هممیهن نوشت: سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس در پی خلف وعده طالبان در اجرای معاهده سال ۱۳۵۱ اعلام کرد:
۳۰ اردیبهشت همین امسال، حسن کاظمیقمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان به طالبان اولتیماتوم داد که یک ماه فرصت دارند تا حقآبه ایران را بدهند. از آن روز تا حالا، دو ماه و یک روز گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده است. گویا دستگاه دیپلماسی ایران در شرایطی که پای چپ ایران در سیستان میلنگد، هنوز دستهایش را در دستان طالبان گره زده و از حسن همجواری میگوید. قدیمها مَثل بود که «بده و بستان»، اما به نظر میرسد تجارب گذشتگان هم چندان باب میل مذاکرهکنندگان آبی ایران نیست.
درحالیکه وضعیت فوق بحرانی طوفان شن و بیآبی در سیستان، نزدیک به هزار نفر را راهی بیمارستان کرده، با پیگیری برخی از نمایندگان مجلس در نشستی با معاونین و کارشناسان وزارتخانههای نیرو، امور خارجه و مسئولین قرارگاه خاتمالانبیا (ص)، مقرر شد تا مسئله حقآبه هیرمند در شورایعالی امنیت ملی مطرح شود و در صورت لزوم از تمامی ابزارها در برابر طالبان برای دریافت حقآبه هیرمند بهره گرفته شود.
پیشتر مجتبی عزیزی، امامجمعه شهرستان زابل در گفتگو با «هممیهن» در انتقاد از دستگاه دیپلماسی ایران گفته بود که «ما درگیر مصلحتاندیشیهایی هستیم که حاضر میشویم مردممان از تشنگی بمیرند، ولی فشاری به طرف افغانستان نیاوریم. این خیلی زشت است.»
او از نظام خواسته بود که از همه ابزارها برای احقاق حق ایران استفاده کند: «ورودیهای اقتصاد افغانستان عمدتاً از خاک ایران است. ما به آنها برق و گاز میدهیم. همین الان آب هم میدهیم. یک لوله از چاهنیمه سیستان به سمت شهر زرنج افغانستان است که آب عبور میکند. خیلی از کشورها بهخاطر دو نفر از اتباعشان که در کشوری دیگر به سختی افتادهاند، فشار زیادی به دولتهای دیگر میآورند. اینجا ۴۰۰ هزار نفر آدم دارند از تشنگی میمیرند، وزارت امور خارجه ما چه میکند؟... ۵/۷ میلیون نفر افغانستانی در ایران از آب، نان و امنیت کشور استفاده میکنند. نوش جانشان. ما میزبانان خوبی هستیم و قدمشان را محترم میدانیم، اما آقای وزیر امور خارجه هم میتوانست اهرمی برای فشار باشد. مرزها را همزمان با هم ببندید. برق را قطع کنید. به طالبان فشار بیاورید.»
مجتبی اشرفیان، امامجمعه شهرستان نیمروز نیز در آخرین خطبه خود هشدار داد: «طوفانهای مهیب سیستان، بسیار شدیدتر از زلزله چند ریشتری است... اگر مسئولان دیر بجنبند چیزی از سیستان باقی نمیماند.»
در چنین شرایطی معینالدین سعیدی، نماینده چابهار به همراه حبیبالله دهمرده در کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست مجلس با معاونین و کارشناسان وزارتحانههای نیرو، امور خارجه و مسئولین قرارگاه خاتمالانبیا (ص) نشستی را برگزار کرده و وضعیت حقآبه ایران از رودخانه هیرمند را مورد بررسی قرار دادند.
