فرارو_ صدور بیانیه مشترک روسیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس درباره جزایر سهگانه ایران، اعتراضات مقامات ایرانی را به دنبال داشت و ایران سفیر روسیه در تهران را احضار کرده است. همچنین وزیر امورخارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در پیامهایی توییتری و مشابه بر حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید کرده اند.
به گزارش فرارو، مسئله جزایر سه گانه از سالها پیش برای ایران یک مسئله حساس تلقی شده است. در سال ۱۹۷۱، پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروج نیروهای نظامی این کشور از منطقه و تأسیس کشور امارات متحده عربی، ابوموسی به همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به ۷۰ سال شکایتهای مداوم دولت ایران علیه اشغالگری بریتانیا، سرانجام به ایران بازگردانده شد.
اما همچنان امارات متحدۀ عربی با همراهی کشورهای عربی حوزهٔ خلیج فارس اصرار بر مالکیت این جزایر را دارد که ایران این ادعاها را بیاساس دانسته و بر اساس پیشینهٔ تاریخی و فرهنگی و قواعد بینالمللی، این جزایر را متعلق به ایران میداند. این جزایر به دلیل همجواری با بخش عمیق خلیج فارس و اشراف بر تنگه هرمز که شاهراه حیاتی اقتصادی جهان بهشمار میرود؛ اهمیت بالایی برای کشورهای حوزۀ خلیج فارس و جهان دارد. فرارو با هدف بررسی علل ادعاهای گاه و بیگاه امارات در خصوص جزایر سه گانه از یک سو و ریشه یابی زمینههای رفتار چین و روسیه در عرصه بین الملل با مهدی ذاکریان، تحلیلگر مسائل بین الملل و جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و تحلیلگر مسائل سیاسی گفتگو کرده است:
مهدی ذاکریان در خصوص مواضع اخیر روسیه و چین گفت: «معتقدم که چین و روسیه اقدام عجیبی را انجام نداده اند. در روابط بین الملل، کشورها برای دریافت امتیاز و بهره بردن در روابط خارجی، اینگونه عمل میکنند. کشورها دوست و دشمن دائمی ندارند، بلکه منافع دائمی دارند، بنابراین کاری که چین و روسیه انجام داده اند در حوزه روابط بین الملل کاری بسیار طبیعی و عادی است که ممکن است کشورهای دیگر از آمریکا و اروپاییها تا عراق و ونزوئلا انجام دهند. همانطور که عراق به راحتی پول برق ما را پرداخت نمیکند. اتفاقا کاری که ایران در سیاست خارجی انجام میدهد عجیب است. سیاست خارجی ایران، با مشکل جدی مواجه است و منافع ملی محور نیست و مبتنی بر توهمات و خوددرست پنداری محور است. در حالی که در سیاست خارجی منافع ملی به اضافه دانش روابط بین الملل اهمیت دارد. هر چه از دید ما درست است نمیتواند پایه روابط خارجی قرار گیرد.»
وی افزود: «ایران متوجه دو موضوع شد: یک این که روسیه و چین در شورای امنیت و در برابر ایالات متحده و سایر کشورهای متحدش، به لحاظ سیاسی هماهنگ نیستند و اختلاف سیاسی پیدا کرده اند. به همین دلیل در شورای امنیت از وتو استفاده میکنند و خواستههای متفاوتی نسبت به خواستههای آنان بیان میکنند. ایران تصور کرد موضوعی تازه را کشف کرده است. در حالی که گرچه میان اعضای شورای امنیت اختلافهایی وجود دارد، اما این به این معنا نیست که ایران میتواند از این اختلافات امتیاز خاصی بگیرد و یا با دلسردی به هر یک از کشورها امتیاز بگیرد. کشورهای مختلف با برقراری روابط مناسب با همه کشورها میتواند امتیاز بگیرد. نمونه این رفتار، ترکیه است که ابتدا با عضویت سوئد در ناتو مخالفت کرد و سپس پذیرفت و با این موضع گیری هم از روسیه، هم از سوئد، ایالات متحده و کشورهای ناتو امتیاز گرفت. درواقع ترکیه روابط خود را با همه بازیگران حفظ کرد. اما ایران فقط دلبسته یک بازیگر جهانی میشود.»
