باور کنید یا نه، فیلمهای ترسناک بیش از ۱۲۵ سال است که مخاطبان را هیجان زده و وحشت زده کرده اند. خانه شیطان (House of the Devil) که بسیاری آن را اولین فیلم ترسناکتاریخ سینما میدانند، در سال ۱۸۹۶ ساخته شد و در مورد مفیستوفلس است، سرباز شرور شیطان در روی زمین که برای ترساندن دو مرد که وارد قلمرو او میشوند، چند شیطان را احضار میکند، قلمرویی که در واقع یک قلعه بسیار عجیب و غریب است.
این فیلم آغازگر یکی از محبوبترین ژانرهای سینما بود، ژانری که تا به امروز همچنان مخاطبان را در سراسر جهان شیفته خود میکند. فیلمهای ترسناک به اصطلاح پر از خونریزی و کشتار (یا فیلمهای پاشش خون) همیشه مورد علاقه طرفداران این ژانر خاص بوده اند. به نظر میرسد که این فیلمها هرگز از عرصه سینمای وحشت حذف نمیشوند، مهم نیست که چقدر میتوانند آزاردهنده و حال بهم زن باشند. به نظر میرسد که فیلمهای ترسناک برتر مملو از خونریزی، هرگز از ذهن طرفداران این ژانر در سراسر جهان پاک نمیشوند. در واقع، در طول سالیان متمادی، فیلمهای ترسناک پر از خشونت تمایل داشته اند که مرزها را در مورد مرگهای خونین، مثله کردن، و هر نوع دیگر از صحنههای خونینی که فیلمسازان این عرصه میتوانند به آنها فکر کنند، را جابجا نمایند.
بسیاری از فیلمهای ترسناک وقتی با بهترین روایت ها، سناریوها، موسیقیها و بازیگران همراه میشوند، از خشونت و خونریزی با تاثیر فوق العادهای برای خلق لحظاتی واقعاً تکان دهنده و به شدت ترسناک در فیلم استفاده کرده اند. لحظاتی که بینندگان فیلم را در طول شب بیدار نگه میدارد. لحظاتی که باعث میشوند طرفداران وقتی به تنهایی راه میروند، برگردند و پشت سرشان را نگاه کنند. لحظاتی که باعث میشود افراد وقتی به روی صندلیهای راحت سینما نشسته اند، احساس ناخوایندی داشته باشند. با این حال، چه فیلمهای خوبی باشند و چه نباشند، این فهرست تنها بر میزان کشتار و خونریزی تمرکز دارد. پاشیدن خون. مرگهای خونین. درد شدید. در این مطلب قصد داریم نگاهی داشته باشیم به خونینترین و خشنترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما.
این فیلم زامبی محور محصول سال ۱۹۸۵ سومین فیلم از سری فیلمهای شب مردگان زنده (Night of the Living Dead) بود. با خشونت و پرتنش بودنی در حد و اندازههای دو فیلم اول، Day of the Dead یا روز مردگان، این عناصر را به سطحی کاملاً جدید میرساند. از آن جایی که فیلم همانند پیشینیان خود حول یک آخرالزمان زامبی محور میچرخد، روز مردگان فرصتهای زیادی برای به تصویر کشیدن صحنههای خشن و در کل لحظات خونین دارد. در حالی که این فیلم در مقایسه با دو فیلم اول چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت، روز مردگان به اندازه کافی جذابیت دارد تا حتی سختگیرترین طرفداران این ژانر را راضی کند.
برخی از پرتنشترین صحنههای این فیلم حاوی تصاویر از هم دریده شدن بدن افراد، تیراندازی، سرهای بریده، بیرون زدن مغز و صورتهای پاره شده است. در یکی از ناراحت کنندهترین صحنههای فیلم، یک شخصیت قبل از اینکه مورد هدف گلوله قرار بگیرد، شکمش پاره شده و اندام هایش یک به یک از هم دریده میشود. تمام این خونریزیهای شدید به صحنه نبرد طولانی، خونین و پرتنش پایانی ختم میشود.
بازسازیهای بعدی فیلم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۸ نتوانستند تحسین فیلمهای اصلی را جلب کنند. در سال ۲۰۲۱، یک مجموعه تلویزیونی براساس روز مردگان منتشر شد و از فصل اول نسبتاً موفقی برخوردار بود. با این حال، در زمان نوشتن این مقاله، ساخت فصل دوم هنوز تایید نشده است.
