حراجها را باید عرصه جدال نیروها و ارادههای ناهمراستا نامید. اتفاقی که شامگاه ۳۰تیرماه در هتل پارسیان آزادی تهران افتاد، از این زاویه قابل بررسی است. اثری از سهراب سپهری که با قیمت کمینه و بیشینه ۱۷ تا ۱۹میلیارد تومان عرضه شده بود، به رقم ۲۱میلیارد و ۳۰۰میلیون تومان بهفروش رسید و نهتنها رکورد گرانترین اثر بهفروشرسیده در این حراج که عنوان گرانترین اثر فروختهشده در ادوار حراج تهران را هم کسب کرد.
به گزارش هم میهن، پیشبینیناپذیر بودن البته عنصر ذاتی هر حراج است. فروختهنشدن ۱۰ اثر از هنرمندان بهنام (سیراک ملکونیان، ژازه تباتبایی، فرامرز پیلارام، ناصر عصار، عباس کیارستمی، جعفر روحبخش، توکل اسماعیلی، بهمن دادخواه، علیرضا دریابیگی و عباس معیری)، در کنار فروش بیش از ۱۷میلیارد تومانی تابلوی کوروش شیشهگران، از دیگر شگفتیهای این حراج بود و به اینها باید افزود فروش ۳میلیارد و ۹۰۰ میلیونی تابلوهای صادق تبریزی، پیشگام مکتب سقاخانه و فروش ۶ برابرِ قیمتپایه تابلوی هادی جمالی را!
۱- قدرمسلم در حراج هفدهم نمیتوان از سقاخانهایها غافل بود که همیشه در بازار هنر جایگاه نخست را در اختیار دارند؛ چه آنانی که قیمت آثارشان محدوده قیمتی متوسط دارد مانند ژازه تباتبایی و ناصر اویسی، چه هنرمندان گرانقیمتتر همچون حسین زندهرودی و پرویز تناولی (که اثرش یکمیلیارد و ۱۰۰میلیون تومان فروش رفت) و البته صادق تبریزی که نقاشیخط بدونعنوانِ او یکمیلیارد و ۷۰۰میلیون تومان چکش خورد و تابلوی بدون عنوان دیگرش، اولین اثر میلیاردی این حراج بود که قیمتگذاری آن از ۲میلیارد شروع و نهایتاً ۲میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان فروخته شد.
بعد از سقاخانهایها، هنرمندان مکتب نقاشیخط نیز همیشه جزو سکانداران بازار هنر بودهاند و در این حراج نیز نقاشیخط محمد احصایی بهمبلغ ۷میلیارد تومان فروخته شد.
از سپهری گذشته، در حراج هفدهم، اثر کوروش شیشهگران بهقیمت ۱۷میلیارد تومان در جایگاه دوم ذیقیمتترین آثار هفدهمین حراج تهران قرار گرفت. اثر دیگری از سهراب سپهری بهقیمت ۱۲میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان در جایگاه سوم، تابلو نقاشیخط «اندام» حسین زندهرودی با قیمت ۱۱میلیارد و ۲۰۰میلیون در جایگاه چهارم، اثر «مربع و مثلثها» منیر شاهرودی فرمانفرماییان با قیمت ۹میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان و تابلوی «سال ۱۳۱۹» آیدین آغداشلو بهقیمت ۸میلیارد تومان در جایگاه بعدی گرانقیمتترین آثار حراج هفدهم قرار گرفتند.
همچنین اثری از ابوالقاسم سعیدی ۷میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، تابلو نقاشیخط «عشق و محبت» محمد احصایی بهمبلغ ۷میلیارد تومان، اثری از مسعود عربشاهی ۶میلیارد تومان، تابلویی از مارکو گریگوریان ۵میلیارد و ۳۰۰میلیون تومان و اثر «تا آخر زمان» فرهاد مشیری ۵میلیارد تومان، دیگر آثاری بودند که بالای ۵میلیارد بهفروش رسیدند.
۲-، اما فراتر از همه اینها، حراج هفدهم فرصت پیشتازی جوانها بود و این البته روندیاست که از دوسال پیش آغاز شد. تا پیشازاین، قیمت آثار نسل پس از ۲۰۰۰ Post Two Thousand جز فرهاد مشیری به رقمهای میلیاردی یا نزدیک به آن نمیرسید، ولی درحالحاضر هنرمندان جوانِ بسیاری هستند که یا نزدیکند به میلیاردیشدن یا میلیاردی شدهاند و حتی قیمت آثارشان از میلیارد هم گذشته است درحالیکه پیشترها، نهایتاً به رقمهای ۳۰۰-۲۰۰ میلیون تومان میرسیدند. شهریار احمدی، از هنرمندان جوان این حراج بود که اثرش بهمبلغ ۲میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان فروخته شد. در این حراج ۱۸ اثر بین ۵۰۰میلیون تا یکمیلیارد تومان چکش خوردند که با رقابت قابلتوجهی ازسوی خریداران روبهرو بودند.
