bato-adv
گفتگو با کارگردان سریال «سربداران»؛

دستمزد قاضی شارح در «سربداران» چقدر بود؟

دستمزد قاضی شارح در «سربداران» چقدر بود؟
کارگردان سریال «سربداران» به چگونگی ساخت این سریال می‌پردازد. او به نحوه انتخاب بازیگر، دستمزد آنها، لوکیشین سریال و مسائلی از این دست می‌پردازد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۲۱ تير ۱۴۰۲

سربداران سریالی پربیننده است که در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ ساخته و در همان سال‌ها از شبکه یک سیما پخش شد. این سریال در مجموع به قیام جماعتی به نام سربداران در سده هشتم هجری شمسی علیه استیلای مغول در سرزمین ایران پرداخته است.

به گزارش ایرنا، کارگردانی این مجموعه به عهده محمدعلی نجفی بود. جوان ۳۶ ساله‌ای که قبل از انقلاب، نمایشنامه‌ای با همین نام و با محتوایی متفاوت را در حسنیه ارشاد به روی سن برده بود. نمایشنامه‌ای که فقط یک شب تحمل شد و ساواک جلوی پخش مجدد آن را گرفت. نجفی، اما به توصیه برخی افراد از جمله دکتر علی شریعتی، کار هنر‌های نمایشی را جدی گرفت.

هر چند نجفی در سال‌های بعد در بیش از ۲۰ فیلم و سریال با عنوان‌هایی، چون کارگردان، طراح صحنه، تهیه کننده و بازیگر نقش داشت، اما سربداران را می‌توان شاهکاری در بین تمام آثار او دانست.

نجفی در بخش نخست گفت و گوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی سینما، تئاتر و سریال ایرنا» به انتخاب تصادفی امین تارخ برای بازی در نقش شیخ حسن جوری اشاره می‌کند، از جواب رد عزت الله انتظامی برای بازی در نقش خواجه قشیری می‌گوید، از چگونگی راضی کردن فرهاد فخرالدینی برای ساخت موسیقی این مجموعه صحبت و از سختی‌های تهیه این مجموعه یاد می‌کند.

بازیگران مهم این سریال از جمله علی نصیریان و محمدعلی کشاورز چگونه انتخاب شدند؟

کیهان رهگذار نویسنده سریال سربداران و دستیار کارگردان، نقش قاضی شارح را بر اساس بازی مهدی هاشمی نوشته بود. یک مقداری کمدی هم داشت. برای او توضیح دادم که این نقش اصلا کمدی نیست و اتفاقا بسیار هم جدی و نقش یک مجتهد است. گفتم من برای این نقش یک نفر را بیشتر نمی‌شناسم و آن علی نصیریان است. برای این که چهره‌اش هم مثبت است، هم منفی. تن صدایش را هم می‌پسندم و جایی اگر لازم باشد آواز هم می‌تواند بخواند.

یک مقداری با او بحث کردم و قبول کرد. تا رسیدیم به نقش شیخ حسن جوری. راهگذار با امین تارخ برای نقش محمدبیگ کار کرده بود.

گفتم: من شیخ‌ها را بهتر می‌شناسم. خواهشی از تو دارم. انتخاب شیخ‌ها با من، مابقی با تو. قاضی شارح و شیخ حسن جوری را من انتخاب بکنم

آن موقع مرحوم اکبر عالمی مدیر تولیدمان بود و داشتیم با هم راجع به کاراکتر محمدبیگ با تارخ صحبت می‌کردیم. یک مرتبه اتفاقی در بیرون اتاق افتاد و واکنشی از امین تارخ دیدم که مرا به فکر فرو برد. رو کردم به تارخ و گفتم اجازه می‌دهی یک کم فکر کنم. دارم به نقشی به غیر از محمدبیگ برای شما می‌اندیشم. به شما خبر می‌دهم.

تارخ از اتاق بیرون رفت. کیهان را خواستم. کیهان اکتی کوچ ما بود. یعنی کسی که هم در انتخاب هنرپیشه‌ها کمک می‌کرد هم در تمرین بازیگرها.