علیرضا نظری، سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس با اشاره به جزئیات این نشست گفت: «براساس گزارشهای ارائهشده حقآبه جمهوری اسلامی ایران از رودخانه هیرمند براساس توافقنامه سال ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان سالانه معادل ۸۲۰ میلیون مترمکعب است. در سنواتی که کشور افغانستان تحت نفوذ کشورهای معاند جمهوری اسلامی ایران بوده موفق شدهاند با ایجاد بند کمالخان مسیر آب را منحرف کنند بهگونهای که جمهوری اسلامی ایران از حق خود محروم شده است. طی ماههای اخیر رایزنیهایی میان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و هیئت حاکمه افغانستان با ارسال یادداشتها و برگزاری نشستهایی انجام شده و طرف مقابل به صورت شفاهی قول همکاری میدهد، اما اکنون در آغاز مردادماه هستیم، بخشی از سال زراعی منقضی شده و تاکنون عدد قابلملاحظهای از حقآبه ایران از رودخانه هیرمند رهاسازی نشده و آن مقداری که آزاد شده به یک هزارم حقآبه قانونی ایران از هیرمند نمیرسد.»
به گفته علیرضا نظری «در این نشست مقرر شد که مسئله حقآبه هیرمند در شورایعالی امنیت ملی مطرح و پیگیری شود، با توجه به اینکه ما تعاملات متعددی در مسائل دفاعی، امنیتی، اقتصادی و... با افغانستان داریم، حقوق ایران از حقآبه هیرمند در شورایعالی امنیت ملی بررسی شود و با استفاده از ظرفیت ایران در تعاملات میان ایران و افغانستان، همه ظرفیتها برای تامین حقوق کشور بهکارگیری شود.»
نظری با اشاره به اینکه حبیبالله دهمرده و معینالدین سعیدی از میان نمایندگان سیستان در جلسه حضور داشتند و مسائلی را در خصوص منطقه مطرح کردند، اظهار کرد: «نشست کمیسیون کشاورزی در حوزه حقآبه هیرمند برگزار شد، اما در عین حال نماینده سیستان در جلسه پیرامون سایر راههای تامین منابع آب شرب منطقه از جمله انتقال آب از دریای عمان، چاه ژرف، نصب آبشیرینکن برای آبهای استحصالی نیز مسائلی را مطرح کرد تا نیاز آب شرب منطقه برطرف شود.» که همین امر موجب انحراف نشست از هدف اصلی شد.
سخنگوی کمیسیون کشاورزی در پاسخ به این سوال که تنگنای اقتصادی و انزوای بینالمللی ایران باعث شده بهرغم وجود ابزارهای متعدد، از ظرفیتهایی مانند سفارت افغانستان در تهران، بندر چابهار و... برای تامین حقآبه هیرمند به نحو مطلوب بهره نبرد؟ گفت: «محدوده اثربخشی فعالیتهای دیپلماسی، محدوده خاص خود را دارد. دیپلماسی بدون پشتوانه امنیتی، اقتصادی و سیاسی معنا ندارد. وزارت خارجه تا این مرحله در محدوده کاری خودش به میدان آمده و تلاش خودش را انجام داده است، اما در ادامه باید از ظرفیتهای دیگری که در حوزه دیپلماسی که در واقع عقبه دیپلماسی و استراتژیک در مسائل امنیتی، دفاعی، اقتصادی، سیاسی و... هستند، به کار گرفته شوند.»
در این میان نباید بیتوجه به این نکته بود که وقتی طالبان وعدههای توخالی و عملیاتینشده درباره حقآبه ایران داده و تا پایان فصل زراعی در این کشور، وقتکشی میکنند، نباید هیچ کشور دیگری خود را از خلف وعده این گروه غیررسمی در امان بداند و البته این خواسته عجیبی نیست که از جامعه جهانی بخواهیم برای دریافت حقآبه هامون از رودخانه هیرمند، همراهی کند که این توفنده خانمانسوز، کشورهای دیگر را نیز دیر یا زود درگیر خود خواهد کرد.
دو سال از احداث بند کمالخان میگذرد و هنوز دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، به یک جمعبندی نهایی برای گرفتن حقآبه نرسیده است. سامانه انحرافی بند کمالخان بهگونهای طراحی شده که نمیتوان دل به سیلاب بست، چراکه باعث انحراف هر میزان سیلابی به سوی گودزره میشود.
