نشست فصلی خانه احزاب، با موضوع انتخابات مجلس در سال جاری، با حضور نمایندگان بیش از۷۳ حزب، روز پنجشنبه در وزارت کشور برگزار شد. نشستی بدون حضور نمایندگان وزارت کشور و بهویژه رئیس ستاد انتخابات، که مورد انتقاد بسیاری از سخنرانان این مراسم بود.
به گزارش هم میهن، گلایه سخنرانان به نادیده گرفتن نقش احزاب در انتخابات بود، به دست بسته احزاب در فضای سیاسی کشور و فضای ناامید حاکم بر جامعه و مردم که مانع توجه آنها به احزاب و حضور در انتخابات میشود.
یکی از نگرانیهای واضح احزاب در کشور، به حاشیه رانده شدن آنها در فضای سیاسی کشور است؛ اتفاقی که شاید تا سال ۹۸ و برگزاری انتخابات مجلس، مورد انتقاد مردم نیز بود؛ مردمی که باعدم مشارکت در انتخابات آن سال، صدای انتقاد خود را به گوش مسئولین رساندند، اما در سالهای اخیر، واضح و روشن است که فضای حاکم بر جامعه هم، دیگر ارتباطشان با احزاب را به حداقل رسانده و تمایلی به شنیدن صدای احزاب هم ندارند.
سطح نارضایتی چندان وسیع است که برگزاری نشست مشترک احزاب، احزابی که در انتخابات اخیر کشور، از نقشآفرینی مؤثر بینصیبتر از گذشته بودهاند هم چندان تأثیری بر متقاعد کردن مردم برای مشارکت در انتخابات نداشته باشد. البته سیاستهای کلان نیز گویی چندان تمایلی به این موضوع ندارند، این را از جای خالی مسئولین وزارت کشور در نشست خانه احزاب میتوان دید که نبودشان به نظر میرسد نشان از بیتمایلی به این تعامل دارد. شاید هم آنطور که باید ارزشی برای احزاب در فضای سیاسی کشور حداقل بهعنوان ماشین رونقبخشی به انتخابات ندارند.
البته که ماهیت فعالیت احزاب نیز همواره موضوع مورد چالش در کشور بوده است که نمود آن در این نشست به خوبی روشن بود. معمولا فعالیت احزاب در ماههای منتهی به انتخابات پررنگ میشود، همین مسئله اغلب مورد انتقاد تحلیلگران علوم سیاسی کشور بوده که «ما احزاب سیاسی نداریم، بلکه محفلهای سیاسی داریم که در فصل انتخابات فعال میشوند و بعد دوباره به خواب زمستانی میروند». حال در نشستی که با موضوع انتخابات از سوی خانه احزاب در ماههای منتهی به آن برگزار شده هم کمتر کسی باور داشته که فعالیت احزاب با دستفرمانی که فعلاً در کشور برای نحوه فعالیت این احزاب در پیش گرفته شده و فضایی که در جامعه حاکم است، امیدی به اثرگذاری قابل توجه اینها وجود داشته باشد.
در این نشست بیشتر به تبیین سیاستها و باید و نبایدهای حضور احزاب در انتخابات پرداخته شد، اما متاسفانه برنامه راهبردی برای فعالیت انتخاباتی احزاب مطرح نشد. خطونشان کشیدن حزبی، انتقاد به شورای نگهبان، انتقاد به سیاستهای کلی در قبال احزاب و انتقاد به نبود نماینده وزارت کشور، توجه به مردم و ابراز امیدواری به حضور پرشور مردم در انتخابات کلیدواژههای این مراسم بود که با موضوع انتخابات و احزاب، نشست فصلی خانه احزاب را تشکیل داده بود.
علاوه بر آن در این نشست به نظر میرسید که نظرات سیاسی حاکم بر فراکسیون اصلاحطلب و مستقلین بسیار به همدیگر نزدیک است و اصولگراها، ساز خود را میزنند. اصلاحطلبان و مستقلین درحالیکه منتقد نادیده گرفتن احزاب در سیاستهای کشور بودند، اصولگرایان به حرکت احزاب در چارچوب نظام و فعالیت به شرط موافقت با حکومت را مطرح میکردند.
