فرارو- سیاست خارجی ایالات متحده در قبال خاورمیانه یک سیاست متناقض است. ایالات متحده سیستمی از مشارکتهای استراتژیک را با هدف مقابله با تهدیدات متقابل حفظ میکند و حضور نیروی دریایی قوی خود را در منطقه حفظ کرده که نه تنها از مسیرهای تجاری حیاتی برای اقتصاد ایالات متحده محافظت میکند بلکه به طور معمول مانورهایی با حضور چندین شریک نیز برگزار مینماید. همزمان، اما ایالات متحده به دنبال چرخش به سوی اقیانوس هند و اقیانوس آرام است.
به گزارش فرارو به نقل از نشنال اینترست؛ این وضعیت باعث ایجاد یک خلاء شده که چین با استفاده از سیاست عدم اتحاد با شرکای منطقهای به دنبال پر کردن آن است. چین در ابتدا برای دستیابی به امنیت، روابط اقتصادی عملگرایانه با کشورها را صرفا بر اساس مبادلات تقویت میکند.
"لی چنگ وِن" سفیر مجمع همکاری چین و کشورهای عربی در سال ۲۰۱۶ میلادی گفته بود: "مشکلات ریشهای خاورمیانه در توسعه نهفته است و تنها راه حل آن نیز توسعه است". با تعمیق چنین پیوندهای اقتصادیای چین به دنبال تقویت با روابط امنیتی با کشورهای منطقه است که به ناچار با منافع ایالات متحده در تضاد قرار میگیرد.
تلاشهای چین برای گرفتن جای ایالات متحده در خاورمیانه احتمالا داراییهای بلند مدت امریکا را به منطقه باز میگرداند. ژنرال "مایکل اریک کوریلا" فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده در شهادتی در حضور اعضای کمیته نیروهای مسلح سنا اظهار داشت که ایالات متحده "در مسابقهای برای ادغام با شرکای خود قبل از این که چین بتواند به طور کامل در منطقه نفوذ کند" به سر میبرد.
بنابراین، به دلیل سرریز مستقیم از فناوری به امنیت نمیتوان با روابط تجاری یا مسابقه فناوری به شیوهای محجوبانه و یا متمایز از نگرانیهای امنیتی گستردهتر رفتار کرد. کوریلا با اشاره به ماهیت ارگانیک نگرانیهای اقتصادی، سیاسی و استراتژیک چین افزوده بود:"جمهوری خلق چین رقابت در منطقه را انتخاب کرده است. جمهوری خلق چین به شدت در حال گسترش حوزه دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی خود در سراسر منطقه است".
چین توسعه و تجارت را مترادف یکدیگر قلمداد میکند. چین از طریق ابتکار عمل کمربند و جاده متعهد به سرمایه گذاری در زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی شده که اتصال بنادر، امکانات و پذیرش پلتفرمهای دولت الکترونیک را شامل میشود. با گسترش بخشهای دیجیتال خلیج فارس با فناوریهای پیشرفته هواوی و علیبابا به طور فعال در تحول دیجیتال خلیج فارس که زیربنای جاده ابریشم دیجیتال است مشارکت میکنند.
واکنش ایالات متحده به این شرایط راه اندازی کارزار "شبکه پاک" بوده که کشورهای ثالث را از خرید تجهیزات اینترنت نسل پنجم شرکتهای چینی هواوی و ZTE منصرف میسازد. علاوه بر این، "جو بایدن" رئیس جمهور امریکا در ژوئیه ۲۰۲۲ میلادی تفاهم نامه همکاری اینترنت نسل پنجم و ششم را با عربستان سعودی به امضا رساند. با این وجود، این تنها یک آغاز است، زیرا چین بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی میباشد و ریاض به دنبال سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری در چین است.
ایالات متحده باید طیف وسیعی از فناوریهای نسل بعدی را مورد بررسی قرار دهد تا به عنوان وزنه تعادلی برای جاده ابریشم دیجیتال چین عمل کند. این امر باعث میشود ارتباطات و فناوری اطلاعات چین تهدیدی برای نیروهای ایالات متحده و متحدان فعال در منطقه نباشد.
