هم میهن نوشت: در شرایطی که بسیاری از نخبگان رفتن را به ماندن ترجیح میدهند. این در حالی است که کشور بیش از همیشه به حضور نخبگان برای بهبود شرایط و توسعه کشور نیازمند است.
کارشناسان درباره این موضوع معتقدند، اظهارات رئیس دستگاه قضا برای امیدواری درست است و باید مدیران به نحوی عمل کنند که مردم آنها را باور کنند و این تنها در شرایطی مهیا میشود که دست از شعار بردارند و وارد گود عمل شوند.
غلامحسین محسنیاژهای پنجشنبه (۱۸ خرداد) در جلسه شورای تامین استان مازندران طی سخنانی اظهار کرد: «گاهی اوقات برای حل ریشهای برخی از امور، راهی بهجز حضور میدانی مسئولان و بررسی اوضاع و شرایط از نزدیک و متعاقباً انتقال مطالب بهدست آمده به سایر مسئولان امر، وجود ندارد. امروز یکی از موضوعات امیدآفرین در کشور این است که همه اقشار مردم بهویژه جوانان احساس کنند مسئولان و مدیران کارآمدی دارند.
ایجاد امید در جامعه، به صِرف قول و حرف زدن مسئولان ایجاد نمیشود بلکه باید برای امیدآفرینی، «عمل» نیز همراه «قول» مسئولان باشد.» او گفت: «از جمله اموری که میتواند موجب امیدآفرینی در میان مردم و ارتقاء کارآمدی نظام شود، حرکت همراه با برنامه از سوی مسئولان است. رعایت اصل شایستهسالاری در انتصابها و استفاده از نیروهای کارآمد در مسئولیتهای مختلف باید مورد توجه باشد. چنانچه ما در بخشها و حوزههای مختلف از نیروهای کارآمد استفاده کنیم، کارها با هزینه کمتر و بهرهوری بیشتر انجام خواهد شد.»
محسنیاژهای در ادامه بازدیدهای میدانی در سفر به استان مازندران، در واکنش به عدم ترخیص دو هزار تن ذرت از سوی یک شرکت، این سوال را مطرح کرد که چنانچه تا دو یا چند سال دیگر هم آن شرکتی که در جریان مزایده، کالا به او تعلق گرفته، باز هم در ترخیص کالای خود تعلل کرد، تکلیف چه خواهد بود؟ رئیس دستگاه قضا در همین راستا تصریح کرد: «وجود محمولههای فاسد در انبارها، از جهات مختلف واجد ضرر و زیان است؛ علاوه بر ضررهای مادی که به واسطه تخصیص ارز برای واردات آنها به کشور تحمیل میشود و یا هزینههایی که بعضاً برای معدومسازی آنها صرف میشود، موضوع مهم دیگر آن است که این محمولههای فاسد گاه موجبات سرایت فساد به سایر محمولههای موجود در انبار را فراهم میآورند.» او در جریان این بازدید بر ضرورت تسریع در روند تعیینتکلیف کالاهای موجود در انبارهای اموال تملیکی قبل از فاسد شدن آنها تاکید کرد. رئیس قوه قضائیه در ادامه بازدید از بندر امیرآباد، تاکید کرد: «در این قبیل بازدیدها، موضوع فقط منحصر به فاسد شدن یک یا چند محموله نیست؛ بلکه بحث بر سر ریشههای فساد است که سبب تحمیل خسارت بر بیتالمال میشود و ما مصمم بر خشکاندن این ریشهها هستیم.» رئیس دستگاه قضا تاکید کرد: «متاسفانه شاهد هستیم در جایی که کشور بهشدت به یک کالا نیاز دارد آن کالا در انبارها فاسد میشوند؛ لذا ضرورت دارد معضل کالاهایی که در انبارهای بنادر و گمرکات، متروکه و فاسد میشوند و برای آنها ارز تخصیص داده شده و بعضاً نیز در زمره نیازهای ضروری کشور میباشند و حتی امحای آنها هزینهزاست، با اقدامی عاجل و مدبرانه رفع گردد.» او با اشاره به فاسد شدن بیش از دو هزار و ۹۰۰ تن ذرت در یکی از انبارهای بندر امیرآباد مازندران گفت: «از شدت بوی نامطبوعی که از این محموله ذرت فاسدشده متصاعد میشود، بهسختی میتوان وارد انبار