سید حسن خمینی گفت: امام در آخر عمر در خصوص مبارزه با تحجر میگفتند این کار قربانی میخواهد؛ قربانی یعنی آبرو و من هم حاضرم قربانی شوم. شجاعت امیرالمؤمنین (ع) فقط در احد، خندق، نهروان و صفین نیست؛ شجاعت امیرالمومنین (ع) در خانه نشینی ۲۵ ساله است.
سید حسن خمینی در نشست «امام خمینی و حکمرانی بر محور نهج البلاغه» که توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در حرم امام برگزار شد، با اشاره به پیام حضرت امام به کنگره «هزارهی نهج البلاغه» در دهه ۶۰، گفت: ماحصل آن پیام چهار نکته است؛ اولین نکته این است که گرچه ما تا آنجایی که بخواهیم شبیه علی (ع) شویم بسیار فاصله داریم.
به گزارش جماران، نشست «امام خمینی و حکمرانی بر محور نهج البلاغه» عصر روز چهارشنبه در حرم مطهر امام خمینی و با سخنرانی سید حسن خمینی، هادی سروش و سید صادق موسوی شیرازی برگزار شد. یادگار امام با تأکید بر اینکه شخصیت مولی الموحدین (س) قابل شناخت نیست، گفت: شجاعت امیرالمؤمنین (ع) فقط در احد، خندق، نهروان و صفین نیست؛ شجاعت امیرالمومنین (ع) در خانه نشینی ۲۵ ساله است.
یادگار امام افزود: در ذیل آیه «إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَیٰ» و یا آیه دیگری که میفرماید «إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ»، بعضی از مفسرین نکتهای دارند. «ابتغاء» به معنای «طلب شدید» است. میگویند چرا قرآن نگفته شما به دنبال خواستن خود خدا باشید؟ علت این است که اصلا خود خدا برای ما قابل شناخت نیست که بخواهیم دنبال او باشیم و نسبت به او جاهل محض هستیم. همه ما دنبال «وجه خدا» هستیم؛ یعنی آنچه که از خدا میشناسیم.
وی اظهار داشت: میزان ارزش عمل انسانها به دو عامل بستگی دارد؛ یکی شناخت و دیگری قصد قربت. چه کسی میتواند بگوید من هرچه میکنم برای خدا است؟!
سید حسن خمینی تأکید کرد: شخصیت خود مولی الموحدین (س) هم قابل شناخت نیست. اینکه امام میگویند شناخت امیرالمؤمنین (ع) برای ما مقدور نیست، به این علت است که او از توان فهم ما بالاتر است. هرقدر هم تلاش کنیم ما نهایتا میخواهیم او را در آینه خودمان ببینیم. البته هرقدر خودمان را بزرگتر کنیم شناخت ما بالاتر میرود، ولی محدود هستیم و نمیشود آن دریا را در کاسهای جمع کرد. هر صفتی از او را نگاه میکنید میبینید که فراتر از بشر است.
وی ادامه اظهار داشت: مرحوم آیتالله العظمی بجنوردی میگفت به نظر من بزرگترین معجزه پیامبر (ص) قرآن و شق القمر نیست؛ علی (ع) است. کسی که بتواند علی (ع) تربیت کند، پیامبر (ص) است. اتفاقا امام در همین نامه دائم تذکر میدهند که علی (ع) با همه علی (ع) بودنش، دستپرورده پیامبر (ص) است.
یادگار امام تصریح کرد: یکی از صفات امیرالمؤمنین (ع) «شجاعت» است. شجاعت یعنی در راستای رسیدن به هدفتان حاضر شوید هر هزینهای بدهید؛ مالی باشد، جانی باشد، یا آبرو باشد. بسیاری از ما از مال میگذریم، به جان که میرسیم نمیتوانیم بگذریم! یک هزینه هم «آبرو» است؛ اینکه آدم حاضر شود هزینهی آبرو بدهد خیلی بدهد خیلی مهم است. خیلیها ممکن است جان و مال بدهند، ولی آبرو ندهند. البته رده اشخاص وقتی که بالا میرود بحث آبرو پررنگتر میشود.