این اثر کالت کلاسیک که در سال ۲۰۰۴ ساخته شد، یک فیلم موفق و پرفروش برای جیمز وان بود که اکنون فیلمساز شناخته شدهای است. به عنوان اولین تجربه کارگردانی وان، محبوبیت فیلم اره (Saw) باعث شد تا این فرانچایز تا به امروز ۸ فیلم دیگر را نیز شامل شود. در حالی که این فیلم مسلماً به اندازه دیگر آثار ترسناک کلاسیک مملو از خشونت و کشتار، تکان دهنده نبود، اما داستان منحصر به فرد و کارگردانی درخشان، آن را به اثری فوق العاده ناخوشایند و پر تعلیق تبدیل کرد.
این بدان معنا نیست که اصلا خشونت و کشتاری در فیلم اره وجود ندارد. در مشهورترین صحنه فیلم، یکی از شخصیتهای اصلی که پس از ربوده شدن و به زنجیر کشیده شدن، در یک سرویس بهداشتی کوچک و تنگ قرار میگیرد، باید در نهایت مجبور میشود برای فرار، پای خود را با اره قطع کند. این لحظه تکان دهنده زیر پوست بینندگان میخزد و آنها را مجبور میکند تا خود را در چنین موقعیتی فرض کنند.
در بسیاری از دنبالههای اره، سطح خشونت و خونریزی بسیار بالاتر میرود. با این حال، قسمت اورجینال اره، به خاطر روایت هوشمندانه و ترسناکی محضش که لایههای استادانهای از تعلیق را به خشونت اضافه میکند در این فهرست قرار میگیرد، موضوعی که آن را به یکی از تکان دهندهترین و غیرقابل تحملترین فیلمهای ترسناک زمان خود تبدیل میکند. محبوبیت این فرنچایز به معنای ساخت دهمین قسمت از این مجموعه است که در سال جاری منتشر خواهد شد.
فیلمهای ترسناکی که در آنها هیولاهای نامیرایِ محبوب همگان به تصویر کشیده میشوند، اغلب بهترین فرصتها را برای اضافه کردن مقداری خونریزی و کشتار فراهم میکنند. این اثر کلاسیک خاص از لوچیو فولچی، عنوانی نسبتاً گیج کنندهای دارد، زیرا در واقع دنبالهای بر فیلم دیگری نیست. به دلیل بازاریابی گمراه کننده، این فیلم ایتالیایی به عنوان دنبالهای برای طلوع مردگان یا Dawn of the Dead (که در ایتالیا با نام Zombie شناخته میشد) تبلیغ شد. فارغ از این ها، فیلم تحسین شده Zombie ۲ (یا Zombi ۲) منتشر شده در سال ۱۹۷۹، سینمای وحشت ایتالیا در دهه ۱۹۸۰ را از طریق محبوبیتش بازتعریف کرد.
این فیلم صحنههای بسیار خشن و پرتنشی را به تصویر میکشد که از جمله آنها میتوان به صحنه مشهور از حدقه درآمدن چشم اشاره کرد. همچنین صحنهای در این فیلم وجود دارد که در آن یک زامبی به یک کوسه حمله میکند. با در نظر گرفتن این موضوع در سال ۱۹۷۹ جلوههای ویژه کامپیوتری در دسترس نبود، این تصاویر نوعی فیلمسازی بسیار ابداعی بود. این فیلم به دلیل خشونت بیش از حدش در رده سنی بالای ۱۸ قرار گرفت و همچنین به عنوان یک “فیلم زننده” طبقه بندی شد.
فیلم ترسناک فرانسوی Martyrs یا شهدا که یک فیلم انتقام جویانه افراطی است، به دلیل ماهیت تاریک و پر از خشونت خود، مخاطبان و منتقدان را دو قطبی کرد. این فیلم که از نظر روانشناختی بسیار ویرانگر و تکان دهنده است، داستان انتقام وحشتناکی را به تصویر میکشد که توسط یک زن و دوستش پس از شناسایی خانوادهای که او را در کودکی شکنجه کرده و آزار داده اند، طراحی شده است.