هرچند که ماهیت برگزاری این برنامه نیز در جریان سخنرانیها زیر سوال رفت. احمد محبیشولمی، از احزاب استان گیلان و فراکسیون مستقلین خانه احزاب حتی به نام این نشست نیز منتقد بود و دلیل آن را نبود تشکیلات و حزبی منسجم و اصولی دانست که در نتیجه نمیتواند نقشی در انتخابات داشته باشد.
او در بخش دیگری از صحبتهای خود، ترس جامعه از فضای کشور و خلاصه شدن فعالیت احزاب به برگزاری سمینار و خداحافظی تا سمینار بعدی، اجازه ندادن فعالیت آزادانه به احزاب و محدود شدن فعالیتهای حزبی تنها به زمان برگزاری انتخابات را به عنوان نگرانیهای خود بیان کرد. ابراهیم بارانی، از تشکل اسلامی لرستان و عضو فراکسیون اصولگراها نیز در ابتدای صحبتهای خود، متذکر شد که به موضوع جلسه، یعنی احزاب و انتخابات کمتر پرداخته شد.
او در صحبتهای خود به برخی موضوعات اشاره کرد؛ اینکه احزاب توسط وزارت کشور جدی گرفته شوند که اگر اینگونه بود نماینده آنها در مراسم حضور پیدا میکرد و همچنین خود احزاب نیز همدیگر را باور کنند. او گفت احزاب دائم میگویند که جایگاهی ندارند، اما نمیگویند چهکار کردهاند که نتوانستهاند جایگاهی در حاکمیت و بین مردم ایجاد کنند».
«کلاه خانه احزاب پشمی ندارد». این واژهای بود که الیاس حضرتی، عضو فراکسیون اصلاحطلبان خانه احزاب در واکنش بهعدم حضور نمایندگان وزارت کشور در این نشست از آن استفاده کرد. به اعتقاد او دستاورد بزرگ انقلاب و منشأ مقبولیت آن، انتخابات و رای مردم است که با گذشت زمان و کجسلیقگیها انتخابات به سمت کانالیزه شدن و مدیریت کردن رفت و مردم احساس کردند نقش آنها مورد توجه قرار نمیگیرد و لحظه به لحظه این موضوع که ارکان نظام از مردم قدرت بگیرند، کمتر میشود.
به اعتقاد حضرتی «هرجا که حوصله به خرج دادیم، حتی با وجود نظارت استصوابی، مردم پای صندوق حاضر شدند، اما در انتخابات سال۹۸ و ۱۴۰۰ جزو بدترین صفحات تاریخ انقلاب است و انتخابات را از اعتبار انداختیم و آن را بلاموضوع کردیم و این برازنده انقلاب اسلامی نیست».
ثروتی، نماینده حزب جمعیت یاران انقلاب اسلامی و عضو فراکسیون اصولگرایان خانه احزاب در صحبتهای خود بر تحت چارچوب بودن احزاب تاکید داشت.
او در بخشی از صحبتهای خود گفت: «احزاب پلی بین مردم و حاکمیت هستند و قرار است کارکرد و جایگاه اجتماعی خود را داشته باشند. اگر یک حزب میخواهد به نظام کمک کند، اول باید رابطه خود را با نظام تعیینتکلیف کند و راهبردهای حزب نیز در این چارچوب باشد. چرا احزاب اکثراً موفق نیستند؟ چراکه نقشها را درست ایفا نمیکنند. مگر میشود یک حزب در چارچوب منافع ملی و نظام باشد و نقش اپوزیسیون داشته باشد؟ نمیشود قانون اساسی را قبول داشت، اما نظارت استصوابی را قبول نداشت!»
سیدعلی آقازاده، دبیر حزب عدالت و توسعه و عضو فراکسیون مستقلین خانه احزاب در صحبتهای خود مطرح کرد که انتظار معجزه از این نشست نیست، اما باید واقعیتها بیان شود و به نقش و جایگاه احزاب در نظامهای دموکراتیک و افزایش مشارکت مردم توجه کرد. از دیدگاه او، احزاب میتوانند برای برطرف کردن مشکلات و نارضایتیها یاریگر دولت باشند، اما نقش آنها بیشتر شعاری شده است.