شد. من بازدید از بنادر استان مازندران را در دستور کار قرار دادم تا از نزدیک بررسی به عمل آورم که آیا وزارت صمت، اموال تملیکی، سازمان بازرسی و... در خصوص آن موضوعاتی که ما از سال قبل بر روی آنها اصرار داشتیم و آنها را پیگیری کردیم، به وظایف و تکالیف خود عمل کردهاند یا خیر. اگر به وظایف خود عمل نکردهاند باید اقدامات عاجلی انجام گیرد تا از وارد آمدن خسارت به بیتالمال جلوگیری شود.» رئیس عدلیه در ادامه، در واکنش به عدم ترخیص ۷۰ هزار تن روغن که از اردیبهشت سال گذشته وارد کشور شده، به رغم اینکه روغن در زمره کالاهای مورد نیاز مردم میباشد، با خطاب قرار دادن مدیرکل غله استان مازندران اظهار داشت: «بنابر اعلام مسئولان ذیربط، علت عدم ترخیص محموله ۷۰ هزار تنی روغن، به رغم نگهداری حدوداً یکساله آن در مخازن بندر امیرآباد، انتظار اداره غله برای افزایش قیمت این کالا در کشور است؛ از سویی دیگر ماهانه مبلغ متنابهی از ناحیه اداره غله ماهانه صرف نگهداشت این محموله روغن میگردد که از این حیث نیز به بیتالمال خسارت وارد میآید. این موارد تحقیق و بررسی جدی میشود.»
غلامحسین کرباسچی، درباره اظهارات رئیس دستگاه قضا با محوریت امید، گفت: «امید برای جامعه امری ضروری است، بنابراین باید تمام مسئولان با حرف و اقدامشان مردم را امیدوار کنند. جامعه ناامید در واقع ترسیم دوزخ دانته است که در آن هر فردی که به جهنم برود، باید امید را در خودش از بین ببرد و گمان نکند که وضعیت بهتر میشود و باید نجات یافتن را از ذهن خود بیرون کند. جامعه ناامید جامعه جهنمی و به تعبیری خالدین فیها ابداً است. معنی خلود ابدی یعنی امیدی به نجات نیست. همه مسئولان باید کاری کنند که امید در مردم از بین نرود، اینکه در حرف، مردم را تشویق به امیدواری کنیم، اما در عمل مردم را ناامید کنیم، خروجی نخواهد داشت.» او با بیان اینکه بارها آقای محسنیاژهای در خلال صحبتهایش بر این موضوع که نباید در زندانها رفتارهای خلاف قانون انجام شود یا بازداشتهای بیمورد انجام شود یا با متهمان برخورد شود، تاکید کرده است، افزود: «با این حرفها مردم امیدوار میشوند، اما در عمل میبینیم که کارکنان و زیردستان توجهی به این اظهارات نمیکنند و کار خودشان را انجام میدهند. این رویه موجب ناامیدی میشود. اینکه در رأس یک قوه حرفی زده میشود، اما در پاییندست به آن توجه نمیکند و این رفتارهایی که با مردم در زندانها و دادگاهها و سیستم قضایی میشود، همه ناامیدکننده است.
اگر امروز رئیس دستگاه قضا از امیدواری سخن میگوید، تمام عرض ما این است که، آقای اژهای بسمالله. در گام اول بیایید تمام حرفهای امیدوارکنندهای که به مردم زدهاید را برررسی کنید که چند درصد آن اتفاق افتاده است؟» کرباسچی با اشاره به دستگیری روزنامهنگاران روزنامه هممیهن و شرق، اعلام کرد: «بررسی شود این دو تن به چه جرمی بیش از ۸ ماه است که در زندان هستند. توضیح داده شود که این دو روزنامهنگار چه جرمی خلاف قانون انجام دادهاند؟ چرا باید خانوادههای این دو روزنامهنگار این نگرانی را تحمل کنند و این بازداشت موجب بیمار شدن والدین آنها شود؟ این دو نفر چرا باید برای تهیه یک گزارش به زندان بروند؟ بهفرض که این گزارش یا هرچیزی در روزنامه چاپ نمیشد، بسیاری از مسائل اگر در نشریات و رسانهها منتشر نشود، قطعاً در فضای مجازی بازنشر داده میشود.»
