همزمان با عادیسازی روابط میان کشورهای عربی جنوب خلیجفارس و حکومت بشار اسد، نگرانیها در مورد آینده همکاریهای روسیه و ایران در سوریه نیز افزایش پیدا کردهاست. روسیه از زمان ورودش به جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۵ تاکنون از خود سابقهای طولانی بر چشم بستن در مقابل آسیب به منافع ایران، به نمایش گذاشتهاست.
درحالیکه مقامهای تهران و مسکو از آغاز فصل جدیدی از روابط میان دو کشور خبر میدهند، اما دو سال بعد از آغاز به کار سیدابراهیم رئیسی و پیگیری سیاست خارجی «نگاه صرف به شرق»، روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه هنوز در وضعیت مناسبی قرار نگرفته است.
به گزارش هممیهن، دو هفته پیش با انتشار بیانیه مشترک روسیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس که در آن از ادعاهای ارضی امارات متحده عربی علیه ایران حمایت شدهبود، بار دیگر رفتار روسیه نسبت به جمهوری اسلامی ایران زیر ذرهبین رسانهها و تحلیلگران قرار گرفت.
تعارض منافع میان تهران و مسکو در حالی مورد توجه قرار گرفتهاست که بعد از تهاجم گسترده نظامی روسیه به اوکراین، تنها کشوری در جهان که به این بهانه در کنار روسیه تحت تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا قرار گرفتهاست، ایران بود. دولتهای غربی مدعی هستند که ایران پهپادهای تهاجمی و تجسسی خود را در اختیار روسیه قرار میدهد که در جنگ اوکراین مورد استفاده روسیه قرار میگیرد.
ایران تاکنون رسماً این ادعا را تایید نکردهاست و تاکید میکند که در طول جنگ تجهیزات نظامی در اختیار روسیه قرار ندادهاست. قربانی شدن ایران به دلیل قرار گرفتن در کنار روسیه در جنگ اوکراین، باعث نشدهاست تا مسکو نسبت به برخی از منافع خود برای رابطه با تهران چشمپوشی کند.
گروهی از تحلیلگران معتقدند که روابط تهران و مسکو به اندازه کافی متوازن نیست و بهرهای که روسیه از این رابطه میبرد بیشتر از بهره تهران از رابطه با مسکو است. این دسته از تحلیلگران معتقدند که جمهوری اسلامی ایران به دلیل حذف گزینههای دیگر در سیاست خارجی، چارهای جز این ندارد که رفتارهای غیردوستانه گاه و بیگاه مسکو را تحمل کند. اما رفتارهای غیردوستانه مسکو فقط به امضای بیانیه ضدایرانی با کشورهای جنوب خلیجفارس خلاصه نمیشود.
روسیه در طول سالهای گذشته وعدههای بسیاری به ایران دادهاست که بهرغم روابط نزدیک تهران و مسکو حاضر به عملی کردن آنها نشدهاست. از جمله این وعدهها میتوان به فروش تجهیزات نظامی پیشرفته از جمله جنگندههای نسل ۴ و ۵ سوخو ۳۵ و هلیکوپترهای تهاجمی، وعده سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری در صنعت نفت ایران و تاخیر در تکمیل پروژه واحدهای جدید نیروگاه اتمی بوشهر اشاره کرد.
در عین حال روسیه سیاستهایی را در پیش گرفتهاست که در بسیاری از موارد با منافع ملی ایران متناقض است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که روسیه ترجیح میدهد در مقابل احیای برجام و بهبود روابط ایران با غرب مانعتراشی کند. در سوریه نیز بهرغم همکاری ۷ساله ایران و روسیه، به نظر نمیرسد که روسیه تمایل داشتهباشد تا از منافع خود در رابطه با کشورهای عربی خاورمیانه و اسرائیل، به خاطر روابطش با ایران صرفنظر کند.
همزمان کشورهای جنوب خلیجفارس، بعد از دههها تکیه بر چتر امنیتی ایالات متحده آمریکا در منطقه، به این نتیجه رسیدهاند که برای مواجهه با ایران ابزارهای جدیدی را انتخاب کنند. در طول سالهای اخیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی، برای پیشبرد سیاستهای خود در قبال ایران به دوستان نزدیکتر تهران متکی شدهاند و امیدوارند که از طریق اثرگذاری بر سیاستهای مسکو و پکن بتوانند برای امتیاز گرفتن از تهران از طریق این دو قدرت شرقی اقدام کنند.
