تفاوت و تناقض؛ این کلمهای است که در مقایسه سخنرانیهای امام موسی صدر در خصوص واقعه عاشورا با سخنرانیها و مداحیهای بسیاری از معاصران وی میتوان گفت؛ به راستی حسین (ع) را چه کسی شناخته است، کسی که راه او را رفته، یا کسانی که به اسم حسین (ع) مجلس گردانی میکنند.
به گزارش ایکنا؛ چرا به سوگ مینشینیم؟ این یک سؤال محوری در خصوص برپایی عزاداری امام حسین (ع) است و یکی از مهمترین و پرکاربردترین جوابها زنده نگه داشتن قیام عاشوراست. اما چرا باید این قیام زنده بماند؟
به نظر میآید برای یافتن پاسخ این سؤال باید پای صحبت آنانی که حسین (ع) را میشناسند نشست و از زبان آنها پاسخ این سؤالها را یافت: متن واقعه عاشورا چیست؟ چرا شیعه برخلاف تمامی مراسمهای معمول قبل از روز شهادت عزاداری را آغاز میکند؟ مگر قبل از شهادت حسین چه رخ داده که باید برایش عزاداری کرد؟ حسین (ع) کیست؟ زینب (س) کیست؟ چه کردهاند؟ چرا؟
صدها سال است هزاران سخنران و مداح از حسین و قیامش میگویند؛ سخنانی که بارها و بارها شنیدهایم. اما این بار بیایید حسین (ع) را از زبان کسی بشناسیم که همه میدانیم به راه حسین رفته است. از زبان امام موسی صدر.
امام موسی صدر سخنرانیهای متعددی در خصوص قیام امام حسین (ع) انجام دادهاند. سخنرانیهایی که کمتر تشابهی به سخنرانها و مداحیهای معمول دارد.
وی سخنان خود را از «جنگی که بر اساس محاسبات مادی برابری وجود ندارد» آغاز میکند، «حسین (ع) با هفتاد نفر، دشمنان ۲۰ هزار نفر و پشت آن دهها هزار سپاهی و نظامی دیگر. دستگاه تبلیغاتی که مردم را در جهان اسلام فریب میدادند، حسین (ع) را خارجی شمردند. شهرها برای کشته شدن حسین (ع) جشن گرفتند ...» این ترسیم فضای زمان حسین (ع) است.
«از این رو حسین (ع) اوضاع حاکم را ارزیابی کرد و دریافت که با محاسبات مادی، با این توانمندیها نمیتواند خود و هدفش را به پیروزی برساند، در اینجا بود که از زبان رسول خدا (ص) فرمود: خداوند خواسته که تو را کشته ببیند و خداوند خواسته که آنان را اسیر ببیند. به فرزندان ابوطالب که در مدینه هستند مینویسد، آگاه باشید که هر کدام از شما با من بیاید، کشته میشود و هر کس نیاید، هرگز به پیروزی نرسد».
سخنرانی که سخنرانی عاشورایش را نه از لحظه شهادت شهیدان کربلا که از روزهای قبل، از دلایل تصمیم آنها به شهادت شروع میکند، از چرایی یک تصمیم بزرگ و دلایل منطقی میآورد، محور سخنرانی امام موسی صدر خطبههای امام حسین (ع) است. «ما اهل بیت خشنودی خدا را خشنودی خود میدانیم و بر بلاهایش صبر میکنیم». بر خلاف بسیاری از مراسمی که حتی کلامی از کلام حسین (ع) در آن نیست و منابع همه مقتلهاست، نه خواب، نه خوابنما شدن همه واقعیت است، با احساسات کسی بازی نمیکند، حقیقت را میگوید تا افراد خود باور و احساسشان را بیدار کنند.
حسین امام موسی صدر از روز شهادت آغاز نمیشود، حسین او از ابتدای تاریخ بشر از آغاز مبارزه حق و باطل آغاز شده است، در طول تاریخ ادامه داشته و تا قیامت ادامه خواهد داشت؛ او را ترسیم میکند، به وضوع در مقابل چشمانت، بیدارت میکند، در مقبال حسین (ع) مینشاندت و میخواهد که تصمیم بگیری، تصمیمبگیر میخواهید در کدام جبهه باشی؟
وقتی امام حسین (ع) دید جنگ از نظر کمی نابرابر است کوشید بعد کیفی آن را بالا ببرد
«وقتی امام حسین (ع) دید جنگ از نظر کمی نابرابر است کوشید بعد کیفی آن را بالا ببرد. کوشید درخشش چهره کربلا را بیشتر کند و به نبرد بُعد معنویت و رنگ زیبای انسانی ببخشد».
او حسین (ع) را معرفی میکند و از مسئولیتی که اهل بیت پیامبر (ص) بودن بر دوش او گذاشته است سخن میگوید، یزید را هم معرفی میکند و اینکه او به دنبال گرفتن انتقام اجداد خود از رسول الله (ص) است و اینکه دین را بازیچهای برای دنیایش کرده است.
«اگر حسین نبود یزید شناخته نمیشد، چرا که با بسیاری از راهها و روشها چهره خود را میپوشاند و میتوانست در پس این نقابها اسلام را با حکمی پس از حکم و امری پس از امر و موضعی پس از موضع نابود کند».
