روزنامه اعتماد نوشت: طبق گزارشهایی که مسوولان قضایی و اورژانسهای ۷ استان کشور طی یک ماهه اخیر ارایه کردهاند، از اول خرداد تا ۱۲ تیر، بیش از ۳۰۹ نفر از شهروندان بر اثر نوشیدن مشروبات الکلی حاوی متانول مسموم شده و بیش از ۳۱ نفر از مسموم شدهها فوت کردهاند.
قید «بیش» در این فاجعه ضروری است، چون هیچ آمار قطعی درباره تعداد افرادی که به دلیل نوشیدن مشروبات الکلی حاوی متانول مسموم شدهاند در دست نیست و گزارشها فقط مستند به مراجعات مراکز درمانی است درحالی که ممکن است تعدادی از قربانیان، به دلیل ترس خانواده و اطرافیان از عواقب قضایی و جرمانگاری نوشیدن الکل، حتی به مرکز درمانی هم منتقل نشده باشند.
اما همین اعداد خام و غیرقابل اعتماد هم گستردگی بحران مصرف ناآگاهانه مشروبات الکلی دستساز را تایید میکند؛ بیش از ۳۰۹ قربانی در ۷ استان؛ هرمزگان، البرز، تهران، گیلان، مازندران، قزوین و آذربایجان غربی؛ حدود ۱۰ نفر در هر روز. میشود این آمار را با فاجعه فروردین ۱۳۹۹ و جان باختن بیش از ۶۰۰ نفر از مسموم شدههای مصرف مشروب حاوی متانول مقایسه کرد.
فروردین ۱۳۹۹ و در دومین ماه بعد از آغاز همهگیری کرونا در کشور، مسوولان دستگاه قضایی اعلام کردند که در یک بازه ۵۰ روزه از ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ تا ۱۹ فروردین ۱۳۹۹، بیش از ۳ هزار نفر بر اثر نوشیدن مشروبات الکلی حاوی متانول، مسموم شده و بیش از ۶۰۰ نفر از مسموم شدهها فوت کردهاند. معلوم نیست این اعداد تا چه زمانی و تا چه حدی افزایش خواهد داشت. نتیجه بررسیهای «اعتماد» بر تعدادی از تحقیقات دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ از وضعیت مصرف مشروبات الکلی نشان میدهد در این ۲۰ سال، هم میزان مصرف و هم شدت مصرف مشروب در کشور رو به افزایش بوده است.
در این دهه جدید که دومین سالش را آغاز کردهایم هم اعداد نزولی نیست. روز پایانی خرداد امسال، رییس سازمان پزشکی قانونی کشور از افزایش ۳۰ درصدی فوت مسموم شدههای مشروبات الکلی حاوی متانول در سال ۱۴۰۱ خبر داد، هفته گذشته هم، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت که طی یک ماهه اخیر آمار مسمومیتهای متانول در محدوده تحت پوشش این دانشگاه (مناطق ۲، ۵، ۶، ۹، ۱۸، ۲۱، ۲۲ شهر تهران، شهر قدس، بهارستان، رباطکریم، شهریار و ملارد) افزایش داشته چنانکه از ابتدای خرداد تا هفتم تیرماه، ۱۵۴ فرد مسموم با متانول به مراکز درمانی تحت پوشش این دانشگاه منتقل شدهاند که ۱۱ نفرشان فوت کردهاند ..
طبق نتیجه تحقیق «بررسی میزان شیوع مصرف مواد در شهروندان شیراز» که سال ۱۳۸۱ و بین افراد بالاتر از ۱۵ سال این شهر انجام شد، ۲۶ درصد از پاسخگویان گفتند که حداقل یکبار در طول عمر خود مشروبات الکلی خوردهاند و تعداد مصرفکنندگان مشروبات الکلی ۱۱.۴ درصد برآورد شد که این عدد از شمار مصرفکنندگان دخانیات (۸.۶ درصد) و مصرفکنندگان تریاک (۵.۹ درصد) بیشتر بود.
