فرارو- بلندپروازیهای دومینوار ولیعهد ۳۸ ساله عربستان سعودی به مستطیل سبز و میدان و فوتبال نیز رسیده است. محمد بن سلمان، این روزها پا به توپ شده تا دهمین لیگ برتر فوتبال جهان را ایجاد کند. او میخواهد برای دستیابی به اهداف چشمانداز ۲۰۳۰ بخش ورزش را نیز متحول کند.
بهگزارش فرارو، سعودیها در چند سال اخیر، پروژهای را برای جذب ستارههای برتر و نامآشنای فوتبال جهان کلید زدهاند. پروژهای که با خرید یک باشگاه فوتبال انگلیسی و جذب کریستیانو رونالدو پرتغالی آغاز شد و اخیرا به جذب کریم بنزمای فرانسوی و تلاش برای جذب بازیکنانی همچون لیونل مسی آرژانتینی رسید. باشگاههای سعودی با هزینه مبالغ سنگین تلاش دارند با جذب ستارگان برتر فوتبال برای لیگ خود اعتباری کسب کنند.
پروژه فوتبالی محمد بن سلمان بخشی از پروژه بلندپروازنهاش برای متحول کردن چهره جامعه عربستان است. پروژهای که به عنوان سند چشمانداز ۲۰۳۰ معرفی شده و اهداف بزرگی را برای دگردیسی در وضعیت این کشور تعیین کرده است. بن سلمان در سودای اجرای قدرتمند و سریع طرحی است که شاید سالها و حتی دههها با ساختار سنتی- مذهبی جامعه عربستان فاصله دارد. او دلارهای نفتی را در خدمت دگردیسی در جامعه و فرهنگ کشور قرار داده است.
حالا پرسش مهم این است که فرجام بلندپروازی «ام بی اس» (لقب رسانههای غربی برای محمد بن سلمان) در بستر جامعه سنتی عربستان سعودی به کجا خواهد رسید؟ به روایت شفافتر پرسش این است که آیا بن سلمان میتواند برنامه خود را برای تغییر جامعه و فرهنگ عربستان به سرانجام برساند یا اینکه سنتهای نهادینه شده در این کشور، به کانونی برای پایان دادن به او و هیات حاکمه سعودی تبدیل خواهد شد؟
محمد بن سلمان، برای نخستینبار و در شرایطی که تنها سمت ریاست بر وزارت دفاع را بر عهده داشت، در ۱۵ آوریل سال ۲۰۱۶(۶ اردیبهشت ۱۳۹۵) از تدوین «سند چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان» سخن به میان آورد. در آن مقطع، اهداف طرح کاهش وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی، ایجاد ساختارهای اقتصادی جدید، تنوع اساسی در درآمدهای خود از مسیر توریسم و تحول در بخشهای آموزش، سلامت، زیر ساخت و خدمات عنوان شد. سند چشمانداز ۲۰۳۰ (پس از انتخاب بن سلمان به عنوان ولیعهد) فاز اجرایی به خود گرفت. این طرح شامل ۸۰ کلان پروژه است که هر کدام بین ۳.۷ تا ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارند.
ستون فقرات و منبع اصلی تأمین مالی سند چشمانداز ۲۰۳۰ محمد بنسلمان تکیه بر منابع نفتی عربستان است که ۹۹ درصد آن از سوی آرامکو تأمین میشود. حتی بن سلمان به منظور تامین هزینههای پروژه خود، فروش پنج درصد سهام این شرکت را نیز مدنظر داشت. برنامه کلان او در قالب طرح ۲۰۳۰ رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی و جلب نظر سرمایهگذارن خارجی از طریق اجرای سیستم گرینکارت است.
ولیعهد سعودیها به منظور تحقق این اهداف، سیاست تجاریسازی درآمدهای نفتی آرامکو را در دستور کار قرار داده است. تجاریسازی آرامکو بدین معناست که این شرکت که با دستورات دولتی کار میکند، به سمت سرمایهگذاری در بازارهای جهانی بر اساس قواعد بازار حرکت کند.