در غیاب فناوریهای پیشرفته ایالات متحده، کشورهای بریک (متشکل از حروف اول چهار کشور برزیل، روسیه، هند و چین) با چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی که متعهد به توسعه قطبهای تجاری و فنی، تولیدی، تاسیسات لجستیکی، هوش مصنوعی، صنایع دیجیتال و زیرساختهای شهر هوشمند شده میباشد هماهنگ است.
عربستان سعودی در حال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود برای جذب سرمایه گذاریهای خارجی است امری که آن کشور را قادر میسازد تا گرهای مرکزی برای متصل کردن قارهها به یکدیگر باشد. این امر پادشاهی سعودی را به دلیل موقعیت حیاتی آن در مسیری که به چین اجازه میدهد از طریق ایران، امارات متحده عربی، مصر و الجزایر به اروپا و آفریقا دسترسی داشته باشد در جایگاه جواهر تاج پادشاهی بریک قرار میدهد. این موضوع به عنوان پایهای برای چین عمل میکند تا به دنبال ایجاد مشارکت استراتژیک جامع با خاورمیانه باشد.
دخالت چین در منطقه از اقتصادی به مشارکت در مسائل سیاسی و امنیتی منطقه تبدیل شده است. در دسامبر ۲۰۲۱ گزارش شد که چین به برنامه موشکی بالستیک عربستان سعودی کمک میکند و آن کشور را یاری خواهد کرد تا پهپادهای مسلح خود را تولید میکند. چین به دنبال ساخت یک پایگاه نظامی در ابوظبی نیز بود، اما به دلیل فشار ایالات متحده این سرمایه گذاری رها شد.
این خطر وجود دارد که چین که کماکان به تعمیق روابط اقتصادی و استراتژیک خود ادامه میدهد ممکن است در موقعیتی قرار گیرد که منافع امنیتی اش را تا حدی پیش ببرد که متحدان ایالات متحده کمتر تسلیم فشارهای واشنگتن شوند. دلیل این امر ناهماهنگی آمریکا در اعمال فشار و عدم تعهد نسبت به امنیت منطقه است.
به گفته یک مقام ایرانی، چین بر تشکیل یک ائتلاف دریایی منطقهای شامل ایران، عربستان سعودی، امارات و سایر کشورها برای تقویت ناوبری دریایی و امنیت خطوط کشتیرانی نظارت داشته که به طور مستقیم با ماموریت سنتکام تحت هدایت امریکا مقابله میکند.
با این وجود، استراتژی چین برای ایجاد روابط اقتصادی به عنوان پایه و اساس روابط امنیتی در حالی که سیاست عدم تعهد را حفظ میکند ناپایدار است. پیشبرد همکاریهای هستهای چین با عربستان سعودی و امارات بدون برانگیختن خشم ایران برای پکن امکان پذیر نیست.
شرکای استراتژیک ایالات متحده در سرتاسر منطقه به بازتاب رفتار ایالات متحده ادامه خواهند داد. اگر ایالات متحده به لحاظ استراتژیک در منطقه درگیر باشد و هم چنین تمایل به تقویت دفاعی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با استفاده از فناوری پیشرفته به منظور مقابله با جاده ابریشم دیجیتال چین را از خود نشان دهد بعید به نظر میرسد که کشورهای منطقه مایل به سوگیری به نفع ائتلافهای دریایی و امنیتی چین برای محافظت از خود باشند.
این امر به طور جدایی ناپذیری با تلاش امریکا برای جلوگیری از جایگیری چین در زیرساختهای منطقه و سرمایه گذاری در فناوریهای پیشرفته مانند انرژی پاک مرتبط است. درست همان گونه که چین روابط اقتصادی و امنیتی را به عنوان بلوکهای سازنده برای یک معماری فراگیر امنیتی درک میکند ایالات متحده نیز باید از چنین خط مشیای پیروی کند.