در این تحقیق، فراوانی بروز مصرف مشروبات الکلی (اولین دفعه مصرف) با ۱۲.۴ درصد، در رتبه دوم و بعد از نرخ بروز مصرف دخانیات (۴۰.۴ درصد)، اما از نرخ بروز مصرف تریاک (۱.۸ درصد) بالاتر بود.
در نتیجه تحقیق «بررسی وضع موجود سوءمصرف مواد مخدر بین دانشآموزان کل کشور» که سال ۱۳۸۲ و با حمایت معاونت تربیتبدنی و تندرستی وزارت آموزش و پرورش، بین دانشآموزان گروه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال (پایه سوم راهنمایی و مقطع متوسطه و هنرستانها) انجام شد، ۴.۳ درصد دانشآموزان گفتند که یکی از اعضای خانواده مشروبات الکلی میخورد و ۲.۱ درصد دانشآموزان مورد پرسش هم مشروبات الکلی مصرف میکردند.
تحقیق «شیوعشناسی مصرف مواد مخدر در دانشجویان دانشگاههای دولتی» سال ۱۳۸۳ توسط جهاد دانشگاهی -واحد تربیت معلم- و با حمایت و پشتیبانی دفتر مشاوره دانشجویی وزارت علوم انجام شد که طبق نتایج این تحقیق، ۱۹.۱ درصد پاسخگویان مشروبات الکلی میخوردند.
«شیوع و الگوهای مصرف مواد و اعتیاد زنان در ایران»، تحقیق دیگری بود که سال ۱۳۸۳ توسط آفرین رحیمیموقر؛ روانپزشک و سرپرست وقت گروه پژوهش سلامت روان مرکز ملی تحقیقات علوم پزشکی کشور انجام شد. در نتایج این تحقیق و با استناد به یافتههای ۱۱ مطالعه همهگیرشناسی شیوع مصرف الکل در زنان در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱، اعلام شد که «در سال ۱۳۸۰، شیوع مصرف الکل در سراسر کشور ۰.۲ درصد بوده و با وجود آنکه طبق مطالعه انجام شده در اورژانسها، شیوع مصرف الکل در زنان، یکدهم مصرف مواد اپیوئیدی در آنها بوده، اما در اکثر مطالعاتی که در این بازه زمانی (۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱) بین دانشجویان و دانشآموزان انجام شده، شیوع مصرف الکل در زنان بهطور قابل توجهی بیش از شیوع مصرف مواد اپیوئیدی است.»
تحقیق RSA «ارزیابی سریع وضعیت سوءمصرف و وابستگی به مواد در ایران» که سال ۱۳۸۳ توسط موسسه «داریوش» و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و با همکاری سازمان بهزیستی کشور، در ۲۸ استان و بین ۴۹۳۰ زندانی، مراجعان مراکز درمانی و معتادان خیابانی انجام شد، ضمن تخمین یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار معتاد در ایران، چنین یافتههایی درباره وضعیت مصرف الکل داشت: «۳۰ درصد از پاسخگویان مصرف دایمی مشروبات الکلی داشتند، ۱.۱ درصدشان پیش از سن ۹ سالگی و در دوران کودکی، ۶۴ درصد در سن ۱۰ تا ۱۹ سالگی، ۳۲.۴ درصد در سن ۲۰ تا ۲۹ سالگی و در مجموع، ۶۵.۱ درصد زیر سن ۲۰ سالگی مصرف مشروبات الکلی را آغاز کرده بودند، ۱.۷ درصد پدران، ۰.۲ درصد مادران، ۰.۳ درصد خواهران، ۱.۸ درصد برادران، ۰.۲ درصد همسران، ۰.۱ درصد فرزندان، ۱ درصد سایر بستگان افراد مورد مطالعه مصرف الکل داشتند. در این مطالعه، شیوع مصرف مشروبات الکلی در طول عمر پاسخگویان ۴۳.۳ درصد و شیوع وابستگی مصرف الکل ۱۷ درصد برآورد شد.»