به کیهان گفتم برای شیخ حسن خیلی‌ها را تست کرده‌ام از پرویز پورحسینی گرفته تا دیگران. می‌خواهم نقش را به تارخ بدهم.

کیهان گفت او ژیگول است و به درد این نقش نمی‌خورد.

گفتم: من شیخ‌ها را بهتر می‌شناسم. خواهشی از تو دارم. انتخاب شیخ‌ها با من، مابقی با تو. قاضی شارح و شیخ حسن جوری را من انتخاب بکنم.

کیهان قبول کرد.

تمرین‌های تارخ شروع شد. وقتی به خودش گفتیم اصلا باور نمی‌کرد. البته من قبل آن، بازی‌های او را در دانشکده هنر‌های زیبا هم دیده بودم.

من می‌خواستم مرحوم عزت الله انتظامی نقش خواجه قشیری را بازی کند. اما ایشان آمد و مرا بوسید و گفت فعلا تصمیمی به بازی در این نقش ندارد.

اما آقای محمدعلی کشاورز بسیار از این نقش خوشش آمد و استقبال کرد. به نظرم آن هیبتی را هم که می‌خواستم داشت.

دستمزد قاضی شارح در «سربداران» چقدر بود؟

اما برای ترکان خاتون خیلی‌ها را تست کردیم، ولی کار در نمی‌آمد. تا این که خانم افسانه بایگان را که ۱۹ سال داشت را به من معرفی کردند. یک کم با او کار کردم و به عالمی گفتم از او عکس بگیرد. بینی‌اش حالت خاصی داشت. اکبر گفت این نشانه خوبی است برای آن نقشی که تو می‌خواهی.

به خانم بایگان گفتم بفرمایید با پدرتان برای عقد قرارداد تشریف بیاورید؛ و با او قرارداد بستیم.

انتخاب مرحوم فیروزبهجت محمدی برای نقش طغای هم خیلی جالب بود. ما محمد مطیع را برای این نقش انتخاب کرده بودیم. مطیع یک دفعه گفت من در فیلم دیگری بازی می‌کنم و نمی‌رسم. ما ناگزیر بهجت را انتخاب کردیم. اما گریمورمان گفت این ترک است و نمی‌شود او را مغول کرد

برای نقش فاطمه، اما من، چون به تیپ خیلی اهمیت می‌دادم خانم فاطمه رضایی را انتخاب کردم. وقتی روی اسب می‌نشست خیلی خوش استایل بود. من می‌خواستم زن بودن او مشخص باشد. ده دقیقه از او فیلم گرفتیم، ولی از عهده آن برنیامد. به تلویزیون گفتم تنها کسی که می‌تواند این نقش را در بیاورد خانم سوسن تسلیمی است. من مبلغی را برای او در نظر گرفتم. گفت من همان مقداری که برای آقای نصیریان در نظر گرفته‌ای را می‌خواهم. گفتم مطمئنی؟ گفت بله. من هم ماهی ۱۵ هزار تومان برای او نوشتم. وسط ساخت سریال به او گفتم من برای شما ۱۶ هزار تومان در ماه در نظر گرفته بودم، ولی حالا آن هزارتومان را به خاطر این که نقش را نسبتا خوب درآوردی به شما کادو می‌دهم.

پرسید از نقش من راضی بودی؟

گفتم: بله، از همه چیز راضی بودم، ولی نقشت را خیلی مردانه بازی کردی، من انتظار داشتم زنانه‌تر بازی می‌کردی.

اما انتخاب مرحوم فیروزبهجت محمدی برای نقش طغای هم خیلی جالب بود. من با تئاتر‌های ایشان از قبل آشنا بودم. ما محمد مطیع را برای این نقش انتخاب کرده بودیم. مطیع یک دفعه گفت من در فیلم دیگری بازی می‌کنم و نمی‌رسم. ما ناگزیر بهجت را انتخاب کردیم. گریمورمان گفت این ترک است و نمی‌شود او را مغول کرد.

گفتم: ما چیزی داریم به نام طراحی.

