هممیهن نوشت: به گزارش وبسایت معتبر «اکسس نَو» که از حق دسترسی به اینترنت در جهان دفاع میکند، کنترل اینترنت البته نهفقط قصه ما که روایت مشترک ۳۵ کشور دیگر در دنیاست که دولتهایشان فقط در سال ۲۰۲۲، ۱۸۷ بار در این شبکه اختلال ایجاد کردهاند.
دولتها در سراسر جهان بیش از اینکه دسترسی به اینترنت را، حقی شهروندی بدانند، آن را امتیازی ویژه بهحساب میآورند. از این روست که بدون اینکه نگران تضییع حقوق مردم باشند، دست به ایجاد اختلال یا قطع اینترنت میزنند. اقدامی عجیب که چه در سطح ملی یا منطقهای و حتی نقطهای بر همه اقشار جامعه از صاحبان کسب و کار گرفته تا مردم عادی تاثیر منفی میگذارد و بسیاری را متضرر میکند.
اما پرسش اصلی همه ما شاید این باشد که اصلا فیلترینگ چگونه اتفاق میافتد؟ چه سازوکاری پشت پرده این محدودیتها و اختلالها خوابیده است؟ چه کسانی دست به این اقدام میزنند و چطور میفهمند که چه محتوایی باید در دسترس باشد یا نباشد؟ اینها همه سوالاتی بود که بهانهای شد برای نوشتن این گزارش، بلکه دیدی کلی پیدا کنیم به رنجی که هر روز آن را زندگی میکنیم.
شاید برای باز کردن یک سایت یا دسترسی به اینستاگرام و واتسآپ که حالا نزدیک به ۸ ماه از فیلترینگ آنها میگذرد، اینکه دردسرهای استفاده از VPN را به جان بخریم، برایمان عادی شده باشد. هرچند کندیها و اختلالات مدام اینترنت برای هیچ کاربری هرگز عادی و تکراری نمیشود چراکه این عادت غریب هر روز چیزهای تازهای پدید میآورد.
جالب است بدانید که هرچند تجربه استفاده از فیلترشکنها برای ما مثل آب خوردن آشنا و بدیهیست، اما هستند مردمانی که اصلا نمیدانند این نرمافزارها چه هستند و به چه کاری میآیند. طبق آخرین آمار منتشرشده در وبسایت استَتیستا (Statista)، فقط در شهریور و مهر سال گذشته میلادی درخواست دسترسی به فیلترشکن بین ایرانیها ۳ هزار و ۵۶ درصد رشد کرد. عددی که ایران را پس از سریلانکا و قزاقستان به رتبه سوم کشورهای خواهان فیلترشکن برای دسترسی به اینترنت رساند.
به گزارش فردا نیوز، آمارهای رسمی نشان میدهد طی ۵ سال گذشته که تلگرام فیلتر بوده از تعداد کاربران آن کاسته نشده است. آمارهای چند ماه پیش هم نشان میدهد بیش از ۴۰ درصد کاربران هنوز از تلگرام استفاده میکنند. معنای این آمار فارغ از اینکه فیلترینگ در این حوزه موثر بوده یا نه میتواند این گزاره بدیهی باشد که در بهترین حالت ۴۰ درصد کاربران ایرانی با فیلترشکن به فضای مجازی دست پیدا میکنند و بازاری پررونق را برای فروشندگان ویپیان در ایران رقم زدهاند.
چندی پیش روزنامه همشهری نوشت: «اگر فرض کنیم هماکنون فقط ۲۰ درصد از کاربران پلتفرمهای فیلترشده از ویپیان پولی استفاده میکنند، به رقمی معادل ۵۴۰ میلیارد تومان گردش مالی مافیای فیلترشکن در ماه میرسیم.» این فرض با احتساب ۴۵ میلیون کاربر توئیتر، تلگرام و اینستاگرام در ایران به دست آمده است که کمی خوشبینانه به نظر میرسد. چراکه حداقل کاربران اینستاگرام در ایران پیش از فیلترینگ ۲۵ میلیون نفر بودهاند که طبق آمار رتبه هفتم در بین کشورهای استفادهکننده از این اپلیکیشن به ایران اختصاص دارد. با فرض صحت گمانه این روزنامه گردش مالی کاسبان ویپیان در ایران سالانه نزدیک به ۵/۶ هزار میلیارد تومان است.
همچنین سعید نقوی، عضو هیئتمدیره اتحادیه فناوران رایانه نیز در گفتوگویی با ایلنا مدعی شده بود که با افزایش ۳ هزار درصدی تقاضا برای خرید ویپیان، فیلترشکنها ۲۸۰ تا ۳۰۰ هزار تومان به فروش میرسند: «اکانتها یکساله که به فروش میرسند معمولا کار نمیکنند و کارکرد فیلترشکن بستگی به نحوه فیلترینگ دارد و در بسیاری از موارد فیلترشکنها جوابگوی نیاز فعالان اقتصادی نیستند.» آنطور که او میگوید نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ درصد کاربران از ویپیانهای رایگان استفاده نمیکنند.
البته تجارت پرسود فروش ویپیان در ایران فقط محدود به سالهای اخیر نمیشود. سال ۹۲ ایسنا گزارشی منتشر کرده و در آن گفته بود، درآمد حاصل از فروش فیلترشکن در ایران حدود ۱۰۰ میلیارد تومان است. چندی پیش هم محمدحسن آصفری، نماینده مجلس بدون اینکه نحوه محاسبه گردش مالی فیلترشکنها را روشن کند، درآمد حاصل از آنها را ۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زد.
سیاست فیلترینگ محتوایی فضای مجازی از سوی مراجع بالادستی مثل شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی فضای مجازی تعیین میشود. این سیاستها در مرحله نهایی در قالب آئیننامهها و مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات و شورایعالی اجرایی فناوری اطلاعات به عنوان قوانین پاییندستی به سازمانها ابلاغ و اجرا میشود. اما سوال اینجاست که این ابلاغیهها در مرحله اجرا، چطور کار میکنند؟
کارشناسان حوزه IT درباره نحوه کارکرد تجهیزات فیلترینگ چنین توضیح میدهند: «این تجهیزات در درگاههای ورودی توزیع اینترنت و زیرساخت مستقر شده و کل ترافیک ورودی اینترنت از آنها گذشته و سپس به شرکت ارائهدهنده خدمات و به کاربر نهایی میرسد. در واقع باکسهای فیلترینگ در اپراتورهای ثابت در مسیر ترافیک اینترنت و در اپراتورهای داخلی موبایل و IXP یا همان نقطه تبادلاطلاعات اینترنتی -که تمام اپراتورها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی و تأمینکنندگان محتوا را در نقاطی به یکدیگر متصل میکند تا بتوانند اطلاعات را سریع و بهینه بین یکدیگر ردوبدل کنند- قرار دارند.
به این ترتیب وقتی کاربری درخواستی را به یکی از مقاصدی که به تشخیص کارگروه مصادیق مجرمانه باید فیلتر باشد، ارسال میکند؛ این تجهیزات فعال شده و آن درخواست را قطع کرده و اجازه دسترسی نمیدهند. به همین دلیل اگر درخواست کاربر مثلا برای مشاهده سایت فیسبوک باشد، صفحه مورد نظر باز نمیشود. لازم به ذکر است که در سالهای دهه ۸۰، فیلترینگ به نحوی کار میکرد که وقتی درخواست کاربر مثلا به سایت فیسبوک که فیلتر بود، ارسال میشد؛ صفحه پیوندها به جای صفحه مورد نظر باز میشد. اما در سیستم جدید فیلترینگ درخواست را قطع میکند و هیچ پاسخی به سمت کاربر ارسال نمیکند. به این ترتیب کاربر متوجه نمیشود که سایت فیلتر است یا دسترسی او به اینترنت دچار مشکل شده است.»
در ابتدا فیلترینگ به این صورت بود که شرکتهای اینترنتی موظف بودند که تجهیزات ساده فیلترینگ را در شبکه خود نصب کرده و بهصورت دستی مصادیق فیلترینگ را که به شرکتهای اینترنتی اعلام میشد در تجهیزات اعمال و بهروزرسانی کنند. به این ترتیب بود که اگر درخواستی به سمت سایتی که فیلتر شده ارسال میشد، کاربر به صفحه پیوندها میرسید. روشهای محدودسازی و ایجاد اختلال در شبکه اینترنت یا فیلترینگ امروز، اما متنوعتر است. درواقع پیشرفت ما نه در دسترسی به اینترنت، بلکه در محدودسازی آن اتفاق افتاده است. به واسطه روشهای جدیدتر دور زدن فیلترینگ، وقتی سایتی مجرمانه تلقی شود، بدون اینکه کاربر متوجه شود درخواست دسترسی به آن قطع میشود.
به این ترتیب کاربر با تجربه اختلال، پیام Timed out را دریافت میکند. یکی دیگر از این روشها تغییر دامنه سایت فیلترشده در زمان ارسال درخواست کاربر است. به این ترتیب که دستور حاوی درخواست کاربر در قالب یک بسته ارسال میشود و اگر دامنه مورد نظر جزو مصادیق مجرمانه باشد، درخواست دسترسی ایجاد نمیشود. کارشناسان اصطلاحاً به این روش، مداخله در SNI یا نشانگر نام دامنه میگویند. در این روش کاربر نام دامنهای رمزگذاری شده را مینویسد مثلا از مرورگر کروم میخواهد که او را به یوتیوب برساند. هرچند نام این درخواست رمزگذاری شده، اما مسیرش برای مجریان فیلترینگ قابل مشاهده است، آنها با دیدن نام دامنهای که کاربر قصد دسترسی به آن را دارد (در اینجا یوتیوب) در مسیر دسترسی اختلال ایجاد میکنند و اجازه دسترسی را به کاربر نمیدهند.
این روش در کشورهای دیگر از جمله چین هم کاربرد دارد. البته هرچند مسیر ترافیک ارسالی از سمت کاربران قابل مشاهده و بررسی توسط تجهیزات فیلترینگ است، اما سیاست محدودسازی بر ترافیک دریافتی اعمال نمیشود. به همین دلیل است که حتی در زمانی که VPN روشن نیست، کاربران میتوانند متوجه پیامهای دریافتی در اپلیکیشنهایی مثل تلگرام یا اینستاگرام شوند، اما نمیتوانند آن پیغامها را مشاهده کنند.
روش دیگری که در ایجاد اختلال برای دسترسی کاربران به کار میرود، کاهش پهنای باند است. به بیان دیگر مجریان فیلترینگ همیشه بهدنبال فیلتر کردن یک سایت نیستند بلکه گاهی پهنای باند را کاهش داده و آنقدر آن را کند میکنند که کاربر کلافه شود و قید ورود به سایت را بزند. در این مواقع است که عموماً میگویند فیلترینگ رخ نداده و با همین فرمان عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات در اسفندماه سال گذشته به ایرنا گفته بود: «قطعی در اینترنت نداشتیم، افت ترافیک بود که در حال حل شدن است.» و با فرار از مسئولیتپذیری درباره سرعت اینترنت اضافه کرده بود: «آنچه که مردم نسبت به آن شاکی هستند به دلیل محدودیتهایی که وضع شده بود یک عده از فیلترشکن استفاده میکنند که طبیعتاً سرعت را به مراتب کاهش میدهد.»
یک زمانی قرار بود که فیلترینگ به شکل هوشمند اتفاق بیفتد. به بیان دیگر مجریان فیلترینگ رویایی در سر داشتند که مثلا با مشاهده عکسی که دارای مصادیق مجرمانه در اینستاگرام است، با اعمال محدودیت اجازه به نمایش درآمدن آن داده نشود و باقی محتوای سایت به نمایش درآورده شود. اما چون محتوای یک سایت در درخواست ارسالی از سمت سایت به کاربر رمزگذاری شده و امن است، عملاً مجریان فیلترینگ نمیتوانند محتوای درخواست را مشاهده کنند.
به همین دلیل پروژه فیلترینگ هوشمند در همان ابتدا منتفی شد. بهجای آن سایت یا اپلیکیشنی که به تشخیص کارگروه مصادیق، مجرمانه تلقی شده باشد، به صورت دستی توسط یک نفر که پشت سیستم فیلترینگ نشسته، اضافه و فیلتر میشود. همچنین، چون مسیر ترافیک برای مجری فیلترینگ قابل مشاهده است، با ایجاد اختلال از طریق هوش مصنوعی در درخواستهایی که از سمت VPN ارسال میشود، از دسترسی به محتوای مورد نظر کاربر جلوگیری به عمل میآید.
با وجود اینکه بعضی معتقدند سیستم توزیع محتوا و شبکههای ابری، ابزار تسهیلگری برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات و جداسازی ایران از شبکه جهانی اینترنت است، اما متخصصان این حوزه حرف دیگری دارند. کار سیستم توزیع محتوا یا همان CDN در همه جای دنیا، این است که محتوا را از نزدیکترین سایت به دست کاربران برساند. تا در نهایت کاربر تجربه بهتری در سریعتر باز کردن سایت داشته باشد. اما چرا انگشت اتهام ملی شدن شبکه اطلاعات ایران رو به این تکنولوژی است؟ یکی از استدلالها این است که دسترسی از خارج از کشور به برخی از سایتهایی که از CDN، استفاده میکنند، مسدود شده و به این ترتیب اینترنت ایران از شبکه جهان جداسازی شده است. اما واقعیت این است که ماهیت CDN به توزیعشدگی آن در تمام دنیاست تا کاربر اروپایی در باز کردن سایت مشخصی، همان تجربه کاربری را داشته باشد که یک کاربر ایرانی در داخل دارد.