نمونه بارز این سیاست را میتوان در تکیه عربستان سعودی به چین برای میانجیگری در عادیسازی روابط میان تهران و ریاض مشاهده کرد. همزمان اسرائیل، دیگر بازیگر منطقهای است که تلاش میکند با استفاده از نفوذ روسیه بر تهران، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار دهد یا دستکم در مواجهه با ایران با دخالت روسیه روبهرو نشود.
برخلاف انتظار آمریکا و متحدان غربیاش، بعد از آغاز جنگ اوکراین، کشورهای عربی جنوب خلیجفارس حاضر به همراهی با غرب برای محکوم کردن روسیه نشدند و حتی همکاریهای خود را با مسکو توسعه دادند. تحلیلگران روایتهای مختلفی در مورد انگیزههای دولتهای عربی منطقه برای عدم همراهی با غرب در جنگ اوکراین ارائه دادهاند. برخی کشورهای منطقه برای امنیت غذایی خود به شدت نیازمند واردات غله از روسیه هستند.
مصر در صدر واردکنندگان غله از روسیه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارد. براساس آمار تقریباً یکسوم از کل غلاتی که از طریق دریای سیاه از مبدأ اوکراین و روسیه صادر میشود به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میرود. ترکیه، مصر، لیبی، اسرائیل، تونس و الجزایر از جمله اصلیترین واردکنندگان غلات روسیه و اوکراین هستند، به علاوه اینکه کشورهای بحرانزدهای مانند لبنان و یمن هم بخش عمده نیاز غلات خود را از روسیه و اوکراین تامین میکنند.
اما مسائل اقتصادی و روابط تجاری رو به رشد کشورهای منطقه خلیجفارس، تنها انگیزه همراهی با مسکو بعد از جنگ اوکراین نبود. به اعتقاد برخی تحلیلگران غربی، بدبینی کشورهای جنوب خلیجفارس به چتر امنیتی آمریکا دلیل دیگری است که باعث شد کشورهایی مانند عربستانسعودی، امارات متحده عربی، کویت و بحرین، تلاش کنند به سیاست خارجی خود تنوع بیشتری بدهند و از ظرفیتهای قدرتهای جهانی غیر از آمریکا برای پیشبرد منافع سیاسی و امنیتی خود در منطقه استفاده کنند.
حملات سال ۱۳۹۸ پهپادی و موشکی انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان و حملات موشکی نیروهای یمنی به خاک امارات متحده عربی و بیمیلی ایالات متحده آمریکا به واکنش عملی به این حملات، نقطهعطفی بود که باعث شد امارات متحده عربی و عربستان سعودی به فکر تنوعبخشی در ستونهای امنیتی خود بیفتند.
بعد از محکومیت گسترده، استفاده روسیه از پهپادهایی که ادعا میشد ایرانی هستند، تشدید شد. مقامهای دولتهای عربی، بهویژه امارات و عربستان سعودی بهصورت علنی و غیرعلنی شکایت میکردند که چرا زمانی که کشورهایشان در خطر حملات موشکی و پهپادی یمن قرار داشت، دولتهای غربی چنین واکنشی نشان ندادند، اما در مقابل برای اوکراین تا این حد جدی وارد عمل شدهاند.
در عین حال، کشورهای جنوب خلیجفارس بهعنوان یکی از تامینکنندگان اصلی انرژی در جهان، ترجیح میدهند تا روسیه را بهعنوان یک شریک مهم در بازار انرژی در کنار خود حفظ کنند. ناهماهنگی میان کشورهای تولیدکننده انرژی و تعیین نشدن سقف تولید برای نفت خام میتوانست در اوج نیاز روسیه به منابع مالی باعث شود که با اشباع بازارهای جهانی نفت خام، قیمت این فرآورده استراتژیک در بازارهای جهانی به سرعت سقوط کند و همه کشورهای تولیدکننده آسیب ببینند.