در این فیلم صحنههای شکنجه، تیراندازی و درگیریهای وحشیانه تا سرحد مرگ به تصویر کشیده شده است. هنگامی که فیلم در بازار فیلم مارچ دو فیلم (یک بازار فیلم مشهور در فرانسه) نمایش داده شد، بسیاری از مردم به دلیل ماهیت ترسناک و پرخشونت آن از سالن خارج شدند. این فیلم در طول نمایشهای مشهور دیگر، به دلیل ماهیت بسیار خشن و عناصر ویرانگر روانشناختی اش، باعث از هوش رفتن و حالت تهوع بسیاری از مردم شد. با اینکه این فیلم به عنوان یک فیلم بسیار تفرقه برانگیز طبقه بندی میشود، اما هنوز هم به طور کلی نمرات خوبی از منتقدان دریافت کرده است. در سال ۲۰۱۵، بازسازی آمریکایی این فیلم توسط آنکر بی فیلمز منتشر شد که یک شکست هنری بزرگ بود.
Society یا جامعه یک فیلم ترسناک منتشر شده در سال ۱۹۸۹ بود، با داستان کودکی ثروتمند از بورلی هیلز که متوجه میشود خانواده اش به یک فرقه قاتل تعلق دارند. در حالی که این فیلم در سال ۱۹۸۹ فیلمبرداری و تکمیل شد، باید سه سال دیگر برای اکران در ایالات متحده آمریکا صبر میکرد. این فیلم همچنین در زیر شاخه دیگری از ژانر وحشت به نام وحشت فیزیکی یا بدنی قرار میگیرد که به خاطر صحنههای بسیار خشن و مثله کردن عمده بدن (بدون در نظر گرفتن یک ضحنه جنسی شیطانی و مملو از خونریزی) مشهور است.
در حالی که بسیاری از منتقدان آن را فیلمی بدور از یک فیلم جدی طبقه بندی میکردند، اما هنوز هم در برخی محافل به شدت مورد توجه قرار گرفت و حتی در فهرست ۱۰۰ فیلم ترسناک برتر تاریخ سینما جای گرفت. این فیلم همچنین به خاطر جلوههای ویژه و میکاپ خاصش شناخته میشود. مشهورترین صحنه آن قطع عضو شدید و تغییر شکل بدن انسان است.
Hellraiser یک اثر کالت کلاسیک براساس رمان دلهره آور کوتاهِ کلایو بارکر به نام he Hellbound Heart است و داستان تاریک و پیچیده مردی لذت طلب به نام فرانک کاتن را روایت میکند که ناخواسته دردی غیرقابل تصور را بر خود تحمیل میکند. فرانک با باز کردن یک جعبه پازل مرموز در حین تلاش برای رسیدن به سطوح جدیدی از لذت شهوانی، سینوبایتها را احضار میکند، نژادی غول آسا از موجوداتی که لذت و درد برای آنها غیرقابل تشخیص است.
سینوبایتها شکلهای افراطی سادومازوخیسم را بر فرانک تحمیل میکنند و نتایج آن صحنههای شکنجه پر از خونریزی و خشونت عمدتاً مضحکی را در پی دارد. این فیلم در ابتدا با برچسب X (خشونت بالا) منتشر شد و باید کوتاه میشد تا صریحترین و خشنترین صحنههای آن حذف شود تا بتوان در سینماها اکرانش کرد. این فیلم باعث ساخت چندین دنباله شد. در سال ۲۰۲۲، این فرنچایز یک راه اندازی مجدد به نام Hellraiser دریافت کرد که نسلی جدید از سینوبایتها را به نمایش میگذاشت
فیلم اورجینال Evil Dead در سال ۱۹۸۱ و به کارگردانی سم ریمی منتشر شد. این فیلم به قدری ترسناک بود که نمایش آن سالها در بریتانیا ممنوع بود. با این حال، این فیلم یک فرنچایز را نیز به وجود آورد که با ساخت چندین دنباله همراه بوده است. در حالی که تمام قسمتهای مردگان شرور دارای سطح بالایی از خشونت بودند، نسخه ۲۰۱۳ مردگان شرور به قدری خشن بود که برای اطمینان از رسیدن به رتبه قراردادی خود که رتبه R بود، باید بخشهایی از خشونت و خونریزی آن حذف میشد.
این فیلم که مملو از صحنههای خونین و ترسناک است، به شدت آزار دهنده است و ثابت کرد که یک بازسازی شایسته از فیلم اصلی است که توانست علاقه فیلم اورجینال برای خشونت شدید را به مرحله تازهای ببرد. آخرین قسمت از این مجموعه با عنوان Evil Dead Rise در ماه آوریل منتشر شد و بی شک خونینترین و خشنترین نسخه این فرنچایز تا به امروز است.
