صدها سال پیش، وقتی بومیان نواحی ساحلی آلاسکا موفق به شکار نهنگ میشدند، از روشی منحصر به فرد برای برقراری ارتباط و اطلاع به ساکنین دهکده استفاده میکردند.
به گزارش بی بی سی، در دشتهای وسیع و یخزده آلاسکا، تپههای کمی وجود دارد، بنابراین در یک روز غیر ابری به راحتی میتوان تا کیلومترها را دید.
پس از یک صید موفق، قاصدی به سمت دهکده میدوید و وقتی نزدیک میشد، جفت پا و عمود بر بدن به بالا میپرید. به این ترتیب اهالی دهکده با دیدن جست و خیز او متوجه میشدند که صید موفقیتآمیز بوده و باید در آوردن صید کمک کنند.
البته این حرکت همیشه برای انتقال اخبار خوب استفاده نمیشد و گاهی نیز بهعنوان اعلام مجروح شدن یکی از اعضای دهکده مورد استفاده قرار میگرفت.
با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی، این شیوه ارتباطی از میان رفت. اما اسکیموها سالی یک بار دور هم جمع میشوند و در مسابقاتی، این سنت قدیمی را در کنار سایر ورزشهای بومی احیا میکنند.
در ژوئیه امسال نیز، هزاران نفر برای تماشای ضربات بلند یک پا و دو پا، در کنار مسابقات دیگری مانند کشیدن گوش، فک دریایی و چوب بومیان آمریکا، در بازیهای المپیک جهانی اسکیموها (WEIO) در فیربنکس آلاسکا دور هم جمع شدند.
این مسابقات در سال ۱۹۶۱، پس از دیدار دو خلبان غیر بومی به نامهای بیل انگلیش و تام ریچاردز از جوامع دورافتاده آلاسکا و آشنایی با بازیهای سنتی، شکل گرفت.
در آن زمان، فرهنگ آمریکایی شروع به نفوذ در این جوامع کرده بود و آداب و رسوم محلی در معرض تهدید بود.
جینا کالوچ، رئیس هیئت مدیره این مسابقات، به بیبیسی میگوید: «این آقایان که اتفاقاً بومی هم نبودند، متوجه شدند که برخی از این سنتها چگونه میتواند در خطر فراموشی قرار بگیرند.»
در اولین دوره این مسابقات و در ساحل رودخانه چنا، ورزشکاران و رقصندگان بومی از دهکدههای مختلف به فیربنکس آورده شدند و در چندین رشته به رقابت پرداختند.
از آن زمان این مسابقات رشد بسیاری کرده است. هر سال افراد بیشتری در این مسابقات حاضر میشوند.
به گفته کالوچ، که خود از نژاد کویوکون دنا و کریول است، تمام این بازیها بسیار قدیمی و در تاریخ اقوام بومی آلاسکا ریشه دارند.
او میگوید: «از طریق داستانهای مختلف میتوانیم تاریخ مردم خود را به نسلهای بعدی منتقل کنیم و به آنها آموزش دهیم. از طریق این بازیها نیز میتوانیم به آنها مهارتهای مورد نیاز برای زندگی و بقا در طبیعت بسیار خشن آلاسکا را آموزش دهیم و اگر بلد باشند، تقویت کنیم.»
هدف از کشیدن گوش یا همان طناب کشی با گوش، مجبور کردن حریف به تسلیم است. این یک بازی استقامتی است و فرد برنده نشان میدهد تحمل درد را دارد. ویژگی که برای زنده ماندن در طبیعت خشن آلاسکا بسیار ضروری است.
حمل چهار نفره، توانایی شرکتکنندگان را در حمل چهار داوطلب که رویشان پوشیده شده است، محک میزند. پیشینه این رقابت نیز باز میگردد به زمانی که شکارچیان مجبور بودند صیدهای سنگین خود را در مسافتهای طولانی و یخبندان حمل کنند.
کشیدن چوب بومیان آمریکا نیز آزمایشی برای چنگ زدن است که در آن رقبا سعی میکنند چوب کوتاه و روغنی را از رقیب خود بگیرند. این بازی نیز یادآور نگه داشتن ماهی تازه صید شده از دم است.
در عین حال، کشیدن چوب اسکیمو شامل یک چوب بلندتر است و بیشتر متکی به قدرت شرکتکنندگان است، همان قدرتی که برای بیرون کشیدن فک دریایی از سوراخی در یخ لازم است.
کالوچ برای اولین بار در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک ورزشکار در مسابقه کشیدن چوب بومیان آمریکا شرکت کرد. او سپس در مسابقه ضربه دوپا مدالهای متعددی را به دست آورد، مسابقهای که ورزشکاران باید با حفظ تعادل، به هدف معلق ضربه بزنند.
او در نهایت قبل از عضویت در هیئت مدیره این مسابقات، مدتی هم به مربیگری پرداخت.