طالبان پس از حفر کانال ذخیره آبی در بستر دریاچه هامون سابوری و همزمان با موضع تند رئیسجمهور در قبالشان که بیشتر مصرف داخلی داشت تا در اولویت دستگاه دیپلماسی قرار گیرد، با ارتفاع دادن به بندهای مسیر فراهرود، مانع ورود هرگونه سیلابی به سیستان شدند و با این حساب تنها امید حیات سیستان به گرفتن حقآبه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی در سال، طبق معاهده ۱۳۵۱ از بین رفت و دیگر مانند ماقبل احداث بند کمالخان، امکان ورود سیلابهای چند میلیارد مترمکعبی به سیستان وجود ندارد.
وزرای نیرو و خارجه و معاونتهای مربوطه، باوجود بحرانی بودن اوضاع محیطزیست و اشتغال در سیستان و شدت گرفتن مهاجرت، هنوز درک درستی از وخامت اوضاع در این منطقه ندارند و اگر هم محدود افرادی به چنین شناختی رسیدهاند، سیستان را قربانی مصالح سیاسی خود کردهاند. نمایندگان سیستان نیز به دلیل تعامل همهجانبه با دولت، از اختیارات قانونی خود در مواجهه با وزرای نیرو و خارجه بهره نمیبرند و طرح استیضاح وزیر امور خارجه که به ادعای دو نماینده سیستان، ثبتشده، مسکوت مانده است.
نشست نمایندگان مجلس در کمیسیون کشاورزی با معاونین و کارشناسان وزارت امورخارجه و نیرو به درخواست معینالدین سعیدی، نماینده مردم چابهار تشکیل شد، اما باوجود حضور حبیبالله دهمرده، نماینده سیستان، خروجی نداشته است. براساس گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیارعیار با نایبرئیس و سخنگوی کمیسیون کشاورزی، نماینده سیستان با طرح موضوع انتقال آب از دریای عمان و چاه ژرف، بحث را به بیراهه برده و بالطبع در چنین شرایطی معاون وزیر خارجه همراهان وی نیز از طرح چنین موضوعی استقبال کرده تا این فرصت هم به مانند نشستهای بینتیجه گذشته هدر رود.
از دلایل بارز بحران تنش آبی سیستان و ناتوانی دولت در گرفتن حقآبه و حل بحران بیآبی، نبود اتفاقنظر درباره معضلات سیستان است. باوجود اینکه در دو سال گذشته هیچ آبی از سوی طالبان رهاسازی نشده و به اشتباه سخنگوی وزارت امور خارجه، سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس و برخی دیگر از مقامات کشور که بر گرفتن یکهزارم حقآبه تأکید میکنند، آنچه وارد سیستان شده، سیلاب پاییندست بند کمالخان و آب رها شده برای اراضی کشاورزی افغانها در پاییندست این بند بوده که امکان مهار آن توسط کشاورزان افغان پاییندست با بندهای خاکی و کیسههای سیمانی نبوده است. طالبان تاکنون هیچگونه آبی به سمت سیستان رها نکردهاند. درحالیکه مقامات امارت اسلامی، ادعای دادن حقآبه را ندارند، چگونه مقامات ایرانی از گرفتن یکهزارم، بیشتر و کمتر سخن میگویند؟ دادن حقآبه، خود جدول دارد که در هر ماه، مشخص میکند چه میزان آب و با هماهنگی قبلی داده شود. وقتی تصمیمگیران از موضوع به این مهمی بیاطلاع هستند، چگونه میتوانند به یک جمعبندی نهایی درباره بحران تنش آبی و خشکسالی سیستان برسند؟
این روزها دولت و نمایندگان از یک موضوع مهم غافل شدهاند. حفر چاهکها برای استحصال آبهای زیرقشری، چاه ژرف، انتقال آب از تهلاب و یا دریای عمان، مشکل آب شرب سیستان را حل میکند، تکلیف ۶۰ هزار کشاورز بیکار، تثبیت شنهای روان و گرد و غباری که از اول سال تاکنون حدود ۶ هزار نفر را راهی بیمارستان کرده و یک کشته به جا گذاشته، چه میشود؟