به عنوان اولین فیلم از سه گانه داستانهای هولناک شکنجه برای سرگرمی، Hostel زمانی که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، خونریزی و خشونت را به ارتفاعات جدیدی برد. در این فیلم از کارگردان مشهور ژانر وحشت، الی روث، خبری از شیطان، ارواح یا هیولاها نیست و این شاید چیزی بود که این فیلم را چنین ترسناک و آزار دهنده میساخت. داستان فیلم در مورد دو دوست آمریکایی در حال سفر به اروپا است که دو زن زیبا آنها را فریب میدهند و در نهایت به یک باند بین المللی قاچاق میفروشند که افراد را برای شکنجه شدن توسط مشتریان ثروتمند میربایند، کسانی که لذت بردن از شکنجه انسانها پول میدهند.
چیزی که Hostel را تا این حد تکان دهنده و ویرانگر میسازد، این واقعیت است که داستان آن به تاریکترین قلمروهای طبیعت انسان و تمایل وی برای آسیب رساندن به دیگران برای منافع شخصی اش میپردازد. در یکی از صحنههای به شدت ترسناک فیلم، صورت زنی با یک شعله جوشکاری به شدت سوزانده شده، کره چشم او از حدقه آویزان شده، و بعداً با یک قیچی بریده میشود – ضحنهای که برای همه طرفداران ژانر وحشت هولناک و ویرانگر است.
به همان اندازه که این فیلم ترسناک و خونین است، اغلب به عنوان یک کمدی – ترسناک طبقه بندی میشود. علی رغم نمایش صحنههایی با خونریزی فراوان، قطع عضو و مرگهای خشن، اتفاقات خنده داری در سراسر فیلم وجود دارد که اغلب منجر به استقبال تماشاگران از مرگ وحشتناک برخی از شخصیتهای کلیدی میشود.
Piranha ۳ D که تا حدودی براساس فیلم اورجینال Piranha منتشر شده در سال ۱۹۷۸ ساخته شده است، ورودی جدیدی در فرانچایز Piranha بود. داستان پیرامون گروهی از شخصیتهای مختلف میچرخد که همگی با جمع عظیمی از ماهیهای پیرانای ماقبل تاریخ مواجه میشوند، ماهیهایی که هنگام وقوع زلزلهای منجر به تشکیل گردابی بزرگ، آزاد شده اند. این موجودات شرور افرادی را که در حال بازدید از یک دریاچه بزرگ در آریزونا هستند، دچار وحشت میکنند. مرگها و جراحتهای ناشی از حمله این ماهیها اغلب به شیوههای خنده داری به تصویر کشیده میشوند، اگرچه ارزش خونریزی و کشتار این صحنهها هنوز هم بسیار بالا است.
جهنم سبز که حاوی صحنههای ترسناک آدم خواری است، فیلمی در سال ۲۰۱۴ با حال و هوای داستانی بسیار ویرانگر و آزار دهنده است. این فیلم داستان گروهی از فعالان جوان محیط زیست است که از سقوط هواپیما در جنگل آمازون جان سالم به در میبرند، اما توسط قبیلهای از آدم خواران خشمگین دستگیر میشوند.
پرداختن به صحنههای اغلب وحشیانه و بیرحمانه آدمخواری، حقیقت ترسناکی است مبنی بر اینکه چنین اعمالی در واقعیت رخ میدهند و حتی هنوز هم در برخی از نقاط جهان رایج هستند. با در نظر گرفتن این موضوع، تصاویر مملو از خشونت، بریدن اندامهای تناسلی و آدمخواری در این فیلم بسیار شدید بوده و قطعاً برای بینندگان حساس مناسب نیستند. در یکی از وحشتناکترین صحنه ها، یکی از قربانیان که گیاهخوار است، مجبور به خوردن چیزی میشود که بعداً متوجه میشود گوشت یکی از دوستانش است.
High Tension یک فیلم اسلشر فرانسوی ساخته شده در سال ۲۰۰۳ است. این فیلم بعدها توسط لاینزگیت اینترتینمنت انتخاب شده و به زبان انگلیسی دوبله شد. این فیلم درباره دو دانشجو است که با یک قاتل زنجیرهای در یک خانه روستایی گرفتار شده اند. نسخه اصلی فیلم به قدری پرتنش بود که بسیاری از صحنهها باید حذف میشدند تا رتبه مناسبی برای مخاطبان آمریکایی به دست آید.