در نتایج تحقیقی که سال ۱۳۸۴ با عنوان «وضعیت مصرف مواد در دانشآموزان کشور» منتشر شد، محققان که روانپزشکان مرکز ملی مطالعات اعتیاد بودند، با استناد به یافتههای ۸ مطالعه کشوری که در فاصله سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ توسط وزارت آموزش و پرورش و دانشگاههای علوم پزشکی کشور و با هدف تخمین شیوع مصرف مواد اپیوئیدی، الکل، حشیش، ماری جوآنا، کوکایین، مواد نیروزا، اکستاسی و الاسدی در دانشآموزان سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان انجام شد، اعلام کردند: «.. شیوع مصرف مشروبات الکلی، رتبه اول را بین دانشآموزان داشته و مصرف تریاک و حشیش در ردیفهای بعد قرار گرفته است.. به استناد نتایج مطالعه کشوری سال ۱۳۸۲، شیوع یکبار مصرف الکل در دانشآموزان پایه سوم راهنمایی تا سوم دبیرستان ۱.۹ درصد، شیوع مصرف مشروبات الکلی در ماه پیش از انجام مطالعه (سال ۱۳۸۲) ۱.۱ درصد و مصرف روزانه الکل در این گروه سنی، ۰.۲ درصد است و تعداد دانشآموزان معتاد به مواد افیونی، ۶ هزار تا ۱۰ هزار نفر است.»
«شیوعشناسی مصرف مواد در میان دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان و عوامل خطر و محافظتکننده» تحقیق دیگری بود که سال ۱۳۸۵ انجام شد و ۱۲.۵ درصد پاسخگویان گفتند حداقل یکبار در طول عمر مشروبات الکلی خوردهاند.
سال ۱۳۸۵ نتایج یک مطالعه مروری درباره وضعیت مصرف مواد در دانشجویان کشور در «فصلنامه پایش» منتشر شد. این مطالعه توسط روانپزشکان مرکز ملی مطالعات اعتیاد و استادیار اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده بود و نتایج ۱۷ مطالعه در فاصله سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ درباره وضعیت و شیوع مصرف موادمخدر، روانگردانها و سایر مواد اعتیادآور (تریاک، هرویین، مرفین، حشیش، ماری جوانا، الکل، کوکایین، آمفتامین، الاسدی) و میزان مصرف (روزانه، هفتگی، ماهانه) بین دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت و به استناد نتایج به دست آمده از پاسخ دانشجویان، اعلام شد که بیش از ۵۰ هزار نفر از دانشجویان کشور به مصرف یکی از مواد وابستهاند (دچار اعتیاد بودند) و حدود ۱۵۰ هزار نفر از دانشجویان هم در طول ماه حداقل یکبار یکی از انواع مخدرها را مصرف میکنند.
یافتههای این مطالعه درباره وضعیت مصرف الکل در دانشجویان کشور نشان میداد که الکل در ردیف اول مصرف بود و تریاک و حشیش در ردیفهای بعد قرار میگرفتند.
طبق نتایج این مطالعه، شیوع مصرف الکل در دانشجویان مرد برحسب حداقل یکبار مصرف در طول عمر، از ۱۱.۹ درصد تا ۴۵.۹ درصد، برحسب مصرف ماهانه، از ۱۰.۲ درصد تا ۳۰.۴ درصد و برحسب مصرف روزانه، از ۰.۵ درصد تا ۳۰.۴ درصد برآورد شد درحالی که بین دانشجویان زن، برحسب تجربه یکبار مصرف در طول عمر، شیوع مصرف الکل از ۱.۱ درصد تا ۱۳.۴ درصد، بر حسب مصرف ماهانه از ۱.۸ درصد تا ۲.۱ درصد و برحسب مصرف روزانه، از صفر تا ۴.۱ درصد نوسان داشت.