بنابر راهبرد بن سلمان آرامکو در مسیر تجاریسازی گام برداشته و حتی اکنون بحث فروش سهام آن در بازارهای بینالمللی مطرح است. یازده شرکت خدماتی نیز در تابعیت شرکت آرامکو قرار دارند که عبارتند از: دفتر مرکزی شرکت خدمات آرامکو در هیوستون آمریکا، شرکت آرامکو خاور دور در پکن، شرکت آرامکو آسوشیتد در لاهه هلند، شرکت موتیفا، شرکت پالایش سعودی، شرکت خدمات مالی آرامکو، شرکت نفت بینالمللی سعودی، شرکت بولانتیر ان. وی، شرکت بانیلو ان. وی، شرکت نفت خارج سعودی در لندن و شرکت کشتیرانی فیلا در دُبی. حضور برخی شرکتهای توریستی در لیست شرکتهای تابعه آرامکو، به وضوح نشان میدهد که بن سلمان چگونه در جستجوی تجایسازی درآمدهای نفتی خود است.
محمد بن سلمان در اوایل ۲۰۲۲(۱۴۰۰) از ابر پروژه «نئوم» (NEOM) با بودجه کلان ۵۰۰ میلیارد دلاری پرده برداشت. پروژهای که هدفگذاری اصلی آن ساخت شهری هوشمند با کربن صفر و پیشرفته در حوزههای فناوری، صنعت، انرژی و گردشگری بود. او قصد داشت این شهر را به بزرگترین کانون گردشگران در جهان تبدیل کند.
همزمان با پروژه نئوم، محمد بن سلمان برنامه ورود به دو حوزه ورزش و صنعت سینمایی را نیز در دستور کار قرار داده است. اولین تلاشهای بن سلمان برای ورود به حوزه فوتبال به سیاق دیگر کشورهای عربی (امارات و قطر) در سال ۲۰۲۰ با تلاش برای خرید باشگاه نیوکاسل در لیگ برتر انگلستان کلید خورد. بعد از دو سال، صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی موفق شد همه سهام این باشگاه را با ۳۰۰ میلیون پوند خریداری کند.
جاهطلبیهای بن سلمان در ورود به حوزه ورزش بسیار فراتر از امارت و قطر بود. او رویای تبدیل شدن عربستان به مهمترین مقصد ورزشی در خاورمیانه را در سر میپروراند. برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر انگیزههای او را در این حوزه دو چندان کرد. بن سلمان در یک سال گذشته بیش از یک و نیم میلیارد دلار را در رویدادهای ورزشی مختلف هزینه کرده است.
اما پروژه بزرگتر بن سلمان اخیرا کلید خورده است. جایی که او پس از تکمیل فاز اول، از پروژه بزرگ سرمایهگذاری و خصوصیسازی باشگاههای ورزشی خبر داد. او برنامه خود را به منظور دستیابی به اهداف چشمانداز عربستان ۲۰۳۰ در بخش ورزش معرفی کرد. هدف از این پروژه، ایجاد یک بخش ورزشی موثر، از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی و توانمندسازی آن برای کمک به توسعه بخش ورزش اعلام شد.
عبدالعزیز ترکی آل فیصل، وزیر ورزش عربستان در این خصوص تاکید میکند: «میخواهیم کاری کنیم شرکتهای بزرگ در عربستان سرمایهگذاری کنند و در عوض مالکیت باشگاههای بزرگ عربستان از وزارت پادشاهی، به این شرکتها برسد. ابتدا باشگاهها به صندوق سرمایهگذاری عربستان میرسند و سپس مالکان جدیدی خواهند داشت. استراتژی ما حمایت از باشگاههاست و میخواهیم لیگ عربستان را به جمع ده لیگ برتر برسانیم.»
در واقع، بن سلمان قصد دارد تا با افزایش درآمدهای لیگ از ۴۵۰ میلیون ریال سعودی به بیش از ۱.۸ میلیارد ریال سعودی (۲۴ هزار میلیارد تومان) در سال و افزایش ارزش بازار لیگ حرفهای عربستان از ۳ میلیارد ریال به بیش از ۸ میلیارد ریال (۱۰۸ هزار میلیارد تومان)، لیگ عربستان را به یکی از لیگهای برتر جهان تبدیل کند.
همزمان با فوتبال، بن سلمان پروژه بزرگ تبدیل شدن عربستان به قطب صنعت سینمایی و بازیهای ویدئویی را در دستور کار قرار داده است. عربستان قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۶۴ میلیارد دلار در صنعت سرگرمی سرمایهگذاری کند. هدف ولیعهد سعودیها این است که عربستان سعودی به یک مرکز تولید فیلم و تلویزیون در جهان تبدیل شود. ساخت فیلم اکشن و مهیج «قندهار» به عنوان اولین فیلم پرهزینه هالیوود که به طور کامل در این کشور فیلمبرداری شد را میتوان اولین گام عینی او در این زمینه دانست.