انتقاد بهعدم مشارکت احزاب در انتخابات و تشویق بهعدم مشارکت مردم در انتخابات، موضوع دیگری بود که منوچهر متکی، رئیس خانه احزاب درباره آن صحبت کرد. به اعتقاد او مجوز حزبی که انتخابات را تحریم میکند یا مردم را بهعدم شرکت در انتخابات فرامیخواند، باید از سوی مسئولان مورد تجدیدنظر قرار گیرد. هرچند که او به نبود احزاب در ساختار سیاسی کشور هم اشاره کرد که منجر به بیتوجهی دولتها به حرفهای احزاب میشود، اما برای مقابله با چنین موضوعی راهکاری ارائه نکرد.
علاوه بر این افراد، مصطفی کواکبیان، معصومه آقاپور، مجتبی شاکری، حسین نورانینژاد، مالک شریعتی و… نیز در این جلسه از زوایای مختلف به همین موضوعات پرداختهاند.
فعالیت احزاب در عرصه سیاسی کشور ما سابقهدار است و ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب هم به اشکال گوناگون احزاب به فعالیت پرداخته و با توجه به اینکه فعالیت احزاب، موتور محرکی برای دستیابی به جامعه دموکراتیک و مقوم جمهوریت نظام بود، از همان ابتدای تثبیت جمهوری اسلامی ایران احزاب فعال شدند؛ حزب جمهوری، احزاب مؤتلفه و بازار یا تشکلهایی مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جامعه روحانیت و مجمع روحانیون همه از این دست بودند.
عملاً جایگاه آنها در برهههای مختلف هم مشخص بود؛ یکجا آنها را محدود میکنند و یکجا هم دست بازی برای آنها قائل میشوند که نقشآفرینی مثبتی در فضای سیاسی بهویژه در آستانه انتخابات داشته باشند، اما در حال حاضر بر مبنای ظاهر امر شرایط به سمتی رفته است که حاکمیت از یک طرف انتظار دارد احزاب اثرگذار باشند و مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کنند، از سویی دیگر، فعالیت حزبی را بهعنوان بخشی از عرصه سیاسی کشور به رسمیت نمیشناسد و به اشکال گوناگون فعالیت آنها را محدود کرده است.
در نهایت نیز مدعی این هستند که تعامل لازم را با احزاب در کشور دارند. عملاً به وضعیتی رسیدهایم که نه احزاب میدانند چه جایگاهی دارند، نه مردم میتوانند روی احزاب سرمایهگذاری کنند و نه حاکمیت علاقهای به سرمایهگذاری بر روی احزاب برای جذب مردم از خود نشان میدهد. سخنانی که در نشستی اینچنینی مطرح میشود نیز آیینه تمامنمای هر آنچه در بین احزاب، حاکمیت و جامعه جریان دارد، است.
شهابالدین طباطبایی، عضو فراکسیون اصلاحطلب خانه احزاب و دبیرکل حزب ندای ایرانیان، درباره فعالیت احزاب و خانه احزاب گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میآید.
در وضعیت سیاسی که در کشور حاکم است، آیا خانه احزاب میتواند نقشآفرینیای در انتخابات آتی مجلس داشته باشد؟
صحبت از نقشآفرینی خانه احزاب یا احزاب در ایام انتخابات بدون اشاره به کارکرد اصلی آنان، تقلیلِ کار حزبی به یک دوره محدود است. انتخابات صرفاً زمانِ برداشتِ محصولِ فعالیت احزاب پس از چند سال کارِ مستمر است. بدون این فعالیتهای مستمر، احزاب و بهدنبالِ آن خانه احزاب اصلاً ظرفیتی نخواهند داشت که بشود برایشان وظیفهای تعریف کرد.
احزاب در طول یک یا دو سال – با توجه به فاصله انتخابات در کشورها- تلاش میکنند با جامعه ارتباط بگیرند، مطالبات بخشهای مختلف جامعه را پیگیری کنند و صدای مردم باشند تا در ایام انتخابات بتوانند نتیجه کنشهای خود را ببینند. اما وقتی در تمام طول سال بستر فعالیت برای احزاب فراهم نشود و اجازه کنش به احزاب داده نشود، در ایام انتخابات محلی از اعراب نخواهند داشت.
