مجموع پالسهای مخابره شده در چند وقت اخیر و واقعیات میدانی بیش از هر گزینه دیگری نویددهنده گام برداشتن طرفین در مسیر «توافق موقت» است. این سناریو، با توجه به نزدیک زمان انتخابات آمریکا، مطلوبترین سناریو برای کاخ سفید خواهد بود؛ چرا که دموکراتها میتوانند از آن به عنوان دستاوردی در عرصه سیاست خارجی خود یاد کنند. در حالیکه این سناریو برای ایران مطلوبترین گزینه نیست، میتواند در دسترسترین گزینه باشد
فرارو- آیا گشایش بزرگ برجامی در راه است؟ آیا گره تعلیق ۹ ماهه مذاکرات میان ایران و دیگر طرفهای پرونده برجام در حال باز شدن است؟ آیا مجموعه اخبار مثبت چند وقت اخیر، از یک تحول بزرگ در عرصه مذاکرات میان ایران و آمریکا حکایت دارد؟ اینها، مجموعه پرسشهایی هستند که در چند روز اخیر در میان رسانهها و افکار عمومی به شکل جدی مطرح شدهاند.
به گزارش فرارو، تمامی شواهد و قراین از در جریان بودن مذاکرات میان ایران و غرب حکایت دارند. در یک سوی ماجرا، اخبار مثبت یکی پس از دیگری از سوی رسانهها و مقامهای سیاسی ایراد میشوند. در سوی دیگر ماجرا، همچنان بیمها نسبت به تداوم وضعیت تعلیق و عدم تحولات جدید در مذاکرات هستهای ادامه دارد. چرا که علیرغم تمامی اخبار مثبت، مقامهای آمریکا همچنان از عدم حصول هر گونه توافق و حتی از روی میز بودن تمامی گزینهها برای مقابله با ایران سخن به میان میآورند.
با در کنار هم قرار دادن پالسهای مخابره شده از هر دو سوی ماجرا، میتوان از وضعیتی مبهم پیرامون آینده توافق سخن به میان آورد. بر کسی پوشیده نیست که مذاکراتی –حداقل با واسطه- در جریان است، اما اینکه آیا گفتگوها میتوانند به سرانجام برسند، محل تردید است؛ لذا پرسش جدی در مقطع کنونی میتواند این باشد که معنای سیگنالهای مثبت مخابره شده در عرصه مذاکرات هستهای ایران چیست و آینده چگونه قابل پیشبینی است؟ آیا توافقی بزرگ حاصل خواهد شد یا توافقی محدود؟ یا حتی مساله بنیادیتر این است که تغییری در راه خواهد بود یا تداوم وضعیت موجود و شاید بدتر شدن شرایط را شاهد خواهیم بود؟
سرنخ ماجرای بازگشت امیدها به اردوگاه احیای برجام را میتوان با افشاگری اخیر وبگاه خبری آکسیوس (Axios) ارجاع داد. این رسانه آمریکایی به نقل از پنج مقام آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی مدعی شد: «برت مکگورک، مشاور ارشد بایدن در امور خاورمیانه، ۸ می / ۱۸ اردیبهشت، پس از همراهی جیک سالیوان مشاور امنیت ملی در جریان سفر به عربستان، عازم مسقط پایتخت کشور عمان شده است. بر اساس ادعای آکسیوس، هدف سفر مک گورک، برقراری تماس دیپلماتیک احتمالی با ایران در رابطه با برنامه هستهای بوده است.
دومین پالس مهم در جریان تبادلهای دیپلماتیک میان تهران و عمان و قطعی شدن سفر سلطان هیثم بن طارق به ایران در آینده نزدیک بود. این خبر از سوی بسیاری از ناظران، به عنوان اتفاقی مهم در روند مذاکرات و تنشزدایی احتمالی مورد توجه قرار گرفت.
سومین تحول با رقم خوردن تبادل زندانیان میان ایران و بلژیک در ۲۶ می / ۵ خرداد، با میانجیگری دولت عمان رقم خورد. اولیویه ونده کاستیل و اسدالله اسدی، آزاد شدند و به کشورهای مطبوع خود بازگشتند. هر چند این رخداد ارتباط مستقیمی با برجام نداشت، اما از نگاه بسیاری از ناظران به عنوان رخدادی ایجابی برای تنشزدایی تهران با غرب مورد توجه قرار گرفت.
سفر سلطان هیثم بن طارق، پادشاه عمان به تهران در ۲۸ می / ۷ خرداد، چهارمین رخداد در تقویت روند ایجابی جاری بود. هر چند در جریان دیدارهای میان هیثم بن طارق با مقامهای ارشد ایرانی، هر گونه خبری پیرامون برجام رسانهای نشد، اما قطعا پادشاه عمان حامل پیام مهم آمریکا برای ایران بود.