تا قبل از خشکیدن دریاچه هامون، کانون گردوغبار به چند محور مهم جنگل نیاتک، شیله، بش دلبر و... محدود میشد، اما اکنون دریاچه هامون با وسعت ۵۶۶۰ کیلومترمربع که ۳۸۲۰ کیلومترمربع آن در سیستان است و ۱۵۰هزار هکتار اراضی کشاورزی، به دلیل عدم کشت تبدیل به نقاط بحرانی گرد و غبار شدهاند. حال بخشی از هامونها که در افغانستان است و گرد و غبار آن وارد سیستان شده و پس از گذر از شهرهای مرکزی و جنوب شرقی سیستان و بلوچستان وارد پاکستان میشود، بر وخامت اوضاع میافزاید. در این شرایط طرح غیرکارشناسی حفر کانال در بستر هامون سابوری توسط وزارت نیرو به دلیل نداشتن پیوست زیستمحیطی، مزید بر علت شده و زندگی در سیستان را با بحران مواجه کرده است. در واقع در شرایط فعلی به دلیل کاهش سطح رطوبت خاک، کل سیستان در حال تبدیل شدن به یک کانون بحران گرد و غبار بوده که در مواردی، شهرهای اطراف را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
تأمین آب زاهدان از حرمک، انتقال آب از تهلاب و دریای عمان را حمل بر این میکنیم که مشکل آب شرب سیستان را حل میکنند، با گرد و غباری که بهصورت روزانه مردم را راهی بیمارستان کرده، چه باید کرد؟ با انواع بیماران ریوی که ادامه این روند، خطرات جانی برای آنها در پی دارد، چه باید کرد؟ چگونه مانع ورود ماسههای روان دریاچههای سهگانه هامون و اراضی وسیع کشاورزی به محل سکونت ساکنان سیستان شویم؟
برای برونرفت از بحران سیستان و اجرای طرحهای آبی و ایجاد هرگونه سازهای، لازم است وزارت نیرو ابتدا نظر کارشناسان بومی استان را که نسبت به جغرافیای سیستان آگاهی داشته، جویا شود، تا پروژهای دیگر مانند حفر کانال در بستر تالاب هامون سابوری به مشکل ریزگردها نیفزاید. بحران تأمین آب سیستان برای عدهای تبدیل به یک درآمد شده است و با ارائه طرحهای چند هزار میلیارد تومانی منافع خود را تأمین میکنند. از آنسو دولت به دلیل عدم همکاری طالبان و فشار افکار عمومی در مضیقه است و برای فرار از مواجهه جدی و چالش با افغانها، به هر پیشنهاد غیرکارشناسی تن میدهد، غافل از آنکه هرگونه دستکاری غیرکارشناسی در بستر تالاب هامون، در آینده پیامدهای ناگواری در پی دارد و به محیطزیست سیستان صدمه میزند.
قریب به دو دهه از اجرای طرح غیرکارشناسی خاکریز مرزی در بستر هامون میگذرد و هنوز مردم سیستان تقاص این اشتباه را پس میدهند و بسیاری از درگیریهای مرزی به دلیل این اشتباه محاسباتی بوده است. اگر روزی مشکل ایران با افغانها حل شود و حتی برای دریاچه هامون حقآبه تعیین شود، پروژه حفر کانال در بستر هامون سابوری در انتقال آب به این سوی کانال مانع ایجاد کرده و احتمال تدوام گرد و غبار از آن محدوده وجود دارد، مگر حجم آب آنقدر زیاد باشد که امکان عبور آب به وجود آید.
معینالدین سعیدی نماینده چابهار: در حیرت و عجبم از این همه انعطاف!
«همه گزینهها باید روی میز باشد». معینالدین سعیدی، نماینده چابهار با طرح این نکته خطاب به مذاکرهکنندگان ایران درباره دریافت حقآبه هیرمند و با نگاهی به وضعیت اسفبار سیستان و طوفان شدید شن در منطقه، از انعطاف و مماشات دستگاه دیپلماسی کشور در برابر طالبان انتقاد میکند. سعیدی باوجودیکه خود نماینده مردم سیستان نیست، اما بیش از نمایندگان این منطقه در دفاع از حقوق حقه مردم در تلاش است و با اشاره به اینکه هر اظهارنظر او بهعنوان نماینده مجلس بار حقوقی برای او خواهد داشت، بر ضرورت بهرهگیری از همه گزینهها برای دریافت حقآبه هیرمند تأکید کرده و یادآور میشود: «باید موضوع حقآبه هیرمند در شورایعالی امنیت ملی با حضور نیروهای مسلح بررسی شود.»