وقتی یک حزب و در بُعد بزرگترش مجموعه احزاب در قالب خانه احزاب نتوانند صدای مردم باشند یا صدای خود را به مردم برسانند، طبیعتاً در ایام انتخابات هم نمیتوانند بخشی از جامعه را دعوت به شرکت در انتخابات کنند. اساساً موضعگیریهای یک حزب در طول یک دوره برای این است که بتواند بخش و برشی از جامعه را جذب کند و در ایام انتخابات آنها را نمایندگی کند و به صحنه انتخابات بیاورد.
در حداقلیترین حالت رسانههایی که اتفاقاً با بودجه بیتالمال اداره میشوند چه اقدامی برای ایجاد بستر برای احزاب کردند؟ حقیقتاً هیچ. تا توانستند احزاب را تضعیف هم کردند. صریح میگویم وقتی صدای مطالبهگری واقعی احزاب توسط رسانههای متعلق به همه مردم سانسور میشود، معنایش این است که حزب قرار نیست به رسمیت شناخته شود.
به علاوه هزینه عضویت کسانی که میخواهد در احزاب کار سیاسی کنند را بالا میبرند. اعضای احزاب برای استخدام و کار کردن در ادارات دولتی هم به مشکل برمیخورند. اصلاحطلبها بیشتر و اصولگراها کمتر، با روی کار آمدن هر جریان فکری، گروه مخالف برکنار میشود که البته این اتفاق برای اصلاحطلبها با تعداد و شدت بیشتری رخ میدهد. احزاب با سختی و زحمت چراغی را روشن نگه داشتهاند که در قانون اساسی به آن تاکید و اشاره شده، اما با بیاعتنایی مجریان و نگهبانانِ قانون اساسی مواجه هستند.
رویکرد وزارت کشور نسبت به احزاب در سال انتخابات مجلس را چطور میبینید؟
اخیراً یکی از چهرههای روحانی اصولگرا، گفته است: «یکی از عواملعدم مشارکت بیشتر مردم در انتخابات، احزاب هستند. نمیدانم چرا احزاب خود را به جای مردم جا میزنند؟» این حرف را در شرایطی میزنند که من و شما در حاشیه همایش خانه احزاب در وزارت کشور بر سر چگونگی افزایش فعالیت حزبی در آستانه انتخابات با یکدیگر گفتگو میکنیم.
آیا وزارت کشور که مدعی حمایت از احزاب است و از احزاب میخواهد که در انتخابات فعال شوند جرأت میکند حداقل یک تذکر خشک و خالی به ایشان بدهد؟ در همین نشست خانه احزاب، معاون سیاسی و خود وزیر کشور نیامدند، نمایندگان احزاب صحبت کردند و آنکه باید بشنود، نبود! وزارت کشور و تقریباً همه دستگاهها و ارکان حکومت شعار و عمل را یکی میدانند، از انتخابات پرشور میگویند و فکر میکنند با بیان پرشور بودن انتخابات این امر واقع میشود. در صورتی که انتخابات با حضور مردم و احزاب است که شکل میگیرد و پرشور میشود.
به نظر شما آیا وزارت کشور تمایلی دارد که فضا برای فعالیت احزاب بازتر باشد؟
من نشانهای نمیبینم و حداقل اراده و حتی سخنی متفاوت از سوی وزارت کشور که نشانه تغییر در مواضع باشد مطرح نمیشود و فعلاً بعید است که اتفاق خاصی رخ دهد. اگر حرف از مشارکت در انتخابات میزنیم و نگران آن هستیم، وزارت کشور بهعنوان متولی انتخابات باید درباره تجدیدنظر در خطوط قرمز پیشقدم شود.
اگر شورای نگهبان خط قرمزی دارد باید درباره آن تجدیدنظر کند. خطوط قرمز از ابتدای امر وجود نداشتهاند. اگر میخواهیم تغییر کنیم و اصلاحی صورت بگیرد، باید خط قرمزها را با توجه به شرایط بهروزرسانی کنیم. رهبر انقلاب هم گفتند مصلحت یعنی شناخت موارد انعطاف و انعطاف منافاتی با اصول ندارد. همین را ملاک بگذارند و این همه برخوردهای غیرمنعطف و بیدلیل را بشکنند.
