دروازه غار یکی از دروازههای مهم تهران بود که محلهای درست کرد به همین نام و بعدها بهعلت میدان معروف هرندی بهنام محله هرندی معروف شد. محله دروازه غاز، از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیام شمالی و از شمال به خیابان مولوی میرسد. مرز جنوبی محله یعنی خیابان شوش در زمان ناصرالدین شاه دیوار خروجی شهر بود. در واقع تهران قدیم از این خیابان شروع میشد و محل دقیق دروازه غار در محدوده این دیوار بوده است.
دروازه غار زمانهای قدیم از چند گود تشکیل میشد و هر گود اسمی داشت و داستانی که نام آن را سر زبان میانداخت؛ مثل گود عربها، گود رسولی، گود زنبورکخانه. در زمان فتحعلیشاه گود زنبورکخانه نزدیک سرقبر آقا بود و بهدلیل اینکه، سربازان با زنبورک (سلاحی بزرگتر از تفنگ و کوچکتر از توپ، چیزی شبیه خمپارهانداز کوچک) و قاطرها و شترها در این گود مستقر بودند تا موقع نیاز، از همان جا به میدان جنگ فرستاده شوند به گود زنبورکخانه معروف شد. این گودها هم محصول کورههای آجرپزی تهران بود که خاک آجرها را از همین محله تأمین میکردند.
طیب و دارو دستهاش در قهوهخانه رمضون یخی
قهوهخانهها یکی از مهمترین شناسههای محله دروازه غار هستند؛ پاتوقهایی که جایی برای گذران وقت جوانمردان و لوطیها بود. مثل قهوهخانه «رمضونیخی» در میدان شهید هرندی که اول خیابان دروازه غار قرار داشت و متعلق به حاجتقی اسماعیلیپور یکی از اخوان اسماعیلیپور (حاجحسین، حاج تقی، آقاماشاءالله و محمدآقا) بود که به برادران رمضونیخی شهرت داشتند. از میان این برادران حاج حسین آقا به قول معروف مردی «مشتی و مرد باخدایی» بود. خیلی از قدیمیها به یاد دارند دعوای حاجحسین آقا و حاج تقی با طیب را که بعدها با هم آشتی کردند و اینجا شد پاتوق طیب و دارودستهاش.
اینجا امامزاده نیست
اولین امام جمعه تهران در دروازه غار دفن شده؛ در ضلع جنوبی چهارراه مولوی، در بقعهای که به بقعه سرقبرآقا معروف است. حاجمیرزا ابوالقاسم، امام جمعه در دوران پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار درگذشت و در محلی که هماکنون بقعه سر قبر آقا نامیده میشود، به خاک سپرده و به امر شاه بر مزارش گنبد زیبا و باشکوهی ساخته شد. بعدها فرزند او، یعنی میرزا زین العابدین تهرانی که او نیز بعد از مرگ پدرش تا مدتها امام جمعه تهران بود درون همین بقعه دفن شد. این محدوده کم کم گسترش پیدا کرد و بهواسطه دفن تعداد بسیاری از مردم عادی و برخی مشاهیر در آن، با عنوان قبرستان سر قبر آقا، تبدیل به یکی از بزرگترین گورستانهای شهر تهران شد که در دوران سلطنت رضا پهلوی آن را تخریب کردند. این آرامگاه خانوادگی که با گنبد فیروزهایاش، برای برخی این شائبه را بهوجود میآورد که اینجا امامزادهای آرام گرفته و هنگام عبور از کنار آن سری به نشانه تعظیم پایین میآورند، سالهاست بسته شده و کسی اجازه ورود به آن را ندارد؛ مگر با کسب مجوز.
نامداران یک محله باهویت
منوچهر والیزاده مجری باسابقه تلویزیون میگوید:«از گودهای قدیمی محله دروازه غار انسانهای بزرگی به جامعه معرفی و افتخار نه یک محله که افتخار همه ایران شدند. افرادی که زندگی برخیشان برای خواندن و الگو گرفتن کتاب شد.طیب، تختی، شیخ رجبعلی خیاط و...» شیخ رجبعلی خیاط عارفی بود که درباره او و کراماتش حرفهای بسیاری گفته شده است. خانه خشتی و ساده شیخ که از پدرش به ارث برده بود در خیابان مولوی، کوچه سیاهها، شهید منتظری امروزی قرار داشت که تا پایان عمر در همین خانه محقر زندگی کرد.»
کفش آهنی شترها
گود زنبورکخانه بهدلیل داستانهایی که درباره آن روایت میشود معروفتر از همه گودهای این محله است. دستور پوشیدن کفش آهنی به پای شترها توسط حاج میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه برای پیروزی در جنگ، کاری بود که بهگفته «داریوش شهبازی» تهرانشناس، لقب سادهلوح و کم هوش را شایسته این وزیر میکند. او میگوید:« این کار حاصلی جز مجروح شدن شترهای زبانبسته نداشت، بهطوری که تا مدتها از درد بهخود میپیچیدند و انبارداران هم تا سالها از جابهجایی و نگهداری کفشها مینالیدند.»
سرای وکیلالتجار
سرای وکیلالتجار یکی از عمارتهای دیدنی تهران در شمال غربی میدان محمدیه است. این بنا حدود100 سال پیش در زمان قاجاریه بنا شد. میرزا محمدباقر میزانی که بهدلیل حسن شهرت در میان تاجران تهران به وکیلالتجار معروف بود بانی ساخت سرای وکیل است. مرمت این بنای تاریخی از سال ٩٠ شروع شده و تا سال ٩٦ ادامه پیدا کرده و پس از آن بهعنوان یک مجموعه فرهنگی گردشگری با کاربری پذیرایی تغییر کاربری داده است. این بنا سال ۱۳۸۰ ثبت ملی شده است.