تحلیل دقیق دلایل بیعت نکردن امام حسین (ع)، معرفی مردم زمانه او و استدلالی قوی بر مبنای اینکه «جنگ حسین در گرو شخص نیست»، قرنهاست که حق و باطل با هم در نبردند. امام موسی صدر از حقیقت سخن میگوید، مخاطب را به حقیقت دعوت میکند به حقیقت حسین (ع) و عاشورایی که او ساخت و تصریح میکند: «کسی که در برابر حق سکوت میورزد و چیزی نمیگوید شیطانی لال است».
زیارت نامه امام حسین (ع) را میخواند و به بیان هدف قرائت زیارت نامه میپردازد: «هدف زیارت حسین (ع) بخشیدن حرکت و پویایی به عاشورا و خارج کردن این واقعه از انزوا و مخالفت با جداسازی آن از گذشته و آینده است، زیرا که همه خطر در این است که عاشورا فقط به یادبودها بدل شود و واقعه کربلا تنها برای کتابها و سیرهنویسی و یا ذکر آن برای اجر و ثواب اخروی باشد».
انگیزه گریه برای حسین (ع) را تشریح میکند: «ما برای حسین بسیار گریه میکنیم، اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم گریه ما برای نو کردن اندوهها و کینهها و میل به انتقام و خشم بر باطل است»؛ و مقتدرانه سؤال میکند در کدام جبهه هستیم و به روشنی اعلام میکند کدام جبهه حق و کدام باطل است و به تحلیل دقیق رفتار تربیتی امام حسین (ع) در شب تاسوعا میپردازد: «امام حسین در این شب کوشید اصحاب، اهل بیت و زنان خود را برای ورود مقتدرانه و عزتمندانه و استوار در نبردی حتمی آماده سازد. امام میخواست گریه و زاری و هر گونه مظهری را که بیانگر خواری و بیچارگی و ترس است به طور کلی از آنها دور کند».
و به ترسیم دقیق جایگاه زن در قیام حسین (ع) میپردازد و با تأکید بر اینکه «رسالت مرد بدون مشارکت زن به انجام نمیرسد»، زینب (س) را معرفی میکند، آنگونه که هست. آنگونه که باید باشد، دختر فاطمه (س) و علی (ع)؛ زنی که با قدرتش همه مدعیان قدرت و ثروت و مقام را تحقیر میکند. زینبی متفاوت از زنی که بسیاری از سخنوران و مداحان از گریهها و مویهها و زجههایش سخن میگویند و مجلسشان را گرم میکنند.
زینبی که امام موسی صدر شناخته است، بر اساس اسناد متقن اینگونه است: «و زینب بر پیکر حسین (ع) که پاره پاره است و شمشیر شکستهها و نیزه شکستهها و سنگها روی آن را پوشانده است نزدیک میشود و همه این اشیاء را کنار میزند و با اقتدار و شجاعت تمام دستان خود را زیر بدن امام حسین (ع) میبرد و به سوی آسمان بلند میکند و میگوید: خدایا این قربانی را از من بپذیر؛ و این همان صحنهای بود که امام حسین (ع) به دنبال آن بود و برای آن زمینهسازی میکرد».
عزت، آن چیزی است که حسین (ع) و خاندانش به طور کامل در عاشورا ترسیم کردهاند و هر آنکس که در سخنانش و سخنانی که به اهل بیت پیامبر (ص) نسبت میدهد، از این عزت دور شود، سخنانش را باور نکنید؛ او دروغ میگوید.
امام موسی صدر، مردیست که معتقد است: «عاشورا و عزاداری بر امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) شروع تلاش برای تربیت مردان و زنان است»؛ و عاقبت قیام عاشورا را ترسیم میکند: «پس از آن و در طول تاریخ این انقلاب از صحرا و از میان شنها به سراسر جهان اسلام منتقل شد. سال به سال و نسل به نسل و قرن به قرن انتقال یافت تا اینکه اکنون پیش روی ماست و ما از آن استفاده میکنیم و بهره میبریم و هر روز از آن یک امر جدید و تصحیح جدید و موضع جدید و حرکت جدید و انقلاب جدید و عمل صالح و از خود گذشتگی کامل و مفید در راه دفع تاریکی و ظلم و راندن باطل در مییابیم».
و برای حسینی بودن مصداقهایی از زمانه خود میآورد و هماوست که میگوید: «ما در کاروان حسین هستیم و تاریخ را آن گونه که حسین میخواهد بنا میکنیم».
و امید دارد که «این عاشورای ما و این روزهای ما روزهای زنده حسینی باشد. این چنین میخواست و اینچنین سفارش میکرد گریستن و برپا کردن مجالس کافی نیست، حسین به اینها نیازی ندارد. حسین شهید راه اصلاح است، پس اگر در راه اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رساندهایم و اگر سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهادهایم و یزید را کمک کردهایم»؛ و فریاد میزند: «ای برادران صفوف خود را انتخاب کنید. صف یزید یا صف حسین؟».
بیایید حسین را به اندازه خود کوچک نکنیم، تصورات خود را به حسین و خاندانش نسبت ندهیم، حسین را همانگونه که هست معرفی کنیم چرا که روز قیامت همه پاسخگو خواهیم بود. پاسخگوی هر کلمهای که به دروغ یا به راست به خاندان رسول الله (ص) نسبت دادهایم.
*جملاتی که داخل «گیومه» قرار گرفتهاند نقل قول مستقیم از سخنرانیهای امام موسی صدر در خصوص واقعه عاشورا هستند.