خانه احزاب هم در سال انتخابات فعالیت چشمگیری نداشته. برنامههایی که خانه احزاب برگزار میکند، میتواند در اتفاقات و شکلگیری فضای انتخاباتی در ماه منتهی به انتخابات مجلس تاثیرگذار باشد؟
حتی اگر همه احزاب برای انتخابات بسیج شوند، اگر مقدمه لازم برای شرکت که ایجاد امید در مردم است و نه شور انتخاباتی که مرحله بعد از امیدواری است، ایجاد نشود، شوری در آنها برانگیخته نمیشود که در انتخابات شرکت کنند. در حال حاضر اکثریت جامعه گرفتار ناامیدی و یأس هستند، علاوه بر اینکه در حوزههای مختلف دولت و ارکان حکومت این پالس را صادر میکنند که به بنبست رسیدهایم. الان دو قوه با همدیگر نمیتوانند حل مسئله کنند و همه اینها به ناامیدی مردم منجر میشود.
تا این موضوع حل نشود، حتی اگر همه ارکان حاکمیت بسیج شوند و خانه احزاب بسیج شوند، معنایی ندارد چراکه خواسته آنها با حضور مردم است که موضوعیت پیدا میکند، اما اکثریت مردم آمادگی ندارند. ما پیشفرضها را مانند همیشه نادیده میگیریم و از کنار آن عبور میکنیم و به اصل خواست مردم توجهی نداریم.
تا مردم آماده و پذیرای شرکت در انتخابات نباشند، این همایشها و برنامهها و شعارها بیارزش است، چشم بستن بر واقعیت است و از خود اتفاقی که برای مردم رخ داده دردناکتر است. یعنی همچنان متوجه نیستیم که مردم درد دارند، گلهمند هستند و باید از آنها دلجویی شود و تا آقایان به این نتیجه نرسند، اتفاق خاصی قرار نیست رخ دهد.
بخش عمده مردم از حوادث سال گذشته و البته پیش از آن از تبعیضها و محدودیتها رنجیدهاند و بهجای این طرحها باید از آنها دلجویی و تا حد امکان رفع محدودیت شود. آیا وزارت کشور قدمی برداشته است؟
در سالهای پس از پیروزی انقلاب همه متخصص جمع کردنِ مشکل بهجای حلِ آن هستیم. مسائل به جای حل شدن تلمبار شده و این موضوع به تشدید ناامیدی انجامیده، مردم احساس میکنند قرار نیست چیزی حل شود. تا وقتی در بر همین پاشنه بچرخد، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و همه از این موضوع نگران هستیم.
لازم است ارادهای در حاکمیت برای تغییر این رویکرد و نگاه شکل بگیرد. شاید روزی میگفتیم اگر شورای نگهبان روش خود را عوض کند، مشارکت رخ میدهد، اما امروز این مسئله یکی از چند مسئله پیش روی انتخابات است که اگر اتفاق بیفتد، «شاید» مردم اقبالی نشان دهند. امیدواری در اکثریت جامعه به پایینترین حد خود رسیده است و این چیزی نیست که فقط با فعالیت احزاب قابل حل باشد.
در واقع احزاب رسماً کارکرد خود را از دست داده و مسئولین هم به نظر میرسد چندان تمایلی برای قوت گرفتن احزاب ندارند.
در بالا اشاره کردم، تقریباً احزاب را از کارکرد اصلی خود تهی کردهاند. پوستهای از احزاب آن هم برای خالی نبودن عریضه باقی است. حوادث سالهای گذشته باعث شده که بخشی از جامعه از مؤثر بودن نهادهای واسطه برای تحقق خواستههایش ناامید شود. دلیل اصلی آن هم از کار افتادن این نهادهای واسطه و احزاب و میانهروها بوده است.
معتقدم اگر مردم مطمئن باشند مجموعهای میتواند گامی برای تحقق خواستههایشان بردارد حتماً استقبال خواهند کرد. منتهی برای اطمینان جامعه از کارایی داشتن چنین مجموعهای، استقبال و همراهی نهادها الزامآور است. اگر قرار باشد که همچنان بخشهای اصلی حاکمیت خود را در برابر نهادهای واسطه ببینند و با ابزارهای مختلف آن را از کارایی بیندازند، جامعه هم احساس میکند این مسیر را قبلاً چند بار رفته است و استقبالی نمیکند و به مسیرهای دیگر فکر میکند.
حسن بیادی، عضو جمعیت آبادگران ایران اسلامی و عضو فراکسیون مستقلین خانه احزاب، در پی برگزاری مراسم فصلی خانه احزاب، در گفتوگویی به وضعیت و جایگاه خانه احزاب و فعالیت در پهنه سیاسی ایران پرداخته است. این گفتگو در ادامه میآید.
فضای سیاسی کشور ما در سالهای اخیر بهگونهای پیش رفته که نقش احزاب در شکلگیری یک کنش سیاسی بسیار کمرنگ شده است. حالا دیگر به نظر میرسد، نه مردم به احزاب اعتقادی دارند و نه توسط مسئولین مورد توجه قرار میگیرند، با این شرایط خانه احزاب در فضای سیاسی کشور ما چقدر میتواند نقشآفرینی داشته باشد؟
احزاب با قوانین حاکم اگر نگویم هیچ، ولی نقشی بسیار ضعیف دارند. همه حرفهایی که درباره احزاب گفته میشود از افراد و گروههایی است که هیچ جایگاه و اندیشه حزبی ندارند و متأسفانه در قانون به حضور آنها اشاره شده است و احزاب در شرایط کنونی تنها بهخاطر تعهد عدهای به نظام و خون شهدا و علاقه به مردم فعالیت مینمایند.
در کشور چند حزب کارکشته و قدیمی و ریشهدار داریم؟ شما بهعنوان رسانه قضاوت کنید که چقدر اثرگذار و در قدرت اختیار و سهم دارند؛ گویی در جامعه سیاسی احزاب فقط برای شعار دادن و یا به دردِ مرگ بر فلانی و یا درود بر فلانی میخورند و حتی در سیاستگذاری و تحلیل و نظر دادن در مورد تصویب قوانین مربوط به احزاب از نخبگان آنان استفاده جدی نمیشود و تنها قائل به حضور نمادین احزاب هستند.
درحالیکه احزاب باید بتوانند در تدوین سیاستها و آئیننامههای مربوطه حاضر باشند و نظر کارشناسی بدهند. فرق نمیکند موافق باشند یا مخالف تا بتوانند نقش یک تشکل حزبی را به درستی ایفا کنند که بسترهای لازم در این زمینه در کشور ما فراهم نیست.
تحلیل شما از رویکرد وزارت کشور در سال انتخابات مجلس نسبت به احزاب چیست؟
متأسفانه فرهنگ تحزب و عملکرد سیستمهای پارلمانی و دولتهای حزبی با توجه به پیشرفت کشور توسعه و فراگیر نشده است و مردم ما را از این فرهنگ زیبا و جهانی دور نگه داشته و کشور بهصورت مدیریت جزیرهای اداره میشود. نوعاً باندهای متصل به قدرت و ثروت، سکانداری مدیریت بخشهای مختلف اجرایی کشور را به عهده دارند و اکثر معضلات کشور هم به همین دلیل میباشد درحالیکه آنچه شایسته کشوری که دارای چنین قدرت منطقهای و بعضاً جهانی است، یک مدیریت قوی با سیستم یکپارچه و پارلمانی و وجود احزاب مؤثر و فراگیر است.
فلذا در حال حاضر در اذهان عمومی احزاب جایگاه خاصی ندارند و در کشور فرهنگ تحزب و وابستگی مترادف امنیتی و مذموم میباشد و سیاستسازان و سیاستگردانان و دولتگردانان از نقش احزاب ضرر میکنند و نمیگذارند نقش احزاب قوی و پررنگ شود. الان به مجلس نگاه کنید.
معلوم نیست که متعلق به کدامیک از احزاب است؟ اما میتوانیم بگوییم که در دست کدام باند است. حتی یکسری افراد حزبی حاضر در مجلس و دولت حاضر به اظهارنظر نیستند که بگویند متعلق به کدام حزب هستند و همه تلاش میکنند خود را مستقل نشان دهند.