ما طرح پوست برای سرش گرفتیم و وسایلی را هم از خارج آوردیم و او شد همان کسی که می‌خواستیم. وقتی او برای اولین بار جلوی دوربین آمد گفتم خدا چقدر ما را دوست داشت که مطیع نیامد.

او خیلی خوب بازی کرد.

بالاترین دستمزد مربوط به سوسن تسلیمی بود.

چه طور بازیگران بزرگ تئاتر و سینما به کارگردان جوانی مثل شما اعتماد کردند؟ بحث دستمزد مطرح بود؟

بحث دستمزد مطرح نبود. غیر از دستمزد خانم تسلیمی و آقای نصیریان که به ترتیب ۱۶ و ۱۵ هزار تومان بود فکر نمی‌کنم دستمزدی بالاتر از ۱۲ هزار تومان داشتیم. حق الزحمه خانم بایگان هم ماهی ۳ تا ۴ هزار تومان بود. آن موقع دلار ۲۰ تومان بود.

گریم بهجت هر روز ۵ ساعت وقت می‌گرفت. این قدر این مرد شریف بود که حاضر نبود با لباسش بنشیند تا مبادا فرم لباسش به هم بخورد. گریم من هم خیلی طولانی بود. ولی وقتی از کار در می‌آمد خودم هم ارضا می‌شدم. برای همین خیلی‌ها اصلا مرا در فیلم نمی‌شناختند

اضطراب نداشتید وقتی می‌خواستید با چهره‌هایی مثل علی نصیریان کار کنید؟ آیا ایشان تغییری در دیالوگ‌ها و اکت‌هایی که به او می‌دادید نمی‌داد؟

اصلا چرا من‌توانستم سربداران را بسازم؟ برای این که اتکا به نفس قوی‌ای داشتم. شرایطی را ایجاد نمی‌کردم که ایشان بخواهد اظهارنظر کند. برای نمونه یک بار آقای بیژن محتشم گریمور بزرگ ایران خطاب به آقای نصیریان گفت من مو‌های شما را طوری زیر عمامه‌تان می‌گذارم که دیده نشود.

من که خیلی جوان بودم گفتم اگر اجازه دهید من و آقای نصیریان یک صحبتی بکنیم تا هر تصمیمی ایشان گرفتند اجرا شود.

بعد با آقای نصیریان به اتاقی رفتیم. گفتم شنیدم کارگردان و بازیگر محرم هم هستند. مطالبی را می‌گویم که فقط من و شما بدانیم و شروع کردم به گفتن.

نصیریان گوش داد و وقتی از اتاق خارج شد رو کرد به آقای ولدبیگی دستیار محتشم و گفت: ماشین را بردار و سرم را بزن.

بودجه سریال و هزینه آن چقدر بود؟

نقدینگی آن ۴۰ میلیون تومان بود. طبق تخمین ما، با پولی که مربوط به لابراتوار و نگاتیو و وسایلی که مربوط به صدا و سیما بود سریال حدود پنجاه و خرده‌ای میلیون تومان خرج برداشت.

چگونه فخرالدینی راضی شد؟

چه شد که فرهاد فخرالدینی را برای موسیقی فیلم انتخاب کردید؟

من آقای علیزاده را با واسطه می‌شناختم. پیش ایشان رفتیم. علیزاده انسان شریفی بود. گفت کار من نیست، ولی فخرالدینی از پس آن برمی‌آید. پیش ایشان رفتیم. آقای فخرالدینی خیلی افسرده شده بود. در هنرستان پسرانه موسیقی اش، برای تعزیه شتر خوابانده بودند. خیلی با او صحبت کردم، ولی گفت من با تلویزیون کار نمی‌کنم. پاسخ دادم شما با من طرف حسابید. به من بگو چه امکانات و تجهیزاتی می‌خواهی؛ اگر نتوانستم فراهمش کنم بگو نه. آخر سر قبول کرد و قرارداد را بستیم.

مبلغ قرارداد چقدر بود؟

اصلا یادم نیست.