این فیلم دارای صحنههای مرگ بسیار جذاب و خلاقانهای است که با خشونت بسیار به تصویر کشیده شده اند. علاوه بر این، High Tension دارای صحنههای بسیار تکان دهندهای است که بسیاری از مخاطبان آن را ضعیف میدانند. علی رغم امیدواری لاینزگیت اینترتینمنتز به این فیلم، این فیلم یک شکست تجاری در ایالات متحده بود، اما در طول دو دهه گذشته به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شده است.
Maniac یا روانی یک فیلم با موضوع قاتل زنجیرهای در سال ۱۹۸۰ بود که بودجه کمی داشت، اما بفیلم مشهور و موفقی از آب درآمد و حتی توسط برخی نشریات مهم در فهرست بهترین فیلمهای ترسناک تمام دورانها قرار گرفت. این فیلم داستان مردی را روایت میکند که مادرش روسپی بوده و این موضوع باعث شد که او در بزرگسالی به یک قاتل سریالی تبدیل شود.
به دلیل روشهای افراطی و هولناکی که شخصیت اصلی برای کشتن قربانیانش استفاده میکند، این فیلم در چنین جایگاهی قرار گرفته استف روشهایی که معمولاً با پوست کندن سر قربانیان و قرار دادن موهایشان بر روی سر مانکنها همراه است. این فیلم در سال ۲۰۱۲ بازسازی شد و الیجا وود نقش شخصیت اصلی آن را ایفا کرد.
این فرنچایز نمادین دارای ۹ فیلم است که با فیلم اورجینال، The Texas Chainsaw Massacre یا کشتار با اره برقی در تگزاس در سال ۱۹۷۴ آغاز شد. این فیلم بیش از حد خشن تلقی شد و نمایش آن در بسیاری از کشورها، به دلیل شکایتهای فراوان از خشونتی که به تصویر کشیده بود، ممنوع اعلام شد. این فیلم به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فرنچایزهای ژانر وحشت شناخته میشود و با وجود تمام جنجالهایی که پیرامون آن وجود داشت، نسخه اورجینال آن یک موفقیت تجاری بزرگ بود.
فیلم اورجینال که از شخصیتی بدنام و نمادینی به نام صورت چرمی بهره میبرد، به خاطر صحنههای کشتار تکان دهنده اش شناخته میشود، عنصری که به موضوع فراگیر این فرنچایز تبدیل شده است. البته سلاح مورد علاقه صورت چرمی برای کشتن قربانیانش یک اره برقی است و صدای ترسناک آن برای همیشه در ذهن مخاطبان حک خواهد شد، چرا که از آن به شکلی بسیار تاثیرگذار استفاده شده و لحظات بسیار تعلیق آمیزی را خلق کرده است.
این فیلم در سال ۲۰۱۶ کمی پس از انتشار به یک اثر کالت کلاسیک تبدیل شد و در سال ۲۰۲۲ با Terrifier ۲ ادامه یافت. به نظر میرسد که شخصیت شرور اصلی فیلم Terrifier یک مرد معمولی است که لباس دلقک ترسناکی به تن دارد و با نام دلقک هنرمند شناخته میشود. در حالی که او هرگز صحبت نمیکند، اغلب به طرز خنده داری صحنهها را با شکلک درآوردن اجرا میکند و از ژستهای صورت و حرکات نمایشی برای تمسخر و ترساندن قربانیانش استفاده میکند.
با این حال، در پشت این ظاهر مسخره، یک قاتل بی رحم مخفی شده است که از روشهای افراطی و ابتکاری برای قتل و قطع عضو قربانیان استفاده میکند و اغلب آنها را شکنجه نیز میدهد. انتخاب اینکه کدام یک از این دو فیلم خشنتر است، کار دشواری است؛ چرا که هر دوی آنها صحنههای خشونت آمیزی به یاد ماندنی بسیاری را به نمایش میگذارند که به شیوهای تکان دهنده مخاطب را دچار رعشه و ترس میکنند. این فیلمها همچنین به خاطر توانایی شان در ترکیب تعلیق ویرانگر، عناصر کمدی و خشونت بی حد و حصر مورد تحسین قرار گرفته اند. با افزایش محبوبیت این فیلم ها، به نظر میرسد که یک فرنچایز جدید و ماندگار از این دو فیلم متولد شده است.
