جشنواره کن که زمانی رابطه تنگاتنگ و گرمی با هالیوود داشت، امروز بیشتر به محلی برای تجلیل از سینماگرهای کهنهکار آمریکایی تبدیل شده و این اتفاق هم صرفا به دوره امسال برنمیگردد.
به گزارش هممیهن، در دو دوره اخیر فستیوال، حضور تارانتینو و گروه بازیگران مشهورش در جشنواره و همینطور تجلیل از تام کروز بهبهانه نمایش فیلم «تاپ گان: ماوریک»، موید این گزاره است که فستیوال کن برخلاف جشنوارههایی مثل لوکارنو یا حتی برلین، مسیرش را تا اندازهای تغییر داده است. البته سلطه هالیوود بر جشنواره کن هنوز به برگزیدگان جایزه نخل طلایی نرسیده و همچنان فیلمهای غیر انگلیسیزبان حرف اصلی را در بخش مسابقه اصلی میزنند.
هفتادوششمین دوره فستیوال کن با نمایش فیلم «ژن دو باری»، ساخته مایون با بازی جانی دپ آغاز بهکار کرد. از ابتدا مشخص بود که انتخاب فیلم جدید جانی دپ بیشتر برای کشاندن توجه رسانههای دنیا به جشنواره است. تیهری فرمو، دبیر جشنواره البته معتقد بود اصلا به دادگاه دپ اهمیتی نمیدهد و آن را دنبال هم نکرده و جانی دپ را صرفا بهعنوان بازیگر میشناسد و او را قبول دارد.
در کنفرانس مطبوعاتی فیلم «ژن دو باری» هم که بسیاری انتظار آن را میکشیدند، پرسش کلیدی حول مسئله بایکوت جانی دپ ازسوی هالیوود گذشت، بایکوتی که جانی دپ اعلام کرد دیگر برایش اهمیتی ندارد. او در این کنفرانس با وجود اینکه نتوانست ناراحتی خود را از تصمیم کمپانی وارنر مبنی بر خروج اجباری از پروژه «جانوران شگفتانگیز» پنهان کند، گفت: «در حال حاضر بههیچوجه حس بایکوت شدن ندارم و اصلا به هالیوود فکر نمیکنم.» حضور جانی دپ در مراسم افتتاحیه تنها اتفاق روز اول فستیوال نبود. در همین روز از یک ستاره دیگر سینمای آمریکا یعنی مایکل داگلاس، بازیگر برنده جایزه اسکار فیلم «وال استریت»، با اهدای جایزه نخل طلای افتخاری تجلیل شد. پیش از آغاز جشنواره زمزمههایی مبنی بر گردهمایی اعتراضی گروهی علیه این جایزه افتخاری شنیده میشد. در جریان جنبش #من_هم، مایکل داگلاس ازسوی یک روزنامهنگار متهم به آزارگری شده بود. بازیگر فیلم «سندرم چینی» هنگام دریافت جایزه گفت: «این نخل طلایی برای من بسیار با اهمیت است، چراکه صدها جشنواره در دنیا برگزار میشود و تنها یکی از آنها جشنوارهها فیلم کن است.»
در روز دوم فستیوال، هیروکازو کورئیدای ژاپنی که یکی از ۵ سینماگر برنده نخل طلایی جشنواره کن حاضر در رویداد امسال است، با فیلم «هیولا» که نوک پیکان انتقاداتش را بهسوی سیستم آموزشی ژاپن نشانه گرفته است، پا به جشنواره نهاد. در همین روز، فیلم «بازگشت» به کارگردانی کاترین کورسینی که بهدلایل جنجالی اتفاقات مربوط به پشت صحنه، در مرحله دوم معرفی فیلمها به بخش مسابقه اضافه شد نیز به نمایش درآمد که البته نسبت به کار کورئیدا با اقبال کمتری روبهرو شد.
روز سوم، روز باستانشناس مشهور سینما، دکتر ایندیانا جونز و ستاره نامدارش هریسون فورد بود. هریسون فورد در شب اولین نمایشِ آخرین حضورش در نقش ایندیانا جونز، جایزه نخل طلای افتخاری را بهصورتی غیرمنتظره (برخلاف جایزه افتخاری مایکل داگلاس، این جایزه پیش از آغاز جشنواره اعلام نشده بود) با چشمانی اشکبار دریافت کرد. فورد در کنفرانس مطبوعاتی فیلم نیز در کانون توجه قرار داشت.
او در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره تکنیک جوانسازی فیلم و اینکه آیا دوست دارد به جوانی برگردد، گفت: «من عاشق پیری هستم و از آن لذت میبرم، ممکن بود که من اصلا این سن را درک نکنم و مرده باشم.» فیلم «ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت»، البته چشمها را به خود خیره نکرد. پیتر بردشاو، منتقد نامدار نوشت: «انتظار داشتیم جیمز منگولد (کارگردان این قسمت فیلم ایندیانا جونز) کاری که جیجی آبرامز با فیلمهای «جنگ ستارگان» کرد، با دنیای ایندیانا جونز کند که اینطور نشد هرچند فیلم روایت پرجنب و جوشی دارد.» در همین روز تیزر «قاتلان ماه کامل» اسکورسیزی منتشر شد؛ تیزری با تصاویر جذاب و فضایی رازآلود که همه علاقمندان به سینما بهخصوص سینمای مارتین اسکورسیزی را در انتظاری لذتبخش برای اولین مواجهه با فیلم جدید خالق «گاو خشمگین» در روز پنجم جشنواره قرار داد.
