ماجرای شگفت انگیز زن قزوینی که عادت به خوردن فلز داشت

۵۴ عدد دسته قاشق استیل، هشت عدد تیغ ریش‌تراشی به‌علاوه تعدادی پیچ، میخ، رول پلاک، تیغ اره، سوزن، دربازکن و ناخنگیر تنها قسمتی از ۱۰۳ اشیای فلزی‌ای بودند که پزشکان در جریان یک عمل جراحی دو ساعته از معده زن جوانی در قزوین خارج کردند.

به گزارش همشهری، سال ۱۳۸۹ خبری دنیای پزشکی ایران را تکان داد. یک جراحی عجیب و غریب که همه را متحیر کرد. شرح این ماجرا را بدون هیچ کم و کاست بخوانید:

چیزی که کار را برای کادر پزشکی مشکل می‌کرد این بود که بیمار یادش نبود درد شکمش به‌خاطر وجود قطعات فلزی‌ای است که خورده و در نتیجه از وجود آن‌ها در شکمش اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد.

البته این زن جوان شانس آورد و پزشکش بعد از تهیه عکس رادیوگرافی بیمار را بلافاصله روانه اتاق جراحی کرد؛ سراغ پزشک جراح این بیمار رفتیم و با او درباره این عمل جراحی شگفت‌انگیز صحبت کردیم.

زن جوان ۱۰۳ قطعه شیء فلزی را بلعیده بود، اما نکته عجیب اینجا بود که معده یا مری‌اش در اثر خوردن این اجسام فلزی تیز کوچک‌ترین آسیبی ندیده بود؛ «در عکس‌های رادیوگرافی‌ای که از معده بیمار تهیه کردیم مقدار زیادی ماده رادیو اپاچ یا همان اشیای فلزی مشاهده کردیم، اما بیمار به خاطر بیماری عصبی‌اش و قرص‌هایی که استفاده می‌کرد اصلا یادش نبود که چه مقدار جسم فلزی را بلعیده است. درواقع تعداد این اشیا بعد از عمل جراحی مشخص شد.» این‌ها را دکتر علی طارمی‌ها- جراح این بیمار آهن‌ربا- می‌گوید.

دکتر طارمی‌ها تاکید می‌کند که این امکان وجود نداشت که اشیای فلزی را با روش آندوسکوپی از معده بیمار خارج کنند؛ چراکه او اشیای تیزی مثل سوزن و تیغ جراحی خورده بود؛ «اگر ما می‌خواستیم با آندوسکوپی قطعات فلزی را از معده زن جوان خارج کنیم به احتمال خیلی زیاد مری و معده‌اش آسیب می‌دید.»

برای پزشکان بیمارستان هم ماجرا شگفت‌انگیز بود؛ چراکه آن‌ها هم‌چنین بیماری ندیده بودند که این مقدار قطعات فلزی بلعیده باشد؛ از طرفی زن جوان نمی‌دانست چند قطعه فلزی بلعیده و درد شکمش به خاطر خوردن همین اشیای فلزی است؛ برای همین هنگامی که همسرش او را به بیمارستان برد درباره این ماجرا چیزی به پزشکان نگفت؛ «این زن جوان چند روز پیش به همراه همسرش به بیمارستان شهید رجایی آمد. او از دردی که در شکمش احساس می‌کرد به خود می‌پیچید؛ با این حال از بیماری‌اش هیچ اطلاعاتی به ما نداد. برای همین سریع برایش رادیوگرافی تجویز کردم.»

وقتی جواب رادیوگرافی آمد، دکتر طارمی‌ها شگفت‌زده شد، چون اصلا فکرش را هم نمی‌کرد که در معده بیمارش قطعات فلزی زیادی روی هم انباشته شده باشد؛ «باید بلافاصله زن جوان را برای عمل جراحی آماده می‌کردیم چراکه اشیای فلزی در معده‌اش سنگینی می‌کرد و معده را به سمت لگن کشیده بود.»

به این ترتیب زن جوان سیزدهم شهریورماه راهی اتاق عمل شد تا تیم پزشکی هرچه زودتر اجسام فلزی را از معده‌اش خارج کنند؛ «عمل‌های مشابه این را قبلا انجام داده بودم؛ مثلا بیمارانی که میخ خورده بودند، اما تا به حال کسی را ندیده بودم که ۱۰۳ قطعه فلزی را بلعیده و اتفاقی هم برایش نیفتاده باشد. این مورد واقعا عجیب است.»

انبار آهن

بیمارانی که آقای دکتر قبلا با آن‌ها روبه‌رو شده بود بیشتر زندانی بودند و برای خلاصی از زندان و به دست آوردن شرایط مرخصی پیچ یا مهره بلعیده بودند تا مدتی را در بیمارستان بستری شوند؛ «حداکثر نمونه‌ای را که من تا قبل از این دیده بودم بیماری بود که ده جسم فلزی را بلعیده بود تا فرصتی پیدا کند که از زندان خلاص شود و چند روز را در بیمارستان سپری کند.»، اما این زن جوان تا به حال از انگیزه‌اش برای خوردن این همه قطعه فلزی به هیچ‌کس چیزی نگفته است؛ برای همین هنوز علت کار عجیبش مشخص نشده.

این بیمار نمونه‌ای بود که به گفته پزشکان متخصص بیمارستان شهید رجایی از مرگ حتمی جان سالم به در برده است چراکه با بلعیدن سوزن یا تیغ امکان داشت مری‌اش پاره شود و مرگ به سراغش بیاید؛ «شاید آندوسکوپی راه ساده‌تری نسبت به جراحی بود، اما درباره این بیمار جواب نمی‌داد چراکه اگر مری بیمار حین خارج کردن سوزن یا دیگر اشیای فلزی پاره می‌شد، عفونت به بیرون از مری سرایت می‌کرد و مشکل‌ساز می‌شد. علاوه بر این‌ها مری هم قسمتی از بدن انسان است که عمل راحتی ندارد، چون امکان مرگ بیمار در جریان عمل بالاست.»

در حال حاضر زن جوان در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهید رجایی قزوین بستری است و تا چند روز دیگر مرخص می‌شود. نکته جالب اینجاست که وقتی دکتر‌ها به او گفتند ۱۰۳ شیء فلزی را از معده‌اش خارج کرده‌اند، خودش هم باورش نمی‌شد دست به چنین کاری زده است.

زن جوان مدت‌ها بود به خاطر وجود اجسام فلزی در معده‌اش قادر به خوردن غذا نبود به همین دلیل دچار کم‌خونی و ضعف شده بود، اما هیچ‌وقت فکرش را هم نمی‌کرد که دلیل این بی‌اشت‌هایی وجود ده‌ها قطعه فلزی در معده‌اش باشد!