به همین دلیل هم بود که دولتهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که بخش عمده درآمدهایشان از صادرات نفت خام تامین میشود، با وجود فشار شدید ایالات متحده آمریکا ترجیح دادند به همکاری با روسیه در قالب اوپکپلاس ادامه دهند و با کاهش مستمر سقف تولید نفت خام کشورهای عضو اوپک و روسیه، قیمت نفت خام را در بازارهای جهانی بالا نگه دارند.
در واشنگتن این اقدام شرکای آمریکا در جنوب خلیجفارس بهعنوان «خنجر از پشت» به آمریکا و «تامین منابع لازم برای ماشین جنگی روسیه» تعبیر شد. هرچند به نظر نمیرسد همکاری روسیه با اوپک برخلاف منافع ایران باشد و روسیه در تصمیمهایش برای همکاری با اوپک، مشورتی با ایران انجام دهد.
در تمام سالهای گذشته گمانهزنیهای گستردهای در مورد قراردادهای نظامی میان تهران و مسکو در رسانهها منتشر شدهاست. با این حال بسیاری از این قراردادها هرگز به مرحله اجرا نرسیدهاند یا اگر هم قراردادی مانند فروش سامانههای دفاع هوایی S-۳۰۰ عملی شده باشد، عاقبت بعد از سالها تاخیر در اجرای قرارداد و با تهدید ایران به گرفتن خسارت هنگفت بود که مسکو قانع شد سلاحهایی را که به تهران تعهد داده بود، تحویل دهد.
این موضوع بار دیگر در ماههای اخیر در مورد سفارش احتمالی ایران برای خرید جنگندههای مدرن سوخو ۳۵ تکرار شدهاست. درحالیکه فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ماههای اخیر دو بار تاکید کردهاست که تهران به چنین جنگندههایی نیاز دارد، اما به نظر نمیرسد که روسیه چندان تمایلی به واگذاری این جنگندهها به ایران داشتهباشد و هنوز روسها بهرغم گزارشهای متعدد در رسانههای ایرانی و غربی در مورد تلاش ایران برای خرید این سلاحها، حاضر به تایید رسمی قرارداد فروش چنین سلاحهایی به تهران نشدهاند.
در مقابل، مسکو تلاش زیادی میکند تا جای پای خود را در بازار پردرآمد سلاح در خاورمیانه و شمال آفریقا محکمتر کند. عربستان سعودی و قطر، دومین و سومین واردکنندگان اسلحه در جهان در طول یک دهه گذشته محسوب میشوند. هرچند بخش عمده واردات اسلحه این دو کشور از ایالات متحده آمریکا است، اما روسیه تلاش میکند بهعنوان دومین فروشنده سلاح جهان بعد از آمریکا سهم بیشتری از این بازار به دست بیاورد.
در حال حاضر روسیه اصلیترین تامینکننده سلاح مصر و سومین فروشنده سلاح به امارات متحده عربی محسوب میشود. مصریها هرچند به دلیل نگرانی از تحریمهای آمریکا تحت قانون کاتسا مجبور به عقبنشینی از برخی قراردادهای خود با روسیه شدهاند، اما همچنان بخش عمدهای از سلاحهای مورد نیاز خود را از روسیه تامین میکنند.
زمستان سال گذشته کمپانیهای دفاعی روس حضور گستردهای در نمایشگاه ایدکس ابوظبی (کنفرانس و نمایشگاه بینالمللی دفاعی) داشتند. حضور روسها در این نمایشگاه توجه رسانههای غربی را به خود جلب کرد. درحالیکه کشورهای اروپایی و آمریکا در حال تلاش برای جلوگیری از واردات سلاح از روسیه توسط متحدانشان هستند، روسیه کشورهای ثروتمند جنوب خلیجفارس را یک مشتری بالقوه برای سلاحهای خود میداند.
کارشناسان روس در این نمایشگاه علاوه بر نمایش دستاوردهای نظامی خود، بدون اشاره به جنگ اوکراین تبلیغ میکردند که محصولات نظامی این کشور در میدان جنگ واقعی امتحان پس دادهاند. سرگی چیمیزوف، مدیر روستک، کمپانی مادر دولت روسیه برای صادرات سلاح به بازارهای بینالمللی در نشست خبری در ابوظبی گفت: «اکثر سلاحهای ارائهشده در این نمایشگاه در میدانهای نبرد واقعی آزمایش شدهاند، این یکی از اصلیترین برتریهای سلاحهای ساخت روسیه نسبت به رقبا است.»
