در دو سال گذشته به هممیهن گفت: «اینکه در زمان انتقال دولت، شرایط به چه صورت بوده است مسئولان بهتر میتوانند پاسخ بدهند. در اخبار مشاهده کردیم که نوبخت سخنگوی دولت روحانی خواسته بود با مسئولان دولت جدید درباره همین موضوع صحبت کند. بسیاری از آمارها محرمانه و غیرشفاف است و ناظران بیرونی نمیتوانند بررسی کنند که آیا ادعای دولت درست است یا خیر. در هر صورت اینکه شرایط اقتصادی بد بوده و هست، بعید نیست و شرایط اقتصادی در آن زمان خوب نبوده است، آنچنانکه امروز هم شرایط اقتصادی خوب نیست. به هر حال ما در تحریم به سر میبریم و این شرایط ادامه دارد.»
او ادامه داد: «دولت جدید و مسئولان جدید وقتی داشتند دولت را در اختیار میگرفتند و حتی در دوران کاندیداتوری خود از شرایط اطلاع داشتند و میدانستند که در چه شرایطی میخواهند دولت را در اختیار بگیرند و طبعاً برنامهای را نیز در این رابطه در اختیار داشتهاند.»
این اقتصاددان معتقد است چنین صحبتهایی بیمورد است. به این دلیل که هر دولتی درباره دولت قبلی چنین اظهاراتی میکند و این سخنان مدام تکرار میشود. سوری درباره ایجاد یا عدم ایجاد تغییرات چشمگیر در اقتصاد کشور طی دو سال گذشته بیان کرد: «آمارها در این زمینه گویاست. میتوانیم وضعیت رفاهی مردم و سمتوسوی قیمتها و نرخ ارز را مشاهده کنیم. این مسائل قابل بیان نیست و فکر نمیکنم کسی اعتقاد داشته باشد که وضعیت رفاهی مردمی طی این دو سال نسبت به پیش از آن بهتر شده باشد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا زمان آن نرسیده که دولت فعلی با دیپلماسی اقتصادی و کمک گرفتن از افراد باتجربه و متخصص از بنبست فعلی خود را خارج کند؟ تاکید کرد: «قاعدتاً مسئولان باید به این باور برسند، اما به نظر میآید نرسیدهاند یا اگر هم به چنین باوری رسیدهاند این توان را در خود نمیبینند و گمان میکنند با استفاده از داشتههای خود میتوانند مشکلات را حل کنند. مشخصاً تحریمها وجود دارد و فشار آن بر مردم و اقتصاد کشور هر روز بیشتر میشود. از طرف دیگر اقتصاد کشور هر روز ضعیفتر میشود. عملاً در این دو سال نیز هیچ گشایشی را شاهد نبودهایم و هیچ افقی از گشایش را نیز مشاهده نکردهایم. در واقع اقدام مشخصی را از سوی دولت مشاهده نکردهایم که برای مردم عادی نیز نمود داشته باشد؛ بنابراین به نظر نمیرسد که واقعاً برنامهای موجود باشد و کشور ما از این شرایط خارج شود. قاعدتاً آقایانی که مسئولان امر هستند برنامههایی دارند و اجرا میکنند.»
آلبرت بغزیان، اقتصاددان درباره وضعیت اقتصادی کشور بعد از دو سال، به هممیهن گفت: «توجه مردم به معیشت و رفاهشان است. اگر ذخایر ما بیشتر و وضعیت بهتر شده است باید در سه مقوله اشتغال و درآمد و قیمتها خود را نشان دهد. این درحالی است که قیمتها با رشد مواجه شده است. نمیتوان به طور مداوم گفت این قیمتها مربوط به گذشته بوده است و از تورم انتظاری سخن گفت. رشد اشتغالی که دولت کنونی به آن اشاره میکند قابل اثبات نیست. نمیتوان فردی که در روز یک ساعت کار میکند را شاغل محسوب کرد. درباره این موضوع نمیتوان قضاوت کرد، اما حداقل در اطرافیان ما اشتغالزایی ایجاد نشده است.»
او ادامه داد: «ارزش واقعی درآمدها نیز با توجه به تورم کاهش یافته است. اگر میگویند شرایط ذخایر راهبردی کشور بهتر است، آیا سرانه مصرف پروتئین و لبنیات در کشور بهتر شده است؟ توزیع درآمد نیز بدتر شده است. ما نمیتوانیم بگوییم بر اثر سیاستهای دولت سیزدهم بوده است که به این شرایط رسیدهایم. زیرا ممکن است روند ادامهدار بوده باشد. اما اگر قرار باشد همواره به روند قبلی استناد کنیم این سوال مطرح میشود که دولت جدید چه روند تازهای را تعریف میکند و اصولاً چرا دولتها تغییر میکنند وقتی قرار است همان روند قبلی در دولت جدید تداوم یابد.»
این اقتصاددان با بیان اینکه وضعیت خوب ذخایر ارزی، استراتژیک و گندم زمانی مناسب است که بتوانیم دوران قحطی را با این ذخایر پشت سر بگذاریم، اظهار کرد: «اما آنچه مشاهده میکنیم عدم مهار قیمتهاست. تحریمها تاثیرگذاری خود را داشتهاند و نمیتوان گفت اگر وخامتی وجود دارد به دلیل تحریمها نیست بلکه به دلیل اختلاسها و ناترازی بانکهاست و تحریمها از ابتدا تاثیر نداشته است. این تغییرات اخیر، اصلاً ربطی به تحریمها ندارد، اما وخامت وضعیت اقتصادی کشور تحت تاثیر تحریمها بوده است. مگر تحریم میتواند سازنده باشد و اشتغال و معیشت مردم را بهبود بخشد؟ تحریم محدودیت است. از دولت میخواهم که تاثیر تحریمها بر شرایط اقتصادی را انکار نکند. دولت نگران آن است که بخاطر تلاش برای رفع تحریمها، امکان احیای برجام ضعیف شود.»
بغزیان بیان کرد: «شکی نیست که نسبت به قبل توانستهایم نفت بیشتری بفروشیم و پول بیشتری نیز بازگشته است. انتظار داریم اثر این موضوع منعکس شود. معیار اندازهگیری من سطح قیمتهاست. ما امروز همچنان شاهد تورم و افزایش قیمتها هستیم. چرا باید بگوییم امسال نرخ تورم کم شده است. ما امروز گرانی و تورم را داریم و به قیمتهای قبلی اضافه میشود. شاید ذخایر بیشتر شده باشد، اما بلوکه شدهاند و هزینه انتقال آن نیز پرهزینهتر شده است. دورزدن تحریمها نیز هزینه دارد؛ بنابراین ما امسال باید درسهای بیشتری درخصوص دور زدن تحریمها یاد گرفته باشیم و شرکای تجاری بیشتری نسبت به قبل میتوانیم داشته باشیم، اما چرا دولت در مهار تورم عاجز مانده و ادعا میکند که تورم را مهار کردهایم؟ شما باید قیمتها را مهار کنید. نمیتوان تورم را همواره بر گردن انتظارت تورمی انداخت.»
همه افرادی که درگیر جریان برخی اغتشاشات بودند، عدد بالایی نبود، اما آنچنان صحنهسازی کردند که انگار کل کشور روی آتش قرار دارد و این قدرت رسانه است.
در تاریخ کشوری سراغ نداریم که ۵۰ هزار نفر را از کشورهای مختلف جمع کنند و هزینههای آنها را بپردازند تا علیه آن کشور اغتشاش کنند.
آمریکا حدود ۴۰۰ میلیون دلار برای تقابل رسانهای با ایران هزینه کرده است.
در شهریور ۱۴۰۰ روزانه بین ۷۰۰ تا ۷۵۰ نفر بر اثر کرونا جان خود را از دست میدادند.
ذخایر راهبردی کشور در وضعیتی قرار داشت که واقعاً برخی شبها برای تامین آنها نگرانی جدی داشتیم، زیرا ذخایر راهبردی گندم، جو، ذرت، کنجاله، روغن زیر خط قرمز بود.
برای تهیه کالاهای اساسی، از پولهایی که در کشورهای همسایه خودمان داشتیم نمیتوانستیم استفاده کنیم.
در خرداد ۱۴۰۱ با یک تورم ۱۲درصدی مواجه بودیم. کسانی که میگویند دولت برنامه نداشت، پاسخ بدهند که دولت چگونه توانست بهرغم همه اتفاقات بزرگ سال ۱۴۰۱ تورم را در پایان این سال معادل پایان سال قبل نگه دارد.
در آذرماه ۱۴۰۱ تمام پیشبینیهایی که وجود داشت نشان میداد نرخ ارز به ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان و تورم به ۷۰ درصد میرسد. اما تمام تلاش خود را کردیم تا نرخ تورم را همان نرخ تورم ۱۴۰۰ نگه داریم.
برنامهریزی کردهایم که نزدیک به ۳۰ شهر جدید در کنار دریا احداث کنیم و میخواهیم در آنجا با ساخت پتروشیمی، فولاد و توسعه کشاورزی رونق ایجاد کنیم تا مردم از کنار دریا به سمت مناطق مرکزی مهاجرت نکنند.
اگر نفت ایران به بنزین، پتروشیمی و فرآورده تبدیل میشد، تحریمها دیگر اثری نداشت.
ایران با وجود داشتن یک درصد جمعیت جهان و رتبه نخست در مجموع ذخایر نفت و گاز در جهان در حوزه گاز واردات داشت.
سه استان شمالی ما اندازه کشور هلند است. میانگین بارندگی این استانها هم بیشتر از هلند است. هلندیها ۹۵میلیارد دلار صادرات کشاورزی دارند و ما ۲۰۰ میلیون دلار صادرات کشاورزی داریم.