شما نقش خواجه علاالدین محمدهندو را برای خود برداشتید. چرا نقش مهم تری را برای خود برنداشتید؟

کیهان این نقش را به من داد.

بازیگری که گریمش هر روز ۵ ساعت وقت می‌گرفت

احتمالا گریم بازیگران وقت زیادی از کار را گرفت؟

بله. فقط یک موردش را بگویم که گریم بهجت هر روز ۵ ساعت وقت می‌گرفت. این قدر این مرد شریف بود که حاضر نبود با لباسش بنشیند تا مبادا فرم لباسش به هم بخورد. گریم من هم خیلی طولانی بود. ولی وقتی از کار در می‌آمد خودم هم ارضا می‌شدم. برای همین خیلی‌ها اصلا مرا در فیلم نمی‌شناختند.

برخی بازیگران سریال که ظاهری شبیه مغول‌ها داشتند اهل کجا بودند؟

بندر ترکمن. آن‌ها قبلا در فیلم مغول‌ها بازی کرده بودند. همکاران رفتند یک جماعت حدودا ۲۰ نفره را از آن‌ها برای بازی در سربداران به اینجا آوردند.

سر استفاده از چنگیر وثوق حرف بود

با توجه به پیروزی انقلاب خط قرمزی هم در استفاده از بازیگران داشتید؟

بله، چنگیز وثوقی. به من گفتند حق ندارد بازی کند. گفتند که این برادر بهروز وثوقی است. گفتم جدی می‌گویید؟! می‌دانید قرار است در فیلم بازی کند و قرار نیست من پشت سر او نماز بخوانم.

صدای همه بازیگران فیلم دوبله شد؟

همه خودشان جای خودشان صحبت کردند. فقط من جای موذن مسجد سبزوار صحبت کردم و آقای بهرام هم جای من حرف زد.

لوکیشین سریال کجا بود؟

ابیانه، کاشان، اردستان، شجاع آباد کاشان، باغ فین و شهرک غزالی که خودمان آن را ساختیم.

در تاریخ آمده است مردم کاشان هر روز جمعه اسبی را زین می‌کردند و سر یک تپه می‌رفتند و انتظار آقا امام زمان (عج) را می‌کشیدند. من می‌خواستم این نماد را مطرح کنم. موسیقی‌اش هم خیلی با این صحنه جور در آمد و من و فرهاد فخرالدینی به خاطر آن با هم گریه کردیم

علاوه بر شما چه افرادی در تولید این مجموعه واقعا نقش داشتند؟

کیهان رهگذار، فرهاد فخرالدینی، خسرو خورشیدی، ایرج رامین فر، محمد زرفام و اکبر عالمی. باید از جلال معیریان و بیژن محتشم هم تشکر کنم.

در این سریال چه بازیگرانی را به هنر سینما و سریال معرفی کردید؟

بله. علیرضا شجاع نوری، افسانه بایگان، امین تارخ، حسین محب اهری، این‌ها برای اولین بار جلوی دوربین آمدند.

خارجی‌ها باید از ما یاد بگیرند

‌واکنش مردم به این سریال چه بود؟

خوب. یک دفعه در تلویزیون، آقای فردوس که مدیر تدارکاتمان بود در یک قفسه را باز کرد و گفت نجفی ببین این همه نامه آمده است، ولی یک دانه‌اش خیلی جالب است. در این نامه نوشته شده است: آقای تلویزیون! من نمی‌دانم چگونه باید از شما تشکر کنم. چه کرده‌اید! ما را در دنیا سربلند کرده‌اید. ما تا کنون حسرت فیلم‌های خارجی را می‌خوردیم، حالا خارجی‌ها باید از ما یاد بگیرند.

‌سختی‌های ساخت سریال سربداران چه بود؟

آن موقع خیلی از هنرمندان راه دستشان نبود با یک کار مذهبی همکاری کنند. اکثرا مال قبل از انقلاب بودند. مقاومت‌های خاصی داشتیم. به قولی سوسه می‌آمدند. معضلات زیاد بودند، ولی از کنار همه این معضلات رد شدیم.

برچسب ها: سربداران
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین