در سال ۱۹۷۴ میلادی، کشاورزان در یک مزرعه دورافتاده در ناحیه لینتونگ در استان شاآنشی چین به طور تصادفی با یکی از مهمترین اکتشافات باستانشناسی تمام دورانها مواجه شدند.
آنان در حین شخمزنی زمین بخشهایی سفالی از مجسمه یک انسان را پیدا کردند که از خاک رس ساخته شده بود، این مجسمه، اما تنها نوک کوه یخ محسوب میشد.
حفاریهای باستانشناسی بعدی نشان داد که این مزرعه بالای گودال عظیمی قرار داشته است که هزاران مجسمه سفالی در اندازه واقعی از سربازان و اسبهای جنگی در آن به خاک سپرده شدهاند.
مجسمههای «لشکر سفالین» شامل بیش از ۷ هزار سرباز، ۵۲۰ اسب و ۱۳۰ کالسکه نظامی میشود. در رشته حفاریها تاکنون، بیش از ۲ هزار پیکره از زیر خاک بیرون آورده شدهاند.
به اعتقاد باستانشناسان این ارتش سفالی ماموریت داشته تا از «چین شی هوانگ»، نخستین امپراتور چین در سالهای ۲۲۱ تا ۲۱۰ قبل از میلاد، در جهان پس از مرگ محافظت کند.
هر چند تا کنون بخشهای بزرگی از گورستان اطراف مقبره کاوش شده است، با این حال مهر و موم ۲ هزار ساله مقبره خود امپراتور تا کنون باز نشده است. در واقع محوطه اصلی این آرامگاه، که به اندازه یک زمین فوتبال (۱۰۰×۹۸ متر) است، سالهاست پلمبشده و دستنخورده باقی مانده است.
اما چرا باستانشناسان برای کاوش این آرامگاه تردید دارند؟ یک دلیل این است که درهم شکستن مقبره و ورود به آن میتواند خطرات فوری و مرگبار را برای افراد به همراه داشته باشد.
«سیما چیان»، کاتب بزرگ دودمان «هان» و پدر تاریخنگاری در چین باستان، در گزارشی که حدود یکصد سال پس از مرگ این امپراتور نوشته آورده است که در مقبره تلههایی کار گذاشته شده تا هر متجاوزی را به قتل برساند.
او در بخش زندگینامه چین شی هوانگ در فصل ۶ کتاب «شیجی» خود نوشته است: «مقبره از آثار نادر و گنجینههای شگفتانگیز پر شد. به صنعتگران دستور داده شد تیرهایی بسازند تا به طرف هر کسی که وارد مقبره میشود پرتاب شود. مکان به گونهای طراحی شد تا [در برابر متجاوزان]رودی از جیوه همچون رود یانگتسه و زرد به راه بیاندازد.»
باستانشناسان میگویند حتی اگر سلاحهای متعلق به ۲ هزار سال پیش از کار افتاده باشند، سیلابی از مایع سمی جیوه میتواند حفاران را در معرض مسمومیت جدی قرار دهد. البته این نیز ممکن است که آنچه روایت شده یک تهدید توخالی بیشتر نباشد، با این حال تحقیقات علمی که غلظت جیوه را در اطراف مقبره بررسی کردهاند نشان میدهند که سطح جیوه در این مکان بسیار بالاتر از آنچه بوده است که در یک قطعه زمین معمولی انتظار میرود.
محققان در یک مقاله علمی که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد نوشتهاند: «ممکن است جیوه بسیار فرَار از طریق شکافهایی که در طول زمان در مقبره ایجاد شده نشت کرده باشد. تحقیقات ما نشان میدهد که آرامگاه هرگز باز یا غارت نشده است.»
برای دست نزدن به مقبره یک دلیل دیگر نیز وجود دارد. در حقیقت باستانشناسان بیم آن را دارند که حفاری و کاوش به آرامگاه آسیب برساند و اطلاعات حیاتی تاریخی در این فرایند از دست برود.
در حال حاضر تنها میتوان از تکنیکهای باستانشناسی تهاجمی برای ورود به مقبره استفاده کرد، امری که خطر زیادی دارد و میتواند منجر به وارد آمدن خسارات جبرانناپذیر شود.
یک مثال در این باره، از بین رفتن رنگ اشیاء در اثر تماس با جریان هوای تازه است. در جریان کاوشهای باستانی ارتش سفالین، رنگ استفاده شده روی سطح بعضی از مجسمهها شروع به پوسته پوسته شدن و سپس ناپدید شدن کرد. این رنگها در اثر برخورد با هوای خشک منطقه پس از ۱۵ ثانیه شروع به جمع شدن کرده و پس از ۴ دقیقه فرایند پوسته پوسته شدن آن شروع میشود.
آسیب به اشیای باستانی در حین حفاریهای غیراصولی یکی از موارد عمدهی از بین رفتن میراثهای تاریخی در جهان به شمار میرود. یکی از آشکارترین نمونههای این دست حفاریها، کاوشهای باستانشناسی در شهر تروآ در دهه ۱۸۷۰ توسط هاینریش شلیمان است.
او که یک باستانشناس آماتور بود با عجله و سادهلوحی خود، تقریباً تمام آثار شهری که قصد کشف آن را داشت از بین برد. باستانشناسان، اما این بار نمیخواهند اشتباهات گذشته را دوباره تکرار کنند.
دانشمندان در مرحله کنونی ایده استفاده از تکنیکهای غیر تهاجمی خاصی را برای بررسی اشیاء داخل مقبره مطرح کردهاند. یک ایده استفاده از «میون»، ذرات بنیادی زیراتمی حاصل از برخورد ذرات موجود در اتمسفر زمین با پرتوهای کیهانی، است که با آن میتوان همچون یک پرتو ایکس پیشرفته از جداره مقبره نفوذ کرد و به داخل آن نگاه انداخت.
ایدههای دیگری نیز مطرح شده است، با این حال تصمیمگیری نهایی و اجرایی شدن آنها تا کنون بسیار کند پیش رفته و رازهای مقبره ۲۲۰۰ ساله هنوز دربسته باقی ماندهاند. رازهایی که انتظار میرود در آینده نزدیک سرانجام کشف شوند.