او با بیان اینکه این رویه تنها در دستگاه قضا نیست و در دستگاه اجرایی نیز مشاهده میشود، گفت: «جالب است که هر روز رئیس دستگاه اجرایی موضوعات مهمی را در دستور کار خود قرار میدهد، اما دقیقاً عکس آن در بدنه اجرایی میشود؛ رئیسجمهور امروز تاکید بر کاهش قیمت کالاها میکند، اما فردا قیمت همان اقلام دوبرابر میشود. آنقدر این موضوع تکرار شده است که در فرهنگ عمومی، مردم باور دارند که به محض تاکید دولت بر ارزانی، قیمتها چندین برابر خواهد شد. در این فضا است که باید از مسئولان بهخصوص مسئولان ارشد خواسته شود که گاهی کمتر حرف بزنند تا مردم کمتر ناامید شوند. زیرا به عمل کار برآید به سخنرانی نیست.»
این فعال سیاسی ادامه داد: «اگر یکبار در برابر عدم اجرای دستورات مقامات، مسئولان را مورد بازخواست قرار دهند، میتوان گفت در مسیر امیدواری گام برداشته شده است. بهتر است تمامی مسئولان در هر بخشی از خود شروع به عمل کنند و این ایجاد امید نه با حرف بلکه با عمل باشد.» کرباسچی در پاسخ به این پرسش که روند ناامیدی مردم از چه زمانی شروع شده و این روند در چه مقطعی ترسیم شده است؟ گفت: «ناامیدی و امیدواری یک امر تدریجی است که در طول سالهای سال رخ میدهد. از پیش از انقلاب تاکنون هر باری که مسئولان حرفی زدهاند، اما به آن عمل نشده است، مردم ناامید شدهاند. در چند سال اخیر وعدههایی داده شد مانند ساخت یک میلیون مسکن در سال، اما نهتنها این وعده تحقق نیافت، بلکه شاهد گرانی مسکن نیز شدیم، این مسائل، ناامیدی را تشدید میکند. ناامیدی امر تدریجی است. برعکس، اگر مسئولی آمد و وعدهای داد و محقق شد، قطعاً امیدواری ایجاد میشود. امیدواری هم امر تدریجی است.»
او معتقد است که مردم بهدنبال عملگرایی در مسئولان هستند، اما وقتی میبینیم که تنها برای یک موضوع اثبات شده در تمام دنیا، مثل تغییر ساعت رسمی، کشور دچار بحران شده است، قطعاً مردم جامعه ناامید میشوند. چرا باید درگیر این باشیم که در نیمه اول سال ساعت را جلو ببریم یا نبریم؟ اینکه مردم را برای یک موضوع پیشپاافتاده درگیر میکنیم، قطعاً مردم را ناامید میکنیم. این مسائل بیحاصل در زندگی بیشمار هستند، اما مسئولان ذهن و توانشان را برای این امور صرف میکنند و این جای تأسف دارد. مردم وقتی امیدوار میشوند که تغییر مثبتی در زندگی آنها ایجاد شود. کرباسچی با اشاره به کارهای مثبتی که امیدبخش است به بهبود وضعیت روابط خارجی اشاره و تاکید کرد: «از سرگیری روابط ایران با عربستان و بهبود روابط بینالمللی با کشورهای منطقه و جهان امیدآفرین است. باید این نوع اقدامات در دستور کار مسئولان باشد. باید مسئولان از گفتن حرفهای بیپشتوانه و بیاساس پرهیز کنند، زیرا موجب ناامیدی در جامعه میشود.»
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره امیدآفرینی در جامعه با اشاره به اینکه با اظهارات آقای اژهای موافقم که امیدآفرینی با حرف و شعار ایجاد نمیشود، افزود: «برای امیدآفرینی و اطمینانبخشی در جامعه باید اقداماتی صورت گیرد. به نظر من اولین و مهمترین اقدام شایستهگزینی است. جامعه ما در حال حاضر بهشدت از ناشایستهگزینی رنج میبرد.