همزمان با حضور پادشاه عمان در ایران، آمیتای استاین خبرنگار حوزه دیپلماسی شبکه رادیو و تلویزیون اسرائیلی «کان» مدعی شد: نگرانیهایی در اسرائیل بابت گزارشهایی مبنی بر اینکه ممکن است اتفاقی در موضوع توافق هستهای بین ایران و آمریکا در «روزها و هفتههای آینده» رخ دهد، بهوجود آمده است. حتی او ادعا کرد که پیامهایی میان دو طرف برای حصول توافق موقت ردوبدل شده است.
ششمین پالس مثبت، خبر مهم منتشر شده از سوی خبرگزاری مهر مبنی بر حل دو مساله مورد اختلاف ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۳۰ می / ۹ خرداد بود. این خبرگزاری مدعی شد که ادعاهای مطروحه آژانس درباره سایت «مریوان» در آباده و نیز ادعاهای آژانس در خصوص کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۳.۷ درصدر حل و فصل شده است.
دیگر پالس مثبت را میتوان گزارش روزنامه کرهای اکونومیک دیلی مبنی بر مذاکره کره جنوبی و ایالات متحده برای بررسی راههای آزادسازی ۷ میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در سئول ارزیابی کرد. وجوه حاصل از بدهی کره جنوبی برای واردات نفت از ایران که بعد از خروج آمریکا از برجام (۲۰۱۸) نزد این کشور مانده است.
تایید ادعاهای خبرگزاری مهر از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۳۱ می / ۱۰ خرداد، هشتیمن سیگنال مثبت در این عرصه بود. آژانس با صراحت اعلام کرد که پرونده تحقیقات درباره ذرات اورانیوم با منشا انسانی یافت شده در مریوان بسته شده و بازرسان دیگر سوالی در خصوص ذرات اورانیوم ۸۴ درصدی در سایت فردو ندارند. حتی آژانس مدعی شد که برخی دوربینهایی که قبلا برچیده شده بودند، مجددا نصب شدند.
در ادامه روند مثبت چند وقت اخیر، در دوم ژوئن / ۱۲ خرداد، مرحله دوم تبادل زندانیان میان ایران و غرب صورت گرفت. با وساطت عمان و البته دولت بلژیک، دو تبعه ایرانی- اتریشی به نامهای مسعود مصاحب و کامران قادری از زندان آزاد و به وین بازگشتند. همچنین، سخنگوی دولت بلژیک اعلام کرد که یک شهروند دانمارکی نیز در ایران آزاد شده است.
آخرین و شاید مهمترین پالس مخابره شده در ارتباط با برجام تا لحظه تنظیم گزارش حاضر، ادعای فایننشال تایمز درباره مذاکرات فشرده ایران و آمریکا است. این روزنامه، با استناد به ادعای منابع مطلع، مدعی شد، امیر سعید ایروانی، نمایندهای ایران در سازمان ملل و رابرت مالی در ماههای اخیر گفتگوهای مستقیمی داشتهاند. این رسانه میگوید، دیپلماتها از مبادله زندانیان به عنوان اقدامی راهگشا سخن میگویند، اما گزینه بالقوه یک توافق موقت است.
مجموع ۱۰ سیگنال مطرح شده، به وضوح نشان میدهد که مذاکراتی میان ایران و آمریکا در جریان است، اما مساله همچنان این است که برآیند روند مثبت اخیر چه خواهد بود؟ آیا توافق بزرگ حاصل میشود یا اینکه تلاشهای حاضر ناکافی بوده و شاهد هیچ تغییر در وضعیت موجود نخواهیم بود؟ در پرداختن به این پرسشها میتوان چهار سناریو را مطرح و امکانسنجی کرد.
۱- بازگشت به برجام ۲۰۱۵
شاید در ابتدای روی کارآمدن جو بایدن در کاخ سفید (ژانویه ۲۰۲۱) مهمترین سناریو، احیا و بازگشت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ۲۰۱۵ بود، اما حالا با سپری شدن بازه زمانیای بیش از دو ساله، احیای برجام ۲۰۱۵ با محدودیتهایی مواجه شده است. از دیدگاه بسیاری از ناظران سیاسی ایرانی و غربی، با توجه به پیشرفتهای ایران در حوزه برنامه هستهای و تعلیق ۵ ساله اجرای برجام، عملا زمینه برای بازگشت به مفاد توافق سابق ممکن نیست.
از یک سو، بر این موضوع تاکید میشود که زمان امضای برجام هیچگاه سطح غنیسازی ایران به ۶۰ درصد نرسیده بود. از سوی دیگر، بسیاری از مفاد برجام به دلیل خروج آمریکا از توافق، عملا اجرایی نشدهاند. برای نمونه اتمام مهلت تحریمهای هستهای ایران در اکتبر ۲۰۲۳ بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ از هم اکنون به یک دغدغه جدی تبدیل شده است.