این اثر کلاسیک زامبی محور در سال ۱۹۹۲ همواره در فهرست خشنترین فیلم ترسناک تمام دورانها بوده است. به همین خاطر این فیلم به شدت ترسناک است. این حقیقت که این فیلم توسط پیتر جکسون، خالق ارباب حلقهها کارگردانی شده است، جذابیت آن را بیشتر میکند. ماجرای فیلم Braindead با نام دیگر Dead Alive در کشور نیوزیلند در جریان یک حمله زامبی رخ میدهد، شیوعی که به کمک یک موش – میمون سوماترای آلوده به بیماری به وجود آمده است.
آنچه در ادامه داستان میآید، ملغمهای شلوغ از خونریزی و خشونت افراطی است که در تاریخ به عنوان خشنترین فیلمی که تا به حال ساخته شده جاودانه خواهد شد، حتی اگر خونریزهای فراوان فیلم اساساً خنده دار باشند. علی رغم کیفیت نامناسب در ترکیب خشونت شدید با لحنهای کمدی (به هر حال جکسون قبل از این نیز یک فیلم ترسناک با مزه نه چندان خوب به نام Bad Taste ساخته بود)، این فیلم یک موفقیت مهم بود و جکسون به خاطر تولید و کارگردانی خود در این فیلم تمجیدهای بسیاری دریافت کرد. البته این فیلم مملو از خونریزی با فیلمهای هالیوودی بعدی جکسون از لحاظ کیفیت فاصله زیادی دارد، اما به قدری خوب کارگردانی شده که از یک طرح بسیار کلیشهای طلا میگیرد. هر چه که میخواهید در مورد Braindead بگویید، اما به سختی میتوان انکار کرد که این فیلم تا چه حد تهوع آور، خشن و مملو از خونریزی است.
فیلمهای ترسناک همیشه بحث برانگیز بوده اند، اما فیلمهای زیادی نبوده اند که باعث زندانی شدن سازندگانشان شوند. Cannibal Holocaust به خاطر به تصویر کشیدن خشونت، بدرفتاری با حیوانات و آدمخواری، یکی از وحشتناکترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است. این فیلم در بسیاری از کشورها به عنوان یک فیلم آشغال تلقی شده و در دوران انتشار خود در نزدیک به ۵۰ کشور ممنوع اعلام شد. بسیاری از این محدودیتها هنوز هم پابرجا هستند، در حالی که این اقدامات در کشورهایی مانند آمریکا کاهش یافته است.
کارگردانی این فیلم را روجرو دیوداتو بر عهده داشته و نویسندگی سناریو آن را جیانفرانکو کلریسی انجام داده است. در این فیلم بازیگران ناشناخته ای، چون رابرت کرمن، کارل گابریل یورک و فرانچسکا کایاردی به ایفای نقش میپردازند. داستان از این قرار است که مردی در جنگلهای بارانی آمازون به دنبال اعضای گروه گمشده میگردد. ما به آرامی سرنوشت آنها را کشف میکنیم در حالی که خدمه صبر و شکیبایی محلیها را آزمایش میکنند، محلیهایی که به دنبال دادان درس عبرتی به آنها هستند. این فیلم هنوز هم یکی از ترسناکترین و خشنترین فیلمهایی محسوب میشود که تاکنون ساخته شده است.
راب زامبی عاشق خشونت است، با این حال ترسناکترین آدم روی زمین نیز هست که باعث میشود از خود بپرسید در سر او چه میگذرد. فیلم The Devil’s Rejects اولین دنباله بر فیلم House of a ۱۰۰۰ Corpses است که ماجراهای رفتارهای وحشیانه و خونبار خانواده فایرفلای را روایت میکند، خانوادهای که نقش اعضایش را سید هیگ، شری مون زامبی و بیل موزلی ایفا میکنند و بعد از اتفاقات فیلم اول در حال فرار هستند.