این موضوع مختص به دولت سیزدهم نیست، اما در حال حاضر بیشتر شده است. نکته اینجاست که عمدتاً مناصب و مسئولیتها به افراد شایسته واگذار نمیشود. اولین گام این است که از انتصاب خویشان، نزدیکان و همکیشان سیاسی پرهیز کنیم چراکه به حضور نخبگان حتی با گرایشهای سیاسی مختلف در چارچوب مقررات نیاز داریم.»
موسویچلک با اشاره به اینکه نکته دوم شفافسازی است، تاکید کرد: «همیشه از اداره شیشهای، اتاق شیشهای، ساختمان شیشهای و شفافیت حرف میزنیم چراکه شفافسازی در هر حکومتی میتواند مبنای امیدآفرینی در جامعه باشد و مردم آن را باور میکنند. مسئله سوم؛ برابری در مقابل قانون یکی از موضوعاتی است که میتواند امیدآفرینی را افزایش دهد، یعنی مردم حس کنند همه در مقابل قانون برابر هستند و امتیازات خاصی به افراد داده نمیشود. در حال حاضر این حس وجود ندارد و هرازچندگاهی از وامها و مسئولیتهایی که میگیرند اخباری درز پیدا میکند. تبعیض، اطمینان را میسوزاند و امید را از بین میبرد.
موضوع آقازادهها، انتصاب دامادها و خویشان نشانهها و مصداق تبعیض است و انتصاب همکیشان سیاسی فارغ از توانمندی هم امیدآفرینی در جامعه را از بین میبرد. مسئله چهارم پاسخگویی مسئولان درباره وظایفی که دارند در عمل امید در جامعه را افزایش میدهد. نکته بعدی عمل به قول و قرارهایی است که باید تحقق پیدا کند. طبیعتاً وقتی به شعارها عمل شود، امید در جامعه افزایش مییابد. اما در شعار یک موضوع مطرح میشود، در عمل یک چیز دیگر و در تصمیمگیری یک موضوع دیگری مطرح میشود.»
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به تصمیمگیری درست تاکید کرد: «در تصمیمگیری برای تغییر ساعت کاری شما شرایط را مشاهده کردید. این نوع تصمیمگیری را در دوره کرونا هم شاهد بودیم. تشتت بین تصمیمگیری و ضعف در برنامهریزی کاملاً مشهود است.
هر چقدر تصمیمگیریها کارشناسی و دقیقتر باشد، نگرانیها در جامعه کاهش یافته و امید و اطمینان افزایش مییابد. تصمیمگیری درست در هر حوزهای میتواند مردم را امیدوار کند و پشتوانهای برای آنها باشد. در زمان تصمیمگیری برای یک جامعه، باید همه مردم در ذیل قانون اساسی دیده شوند. این میتواند به کاهش احساس نادیدهانگاری کمک کند.» او در ادامه گفت: «در جامعهای که گاه ارتشاء، اختلاس و فساد عمدتاً توسط مسئولان اتفاق میافتد، امید و اعتماد کاهش مییابد.»
موسویچلک با بیان اینکه باید نتیجه اقدامات مسئولان در زندگی مردم نمایان شود، افزود: «شرایط اقتصادی امسال بهمراتب بدتر از سال قبل بوده است. طبیعی است وقتی مردم محصول شعارها را در رفاه و آسایش، سلامت و بهداشت، مسائل اقتصادی و... نمیبینند، ناامیدی به وجود میآید. مردم فقر را با پوست و گوشت لمس میکنند. حقوق یک کارگر چقدر است؟ حقوق پایه یک کارگر یکسوم یا یکچهارم خط فقر است. آیا انتظار داریم در چنین شرایطی باز هم امیدآفرینی شود؟ بهعنوان یک شهروند با تمام تلاشهایی که میکنیم امروزمان بدتر از روز گذشته است.