همزمان بن سلمان قصد دارد ۳۸ میلیارد دلار روی پتانسیل این کشور برای تبدیل شدن به قطب بعدی در صنعت بازیهای ویدئویی سرمایهگذاری کند. او میخواهد به بازیگری اصلی در بازار جهانی ۱۸۴ میلیارد دلاری بازیهای ویدئویی تبدیل شود.
در ظاهر امر، سند تحول ۲۰۳۰ بیشتر اقتصادی و با هدفگذاریهای عمرانی و توریستی است، اما هدف غایی آن میتواند دگرگون کردن جامعه و فرهنگ در عربستان سعودی باشد. طرحهای جاهطلبانه و پرهزینه ریاض به رهبری عربستان، بر محوریت تنوع بخشیدن به درآمدهای اقتصادی و پایان بخشیدن به وابستگی به دلارهای نفتی طراحی شده است. با این وجود، بن سلمان و دیگر رهبران سعودی میدانند که برای تحقق رویای خود تبدیل شدن به قطب گردشگری در جامعه جهانی و تجاریسازی درآمدهای نفتی نیازمند دگرگون شدن جامعه و البته فرهنگ مردم عربستان هستند.
محمد بن سلمان، نزدیک کردن نرمهای اجتماعی عربستان به نرمهای استاندارد جوامع غربی را در جامعهای در پیش گرفته که از نظر فرهنگی در دسته رادیکالترین تفسیرهای عمومی از دین قرار میگیرند. شاید پروژههای بزرگ او برای بخشی از جوانان این کشور جذاب باشد، اما واقعیت امر این است که بخشی بزرگ از جمعیت این کشور و حتی بخش قابل توجهی از خاندان سلطنت، تفسیر سنتی و به شدت محافظهکارانه از ورود ظواهر مدرن دارند.
تلاش محمد بن سلمان برای وارد کردن عربستان به فرآیند مدرنیته (هم وجه صنعتی –شهری و هم وجه فکری-ذهنی) میتواند برای او همچون یک نعل وارونه باشد. یا به روایت دیگر، بلندپروازیهایش میتواند در بافت سنتی جامعه عربستان از نظر ذهنی، به یک پاشنه آشیل برای او تبدیل شود. دولت ریاض به مراتب میخواهد پیشروتر از جامعه حرکت کند، اما پرسش این است که آیا جامعه این دگردیسی را بر میتابد یا خیر؟ هیچ بعید نیست بن سلمان نیز نهایتا به همان سرنوشتی مبتلا شود که روزگاری محمد رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۵۷ دچار شد. ماجرای ولیعهدی و نشستن بر تخت بن سلمان بی حاشیه نبوده و نیست؛ حالا مقاومت جامعه سنتی عربستان در برابر مدرنیتهخواهی او میتواند امکان لغزش و افتادن او به چاله را دو چندان کند.
فقط این را هم بدون که میگن
کافر همه را به کیش خویش پندارد
واقعیت این است که عربستان با چند چالش درونی و بیرونی بطور همزمان مواجه است که در طی ۸۰ سال گذشته بی سابقه بوده است.
در داخل، بنیان های مشروعیت در حال جابجایی اند در حالیکه پذیرش بن سلمان در بین طبقه حاکمه، روحانیون سنتی، و طبقات اجتماعی محل شک و شبهه فراوان است. نیروهای اجتماعی رها شده جدید در اثر برنامه های تجددگرایانه بن سلمان نیز احتمال دارد در لحظه موعود به طیف مخالفین داخلی بپیوندند.
در خارج، متحدین سابق عربستان (خصوصا آمریکا و انگلیس) زخمی شده اند و در صدد نسق کشی از بن سلمان در لحظه مساعد هستند. چینی ها و روس ها هم با عربستان (متحد سنتی غرب) دست به عصا پیش می روند و قطعیت برای آنها حاصل نیست. اسراییل درصدد نزدیکی به بن سلمان سعودی و یا ضربه زدن به آن است. ایران با احتیاط و حزم با عربستان جلو می رود. ترکیه از دیدگاه خود ملاحظاتی ایدئولوژیک و منفعت گرایانه دارد. و همیاران شورای همکاری خلیج فارس به رقابت با عربستان بن سلمان برخاسته اند و واگرایی این بلوک عربی روز به روز بر خلاف ظاهرش بیشتر می سود.
لذا بن سلمان و آینده عربستان بر روی لبه تیغ قرار دارد؛ امکان سقوط و یا تضعیف شدید عربستان در افق ۵ ساله ۸۰ درصد و امکان موفقیت آن کمتر از ۲۰ درصد ارزیابی می شود …