فرارو- مصطفی سالم در سی ان ان نوشت: «به نظر میرسد که شتاب برای احیای مذاکرات پیرامون برنامه هستهای در حال ایجاد است. یک منبع دیپلماتیک به سی ان ان گفت که گفتگوهای ایران و اتحادیه اروپا بر روی نکات کلیدی از جمله سطوح غنی سازی هستهای و همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی متمرکز بود.» در ادامه گزارش به نقل از منبع آگاه ذکر شده است که «جو فعلی برای کاهش تنش مثبت بوده است.»
به گزارش فرارو، روز ۳۱ام خرداد، علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران نیز در توییتی نوشت: «جلسهای جدی و سازنده با انریکه مورا در دوحه داشتم. در مورد طیفی از موضوعات از جمله مذاکرات و رفع تحریمها به بحث و تبادل نظر پرداختیم.»
در حالی که خبرهای امیدبخش از فضای کلی مذاکرات مخابره میشود، یک رسانه آمریکایی مدعی شده است که نمایندگان جمهوریخواه کنگره آمریکا قصد دارند مقامات عالی دولت جو بایدن را در رابطه با تلاشهای مخفیانه برای تجدید توافقی هستهای با ایران، که آزاد شدن میلیاردها دلار از پولهای بلوکه شده این کشور را به دنبال خواهد داشت، احضار کنند.
نماینده سابق مجلس در اینباره به فرارو گفت: «اعضای کنگره آمریکا به شدت در مقابل رئیس جمهور موضع گرفتهاند و ابزارهای مختلف فشار را به کار بستهاند. طرف آمریکایی در جریان مذاکرات، فشار کنگره را به عامل و اهرمی تبدیل میکند تا امتیازات بیشتری از طرف ایرانی بگیرد. از سویی تفاهم نانوشته راهی است که دولت آمریکا برگزیده تا با آن کنگره را دور بزند.»
حشمت الله فلاحت پیشه در گفتگو با فرارو درباره هدف فعلی مذاکرات گفت: «زمان برای شکلگیری برجام به غروب خود رسیده، چرا که بخش اعظم مفاد برجام از قابلیت اجرا، خارج شده است. حتی بخش عمدهای از ابزارهای اجرایی رئیس جمهور ایالات متحده نیز کارکرد خاصی در احیای برجام ندارد. برای مثال فرمان اجرایی که تا یک سال پیش حائز اهمیت بود، حالا و در سایه فشار انتخابات، کارکرد خود را از دست داده و در صورت استفاده، بایدن را دچار مشکلات جدی میکند. یکی از معدود ابزارهای باقی مانده، یک تفاهم نانوشته است. رئیس جمهور ایالات متحده میتواند اعلام کند که در راستای منافع ملی این کشور، تفاهمی نانوشته را پیگیری خواهد کرد. تفاهم نانوشته در قالب برخی سیاستهای اجرایی شکل میگیرد. این، راهی است که دولت ایالات متحده برای پیشگیری از تقابل با کنگره انتخاب کرده است.»
وی درباره اقدام نمایندگان کنگره آمریکا گفت: «برخلاف ایالات متحده که اعضای کنگره به شدت در مقابل رئیس جمهور موضع گرفته اند و ابزارهای مختلف فشار را به کار گرفتهاند، در مجلس ایران، نوعی سکوت برقرار است. جالب است که هم کنگره و هم مجلس ایران قوانینی مرتبط با وضعیت فعلی دارند. برای مثال متممهایی که کنگره بعد از برجام تصویب کرد، کمک کرده که اکنون نیز بتواند به بایدن فشار بیاورد. در سمت مقابل، مجلس شورای اسلامی نیز قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را تصویب کرده است، اما عملا هیچ موضعی در قبال دولت نگرفته است. در نتیجه طرف آمریکایی در جریان مذاکرات، فشار کنگره را به عامل و اهرمی تبدیل میکند تا امتیازات بیشتری از طرف ایرانی بگیرد، این در حالیست که مذاکره کنندگان ایرانی خود را نماینده تام الاختیار تمام قوا مطرح میکنند و طرف آمریکایی متوجه میشود که قانون مصوب مجلس یعنی اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، دور زده میشود. به اعتقاد من سکوت مجلس به معنای تضعیف توان چانه زنی است.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم ادامه داد: «آمریکاییها به این دلیل به دنبال توافق نانوشته با ایران هستند که موضوع ایران و دیگر مسائل سیاست خارجی آمریکا تحت الشعاع سه موضوع اوکراین، تضعیف راهبردی روسیه و رقابت هژمونیک با چین است؛ بنابراین آمریکا ترجیح میدهد موضوعش با ایران را مدیریت کند که لزوما به مفهوم حل اختلاف نیست. در همین مدیریت شکل گرفته، طرف ایرانی باید بتواند امتیازات لازم را کسب کند. یکی از مهمترین امتیازات، تضمین امنیت برنامه هستهای ایران است، زیرا اگر اسرائیل در قالب تقسیم کار با آمریکا یا عدول از سیاستهای امریکا در قبال ایران، اقدام خرابکارانهای علیه برنامه هستهای ایران انجام دهد، ایران نمیتواند به تفاهم شفاهی پایبند باشد. در چنین شرایطی معتقدم ایران میتواند برنامه هستهای خود را از حالت متعارف نیز خارج کند. به همین دلایل است که تلاش طرف ایرانی برای عدم گزارش به دستگاههای مربوطه و مجلس شورای اسلامی به ضرر خود دولت تمام میشود.»