طبیعی است در چنین شرایطی امید کم است وگرنه چه کسی بدش میآید امیدآفرینی کند. اما امیدآفرینی نباید از روی توهم یا حتی ندانستنها باشد. بخشی از ندانستنها آمارهای اشتباه است و بخشی دیگر، ناشایستهگزینی است. کم اخبار منتشر نشده که مسئولان اظهارنظرهای خاص داشتهاند. مثلاً گفتهاند: «۲ میلیارد مترمکعب آب تامین میکنیم»، «با یک میلیون میشود شغل ایجاد کرد» و... که به جوک تبدیل میشوند. این نشان از نداشتن آگاهی، دانش و تخصص است. وقتی فرمان اجتماعی دست متخصص نباشد، چه توقعی داریم؟»
حمیدرضا جلاییپور، فعال سیاسی و استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در واکنش به اظهارات اژهای درباره ایجاد امید در جامعه با عمل مدیران نه صرفاً شعار گفت: «اول اینکه مردم با «حرف، نسبت به حکومت امیدوار نمیشوند»، حرف درستی است. دوم اینکه، در میان سران سه قوه آقای محسنیاژهای روی آسمان آرزوها سیر نمیکند و با واقعیتها سروکار دارد و غیرشعاری حرف میزند و ارزیابی میکند؛ این هم حرف درستی است. ولی شما توجه کنید دلایل ناامیدی در جای دیگری است. من به دو مورد از این دلایل اشاره میکنم. اول اینکه مدیریت در دستگاههای دولتی توسط زیر متوسطین اشغال شده و کارهای خطیر اداری درست تدبیر نمیشود.
دیروز رئیس قوه قضائیه به شمال کشور سفر کرد و از فاسد شدن ده هزار تن روغن از مسئولان سوال میکرد، ولی مقامات مربوطه واقعاً در پاسخ دادن عاجز بودند. شما توجه داشته باشید افراد تندرو و زیرمتوسط با تصاحب سمتهای فنی در دو سال گذشته کارها را فشل کردهاند. کشور با انواع بحرانها روبهرو است، حالا یک بحران هم مدیریت فشل دستگاههای اداری و استانداریهاست. در هیچ دورهای چنین بروکراسیای در کشور بازیچه رادیکالیسم شعاری قرار نگرفته بود.» این فعال سیاسی درباره علت دوم نیز اظهار کرد: «کشور با راهبردها و ساختارهای غلطی اداره میشود. سیاستهای اصلی اداره کشور مثل سیاستخارجی و سیاستهای اقتصادی سنجیده و واقعنگرانه نیست. در چارچوب این سیاستهای غلط، کار عملی و پیگیری که رئیس قوه قضائیه انجام میدهد به نتیجه نمیرسد و مردم هم در عمل امیدوار نمیشوند. متاسفانه کثیری از مردم ایران در تله سیاستهای شعاری گیر کردهاند و به طرف فقیر شدن بیشتر حرکت میکنند.»
جلاییپور با ذکر این مطلب که مدیران کنونی عمدتاً نه براساس ضوابط بلکه براساس روابط انتخاب شدهاند و توانایی لازم را ندارند، تصریح کرد: «پیش از این نیز اشاره کردم که کار از کجا خراب است. متاسفانه افراد نامربوط به کارها گمارده شدهاند. وقتی یک کار درست میشود ۱۰ تا کار خراب میشود. درست زمانی که رئیس قوه در شمال کشور پیگیر امور است، صداوسیما ساز خودش را میزند و با برنامههایش نخبگان و افراد موثر در جامعه را فراری میدهد. چند شب پیش آقای جواد ظریف در کلابهاوس، سیاست خارجی را نقد میکرد. در یک شرایط طبیعی باید حدود پنج هزار نفر این برنامه را در نیمه شب با فیلترشکن گوش میدادند نه صدهزار نفر! چرا در نیمه شب صدهزار نفر از نخبههای این کشور بحث ظریف را دنبال میکنند و نمیخوابند؟ زیرا ظریف حرفهای جدی میزند، اما صداوسیما ساز خودش را میزند.»
این جامعهشناس سیاسی معتقد است، متاسفانه اگر این وضع تاسفبار نظام اداری ادامه پیدا کند و سیاستهای اصلی تغییر نکند، اوضاع در آینده مدام بدتر میشود. مردم بیشتر رنج میبرند و خود دولتمردان هم بیشتر به مخمصه میافتند. همان حرف آقای اژهای درست است. مردم با «حرف» امیدوار نمیشوند. اگر کارهای عملی انجام شود، جواب مثبت میگیریم. من چند مورد کار عملی را اشاره میکنم؛ همین آقای اژهای مقدمات آزادی هشتاد هزار زندانی را فراهم کرد. این اقدام در کنترل خشم مردم مؤثر بود، ولی از آن طرف دستگاههای اطلاعاتی-حراستی به دانشجویان فشار میآورند و تهدید میکنند. اگر فردا فیلترینگ واتسآپ برداشته شود، بخشی از مردم خوشحال میشوند. اینکه در اعتراضات سال گذشته واتسآپ را فیلتر کردند و ادامه دادند، مردم چگونه امیدوار میشوند؟!