با وجود تمام این محدودیتها باید توجه داشت که توافق سال ۲۰۱۵ همچنان مرجع هر گونه مذاکره و اختلافنظر میان ایران و آمریکا خواهد بود. ایران در مقطع کنونی به نظر میرسد همچنان بر احیای برجام ۲۰۱۵ اصرار دارد و آن را مطلوبترین گزینه برای خود میداند. در مقابل، به نظر میرسد آمریکاییها به این باور رسیدهاند که تغییرات چند سال اخیر، رسما بازگشت به توافق سابق را ناممکن کرده است.
۲- امضای برجام جدید
امضای توافق جدید، یکی از گزینههای همیشه مطرح در جبهه کشورهای غربی طی ماههای گذشته بوده است. از نگاه بخشی از دیپلماتها و ناظران سیاسی غربی، به دلیل تحولات اتفاق افتاده در چند سال گذشته، عملا امکان بازگشت به توافق به سیاق سابق ممکن نبوده و نخواهد بود؛ لذا باید توافقی جدید یا آنچه «برجام جدید» نامیده میشود امضا شود. توافقی که بتواند علاوه بر دغدغههای سابق، پاسخگوی مسائل جدید نیز باشد. به طور خاص از نگاه غربیها برجام جدید باید علاوه بر محدودیتهای هستهای، برنامه موشکی و مسائل منطقهای ایران را نیز شامل شود.
چنین سناریویی بیشتر مطلوب و محبوب کشورهای غربی و مورد مخالفت جدی تهران است. پالسهای اخیر در حوزه مذاکرات هستهای ایران و غرب به وضوح نشان میدهد که به هیچعنوان چنین سناریویی مورد پذیرش تهران نبوده و حداقل در مقطع کنونی مطرح نیست.
۳- توافق موقت
مجموع پالسهای مخابره شده در چند وقت اخیر و واقعیات میدانی بیش از هر گزینه دیگری نوید دهنده حرکت در مسیر «توافق موقت» است. این سناریو، با توجه به نزدیک بودن انتخابات آمریکا، مطلوبترین سناریو برای کاخ سفید خواهد بود؛ چرا که دموکراتها میتوانند از آن به عنوان دستاوردی در عرصه سیاست خارجی خود یاد کنند. در حالیکه این سناریو برای ایران مطلوبترین گزینه نیست، میتواند در دسترسترین گزینه باشد.
اساس توافق موقت بر مبنای اصل «توقف در برابر توقف» قابل تعریف است. بدین معنا که ایران بخشی از فعالیت هستهای خود را متوقف میکند، اما تواناییهای هستهای خود را در دستان خود نگه میدارد و در ازای آن لغو تحریمها را از آمریکا دریافت خواهد کرد. البته شایان ذکر است که مبنای توافق موقت بازگشت به همان اصول برجام ۲۰۱۵ با اندکی تغییرات جزیی در اجرا خواهد بود.
مهمترین پیشران سناریوی حاضر این است که با توجه به نزدیک بودن انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی مجدد جمهوریخواهان تحت رهبری دونالد ترامپ یا حتی ران دی سانتیس، خروج آمریکا از هر گونه توافق هستهای حتمی خواهد بود؛ بنابراین شرط احتیاط این است که هر گونه توافق موقتی و کوتاه مدت باشد. دیگر مساله مهم این است که هر گونه توافق موقت نیز بدون حل مشکلات اساسی نمیتواند دستاورد چندانی برای تهران داشته باشد. تا زمانی که مساله پیوستن ایران به گروه اقدام مالی (FATF) و پذیرش لوایح پیششرط آن یعنی پالرمو و CFT حل نشود، عملا هر توافقی اعم از موقت و دائم نمیتواند محدودیتهای مالی و بانکی ایران را حل کند.
۴- ناکافی بودن تلاشها و تداوم وضعیتکجدارومریز کنونی
با وجود روند مثبت چند وقت اخیر، بخشی از ناظران سیاسی بر این باور هستند که پالسهای موجود ناکافی بوده و نمیتوانند زمینهساز تحولی بزرگ باشند. از نگاه آنها حتی گامهای اخیر نمیتواند زمینهساز یک توافق موقت هم باشد. تمامی روند مثبت مخابره شده، بیشتر به منظور عدم تشدید تنشها و حفظ وضعیت کجدار و مریز کنونی تا رسیدن به تصمیمگیریای بزرگ در آینده است.
در یک طرف ماجرا، ایران در آستانه برگزاری نشست فصلی شواری حکام به شدت نیازمند آرامسازی وضعیت است. تهران به هیچ عنوان قصد ندارد پرونده هستهای از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع و مکانیسم ماشه فعال شود. در طرف دیگر ماجرا، آمریکاییها نیز اراده چندانی برای بازگشت به توافق ندارند. آنها نیز در مقطع کنونی بیشتر راغب هستند که وضعیت تنشها مهار شود.
نا به اون چنگ و دتدان نشاندادنو نه الان که به التناس افتادند و میلیاردها دلار ثروت را به باد دادند.