از آخرین جلسه حقآبه هیرمند در کمیسیون آب، کشاورزی و منابع طبیعی و محیط زیست مجلس چه خبر؟
پیرو جلسات متعددی که کمیسیون آب، کشاورزی و منابع طبیعی و محیط زیست مجلس دارد، روز شنبه جلسهای در مورد حقآبه هیرمند با حضور معاون وزیر نیرو، رئیس کمیساریای عالی و تعدادی از اعضای وزارت امور خارجه برگزار و آخرین اقداماتی که در حوزه دیپلماسی آب صورت گرفته، مورد بررسی قرار گرفت. اقداماتی که معتقدیم مطلقاً نسبتی با شرایط بسیار فاجعهبار حوزه سیستان ندارد. درست است که دوستان ما در حوزه وزارت نیرو تلاشهای زیادی میکنند، اما در حوزه وزارت امور خارجه با وجود اینکه رئیسجمهور مواضع بسیار محکمی گرفته بودند، شاهد هستیم هیچ اقدام عملیاتی و اجرایی در دستور کار قرار نگرفته است و حتی طرف طالبان اجازه بازدید از سد کجکی را به کارشناسان ما نداده و به سیاست دفع وقت ادامه میدهند. در این جلسه هم، همانند جلسات پیشین، همان توضیحات همیشگی و مباحث کلیشهای که طالبان قول داده حقآبه ایران را بدهد و...؛ بدون آنکه پشتوانه اجرایی داشته باشد.\
آیا راجع به استفاده از ابزارهای دیگر جز مذاکره برای دریافت حقآبه هیرمند هم صحبت شد؟
مباحث متعددی مطرح شد. مردم سیستان انتظار دارند همه تخممرغها در زمین حقآبه هیرمند نباشد و راهکارهایی مثل حفر چاههای متعدد، انتقال آب دریای عمان و بحث آبهای ژرف و... نیز در دستور کار باشد، اما در حوزه دیپلماسی آب با افغانستان و اجرای معاهده ۱۳۵۱ بین دو کشور، واقعیت امر این است که این موضوع، اولویت اول دستگاه دیپلماسی نیست. شاهد هستیم برآوردهای اشتباهی از پدیده طالبان درکشور شکل گرفته بود که ما را به این نقطه رساند، حتی سفارت جمهوری اسلامی افغانستان را بدون هیچ پیششرطی در اختیار طالبان قرار دادیم، بدون اینکه توجه کنیم ماهیت طالبان تغییر نکرده است و پس از موضعگیری رئیسجمهور در مورد حقآبه هیرمند، شاهد به مضحکه و تمسخر گرفتن مواضع جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بودیم. معتقدیم همانطور که طرف غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی بارها عنوان میکند که همه گزینهها روی میز هستند، در حوزه حقآبه هیرمند هم همه گزینهها باید روی میز باشند و این موضوع نه صرفاً از طرف وزارت امور خارجه و وزارت نیرو، بلکه در حوزه سران قوا و شورایعالی امنیت ملی باید حل شود. باز هم تأکید میکنم همه اهرمهای لازم و گزینهها باید روی میز باشد. همین الان کمکهای متعددی را در حوزه مختلف مرزبانی، سلامت و... در اختیار کشور افغانستان قرا میدهیم که عجیب است. جاده تعامل باید دوسویه باشد. وقتی طرف طالب به هیچکدام از تعهدات بینالمللی متعهد نیست، ما چرا باید این حجم از کمکهای مختلف پزشکی، تجاری و مرزی با این کشور داشته باشیم؟ جمهوری اسلامی ایران همواره برمبنای سیاستهای اصولی خودش همراه افغانستان بوده است. همین الان هفت میلیون افغانستانی در کشور ما زندگی میکنند. میزان کمکهای متعددی که کشور ما در حوزههای مختلف دارد مثل لباس مرزبانان طالب، سلامت، تأمین انرژی و... هزینههای گزافی را برای کشور به همراه دارد که مبنای آن رسم حسن همجواری است که بجا میآوریم و آن را اثبات میکنیم.