در امارات و عربستان هر روز زیرساختهای اقتصاد هوشمند تقویت میشود، اما در ایران مردم گرفتار فیلترشکن شدهاند. بسیاری از مردم نیز توانایی خرید فیلترشکن ندارند و این موجب میشود تا مردم از دولتمردان بیشتر خشمگین شوند. چرا وزیر ارتباطات دولت سیزدهم باید وزیر قطع ارتباطات باشد، درحالیکه رئیسی در تبلیغ انتخاباتی میگفت؛ «سرعت اینترنت را زیاد میکنم تا بچههای مردم بهتر بتوانند بازی اینترنتی کنند.»، اما هماکنون در دانشگاه برای ارسال یک مقاله در کلاسهای مجازی با انواع مشکلات روبهرو هستند.» او تاکید کرد: «پس از فوت آقای دعایی یک فرد شایسته (عباس صالحی) به جای ایشان گذاشته شد، این اقدام موجب شد تا کثیری از نخبگان فرهنگی خوشحال شوند، اما از آن طرف در وزارت ارشاد تندترین تصمیمات علیه هنرمندان گرفته میشود. همین صداوسیمایی که مخاطب را فراری میدهد، اگر برنامه فوتبال ۹۰ را دوباره راه بیندازد، مردم کمی امیدوار میشوند.»
جلاییپور با بیان اینکه سیاستهای وزارت کشور مردم را برای انتخابات امیدوار نمیکند، افزود: «بهکارگیری چند مدیر غیرشعاری و آگاه، مقداری شرایط را تغییر میدهد. مشکل اینجاست که کسانی که در برگزاری انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ کارهای کلیدی در دست داشتند، همانها برای مردم رجز میخوانند! این صحبتها مردم را امیدوار نمیکند. کار را خرابتر میکند. غربیها نیز عجله ندارند، آنها با تداوم تحریمها ایران را فقیرتر میکنند و از آن طرف افراد لایق کشور هم در حال مهاجرت هستند؛ نتیجه این سیاست میشود پوک کردن ایران. متاسفانه بلوک قدرت هنوز نتوانسته است تصمیمات امیدآفرین اتخاذ کند و مردم را امیدوار کند. مردم همچنان در تله فقیر شدن هستند.»
محمد مهاجری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا درباره اظهارات رئیس دستگاه قضا درباره امیدآفرینی گفت: «یک مثالی در زبان فارسی داریم که میگوید، «با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود». برای امیدآفرینی در جامعه باید شرایط آن از قبل آماده باشد. برای امیدآفرینی در حوزه اقتصادی باید از قبل برنامهریزی شود و امکانسنجی شده باشد و برای تحقق آن برنامه مدیریتهای مناسب در نظر گرفته شود. اگر این مقدمات امیدآفرینی وجود نداشته باشد، کار خندهداری است. هیچ آدم عاقلی نمیپذیرد بدون فراهم کردن مقدمات به دنبال ایجاد امید در جامعه باشد.»
او با اشاره به صحبتهای رئیس دستگاه قضا، افزود: «این حرفها بدان معناست که صرف شعار دادن کفایت نمیکند. من نمیگویم که شعار لازم نیست. شعار برای امیدآفرینی لازم است و امیدآفرینی هم کار بسیار درستی است و در نقطه مقابل ایجاد یأس در جامعه اشتباه است. اما زیان ایجاد امیدآفرینی کاذب به مراتب از قول ندادن بیشتر است. امیدآفرینیهایی که پایه عملیاتی و اصولی نداشته باشد، جز اینکه توقع در جامعه ایجاد میکند سود دیگری ندارد. متاسفانه این اتفاق در بسیاری از دولتها رخ داده و در دولت رئیسی و احمدینژاد در اوج خود قرار گرفت. وعدهها و قولهایی که ظاهر بسیار امیدآفرینی دارند، اما، چون در مقام عمل اتفاق نمیافتند بعد از مدتی به ضد خودشان تبدیل میشوند. در نتیجه مردم شعارهای بهتر و امیدآفرینی بیشتر را قبول نمیکنند.»