کالوچ میگوید: «با وجود جذابیت هاکی روی یخ و بسکتبال در بین جوانان آلاسکا، محبوبیت ورزشهای منحصر به فرد بومی نیز در حال افزایش است. این بازیها نقش قدرتمندی در حفظ فرهنگ بومیان آلاسکا ایفا میکند و کمکی است برای جوانان تا با ریشههای خود ارتباط برقرار کنند. همچنین به افرادی که از سوء مصرف مواد مخدر و الکل رنج میبرند، کمک میکند تا بهبود یابند.»
از نظر تاریخی، بومیان آلاسکا دارای بالاترین میزان مصرف مواد مخدر و الکل در این کشور هستند.
کالوچ میگوید: «بعضی از افرادی که با آنها کار میکردیم، از جمله جوانان و نوجوانان دبیرستانی، گرفتار و یا در حال بهبودی پس از ترک مواد مخدر و الکل بودند؛ بنابراین ما به طور جدی آنها را برای یادگیری این بازیها جذب میکردیم.»
«بهترین خاطرات من مربوط به زمانهایی است که کسی را پیدا میکردیم که در معرض خطر بود و به سختی حاضر بود با ما صحبت کند و حتی اصلاً نمیخواست آنجا باشد. اما کمکم متوجه میشد چیزی در فرهنگش است که در آن مهارت دارد و میتواند با تمرین آن به خود و فرهنگش افتخار کند.»
متیو چاگلوک ۱۶ ساله، که خانوادهاش از اقوام یوپیک و کاپیک هستند، در این دوره از مسابقات در بسیاری از رویدادها شرکت کرد.
برخی از اولین خاطرات او با پدرش است که در خانه با هم این ورزشهای بومی را انجام میدادند، اما بزرگتر که شد بیشتر به سمت بسکتبال و کشتی تمایل پیدا کرد. اما در سالهای اخیر، به دلیل حس منحصر به فرد و رفاقتی که در بازیهای بومی آلاسکا وجود دارد، به این بازیهای سنتی علاقه پیدا کرده است.
هیچ رده سنی خاصی در این مسابقات وجود ندارد. البته ورزشکاران باید حداقل ۱۲ سال داشته باشند و این یعنی نوهها میتوانند در کنار پدربزرگ و مادربزرگ خود به رقابت بپردازند. معمول است که ورزشکاران با تجربه به رقبای جوانتر خود توصیههای فنی میکنند.
چاگلوک میگوید: «ما در آلاسکا تا جایی که میتوانیم حتی به رقبای خود کمک میکنیم؛ بنابراین خیلی بحث رقابت مطرح نیست. در این مسابقات بیشتر در حال رقابت با خود هستیم تا دیگران.»
چاگلوک که اکنون در مرکز میراث بومی آلاسکا در آنکوریج (بزرگترین شهر آلاسکا) کار میکند، میگوید که فرهنگ بومی با افزایش سن برایش اهمیت بیشتری پیدا کرده و این بازیها راهی برای ابراز این غرور است.
مایلی کاکاروک، دختری ۱۵ ساله از قبیله اینوپیاک است که در چندین رشته مختلف از جمله کشش با چوب اینویت، ضربه دوپا و پرش زانو در این دوره شرکت کرد.
کاکاروک میگوید که سفر به آلاسکا برای این رقابتها به تعمیق روابطش با فرهنگ و جامعهاش کمک کرده است: «اقوام من در سراسر آلاسکا هستند و اگر این مسابقات نبود، نمیتوانستم خیلی از آنها را از نزدیک ببینم و بشناسم.»
«تصور میکنم اجدادم صدها سال پیش همین بازیها را انجام میدادند و بزرگان دهکده آنها را ارزیابی میکردند تا برای شکار بعدی چه کسانی را انتخاب کنند. هر مسابقهای داستان و پیشینهای در تاریخ دارد.»
«چیزهای زیادی در مورد فرهنگ و ریشه خود و پیشینه این بازیها یاد گرفتهام. هر مسابقه معنای خاصی در پشت خود دارد. به عنوان مثال، پرش قیچی برای این است که نشان دهیم میتوانیم از روی کلاهکهای یخی نقاط کوهستانی بپریم. این بازیها به اجدادم هم کمک میکرد تا آمادگی جسمانی خوبی داشته باشند.»
از نظر کالوچ به همین دلیل باید این ورزشهای بومی آلاسکا را حفظ کرد: «فکر میکنم در هر فرهنگی از جهان، اگر به ریشههای خود باز گردید و چیزی را پیدا کنید که بتوانید شخصاً با آن ارتباط برقرار کنید، میتوانید زندگی خود را کاملتر کنید و آن را تغییر دهید.»
«برای بومیان که فرهنگشان در معرض انقراض است، یافتن چیزی که بتواند آنها را به آنچه هزاران سال در زادگاهشان بوده وصل کند، یک هدیه شگفتانگیز است.»