حوزه دیگری که مسکو رفتار متفاوتی نسبت به دولتهای عربی با ایران در پیش گرفتهاست، حوزه همکاریهای هستهای است. هرچند روسها تاکنون یک واحد نیروگاه هستهای برای ایران ساختهاند، اما اجرای این قرارداد با تاخیرهای فراوان عملی شد. روسها وعده دادهبودند که واحد نخست نیروگاه اتمی بوشهر را حداکثر تا سال ۲۰۰۰ تکمیل کنند، اما نهایتاً اتصال نیروگاه اتمی بوشهر به شبکه برق ایران سال ۲۰۱۱ عملی شد.
سال ۱۳۹۵ روسها بار دیگر مسئولیت ساخت دو واحد دیگر از نیروگاه اتمی بوشهر را برعهده گرفتند. براساس برنامهریزیهای انجامشده شرکت روساتم قرار بود سال ۲۰۲۴ واحد دوم نیروگاه اتمی بوشهر و سال ۲۰۲۶ واحد سوم را تحویل ایران دهد. اما این قرارداد هم با تاخیرهای طولانیمدت طرف روس مواجه شدهاست. تیرماه سال گذشته، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بدون اشاره به خلف وعده طرف روس تاکید کرد که روند اجرای این پروژه با ۲۸ ماه تاخیر مواجه شدهاست.
لوان جاگاریان، سفیر پیشین روسیه در تهران در مصاحبههای خود تاکید میکرد که ایران صدها میلیون یورو به شرکت روساتم بدهکار است و به همین دلیل طرف روس فعالیتهای خود را در بوشهر متوقف کردهاست. فروردینماه سال جاری مدیرعامل شرکت مادرتخصصی تولید و توسعه انرژی اتمی ایران در سخنانی اشاره کرد بزرگترین مانع برای پروژه واحدهای ۲ و ۳ نیروگاه اتمی بوشهر «تامین بخشی از منابع مالی (ارزی و ریالی)» بود که با «نهایی کردن قرارداد با پیمانکار عمومی (GC) و تامین اعتبار از محل تهاتر نفت» این مانع برطرف شدهاست.
تاخیر و تعلل در ساخت نیروگاههای اتمی برای ایران در حالی است که روساتم به سرعت و مطابق تعهداتش در دیگر کشورهای منطقه پروژههای خود را اجرا میکند و حتی مشکلات مالی مشتریانش را نیز با وامهای کلان برطرف میکند. انتظار میرود نخستین واحد نیروگاه هستهای آققویو در ترکیه که عملیات اجرایی آن ۵ سال پیش آغاز شد، امسال به پایان برسد. ساخت واحد ۲ این نیروگاه نیز از سال ۲۰۲۰ توسط روسیه آغاز شدهاست. در مصر هم روسیه در حال ساخت یک نیروگاه اتمی برای قاهره است.
نیروگاه اتمی الضبعه در شمال قاهره بعد از تکمیل به مدرنترین نیروگاه هستهای منطقه تبدیل خواهد شد. قرارداد ساخت این نیروگاه سال ۲۰۲۱ منعقد شد و ساختوساز آن یک سال بعد آغاز شد. روسیه ۸۵درصد از مبلغ قرارداد ساخت این نیروگاه را در قالب یک وام ۲۲ساله با ۳درصد سود سالانه به مصر دادهاست.
اجرای بهموقع و سریع پروژههای روسیه در کشورهای دیگر نشان میدهد که تواناییهای روسیه در اجرای پروژههای هستهای در خارج از خاک این کشور بر اثر تحریمهای غربی تضعیف نشدهاست، بلکه اراده روسهاست که تعیین میکند در کدام کشور پروژههای خود را بهموقع تحویل دهند و در کدام کشور با تاخیر و تعلل و بهانهجویی ساختوساز نیروگاه هستهای را به تاخیر بیندازند.
