تاریخ جهان مملو از داستانهای خارقالعادهای درباره نوآوری، موفقیت و پیروزی است، اما همچنین پر از روایتهایی از تخریب، خسارت و ویرانی است.
به گزارش راهنماتو، بسیاری از اماکن باستانی، بناها و اشیاء تاریخی به دلیل جنگها، فجایع طبیعی و غفلت انسانها ویران شدهاند. با ما همراه باشید تا به چند مورد از فجیعترین ویرانیهای باستانی اشاره کنیم:
افراطیهای مذهبی شهرتِ بدی در تخریب تاریخ دارند. یکی از نمونههای غمانگیز این تخریبها، تخریبِ بوداهای بامیان توسطِ طالبان در سال ۲۰۰۱ است.
مجسمههای بودا، دو مجسمه عظیم متعلق به قرن ششم بودند که روی دیواره یک صخره در دره بامیان در منطقه هزارهجات در افغانستان کندهکاری شده بودند.
بزرگترین مجسمه ۵۵ متر و کوچکترین مجسمه ۳۸ متر ارتفاع داشت. این مجسمههای بودا، برای بوداییانِ سراسر جهان گنجینههای فرهنگی و مذهبی محسوب میشدند، اما ساکنان این منطقه با گذر زمان آنها را به باورهای محلیشان گره زده بودند و نامهای صلصال و شمامه را روی آنها گذاشته بودند.
متأسفانه بعد از آنکه طالبان کنترل منطقه را در دست گرفتند، تصمیم گرفتند که مجسمهها نابود شوند. دلیلشان چه بود؟ آنها فکر میکردند که این مجسمهها کفرآمیز و نقض یک قرائت سختگیرانه از قوانین اسلامی هستند. تخریب مجسمهها در ۲ مارس سال ۲۰۰۱ آغاز شد.
اما مجسمههای بودا، ظاهراً نمیخواستند بدونِ مبارزه میدان را خالی کنند، برای همین تخریب آنها مدت زیادتری طول کشید. طالبان از تفنگهای ضدهوایی و آتش توپخانه استفاده کردند که خسارات سنگینی به مجسمهها وارد کرد، اما آنها را بهطور کامل از بین نبرد.
طالبان سپس مینهای ضدتانک زیر بنا گذاشتند. با این روش، فرو ریختنِ ویرانهها باعث انفجار مینها شد و خسارت بسیار عظیمی را به باور آورد، اما مجسمهها هنوز سرجایشان ایستاده بودند.
درنهایت، طالبان تصمیم گرفتند که مجسمهها را از با صورت روی زمین پرت کنند و دینامیتهایی را در حفرههایی که در تلاشهای قبلیشان ایجاد کرده بودند، کار بگذارند. این فرایند چند هفته طول کشید، اما بالآخره در ۲۱ مارس ۲۰۰۱، طالبان توانست یکی از مهمترین بناهای تاریخ جهان را ویران کند.
این داستان فقط برای بوداییان غمانگیز نبود، بلکه برای هر کسی که به حفاظت از تاریخ و هنر ارج مینهاد، مایه تأسف بود.
تعجبی ندارد که انتقاد جهانی گستردهای علیه این اقدام صورت گرفت. بسیاری از سازمانها و کشورها از آن وقت تلاش کردهاند تا مجسمهها را بازسازی یا نمونههایی از آنها را خلق کنند، اما هیچکدام نمیتوانند جای اثر اصلی هنری را بگیرد.
پالمیرا، یکی دیگر از امکان مهم تاریخی بود که قربانیِ تعصبات مذهبی شد. پالمیرا در مرکز سوریه قرار داشت و به خاطر بقایای بهخوبی حفظشده معماریِ ایرانی و رومی بسیار معروف بود. این محوطه هنوز هم در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و یکی از مهمترین محوطهها شاخص باستانی در خاورمیانه است.
این شهر، که گمان میرود به یکی از دورههای سنگی باز میگردد، از چندین فتح و دستبهدستشدن در طول تاریخ حفظ شده بود. بااینکه در طول تاریخ خساراتی به این شهر وارد شده بود، اما هیچ فرد و قومی به اندازه داعش به آن خسارت وارد نکرد.
وقتی داعش در سال ۲۰۱۵ در طی جنگهای داخلی سوریه شهر را تسخیر کرد، قول داد که به آن حمله نمیکند. اما فقط چند روز بعد قولش را شکست.
آنها در ۲۳ ماه مه سال ۲۰۱۵ به شهر حمله کردند و با تخریب مجسمههای آن از جمله شیرِ اللات کارشان را آغاز کردند. یک ماه بعد معبدِ بعلشامین و یک هفته بعد معبد بِل را ویران کردند، اما به همینقدر اکتفا نکردند.
تا سپتامبر آن سال کاشف به عمل آمد که داعش سه مورد از برجهای آرامگاهی شهر را که به بهترین حالت حفظ شده بودند، تخریب کرده است. تخریب شهر دو سال بعد همچنان ادامه یافت.
تخریب پالمیرا، تلاشِ مذبوحانه داعش برای پاک کردنِ فرهنگ و تاریخی بود که با ایدئولوژی افراطی آنها همخوانی نداشت. جهان در برابر این اراذلی فرهنگی خشگمین شد و بسیاری از سازمانها و کشورها تخریب پالمیرا را محکوم و خواستار حفظ این شهر باستانی شدند.
بعداز بازپسگیری شهر از داعش، بازسازی آن شروع شد، اما تخریبها بسیار وسیع بود. در سال ۲۰۲۲ برخی از محوطهها به روی عموم باز شد، اما فرایندِ بازسازی کامل شهر، کاری بسیار زمانبر است.