نتایج تحقیق «بررسی میزان شیوع مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در بین نوجوانان و جوانان شهرهای استان مرکزی» که سال ۱۳۸۶ و بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله شهرهای این استان انجام شد، نشان داد که ۸.۲ درصد جمعیت این گروه سنی، حداقل یکبار مشروبات الکلی خوردهاند.
«ارزیابی سریع وضعیت سوءمصرف و وابستگی مواد در ایران» تحقیق دیگری بود که سال ۱۳۸۶ توسط مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انجام شد. این تحقیق، با همان شیوه RSA سال ۱۳۸۳ و اینبار در ۲۷ استان کشور و بین ۷۴۰۶ زندانی، مراجعان مراکز درمانی و معتادان بیخانمان انجام شد و به عدد یک میلیون و ۲۰۰ هزار معتاد در کل کشور رسید. یافتههای این تحقیق درباره شیوع مصرف مشروبات الکلی چنین نتایجی داشت: «پرسششوندگان در این تحقیق اعلام کردند که ۱۰.۲ درصد پدران، ۰.۷ درصد مادران، ۰.۵ درصد خواهران، ۱۴.۲ درصد برادران، ۱ درصد همسران و ۰.۷ درصد فرزندانشان سابقه مصرف الکل داشتهاند که میزان مصرف الکل اعضای خانواده پرسششوندگان در مقایسه با پاسخ جمعیت نمونه RSA سال ۱۳۸۳ به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته بود (در RSA سال ۱۳۸۳ پرسششوندگان گفتند که ۱.۷ درصد پدران، ۰.۲ درصد مادران، ۰.۳ درصد خواهران، ۱.۸ درصد برادران، ۰.۲ درصد همسران، ۰.۱ درصد فرزندان، ۱ درصد سایر بستگان افراد مورد مطالعه مصرف الکل داشتند.) ۴.۳ درصد پرسششوندگان گفتند که مصرف الکل دارند و به استناد پاسخها، میانگین مصرف ماهانه مشروبات الکلی ۱۴.۴۲ الی ۲۲.۴۴ بطری برآورد شد درحالی که میانگین سن بروز مصرف الکل (اولین نوبت مصرف) در جمعیت نمونه ۱۷ سالگی بود که بین سن بروز مصرف سایر مواد اعتیادآور مورد بررسی در این مطالعه (حشیش، تریاک، شیره، سوخته، اکستاسی، هرویین، کراک، شیشه، بوپره نورفین، کوکایین، الاسدی و سایر مواد) پایینترین سن بروز بود و سن بروز مصرف حشیش، بعد از سن بروز مصرف الکل و ۱۸ سالگی بود.
نتیجه تحقیقی که در سال تحصیلی ۱۳۸۹ -۱۳۸۸ برای بررسی شیوع مصرف مواد بین دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران انجام شد، نشان داد که ۱۱.۸ درصد پاسخدهندگان حداقل یکبار مصرف الکل داشتهاند که این فراوانی، در رتبه سوم جدول ردهبندی تجربه مصرف مواد اعتیادآور و بعد از فراوانی مصرف قلیان و مصرف سیگار در این تحقیق بود و مصرف تریاک، شیشه، کراک و هرویین در ردههای بعد قرار میگرفت. در همین تحقیق شیوع مصرف مشروبات الکلی بین دانشجویان پسر ۲۰.۵ درصد و بین دانشجویان دختر ۷ درصد ثبت شد.
مجریان اولین پایش ملی سلامت روان که سال ۱۳۹۰ توسط وزارت بهداشت در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور انجام شد، درباره وضعیت شیوع مصرف مشروبات الکلی در ایران اعلام کردند: «۸۵.۷ درصد مصاحبهشوندگان مصرف الکل داشتند. ۱۰.۱۸ درصد مردان و ۱.۰۴ درصد زنان در ۱۲ ماه منتهی به انجام پایش مصرف الکل داشتند. ۴.۲۲ درصد مصاحبهشوندگان دچار سوءمصرف الکل (مصرف بیش از اندازه) و ۲.۴۷ درصد مردان دچار وابستگی (اعتیاد) به الکل بودند. ۷۲.۸ درصد مردان و ۵۵.۸ درصد زنان مورد مطالعه، مشروبات الکلی قوی مصرف میکردند که این عدد از میانگین ۵۰ درصدی مصرف جهانی بالاتر بود.