وی یادآور شد: امام در آخر عمر در خصوص مبارزه با تحجر میگفتند این کار قربانی میخواهد؛ قربانی یعنی آبرو و من هم حاضرم قربانی شوم. شجاعت امیرالمؤمنین (ع) فقط در احد، خندق، نهروان و صفین نیست؛ شجاعت امیرالمومنین (ع) در خانه نشینی ۲۵ ساله است. همانطورکه شجاعت امام حسن (ع) نیز کمتر از امام حسین (ع) نیست؛ ایشان هر ناسزایی را به جان میخرد. بر اساس این منش، اگر هدف اقتضا میکند از آبرو بگذری، بگذر! اتفاقا برای شخصیتهای بزرگ شاید عاشورا راحتتر باشد، تا اینکه هر روز دوستانش ۱۰ سال به او کنایه بزنند. امیرالمؤمنین (ع) همه گونه هزینهها را داده است.
سید حسن خمینی اظهار داشت: امام هم این شجاعت را دارد. آینه روزگار ما که در جمال او میتوانستیم یک کسی را در قوارههای شبیه شبیه علی (ع) ببینیم، ایشان است. وقتی امام به نجف رفتند آیتالله بجنوردی به دیدن امام رفته بود. ایشان به نقل از امام میگوید، سال ۴۳ وقتی من را دستگیر کردند که با ماشین به سمت تهران بیاورند، ماشین به خاکی میرود که هدف آن برای رد گم کردن بوده، ولی تلقی امام این بوده که میخواهند ایشان را بکُشند. امام به آیت الله بجنوردی گفته، یک لحظه به خودم رجوع کردم که ببینم آیا میترسم، دیدم نمیترسم. بعد فرمود، هیچ وقت در زندگیام نترسیدم.
سید حسن خمینی ادامه داد: همینانسان، آن جایی هم که لازم بود صلح کرد؛ و در هزینه دادن تردید نکرد؛ لذا جان، مال، فرزند و آبروی خود را در این مسیر داد.
وی تأکید کرد: بزرگترین رمز بقاء خطبههای امیرالمؤمنین (ع) بلاغت است. مثل شعر حافظ که همه یادشان هست و حفظ میکنند، خطبههای امیرالمؤمنین (ع) را یاد میگرفتند که وقتی روی منبر میروند آنها را بخوانند؛ و مشق بلاغت عرب بوده است. واقعا کسی که با نهج البلاغه خو بگیرد به اوج معرفت حضرت میرسد؛ اینکه این آدم یک پله نه، صد پله از روزگار خودش جلوتر است. تمام فرقههای تصوف که بعدا برای خودشان سلسله بافی کردند، سرسلسله زهد آنها حضرت امیر (ع) است. ادبیات عرب وامدار امیرالمؤمنین (ع) است.
یادگار امام با اشاره به اینکه دومین نکتهای که امام در پیام به نشست هزاره نهج البلاغه دارند این است که میگویند حضرت امیر (ع) «عبدالله» است، گفت: هرکدام از ما خیلی هنر کنیم به یکی از اسماء الهی نگاه داریم. کسی که «عبدالله» است یعنی از تمام تعینات اسمائی هم گذشته است. امام در این پیام میگویند چه کسی که بتواند مدعی شود عبدالله است؟! بعد اینجا میگویند «پرورش یافته رسول الله (ص)» است. این نکته خیلی مهم است که امیرالمؤمنین (ع) اوج اوج است، ولی یک لحظه خودش را گم نکرده است. ولی متأسفانه تا دو تا لقب به ما میدهند خودمان را گم میکنیم.
یادگار امام افزود: دیگر ویژگی نهج البلاغه این است که این کتاب نازل شدهی روح علی (ع) و معجون شفابخش است. البته در مورد نهج البلاغه بحثهای سندی زیادی هست و یکی از ویژگیهای نسخه جدید و کامل نهج البلاغه این است که نهج البلاغهی سید رضی که متهم به سند نداشتن بود را از غربت درآورد، چرا که وقتی سند پیدا کرد، قابل اعتماد بیشتری شد.