از رئیسجمهور گرفته تا نماینده مجلس و رئیس مجلس و دیگر مسئولان بیان و افتخار میکنند که خود را متعلق به احزاب نمیدانند. پس شک نکنید که متعلق به یک باند هستند و تا زمانی که باندهای متصل به ثروت و قدرت وجود دارند، احزاب بههیچوجه قدرت نخواهند گرفت. در صورتی که هم قانون اساسی تکلیف احزاب را روشن کرده و هم برای احزاب چند اصل از قانون اساسی دستورالعمل و آئیننامه وجود دارد.
این خانه احزابی که ما داریم، شماتیک است و البته در این دوره بهخوبی اداره شده و نظر احزاب به گوش مسئولین و مجلس رسیده است. وزارت کشور خاصه معاونت سیاسی جناب دکتر غلامرضا توانسته تعامل خوبی را با خانه احزاب داشته باشد، اما مجلس اصلاً از ظرفیتهای خانه احزاب و اساساً از احزاب استفاده نمیکند.
البته خانه احزاب هم تا کنون هوشمندی لازم را نداشته است. اگرچه در نشست خانه احزاب اعلام کردند که دو نشست دیگر در سال جاری برگزار خواهند کرد؛ نشست بینالمللی و نشست اقتصادی. در سالی که منتهی به انتخابات است، چرا نشستهای انتخاباتی را اولویت ندادند؟ اساساً در شرایطی که احزاب در داخل کشور جایگاهی ندارند، برگزاری نشست بینالمللی چه کارکردی دارد؟
بله، حرف شما تا حدودی درست است، اما این نشستها در راستای جذب مشارکت مردم بر سر صندوقهای رای برگزار میشود. در این دوره با ریاست آقای متکی و فعالیت چشمگیر دیگر اعضای شورای مرکزی خاصه در کمیتههای تخصصی در خانه احزاب در حال آماده کردن بسترهای لازم جهت توسعه و جا انداختن و شناخت فرهنگ تحزب در جامعه هستند.
در حال حاضر چنانچه از جمع زیادی از مردم خوب و مهربانمان سوال بپرسید که خانه احزاب و گروههای سیاسی را میشناسید، جوابشان منفی است و نوعاً نمیدانند و شناختی از جایگاه واقعی و رفیع احزاب ندارند. پس در نتیجه باید بسترهای شناخت و فرهنگ و همچنین توسعه فعالیتهای سیاسی را آماده و حمایت کنیم.
فرهنگ فعالیت حزبی در سالهای آغازین انقلاب و بهطور مشخص تا مجلس پنجم که فعالیت صادقانه و شاخصی توسط چند گروه مقتدر مانند جامعه روحانیت مبارز و جامعه روحانیون مبارز با مشاورت مصلحانه جامعه مدرسین داشتیم، متاسفانه باندهای متصل به قدرت آنها را به هم زدند و این باندها کارکرد احزاب را هم گرفتند و شرایط سیاسی را برای تضعیف فعالیت احزاب تغییر دادند. حالا همانطور که میبینید احزاب در کشور جایگاهی بین مردم ندارند.
برنامههای خانه احزاب در ماههای منتهی به انتخابات تا چه میزان میتواند در فضای انتخاباتی کشور تاثیرگذار باشد؟
با اینهمه محدودیتهایی که وجود دارد باز هم احزاب کار بزرگی انجام میدهند و برای مشارکت حداکثری مردم از آبرو و مال و جان خود ایثار میکنند. در آخر امیدوارم که به حول و قوه الهی همه احزاب مخصوصاً احزاب فراگیر و مؤثر بتوانند جایگاه از دست رفته خود را در کشور احیا کنند.
فرید شهاب، دبیرکل جامعه جوانان متحد اسلامی و عضو فراکسیون اصولگرایان خانه احزاب درباره نقشآفرینی خانه احزاب در ارتقای جایگاه احزاب گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میآید.
خانه احزاب در فضای سیاسی کنونی کشور ما چقدر میتواند اثرگذار باشد؟
پروانه خانه احزاب صنفی است و یکی از مسائلی که خانه احزاب میتواند برطرف کند، دنبال کردن مشکلات صنفی احزاب در راستای تقویت آنها است. احزاب الان در مسائل مالی دچار مشکل هستند و یارانه وزارت کشور نیز برای فعالیت حزبی بسیار کم است.