یکی از نقاط افتراق سیاست خارجی ایران و روسیه، موضوع احیای برجام است. مقامهای ارشد دولت پیشین بارها اشاره کردهاند که روسیه عامدانه در مسیر رسیدن ایران و کشورهای غربی به توافق هستهای سنگاندازی میکرد. این رویکرد بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام و آغاز تلاشها برای احیای برجام بعد از روی کار آمدن جو بایدن، بار دیگر در رفتار روسها مشاهده میشد. بیانیه وزیر خارجه روسیه همزمان با مذاکرات احیای برجام در دولت سیزدهم که موافقت روسیه با احیای برجام منوط به رفع تحریمهایی است که غرب بعد از آغاز جنگ اوکراین علیه روسیه وضع کرد، با واکنشهای تندی در ایران مواجه شد.
هانا نوت، پژوهشگر اندیشکده مرکز جیمز مارتین برای مطالعات عدم اشاعه در مصاحبهای با پایگاه خبری مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک (CSIS) میگوید: «فکر میکنم روسها در مذاکرات مربوط به احیای برجام توانایی و تمایل کمتری دارند تا ایران را برای توافق ترغیب کنند. به نظر میرسد آنها بیش از هر زمان دیگر معتقدند که قرار گرفتن برجام در وضعیت برزخی باعث تشدید تنش در خاورمیانه میشود و تواناییهای ایالات متحده را در جایی دیگر غیر از اوکراین تلف میکند.»
فردین افتخاری، کارشناس مطالعات منطقه در دانشگاه تهران در میدلایستآی مینویسد: «اگر مذاکرات هستهای به بنبست برسد، ممکن است که تنشها و نزاعهای منطقهای بار دیگر تشدید شود و روسیه به یک شریک قابل اتکا برای اعراب منطقه تبدیل شود تا تصمیمهای امنیتی و رفتارهای منطقهای ایران را کنترل کند.»
وی معتقد است: «به نظر میرسد سیاستگذاران ارشد روس دست سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه را بازگذاشتهاند تا از طریق مانورهای دیپلماتیک با دولتهای عرب منطقه به جای تعامل پنهانی با مقامهای ایرانی، تهران را تحت فشار بگذارد.» به اعتقاد افتخاری «هرچند مسکو از عادیسازی روابط ایران و کشورهای عرب منطقه استقبال کردهاست، اما اختلافهای منطقهای به بهترین شکل منافع امنیتی و اقتصادی مسکو را تامین میکند.»
همزمان با عادیسازی روابط میان کشورهای عربی جنوب خلیجفارس و حکومت بشار اسد، نگرانیها در مورد آینده همکاریهای روسیه و ایران در سوریه نیز افزایش پیدا کردهاست. روسیه از زمان ورودش به جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۵ تاکنون از خود سابقهای طولانی بر چشم بستن در مقابل آسیب به منافع ایران، به نمایش گذاشتهاست.
ارتش روسیه به رغم توانایی پدافند هوایی قدرتمند در غرب سوریه، هرگز در مقابل حملات هوایی گاه و بیگاه اسرائیل به نقاطی که به ادعای تلآویو پایگاههای مرتبط با ایران یا نیروهای متحد ایران است، واکنشی نشان ندادهاست.
تلآویو هم در پاسخ به موافقت روسیه با باز گذاشتن دست ارتش اسرائیل در حمله به اهداف مختلف در خاک سوریه، از حمایت تسلیحاتی از اوکراین اجتناب میکند. اما این فقط اسرائیل نیست که مخالف نفوذ ایران در سوریه است، کشورهای عربی جنوب خلیجفارس هم بهرغم اینکه در ماههای گذشته همزمان فرآیند عادیسازی روابط با تهران و دمشق را آغاز کردهاند، اما ترجیح میدهند که ایران نقش کمتری در سوریه داشتهباشد.
این مطالبه در بیانیه پایانی نشست اتحادیه عرب که پس از ۱۲سال با حضور بشار اسد، رئیسجمهور سوریه برگزار شد، به وضوح قابل مشاهده بود. در این بیانیه کشورهای عربی فرآیند آشتی در سوریه را یک مسئله عربی توصیف کردند که باید با همکاری کشورهای عربی و بدون دخالت هیچ کشور خارجی پیش بردهشود.