این تحلیلگر روابط بین الملل افزود: «وقتی ایران روابط خود را با کشورهای مختلف میبندد و فقط نگاه به شرق دارد، نتیجهای جز قربانی شدن در اختلافات روسیه و غرب نخواهد داشت، در حالی که ایران میتوانست در جنگ اوکراین هم از اوکراین امتیاز بگیرد، هم از روسیه، آمریکا، چین و اتحادیه اروپا و ایالات متحده. متاسفانه اکنون ایران تمامی امتیازها را به همه کشورهای مذکور به اضافه شورای همکاریهای خلیج فارس باخت. تنها راه پیش روی ایران این بود که سیاست خارجی متوازن را انتخاب کند. سیاست خارجی متوازن یعنی کشور وزن روابط خارجی خود را بر حسب منافع ملی تغییر دهد. ایران وزن روابط خود را تغییر نمیدهد، بلکه یک سره به یک سو تمایل نشان میدهد. مواضع ایران در ماجرای اوکراین حتی به حقوق بین الملل نیز بی توجه بود چرا که حقوق بین الملل به کشورها کمک میکند در هنگام بحرانها مواضعی اتخاذ کنند که در آینده زیر سوال نروند. این نوع موضع گیری ناشی از فقدان دانش و تخصص در دستگاه دیپلماسی کشور است. در خصوص ماجرای اخیر نیز جالب است افرادی که از دیوار سفارت انگلستان بالا رفته اند، چرا اکنون و در شرایطی که حق ما در جزایر سه گانه زیر سوال رفته و به تمامیت ارضی ما بی حرمتی شده سکوت کرده و واکنشی ندارند و حتی دو شعار ساده هم در دو کیلومتری سفارت روسیه نمیدهند.»
ذاکریان در پایان افزود: «ایران باید یک سیاست خارجی مستقل، هوشمند، منافع ملی محور و ملت محور اتخاذ کند که مبتنی بر تایید، خواست و پشتیبانی مردم ایران باشد. مردم ایران مایلند با همه کشورها روابط مسالمت آمیز داشته باشیم و امتیاز بگیریم. به این میگویند سیاست خارجی متوازن و ملت محور. چین و روسیه با یک دست با ما دست میدهند و با دست دیگر با کشورهایی که با ما رابطه ندارند و حتی دشمن ما محسوب میشوند دست میدهند. حتی نگاه ایدئولوژیک نیز چنین رفتارهایی را نمیپذیرد. نقض عهد در دین رسمی کشور، دین اسلام نیز قابل پذیرش نیست. عضویت ما در پیمان شانگهای نیز نتوانسته ما را مصون نگه دارد. گرچه عضویت و امکاری با روسیه و چین هیچ ایرادی ندارد و مثبت است. مشکل درواقع شیفتگی بیش از حد نسبت به این روابط است. ایران میتوانست به جای ترکیه نقش حل اختلاف در منطقه و نظام بین الملل را ایفا کند. ما شایستگی بالایی برای ایجاد صلح و نقش آفرینی مثبت در منطقه داشتیم و داریم. زمانی که آمریکا و متحدانش در مورد مسائل افغانستان در کنفرانس بن با مشکل مواجه شدند، ایران بود که با میانجیگری، به حل مسائل کمک کرد. ایران امروز نیز میتوانست در مسائل عراق، فلسطین، لبنان و اوکراین به عنوان بازیگر مثبت فعال با سیاست خارجی علمی ورود کند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.»
جلال ساداتیان درباره علل حملات گاه و بیگاه امارات به تمامیت ارضی کشور و اشاره به جزایر سه گانه گفت: «ایران تبدیل به یک شیر خسته و کم توان شده که گرچه سلطان جنگل است، اما هر کفتاری به خودش اجازه میدهد به آن توهین کند. وقتی یک کشور قدرتمند باشد هیچ کشوری به خود اجازه نمیدهد به این کشور توهین یا دست درازی کند. اما وقتی کشور در حالت ضعف قرار میگیرد، شرایط کاملا تغییر میکند. این نظام طبیعت جهان امروز است. وقتی بر اساس رئالیسم و واقع گرایی و آن چه که امروز در جهان حاکم است، نگاه میکنیم، میبینیم که ابزار مختلف قدرت توسط کشورها به کار بسته میشود تا جایگاهشان حفظ شود.»