وی با اشاره به سوابق موضع گیری مجلس در قبال تحولات برجام گفت: «در مجلس هفتم، هشتم و در مجلس دهم که من نیز در آن حضور داشتم، مجلس در شرایطی که مذاکراتی صورت میگرفت یا حتی رفتارهایی درباره موضوعات هستهای ایران شکل میگرفت، بیانیههایی با رکورد بالای ۲۰۰ امضا منتشر و از قوانین هستهای ایران دفاع میکرد. همچنین مجلس با برخی قوانین از جمله قانون «الزام دولت به تکمیل چرخه سوخت هستهای» و قانون «الزام دولت به تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی» راهکارهایی ایجاد کرده بود که در صورت ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، خط قرمز ایجاد شود.»
فلاحت پیشه تاکید کرد: «ایران در هرگونه مذاکره با آمریکا و به ویژه در مسائل هستهای باید ماهیت مجزایی برای موضوع هستهای خود تعریف کن تا دچار نوسان نشود. همانطور که متاسفانه حدود دو سال پیش منافع هستهای برجامی ایران قربانی جنگ اوکراین شد. اکنون نیز مذاکره کنندگان ما باید یک ماهیت مجزا را تعریف کنند، به گونهای که یک بار دیگر منافع هستهای ایران قربانی روسیه نشود.»
حسن بهشتی پور در گفتگو با فرارو درباره تکذیب گاه و بیگاه توافقات پشت پرده گفت: «موج شدید تکذیبهای طرفین را میتوان به ماههای قبل منتسب کرد، به ویژه زمانی که وزیر امورخارجه ایران اعلام کرد مذاکرات پشت پرده در جریان است، اما طرف آمریکایی این موضوع را اکیدا رد کرد، هرچند بعدها مشخص شد که درواقع، مذاکراتی در جریان بوده است. جنس تکذیبهای فعلی بسیار نرمتر و خفیفتر از دورههای پیشین است. اکنون به نظر میرسد که هم ایالات متحده و هم ایران به این نتیجه رسیده اند که باید مذاکره کنند. ایران درک کرده که بدون مذاکره، لغو تحریمها امکان پذیر نخواهد بود، اسم این گفتگوها را هم «مذاکره برای پایان دادن به تحریمها» گذاشته اند. آمریکا هم متوجه شده که تحریمها گرچه فشار اقتصادی شدید به ایران وارد میکند، اما عملا نمیتواند مانع از پیشرفت هستهای ایران باشد؛ بنابراین دو طرف با دو انگیزه متفاوت سر میز مذاکره نشسته اند، اما برای پیشگیری از افتادن در دام فضاسازیهای رسانه ای، اولا مذاکرات را محرمانه پیش میبرند و ثانیا خبری از هیچ متن مکتوبی نیست و به شکل نانوشته و تعهد در برابر تعهد پیش میرود.»
وی افزود: «معتقدم گفتگوهای واسطهای در نهایت با مشکلاتی همراه خواهد بود. شاید بهترین راهکار برای تسریع مذاکرات بین ایران و ایالات متحده، گفتگوهای رو در رو و بی واسطه است. متاسفانه جوسازی برخی گروهها و افکار داخلی یکی از موانعی بوده که همیشه در مسیر مذاکرات بی واسطه، کارشکنی ایجاد کرده است. یک مشکل دیگر، وضعیت فعلی ایالات متحده و دولت بایدن است که باعث محدودیتهایی در گفتگو میشود.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: «اگر زندانیان دو طرف آزاد شوند و داراییهای ایران نیز به شکل کامل آزاد شود، میتوانیم انتظار برخی تحولات را داشته باشیم. هرچند نوع آزادسازی پولهای ایرانیان نیز، جای بحث دارد. میدانیم که مطالبات ایران به شکل قطره چکانی، دارو، اقلام خوراکی و امثالهم پرداخت میشود، نه به شکل پول نقد، آن هم تحت نظارت ایالات متحده. چنین روش بازپرداختی مطلوب ایران نیست، اما در شرایطی که چارهای نداریم، باید این وضعیت را نیز بپذیریم. البته هم اکنون نیز باید مراقب باشیم با فردی که به عنوان مذاکره کننده ارشد انتخاب شده است، چگونه برخورد میشود. در دوران مذاکرات دولت آقای روحانی نوع برخوردهای برخی طیفهای فکری داخلی به شدت بی رحمانه و مبتنی بر حمله شخصی بود. هر نوع مذاکرهای با هدف پایان دادن تحریمهای علیه مردم، درواقع نوعی خدمت به کشور است. اگرچه در خصوص دیدار انریکه مورا و علی باقری، صحبتهایی درباره موفقیت آمیز بودن گفتگوها مطرح شده، اما دو طرف اطلاعات چندانی را منتشر نمیکنند و دیدارها در سکوت خبری برگزار میشود.»
بهشتیپور گفت: «نظرات منفی نمایندگان کنگره درباره ایران حاصل لابی اسرائیلیها است. در بین مخالفان برجام هم جمهوری خواهان و هم دموکراتها وجود دارند و یک پدیده فراحزبی است. نکته دیگر این که رئیس جمهور ایالات متحده به حدی اختیارات دارد که حتی اگر کنگره نخواهد، بتواند توافق با ایران را اجرایی کند. مگر این که به وتوی اقدامات رئیس جمهور متوسل بشوند که فرایندی پیچیده و طولانی دارد. اما در شرایطی که سال آینده انتخابات سنا، ریاست جمهوری و مجلس نمایندگان آمریکا انجام خواهد شد، بعید است که در ۱۶ ماه آتی، اقدامات خاصی انجام شود. ایالات متحده به دنبال «برجام پلاس» است. این کشور مایل است علاوه بر مسائل هستهای درباره بی ثبات سازی در خاورمیانه، قدرت موشکی ایران، سپاه و نقض حقوق بشر در ایران صحبت کند.»