روز چهارم جشنواره، روز فیلمتازه نوری بیلگه جیلان، با نام «درباره علفهای خشک» بود. فیلمی که منتقدان حاضر در فستیوال را مانند آثار پیشین جیلان مرعوب خود نکرد. بااینحال هنوز منتقدانی همچون پیتر بردشاو بودند که فیلم را ستایش کنند. بردشاو در ستونی در نشریه گاردین با اعطای چهارستاره از پنجستاره به فیلم نوشت: «درباره علفهای خشک»، یکی دیگر از فیلمهای بسیار ابزوردِ چخوفی کارگردان منحصربهفرد سینما، نوری بیلگه جیلان است؛ کارگردانی که هنوز مستحق حضور در فهرست فیلمسازان سطح اول جشنواره کن است.
روز پنجم جشنواره، به فیلم خارج از بخش مسابقه «قاتلان ماه کامل» اختصاص داشت. بعد از تماشای مراسم فرش قرمز فیلم و رفتن عوامل به داخل سالن سینما، بسیاری از علاقمندان سینما منتظر اولین واکنشها به جدیدترین کار اسکورسیزی بودند بهطوریکه برای ساعاتی هشتگ «قاتلان ماه کامل» به ترند توئیتر تبدیل شد. فیلم توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند و بسیاری از تحلیلگران، بازی سهبازیگر اصلی فیلم رابرت دنیرو، دیکاپریو بهویژه لیلی گلدستون را ستودند. براساس تحلیلهای رسیده از فستیوال بهنظر میرسد این اولین وسترن جنایی اسکورسیزی که البته خودخواسته در بخش مسابقه کن امسال حاضر نشد، یکی از بختهای اصلی فصل جوایز امسال نیز باشد. منتقد ورایتی درباره شانس فیلم در فصل جوایز نوشت، احتمالا اسکورسیزی میتواند بعد از «مردگان» برای دومینبار جایزه اسکار کارگردانی را کسب کند.
براساس نظرات منتقدان نشریههای انگلیسیزبان و فرانسویزبان به نظر میرسد فیلم «آناتومی یک سقوط»، ساخته ژوستین تریه که در روز ششم جشنواره بهنمایش درآمد، یکی از بهترین فیلمهای رویداد امسال است. ژوستین تریه احتمالا بتواند با درام دادگاهی «آناتومی یک سقوط» به سومین زن برنده نخل طلایی کن، بعد از جین کمپیون و ژولیا دوکورونو بدل شود. این فیلم که درباره نویسندهای است که در قضیه مرگ همسرش متهم میشود، در مجله لوفیلم فرانسه ازسوی ۵ منتقد شایسته دریافت جایزه نخل طلایی اعلام شد. ساندرا هولر، بازیگر نقش اصلی فیلم نیز احتمالا یکی از شانسهای اصلی بخش بهترین بازیگر زن فستیوال باشد. در روز نمایش فیلم «آناتومی یک سقوط»، فیلم «فتنه انگیز» اولین فیلم انگلیسیزبان کریم عینوز، با موضوع زندگی کاترین پار -آخرین همسر هنری هشتم- پادشاهی جنجالی بریتانیا نیز به نمایش درآمد که البته توجه کمتری نسبت به فیلم تریه دریافت کرد. دبروژ منتقد ورایتی نوشت: فیلم جدید عینوز با آثار قبلی این کارگردان هیچ ارتباطی ندارد.
روز هفتم جشنواره، با نمایش دوفیلم «باشگاه صفر» جسیکا هاسنر و «برگهای افتاده» آکی کوریسماکی ادامه پیدا کرد. «باشگاه صفر» چنان ناامیدکننده بود که منتقد دستودلباز این روزهای سینما، پیتر بردشاو به فیلم تنها ۲ ستاره از ۵ ستاره اهدا کرد و نوشت: هاسنر اتریشی که زمانی یکی از محبوبترین فیلمسازانِ فستیوالها بود با رفتن به سمت فیلمهای انگلیسیزبان، آثارش گیجکننده و مبهم شدهاند. منتقد اسکرین دیلی نیز فیلم را اثری خواند که هیچ حرف تازهای برای گفتن ندارد. «برگهای افتاده» کوریسماکی، اما عملکرد بهتری داشت. دیوید رونی، منتقد هالیوود ریپورتر نوشت: «برگهای افتاده» با تنها ۸۱ دقیقه زمان، در مقایسه با بسیاری از روایتهای پیچیدهتر پیشین کوریسماکی، اثری ناچیز است، اما احساس خوبی در شما ایجاد میکند و باید بگویم ما که هستیم که درباره هدیهای از یکی از بزرگترین گنجینههای سینمای دنیا، ایراد بگیریم؟