وی افزود: «یکی از این ابزارها، ابزار اقتصادی است. عامل اقتصادی، یک عامل بسیار مهم و برتر نسبت به سایر عواملی است که جایگاه کشورها را تعیین میکند. اگر یک کشور تصمیم داشته باشد نهایت بهره را از ژئوپلیتیک خود ببرد، باید از همه ابزارهایی که موقعیت سیاسی جغرافیایی آن کشور را برتر نشان میدهد، نهایت استفاده را ببرد. متاسفانه ایران در این زمینه، به سمت تک ساحتی حرکت کرده و تصور میکند از طریق قدرت نظامی میتواند برتری و هژمون خود را در منطقه افزایش دهد، در حالی که روش کار اینگونه نیست.»
دیپلمات پیشین ایران در انگلستان در ادامه گفت: «ابزار انرژی مهم است، سواحل ایران نیز از دیگر نقاط مهم ایران است. ابزار نظامی نیز حائز اهمیت است، اما نمیتوان فراموش کرد که اقتصاد چه جایگاه مهمی دارد و تعادل و توازن ارتباط با دیگر کشورها را شکل میدهد. از زمانی که شورای همکاری خلیج فارس شکل گرفت امارات دچار این تصور شد که میتواند با کمک این شورا جزایر سه گانه را تصاحب کند. امارات به تدریج از ابزار فروش نفت و پولی که کسب کرد از یک سو و از ابزار تحریم ایران از سوی دیگر سوء استفاده کامل کرد و بنادر فجیره و حمریه را به هابهای انرژی تبدیل کرد و روز به روز ثروتمندتر شد. حالا که هم چین با ابتکار عربستان در شورای همکاری خلیج فارس شرکت کرد و هم روسیه که به خاطر مسائل اوکراین در تنگنا قرار گرفته است، در این شورا حضور دارد، هر دو کشور مواضعی مشابه درباره جزایر سه گانه گرفته اند. چرا که امارات از موقعیت مذکور نهایت استفاده را کرده است. این اقدامات را میتوانیم محصول هشیاری طرف مقابل در برابر ضعفهایی بدانیم که نشان میدهیم.»
وی افزود: «اگر اجازه داده میشد مسئله برجام که در دولت آقای روحانی به مرحله مناسبی رسیده بود، ادامه پیدا میکرد، در طول ۲ سال اخیر شاهد این رفتارها نبودیم که کشورهای مختلف به امارات درباره جزایر سه گانه امتیاز بدهند. فرصت سوزیهای متعددی که کردیم و زمانهایی به خاطر رفتارهای یک گروه، با طیف فکری خاص از دست دادیم، ما را به شدت از امتیازاتمان عقب انداخته است. نکته مهم دیگر این است که ما به اندازه کافی اسناد داریم که ثابت کنیم این جزایر متعلق به ایران است و مشخص کنیم که بریتانیا در حق ما خیانت بزرگی کرد و در خصوص بحرین و امارات بدعهدی کرد. سالها پیش، ایران حاضر شده بود در قبال پس گرفتن حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه در قبال استقلال بحرین با طرفین سازش کند. اما باید این اسناد را در مجامع بین المللی ثبت کنیم و سیاستمداران و افراد بانفوذ جهان را درباره حقوقمان مطلع کنیم. ما تصور میکنیم همانقدر که ما از حقوق خود مطلعیم کفایت میکند و همه دنیا نیز موظفند در جریان باشند که ما ذی حقیم. اما درواقع اینطور نیست و ما باید به اندازه کافی تبلیغ و اطلاع رسانی کنیم. این همان کاری است که امارات انجام میدهد و در مقاطع مختلف و با عناوین مختلف سعی دارد بگوید تملک جزایر را بر عهده دارد. ما اما، منفعل نشسته ایم و کار خاصی نمیکنیم. باید فعالیت کنیم، گردشگر جذب کنیم، تبلیغ کنیم و افکار جهانی را با نفع خود برگردانیم. متاسفانه دولتها و مسئولان مطلقا توجهی به این موضوعات نکرده اند. در مورد مالکیت بر جزایر سه گانه و موضوعات مشابه، منافع ملی، نوع روابط با قدرتهای دنیا و سیاست خارجی که اعمال میشود در کنار تقویت ابزارهای قدرت در دنیای امروز حائز اهمیت است. دیپلماسی اقتصادی و گردشگری نیز میتواند به طور مستقیم روی موضوع مذکور اثرگذار باشد.»