میزان مصرف کسانی که دچار وابستگی به الکل بودند، ۵.۹۸ لیتر در سال (معادل روزانه یک پیمانه) و برای مردان ۶.۴۹ لیتر و برای زنان ۱.۷۴ لیتر گزارش شد. بنا بر نتایج این مطالعه، سرانه سالانه مصرف الکل هر ایرانی بالغ، ۱۰۸ سیسی (معادل ۶ الی ۷ پیمانه) و مصرف سالانه الکل خالص در کشور ۵ میلیون و ۷۵۰ هزار و ۴۳۸ لیتر برآورد شد که با درنظر گرفتن ضریب خطا، دوبرابر این عدد به واقعیت نزدیک است.»
به استناد نتیجه تحقیق «مصرف مواد در کودکان خیابانی شهر تهران» که سال ۱۳۹۳ و توسط محققان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سازمان بهزیستی کشور و دانشگاه تهران و در گروه نمونه ۲۸۹ نفری انجام شد، ۲۵.۶ درصد کودکان خیابانی، سابقه مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر داشتند و شیوع مصرف در پسران ۸.۹ درصد و در دختران ۱.۴ درصد ثبت شد.
۵۶.۸ درصد کودکان مورد مطالعه، مصرف مواد را پیش از سن ۱۴ سالگی آغاز کرده بودند و مصرف الکل با فراوانی ۶۵.۳ درصد، در رتبه سوم و بعد از مصرف سیگار و قلیان بود و شیوع مصرف مواد مخدر در رتبه چهارم و بعد از الکل قرار میگرفت. ۱۷.۳ درصد از کودکان مورد مطالعه اعلام کردند که حداقل یکبار مصرف الکل داشتهاند و ۵۷.۶ درصد کودکانی که به پرسش درباره مصرف الکل جواب مثبت داده بودند، گفتند که مصرف روزانه الکل (وابستگی) دارند.
محققان این تحقیق، در نتیجهگیری پایانی اعلام کردند که اعداد به دست آمده از این مطالعه در مقایسه با تحقیق مشابهی که سال ۱۳۸۸ و بین ۱۰۰۰ کودک کار و خیابان انجام شده حکایت از افزایش شیوع مصرف الکل دارد، چراکه در نتیجه تحقیق سال ۱۳۸۸، ۴۰.۱ درصد کودکان گفته بودند که تجربه مصرف مشروبات الکلی دارند.
نتیجه تحقیق «پیمایش خانوار در مورد شیوع مصرف مواد مخدر و روانگردانها در استان تهران» که سال ۱۳۹۴ و در جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله استان و توسط جمعی از مسوولان حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کل کشور، دانشگاه علوم پزشکی تهران و ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام شد، نشان داد که شیوع مصرف یک نوبت الکل در استان تهران ۱۲.۱ درصد (رتبه سوم بعد از مصرف سیگار و قلیان) و شیوع مصرف هفتگی ۱.۸ درصد (رتبه سوم بعد از سیگار و قلیان) است.
در نتایج این تحقیق، میانگین سن بروز مصرف (اولین نوبت مصرف) ۱۹ سالگی بود. نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع یک نوبت مصرف مشروبات الکلی در استان، از آمار ۱۱.۷ درصدی کشور بالاتر است و میانگین سن بروز مصرف در استان تهران، از میانگین کشوری که در آن زمان، ۲۰ سالگی بود، کمتر است. طبق نتایج این مطالعه ۲۰.۹ درصد گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال، ۲۹.۲ درصد گروه سنی ۳۰ تا ۴۴ سال و ۲۲ درصد گروه سنی ۴۵ تا ۶۶ ساله اعلام کردند که در طول عمر مصرف مشروبات الکلی داشتهاند.