از طرفی احزاب نمیتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند و اگر بخواهیم احزاب قوی در کشور داشته باشیم، باید تقویت شوند و با توجه به اهمیت نقش آنها و ارتباط آنها با مردم و بدنه جامعه که از نوع کار تشکیلاتی و حزبی است، میتوانند پیام نظام و حاکمیت را به مردم منتقل کنند. در نتیجه آنها رابط بین دولت و حاکمیت و مردم هستند و در انتخاباتی که در پیش داریم، احزاب میتوانند نقش بسیار مؤثر و مهمی را در مشارکت مردم داشته باشند.
با فضایی که الان در کشور حاکم است و مردم تمایل بسیار کمی برای شرکت در انتخابات دارند، آیا احزاب میتوانند مردم را ترغیب و مجاب کنند که در انتخابات شرکت کنند؟
بحث اینکه آیا مردم در انتخابات حضور خواهند داشت یا خیر را الان نمیشود قضاوت کرد و نزدیک به انتخابات میزان مشارکت قطعاً افزایش پیدا خواهد کرد. یکی از مهمترین کارهای احزاب تبیین برخی مسائل و دنبال کردن مطالبات مردم است. با توجه به بیانات رهبری که بر جهاد تبیین تاکید داشتند، تکتک آحاد جامعه و بهویژه احزاب، باید بر روی موضوع تبیین کار کنند و موضوع تبیین برای جوانان بهویژه دهه هشتادیها انجام شود.
موضوع هم این است که آیا احزاب قدرت و امکان تبیین در جامعه را دارند؟ آیا این ظرفیت را در احزاب میبینید؟
باید تقویت شوند. برای اینکه تبیین جا بیفتد، باید ارتباط و نقش احزاب پررنگتر شود و از نظر مالی و ساختاری به آنها کمک شود و جایگاه قانونی احزاب در ساختار نظام و حاکمیت افزایش یابد و این مسئله میتواند در افزایش مشارکت و حضور مردم در انتخابات - البته به شرطی که بتوانیم رقابت سالم داشته باشیم - اثرگذار باشد.
مردم در حال حاضر دنبال این نیستند که دو جریان همدیگر را تخریب میکنند یا نه، آنها افراد و متخصصینی را میخواهند که در راستای تعهد و مسئولیتی که برعهده گرفتهاند، کارآمد باشند و بتوانند برای کشور کار کنند. بحث اینکه جریانهای حزبی همدیگر را تخریب کنند، اصلاً مطرح نیست و فضا برای یک رقابت سالم، باید با حضور همه جریانهای سیاسی و احزاب سیاسی فراهم شود تا این رقابت پویا، فعال و شاد باشد و به انتخابات خوبی منجر شود.
برنامههایی که خانه احزاب برگزار میکند چقدر میتواند در ماههای منتهی به انتخابات بر مشارکت مردم تاثیرگذار باشد؟
خانه احزاب دو همایش دیگر اقتصادی و بینالمللی را در پیش دارد و همه این نشستها موجب خواهد شد تا مباحث مطرحشده به مردم منتقل شود و شور انتخاباتی و پویایی احزاب را افزایش دهد.
خروجی نشست انتخاباتی خانه احزاب را چقدر اثرگذار میدانید؟ در شرایطی که بیشتر اصلاحطلبها و مستقلین در این نشست معتقد بودند احزاب چندان تاثیری بر فضای انتخاباتی ندارند.
اینجا سه فراکسیون نظرات خود را گفتند و نظرات مختلفی هم مطرح شد. طبیعتاً برخی اظهارات در تضاد هم بودند و تضارب آرا داشتیم و زمانی که نظرات مطرح میشود، جمعبندی خیلی خوبی خواهد داشت. در مجموع، همه احزاب اتفاقنظر دارند که باید نقش احزاب پررنگتر شود. این پررنگ شدن از طریق صداوسیما، برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و… باید فراهم شود و در صورتی که صداوسیما ارتباط خوبی با خانه احزاب داشته باشد، در موضوع جهاد تبیین میتوانیم پیام احزاب را به مردم منتقل کنیم.