کتابخانه اسکندریه، یکی از بزرگترین و مهمترین کتابخانههای جهان باستان بود که در شهر اسکندریه در مصر واقع شده بود. این کتابخانه در قرن سوم قبلازمیلاد ساخته شده و حاوی هزاران دستنوشته و کتاب بود که آن را به مرکز یادگیری و تحصیل در جهان باستان تبدیل میکرد.
یک باور گسترده وجود دارد که میگوید کتابخانه به دنبال فتح شهر توسطِ رومیها در آتشی بزرگ سوخت. مردم دوست دارند باور کنند که تخریب بسیار سریع رخ داده، اما خلاف آن درست است. این کتابخانه بهتدریج و طی قرنها نابود شد.
نخستین آسیب به کتابخانه در سال ۴۸ قبلازمیلاد با شروع یک آتشسوزیِ تصادفی به دست ژولیوس سزار در شهر اتفاق افتاد. بخش بزرگی از کتابهای این کتابخانه باستانی آسیب دید، اما بخشِ اعظمی از بنای آن از آتشسوزی سالم بیرون آمد.
طی قرنهای بعدی، کتابخانه بر اثر جنگها، حملات و غفلت، خسارهای دیگری دید. امپراتوری روم در قرن اول قبلازمیلاد بر شهر مسلط شد و بااینکه رومیها علاقه زیادی به حفظ دانش داشتند، اما غفلت آنها باعث از بین رفتن کتابهای کتابخانه شد.
حمله بزرگِ بعدی به کتابخانه اسکندریه در قرن چهارم میلادی رخ داد. در این حوالی امپراتوری روم به مسیحیت گرویده بود و بسیاری از مؤسسات پاگان، از جمله کتابخانه اسکندریه، یا تعطیل با ویران شدند. برخی منابع باستانی نشان میدهند که کتابخانه به دستور امپراتورِ مسیحی، تئودوسیوس اول، یا تعطیل یا تخریب شد.
در سالهای بعدی کتابخانه بارها مورد حمله مسیحیان قرار گرفت و محتوای آن از بین رفت. اما آخرین ضربه به کتابخانه در سال ۶۴۰ میلادی توسطِ خلیفه عمر، حاکمِ مسلمانِ اسکندریه، به آن وارد شد. او تصمیم گرفت که کتابخانه را کاملاً تخریب کند. گفته میشود که ۶ ماه طول کشید تا کتابخانه بهطور کامل نابود شد.
کتابخانه نالاندا زمانی یکی از مهمترین مراکز برای یادگیری در هند بود و در ایالت بیهار امروزی واقع شده بود. این کتابخانه بخشی از دانشگاه نالاندا بود که در قرن ۵ میلادی تأسیس شده بود و یکی از قدیمیترین و مهمترین دانشگاهها در کلِ جهان محسوب میشد.
درست مثلِ کتابخانه اسکندریه، کتابخانه نالاندا نیز مخزنی از دانش و متون باستانی بود. این کتابخانه میزبان مجموعهای وسیع از دستنوشتهها با موضوعات مختلف از علم و ریاضی و پزشکی گرفته تا فلسفه و مذهب بود. این مرکز اندیشمندان و دانشجویان زیادی را از سراسر جهان شامل چین، تبت و کره به خود جذب میکرد.
متأسفانه کتابخانه توسط سربازان سلسله غوریان نابود شد. برخی منابع البته بر سر جزئیات این حمله با هم اختلاف نظر دارند. اما طبق یکی از تخمینها ۹ میلیون نسخه خطی در این کتابخانه وجود داشته که طی این حمله نابود شده است.
پرسپولیس پایتخت امپراتوری ایران باستان بود. این شهر به دلیل بناها، قصرها و مجسمههای باشکوهش معروف و یکی از نمادهای قدرت و فرهنگ ایران باستان بود.
ایران باستان و یونان تاریخی طولانی از نبردهای پیچیده را ثبت کردهاند. وقتی اسکندر نخستینبار به قدرت رسید، تصمیم گرفت به ایران حمله کند. او در سال ۳۳۰ قبلازمیلاد به ایران حمله کرد و پرسپولیس را به تصرف خود درآورد. چند وقتی بعد از حمله اسکندر شهر در آتش سوخت و بخش اعظمی از گنجینههای آن نابود شد.
موزه بغداد، که به نام موزه عراق نیز شناخته میشود، یکی از مهمترین موزههای خاورمیانه است که مجموعه وسیعی از اشیاء تاریخی از بینالنهرین شاملِ اشیائی از تمدنهای سومری، آشوری و بابلی، را در خود جای داده است. متأسفانه بخش اعظمی از این گنجینهها در طی جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ خسارات شدیدی دیدند.
بعد از سقوط صدام حسین آشوب سراسر بغداد را فرا گرفت. غارتگران از فرصت پیشآمده استفاده کردند. آنها به موزههای بیدفاع حمله کردند و بسیاری از اشیاء بیقیمت از جمله گلدان و ماسک معروف وارکا را دزدیدند.
ارتش آمریکا بعدها پذیرفت که نتوانسته امنیت موزههای عراق را حفظ کند. در سالهای اخیر تلاشهای بینالمللی برای پیدا کردن و بازگرداندنِ اشیاء موزه عراق صورت گرفته است. موزه در سال ۲۰۱۵ بازگشایی شد، اما هزاران اشیاء آن هنوز مفقود هستند.