این فیلم به نویسندگی و کارگردانی راب زامبی ساخته شده و داستان آن داستان مستقلی است، جایی که خانواده فایرفلای توسط گروهی از ماموران پلیس به دام میافتند، پلیسهایی که پس از کشته شدن بیش از ۷۵ نفر در طول سال ها، به دنبال نابود کردن این خانواده قاتل هستند. در حالی که بیشتر اعضای خانواده کشته و دستگیر میشوند، سه نفر اصلی فرار میکنند و بازی موش و گربهای را با نیروهای پلیس و یک کلانتر آغاز میکنند که به نظر میرسد مشکل بزرگی با این خانواده دارد.
برخی از فیلمهای ترسناک به قدری با کشتارهای بالا پیش میروند که در عمل به تقلیدی مضحک از این ژانر تبدیل میشوند. در مورد Re – Animator نیز همین گونه است. این فیلم را استوارت گوردون با فیلمنامهای از دنیس پائولی کارگردانی کرده است. از بازیگران شناخته شده این فیلم میتوان به جفری کامز، بروس ابوت و باربارا کرمپتون اشاره کرد. داستان این فیلم تا حدودی بر اساس سری رمانهای کوتاه اچ پی لاوکرافت به نام Herbert West–Reanimator است.
در این فیلم، یک دانشجوی پزشکی به نام هربرت وست یک سرم میسازد که میتواند اجساد مرده را دوباره زنده کند. هربرت موفق به احیای یک گربه میشود و سعی میکند کشف خود را با رئیس دانشگاه در میان بگذارد که بلافاصله او را اخراج میکند. هربرت و یکی از همکارانش به دانشگاه بازمی گردند تا کار خود را از سر بگیرند و در نهایت به یک سردخانه میروند و فردی را احیا میکنند که در حالت یک زامبی بسیار خشن به زندگی باز میگردد که البته عواقب ناخوشایندی در پی دارد.
چه کسی میگوید فیلمهای خونین و خشن نمیتوانند کمی درام داشته باشند؟ فیلم مگس یا The Fly یک فیم مشهور و موفق از دیوید کراننبرگ است که به دنبال بازسازی یک فیلم کلاسیک به همین نام با داستانی کاملاً جدید بود. ادوارد پوگ و کراننبرگ فیلمنامه این فیلم را نوشتند. این فیلم با حضور استعدادهای بازیگری، جف گلدبلوم و جینا دیویس ساخته شده است. در این فیلم، ظهور و سقوط دانشمند برجستهای به نام سث براندل را دنبال میکنیم که راههای انتقال مواد غیرمعدنی از یک مکان به مکان دیگر را کشف کرده است.
او در تلاش برای پیشبرد فناوری جدید خود و کسب سرمایه بیشتر، باید کشف کند که چگونه مواد آلی را بدون سوختن در این فرآیند، به مکان دیگری منتقل کند. براندل پس از یک آزمایش موفقیت آمیز با یک میمون، این فناوری را بدون اینکه متوجه شود یک مگس در محفظه انتقال همراه او است، روی خود آزمایش میکند. پس از ادغام مولکول هایشان، براندل یک دگردیسی آهسته و دردناک و تبدیل شدن به یک موجود مگس مانند با عواقب وحشتناک را آغاز میکند.
اسپلتر پانک (Splatter punk) ژانری است که به ندرت در خارج از انیمیشن به آن پرداخته شده است، بیشتر به این دلیل که این داستانها علاقه زیادی به ارزش شوکه کنندگی دارند و نه چیز دیگر. با این حال، Tokyo Gore Police توانسته در این لیست قرار بگیرد؛ چرا که این فیلم لایو اکشن با سرگرم کننده کردن تماشای آن، تحول جالبی در این ژانر ایجاد میکند. این فیلم حاصل تلاش انفرادی یوشیهیرو نیشیمورا است که این فیلم را با کمک کنگو کاجی نویسندگی، کارگردانی و تدوین کرد.
داستان در آیندهای پادآرمانشهری اتفاق میافتد، جایی که زن جوانی به نام روکا به اداره پلیس توکیو میپیوندد تا جهش یافتههای بسیار خطرناکی موسوم به مهندسان را شکار کرده و بکشد. این فیلم فوق العاده، دقیقا همان چیزی است که از فیلمی با چنین عنوانی انتظار دارید. Tokyo Gore Police از نظر بصری قابل توجه است، با جلوههای ویژه فوق العاده و هجوم بی وقفه تصاویر خشن. این فیلم به خاطر تنش، خونریزی، خشونت و عجیب بودن انتظارات را برآورده میکند.
منبع: روزیاتو