ایران نوشت: اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان مطابق آنچه بارها از سوی رئیسجمهور خواسته شده، با تبیین درست ماجرا، افکار عمومی را در اینباره آگاه سازد، طبیعتاً تبلیغات علیه روابط راهبردی که برای رفع مؤثر تحریمها صورت میگیرد، توفیق نخواهد داشت؛ بنابراین اگر قرار به احضار سفیری برای اعتراض به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم باشد، این سفیر امارات است که باید در اولویت قرار گیرد؛ فرایندی که اصلاح آن، هشیاری و تلاش بیشتر دستاندرکاران امر را میطلبد.
روزنامه «ایران»، روزنامه رسمی دولت نوشت: نشست وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در حالی چند روز پیش به میزبانی مسکو برگزار شد که متحدان سابق امریکا حالا به شرکای مهم رقبای امریکا تبدیل شده اند. نشست با اهمیتی که در بیانیه مشترک پایانی آن ضمن استقبال از توافق میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با تلاش و میانجیگری عمان، عراق و چین که شامل از سرگیری روابط دیپلماتیک میان دو کشور شد، حاضران ابراز امیدواری کردند که این توافق گامی مثبت برای حل و فصل اختلافات و پایان دادن به همه کشمکشهای منطقهای از طریق گفتگو و ابزارهای دیپلماتیک باشد.
اما طرح ادعای واهی از سوی امارات متحده عربی در این بیانیه درباره جزایر سه گانه ایرانی به دستاویزی برای حمله جریان غرب گرا علیه روسیه و روابط راهبردی ایران با این کشور تبدیل شد. ادعای حاشیهای امارات که در بیانیه مشترک مطرح شد، «یافتن راهحل مسالمتآمیز برای حل مسأله جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی» است که اساساً فاقد هرگونه اعتبار برای رسیدگی است. امارات ادعا میکند که «میتواند از طریق دیوان بینالمللی دادگستری و طبق قواعد حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل متحد موضوع جزایر سهگانه را با رعایت مشروعیت بینالمللی حل و فصل کند» حال آنکه اساساً جزایر سهگانه جزو لاینفک خاک و سرزمین ایران محسوب میشود.
به عقیده ناظران، تکرار ادعای امارات از سوی دیگر کشورهای امضاکننده بیانیه به معنای عدم به رسمیت شمردن حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه نیست، بلکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با این ادعای امارات که «حق پیگیری موضوع از سوی سازمان ملل را دارد» همراهی سیاسی میکنند؛ مسألهای که پیش از این بارها مطرح شده و بارها نیز از سوی ایران با واکنشهای جدی مواجه شده است. نکته جالب توجه آنکه در نشست اخیر در سازمان همکاریهای اسلامی در جده، بحث جزایر سهگانه که همواره از سوی امارات مطرح میشد، از سند این اجلاس حذف شده بود. در مورد اخیر و درخصوص بیانیه مشترکی که میان چین و سران کشورهای حاشیه خلیج فارس منتشر شد نیز دستگاه دیپلماسی کشورمان با صیانت از حقوق سرزمینی ایران، نسبت به کوچکترین همراهی با ادعای امارات نیز به متحدان راهبردی خود متذکر شد.
اما همزمانکه چهرههای سرشناس سیاسی، تحلیلگران رسانهای و دیپلماتهای مطرح غربی به انتقاد از دولت بایدن در ناتوانی مقابل شکلگیری اتحاد راهبردی میان «ایران، چین و روسیه» میپردازند، عدهای از مقامات و حامیان دولت قبل همچنان با عدم درک صحیح از روابط بینالملل و چشمانداز نظم نوین پیشرو، همانطور که در دوره مسئولیت خود فرصتهایی را از دست دادند، هماکنون نیز از هیچ تلاشی برای تخریب رابطه راهبردی میان ایران و متحدان نزدیکش یعنی چین و روسیه دریغ نمیکنند.
این افراد سعی میکنند از کوچکترین حواشی در این خصوص که حتی در دولتهای پیشین بارها اتفاق افتاده و دولتمردان مورد حمایت آنها در قبالش سکوت کرده بودند نیز علیه مسیر درست روابط راهبردی با مخالفان یکجانبهگرایی امریکا دست به تبلیغ سیاسی بزنند. تبلیغی که نه بهخاطر صیانت از منافع و عزت ایران بلکه منطبق با اراده ناکام غرب رقم میخورد. در این میان نیز عدهای با انفعال، واکنشهای عجولانه یا عدم فهم درست وضعیت کنونی، با این جریان همراهی کرده و از تبعات بلندمدت آن غافل هستند.
در سوی دیگر نیز اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان مطابق آنچه بارها از سوی رئیسجمهور خواسته شده، با تبیین درست ماجرا، افکار عمومی را در اینباره آگاه سازد، طبیعتاً تبلیغات علیه روابط راهبردی که برای رفع مؤثر تحریمها صورت میگیرد، توفیق نخواهد داشت؛ بنابراین اگر قرار به احضار سفیری برای اعتراض به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم باشد، این سفیر امارات است که باید در اولویت قرار گیرد؛ فرایندی که اصلاح آن، هشیاری و تلاش بیشتر دستاندرکاران امر را میطلبد.