هانا نوت، تحلیلگر مسائل روسیه معتقد است که چه در سوریه و چه در قفقاز جنوبی، روسیه علاقهای ندارد که زمین بازی بیشتری به ایران بدهد و با آغاز جنگ اوکراین، تلاش میکند تا با ایجاد نوعی توازن میان قدرت ایران و ترکیه، جلوی تشدید نفوذ هر دو طرف را در سوریه و قفقاز جنوبی بگیرد.
ایران سالهاست که تلاش میکند تجارت خود را با روسیه به شکل چشمگیری افزایش دهد. در طول دو سال اخیر در دولت سیزدهم هم تلاشها در این زمینه جدیتر شدهاست. تکمیل اقدامهای دولتهای پیشین برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای، تلاش برای اجرایی کردن توافق تجارت آزاد با اتحادیه گمرکی اوراسیا، تاسیس مراکز تجاری ایران در شهرهای مختلف روسیه، تلاش برای تکمیل کریدور ریلی جنوب-شمال و پیوستن به شبکه پیامرسان بانکی میر از جمله اقداماتی است که یکی از هدفهای آن توسعه همکاریهای ایران با روسیه در کنار دیگر کشورهای آسیای میانه و قفقاز جنوبی است.
اما تا به امروز حجم تجارت خارجی ایران با روسیه از ۴ میلیارد دلار در سال فراتر نرفتهاست و روسیه حتی در میان ۵ شریک نخست تجاری ایران هم محسوب نمیشود. این در حالی است که بعد از جنگ اوکراین، مبادلات تجاری روسیه با کشورهای عربی منطقه خاورمیانه به سرعت در حال گسترش است. سال گذشته تجارت روسیه و امارات متحده عربی از ۹ میلیارد دلار عبور کرد و تجارت به مصر به ۶ میلیارد دلار رسید.
آنا بورچوسکایا، کارشناس ارشد مسائل روسیه در اندیشکده مؤسسه واشنگتن برای خاورنزدیک به میدلایستآی میگوید: «خاورمیانه شریان حیاتی اقتصادی برای روسیه بعد از جنگ اوکراین محسوب میشود. این خاورمیانه است که باعث شده است اقتصاد روسیه بعد از تحریمهای غرب کمتر آسیب ببیند.»
تجارت غیرنفتی بین امارات متحده عربی و روسیه سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۸درصد رشده کردهاست و با رسیدن به ۹ میلیارد دلار همه رکوردهای پیشین را شکستهاست و ثانی بن احمدالزیودی، زمستان گذشته وعده دادهبود که این ارقام باز هم بیش از این رشد کند. امارات متحده عربی یکی از مراکز تجارت بینالمللی است که روسیه پس از تشدید تحریمهای غربی برای تامین نیازهای خود برگزیده است.
از مجموع ۹ میلیارد دلار تجارت غیرنفتی امارات و روسیه در سال ۲۰۲۲، ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار آن صادرات روسیه است که نسبت به سال قبل ۷۱ درصد رشد نشان میدهد. اصلیترین صادرات روسیه به امارات در کنار محصولات کشاورزی، فلزات گرانبها است. تقریباً ۴۰ درصد از کل صادرات روسیه به امارات متحده عربی را طلا تشکیل میدهد.
علاوه بر تجارت غیرنفتی، تجارت نفتی هم میان این دو کشور صادرکننده نفت افزایش چشمگیری پیدا کردهاست. روسیه از امارات متحده عربی به عنوان هابی برای صادرات مجدد نفت خام خود استفاده میکند. در ۱۰ ماه نخست سال ۲۰۲۲ امارات با هدف صادرات، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت از روسیه وارد کردهاست و یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن فرآوردههای نفتی هم برای مصرف داخلی از این کشور خریداری کردهاست.
تیرماه سال گذشته شرکت ملی نفت ایران تعدادی تفاهمنامه سرمایهگذاری با گازپروم روسیه به ارزش ۴۰میلیارد دلار امضا کرد. بعد از گذشت یک سال هنوز سرنوشت این تفاهمنامهها و سرمایهگذاری ادعایی روسیه در ایران نامشخص است و به نظر میرسد این ادعاها فقط روی کاغذ ارزش میلیاردها دلاری داشتهاند؛ وعدههای کاغذی که بخش عمده همکاریهای روسیه با تهران را تشکیل میدهد و هرگز به مرحله عمل نمیرسد.