مهاجری در پاسخ به این سوال که تبعیض در مسائل اقتصادی و انتصابات چقدر در کاهش امیدآفرینی تاثیرگذار است؟ تاکید کرد: «این موضوعات لوازم امیدآفرینی هستند. برای ایجاد امید در جامعه باید پیشنیازها را فراهم کرد. اگر در حوزه مسائل اقتصادی با تحریمهای گسترده، کاسبان تحریم وجود دارد که قطعاً مفاسد اقتصادی را به وجود میآورد، به جای آنکه علت مفاسد را از بین ببریم، با معلولها برخورد میکنیم.
من نمیگویم نباید با مفاسد اقتصادی برخورد کرد، اما در سیستم اقتصادی کاملاً دولتی (۹۰ درصد دولتی) به دلیل تحریمزدگی و تلاش برای دور زدن تحریمها، دولت مجبور است بسیاری از کارها را انجام دهد. با سیستم مدیریتی بیبرنامه نمیتوان به مردم امید داد، حتی اگر در انتصابات از افراد کارآمد استفاده شود. کاش میگفتیم چند مدیر قَدَرقدرت و توانمند هستند که بتوانند مفاسد را از بین ببرند و پیشران اقتصاد را حرکت دهند. درحالیکه در این نوع مدیریت، این افراد دیده نمیشوند.»
این تحلیلگر سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که به چه دلیل مدیران نمیتوانند تصمیم درستی در جهت امیدآفرینی بگیرند؟ تاکید کرد: «مدیران برای تصمیمگیری باید در یک سیستم مدیریتی منسجم قرار گیرند. وقتی در سیستم دولت، وزرای اقتصادی حرف همدیگر را نمیخوانند و بعد از دو سال رئیسدولت مجبور میشود رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه را تغییر دهد، وزیر صمت مجبور است کابینه را ترک کند، وزیر کشاورزی برکنار شود و تیم اقتصادی عملا ناکارآمد شود، نشان میدهد که تیم اقتصادی دولت از قبل آماده نبوده و براساس تئوری نمیشود کاری را انجام داد. اگر بهترین مدیران در این دولت قرار گیرند، به دلیل درست نبودن سیستم برنامهریزی، کاری از پیش نخواهند برد.
در حال حاضر دولت برای دادن برنامه هفتم توسعه امروز و فردا میکند و نمیتواند به مجلس ارائه دهد. احتمالا این برنامه صرفاً فقط در راستای افزایش درآمدهای دولت است و چیز دیگری در آن وجود ندارد. به دلیل ناکارآمد بودن سیستم مدیریتی تیم اقتصادی دولت، امکان اجرای برنامهها با مشکل مواجه است؛ بنابراین طبیعتا دولت در یک گردونه دور خودش میچرخد و اتفاق خاصی نمیافتد.» او با اشاره به اینکه جهت یأسآفرینی صحبت نمیکنم، افزود: «اگر انتقادات برای امیدآفرینی مطرح شود و به یأس منجر شود، به مراتب بهتر از امیدآفرینی کاذب است و از آن جلوگیری میکند. مردم چند بار با امیدآفرینیهای کاذب، امیدوار میشوند. امیدآفرینی کاذب عین سراب است.»
مهاجری در پاسخ به این سوال که اولین و مهمترین قدم برای امیدآفرینی چیست؟ گفت: «امید باید از ویترین دولت تراوش کند. دولت باید اراده قوی خود را برای حل مشکلات سیاسی کشور در روابط بینالملل نشان دهد تا مردم امیدوار شوند. مردم چرا رای دادند و انتخابات گسترده صورت گرفت؟ به دلیل آنکه مشکلات ارتباط با جهان حل شود و مسائل اقتصادی در اولویت قرار بگیرد. اما دولت تا الان نشان داده است که این توان را ندارد. امید احساس است و مردم باید احساس کنند که قصدی برای تغییر وجود دارد. در وضعیت فعلی که به نظرم امید بیشتر حالت کاذب دارد، جامعه را به تحرک وانمیدارد. دولت در حوزه اقتصادی و روابط بینالملل چارهای ندارد که طوری رفتار کند تا مردم باورشان شود دولت دنبال حل مسائل است.»