اما گویا از یاد بردهایم که جاده تعامل دوطرفه است. علیالقاعده وقتی طرف مقابل هیچکدام از اصول حقوق بینالملل را پذیرا نیست و حتی بعد از مواضع محکم رئیسجمهور درخصوص تأمین حقآبه ایران شاهد رفتارهای بسیار زننده و تمسخر از طرف طالبان بودیم، باید کمی مواضع خود را تغییر دهیم. ما در مقاطعی فرصتهایی در اختیار داشتیم، اما از آنها استفاده نکردیم. بهعنوان نمونه سفارت جمهوری اسلامی افغانستان را بدون هیچ پیششرطی در اختیار گروه طالبان قرار دادیم. طبیعتاً باید همه ابزارهای لازم بینالمللی و حکمیت طرف ثالث یا حتی ابزارهای دیگر را هم به کار بگیریم.
چه ابزارهایی؟
وقتی میگویم همه گزینهها روی میز باشد، منظورم دقیقاً همه گزینههاست. بنده نماینده مجلس هستم و هر صحبت بنده بار حقوقی خواهد داشت، اما به صراحت میگویم همه گزینهها. یعنی هیچ استثنایی قائل نیستم تا بتوانیم حقوق حقهمان را بگیریم. در حال حاضر حتی طرف مقابل اجازه بازدید از سد کجکی را به کارشناسان کشور ما نمیدهد. این نشان میدهد هیچ بنایی جز فرصتسوزی ندارند و به نظر من دیپلماسی ما در این حوزه باید در شورایعالی امنیت ملی با حضور نیروهای مسلح بررسی شود؛ العاقل یکفی الاشاره.
پیشتر رئیس سازمان محیطزیست گفته بود که طالبان اجازه بازدید از سد کجکی را دادهاند. اینطور نبود؟
فقط در حرف بود. طالبان منتظر است فصل زراعی تمام شود و کاملاً آب را استفاده کنند و بعد اجازه بازدید از سد کجکی را بدهند.
واقعاً جای سوال است علت اینکه اینقدر با افغانستان و طالبان در این زمینه مدارا میشود و وضعیت ۴۰۰هزار نفر در منطقه سیستان نادیده گرفته میشود، از نظر شما چیست؟
پاسخ این سوال را باید از مسئولان دیپلماسی کشور بپرسید. در حیرت و عجب هستم از این همه انعطاف که به خرج داده میشود. بنده از منتقدان دولت آقای رئیسجمهور هستم، اما یکی از کارهای خوب این دولت ارتقای سطح روابط با کشورهای همسایه است. از این اقدام دولت مانند فعال شدن بازارچههای مرزی که رونقی را در بسیاری از حوزههای مرزی ایجاد کرده واقعاً دفاع میکنم، اما به چه قیمتی. الان تراز تجاری ما با افغانستان مگر چقدر است؟ وانگهی دیپلماسی یک دادوستد سیاسی برمبنای حفظ منافع ملی دو طرف است. ما فقط خدمات میدهیم و تا این لحظه نفعی نبردهایم. پیششرط گذاشته بودیم که طالبان یک حکومت فراگیر با حضور همه گروههای افغان تشکیل دهد. آیا عمل کردند؟ در حوزه حقوق بانوان، طالبان به آنچه تعهد داده بود و ما انتظار داشتیم، عمل کرد؟ آیا درگیریهای مرزی از زمان آمدن طالبان بیشتر نشده؟ نمیدانم چه اتفاقی باید بیفتد که به این نتیجه برسیم ما باید یک بازنگری جدی در سیاستمان در مواجهه با گروه طالبان داشته باشیم.