تابلویی از ایرج اسکندری ۹۰۰میلیون تومان، اثری از هوشنگ پزشکنیا ۸۵۰میلیون تومان، نقاشی از عبدالرضا دریابیگی ۸۰۰میلیون تومان، اثری از احمد رفیع ۸۰۰میلیون تومان، تابلویی از مریم سالور ۷۵۰میلیون تومان، اثر رضا بانگیز ۷۰۰میلیون تومان، نقاشی از جلال شباهنگی ۶۵۰میلیون تومان، تابلو لیلی درخشانی ۶۵۰میلیون تومان، نقاشیخط عذرا عقیقیبخشایش ۶۰۰میلیون تومان، اثر رضوان صادقزاده ۶۰۰میلیون تومان، تابلو کاظم چلیپا ۵۵۰میلیون تومان، نقاشی از ایرج شافعی ۵۵۰میلیون تومان، اثری از ایرج شایستهپور ۵۵۰ میلیون تومان، تابلویی از مصطفی گودرزی ۵۵۰میلیون تومان، تابلویی از گیزلا سینایی ۵۰۰میلیون تومان، تابلوی کتایون روحی۵۰۰میلیون تومان و نقاشیخطی از عینالدین صادقزاده نیز ۵۰۰میلیون تومان بهفروش رسیدند.
اگر بخواهیم مارکت هنرمندان معاصر ایرانی را با مارکت هنرمندان معاصر جهان مقایسه کنیم، میبینیم که در جهان رکورد هنرمندان معاصر بالا آمده است. درحالحاضر رکورد هنر معاصر غرب که متعلق به جف کونز است ۹۱میلیون دلار است، البته بهرقم استادان مدرنیست نمیرسد. فرهاد مشیری بهرقم ۲۰ درصد استادان مثلا یک اثر خوب از تناولی یا منیر فرمانفرماییان یا سهراب سپهری نرسیده است؛ درحالیکه در غرب، رکورد هنرمندان معاصر به چیزی حدود یکسوم رکورد استادان مدرنیست یا امپرسیونیست رسیده است.
البته این نکته مهم را باید توجه داشته باشیم که حجم مارکت هنر معاصر در دنیا خیلی بیشتر از مارکت هنر مدرن است. در هر حراج خارجی بهازای هر ۱۰ اثر استادان مدرن، ۵۰ اثر از هنرمندان معاصر هست؛ درنتیجه حجم مارکت هنر معاصر خیلی بیشتر از مدرن است، ولی ازحیث رکورد به یکسوم رسیده است.
هرچند در ایران اغلب خریداران حاضرند مسترها را بیشتر بخرند، ولو گرانتر و کارهای جوانتر را سختتر میخرند، چون فکر میکنند برای سرمایهگذاری مناسب نیست، ولی بهنظر میرسد در حراج اخیر تهران شاهد بودیم هنرمندان معاصری، چون شهریار احمدی این پیشفرض را باطل کردند و این بهمعنای روزهای بهتری برای مارکت هنر معاصر ایران است.
۳- گران و بالابودن برآوردها یکی از انتقادها به حراج هفدهم بود. این درحالیاست که با نگاهی واقعبینانه درمییابیم قیمت همه محصولات تولیدی طی دوسالونیم گذشته بالا رفته است. پیشبینی میشود بعد از این حراج، قیمتها در داخل بالا رود و به این سمت حرکت کند که قیمتهای داخل خود را با قیمتهای خارج از کشور تراز کنند.
در سالهای گذشته دوبارِ دیگر این اتفاق افتاد؛ بهاینمعنا که مارکت بینالمللی آثار ایرانی بالا رفت و قیمتها در داخل ارزان بهنظر میرسید و عدهای آمدند و از داخل خریدند و بعد مارکت داخل هم بالا رفت و خود را به قیمتهای بینالمللی رساند: یکبار سالهای ۲۰۰۸ -۲۰۰۷ که قیمتها بالا رفت، سالی که اوج رونق اقتصادی جهان بود. آنزمان احساس میشد هر اثری که در خارج بهفروش میرود، قیمت ارزانش در داخل ایران موجود است، ولی بعدش قیمتها در داخل بالا رفت.
یکبار دیگر هم زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بود که قیمت دلار از هزارتومان به ۳ هزار و ۷۰۰ تومان رسید. دوباره بهنظر میرسید قیمت دلاری آثار گران است و قیمت داخل، ارزان، ولی بهتدریج قیمتهای داخل هم افزایش پیدا کرد و حالت دبل استاندارد از بین رفت. این روزها برای بار سوم قیمت خارج بالا رفته و قیمتهای ارزان داخل نیز در حال گرانشدن است.
باید توجه داشته باشیم که قیمت هنر در داخل در دو وضعیت متفاوت رشد میکند؛ یا در وضعیت بسیار خوب و مثبت و رونق اقتصادی یا در شرایط بسیار بد. هستند سرمایهگذارهایی که مقداری سرمایه در دست دارند؛ ولی امکان هرگونه سرمایهگذاری از بین میرود و نه در صنعت، نه در بورس نمیتوانند فعالیتی بکنند لذا تصمیم به خرید اثر هنری میگیرند. همیشه رکوردها در این دو زمان طلایی شکسته میشود!
۴- مجموع فروش حراج هفدهم تهران ۲۱۱میلیارد و ۲۱۰میلیون تومان اعلام شد. از منظر اقتصاد هنر باتوجه به وقفه یکساله هنر در پی اعتراضهای شهریورماه ۱۴۰۱، با برگزاری دوباره حراج تهران، رونقی به اقتصاد ازنفسافتاده هنر ایران بخشیده شد. تردیدی نیست که نقش حراج تهران برقراری موازنه بین مارکت داخل و خارج است و انتظار میرود بعد از این حراج، استاندارد دوگانه قبل که آثار ایرانی در بیرون گران بود و در داخل ارزان، از بین برود.