آن چیزی که دسترسی را محدود میکند نه شبکه ابری، بلکه قابلیتی است که برخی از سایتها بر اساس موقعیت مکانی کاربران خود به آنها میدهند. بعضی از سایتهای ایرانی هم از همین قابلیت که اصطلاحاً به ایران اَکسِس یا همان دسترسی مجاز به کاربران ایرانی که در ایران حضور دارند، استفاده میکنند. درواقع میشود گفت که هرچند یکی از قابلیتهای CDN ایجاد فایروال یا سیستم امنیتی است که بر ترافیک ورودی و خروجی شبکه نظارت میکند، اما هیچ نقشی در اینترانت ندارد. چراکه این مدیران وبسایتها هستند که براساس پروتکلها مشخص میکنند که چه کاربرانی به محتوای سایتها دسترسی داشته باشند. به بیان دیگر صرف نظر از اینکه صاحبان سایتها از شبکه ابری کلاد فلر یا آروان سرویس بگیرند، میتوانند این تنظیمات را روی بستر موردنظر خود پیاده کنند.
بر این اساس، فیلترینگ هیچ نقشی در این بخش بازی نمیکند بلکه اینکه محتوای یک سایت برای چه کشوری در دسترس باشد، قابلیتی است که ارائهدهندگان آن محتوا میتوانند برایش تصمیم بگیرند. این قابلیت گاهی میتواند به عنوان مزیت رقابتی نیز استفاده شود. بهطور مثال یک اپراتور میتواند با فعال کردن قابلیت دسترسی به محتوا فقط برای کاربرانی که از آن اپراتور سرویس میگیرند، سایرین را تشویق کند که برای دسترسی به محتوای موردنظر خود به سمت ثبتنام یا دریافت سرویس از آن اپراتور خاص، هدایت شوند.
با وجود همه اختلالها و کاهش پهنای باند اینترنت، شبکههای ابری تلاش کردهاند با ارائه سرویس CDN، تجربه کاربری بهتری را برای کاربران رقم بزنند. از آنجایی که این شبکهها در سراسر دنیا توزیع شدهاند، اگر به فرض همین امروز اینترنت قطع شود نیز کاربر ایرانی بسته به نوع سرویس یا اپراتوری که از آن سرویس میگیرد، متوجه تاخیر یک سایت داخلی نخواهد شد. چراکه فاصله شمال به جنوب یا شرق به غرب ایران آنقدر زیاد نیست که این کندیها بیشتر از حدوداً ۱۵ میلیثانیه شود. این عدد چنان کوچک است که اگر CDN در همان شهر مورد نظر کاربر، سرور داشته باشد، تقریبا کاربر هیچ تفاوتی با زمانی که اینترنت قطع شده، حس نخواهد کرد.
در آبان ۹۸ که اینترنت قطع شد نیز شبکههای ابری به واسطه اینکه مراکز داده فعال بودند، میتوانستند خدمات خود را ارائه دهند. چراکه دولت متوجه شد اگر بخواهد همه اینترنت را قطع کند و مراکز داده هم از کار بیفتند، مردم نمیتوانند هیچ نیاز روزمرهای را رفع کنند. به این ترتیب در آن زمان از آنجایی که مراکز داده، اینترنت داشتند بعضی با اتصال به این مراکز از طریق CDN دسترسی خود را به اینترنت محقق میکردند. اگر با مثالی ساده بخواهیم کاربرد این تکنولوژی را توضیح دهیم، باید بگوییم که درواقع اگر کاربران یک اپراتور خاص بخواهند محتوای ویدیویی را که روی یک شبکه ابری قرار دارد، ببینند؛ وقتی درخواست خود را ارسال میکنند این درخواست به نزدیکترین سرور ارسال میشود.
اگر آن اپراتوری که به آنها سرویس میدهد، از شبکه ابری که محتوای درخواستی آنها را ارائه میدهد، پشتیبانی کند، در کمترین زمان ممکن کاربر به محتوای درخواستی میرسد. این کاری است که CDN انجام میدهد. اگر کاربر در آلمان هم باشد و برای یک ویدیو مثلا در آپارات درخواست بدهد، نزدیکترین سرور به او پاسخ میدهد، تا او تجربه کاربری بهتر و پرسرعتتری را داشته باشد.
فیلترینگ و اعمال محدودیت برای اینترنت، برای کشورها هزینه سنگینی دارد. با این وجود در سراسر دنیا، دولتمردان برای اعمال سیاستهای خود، این هزینهها را به جان میخرند و خیل بزرگی از جمعیت کشورها را متحمل ضرر فیلترینگ و قطع اینترنت میکنند. به گزارش شرکت فناوری Top ۱۰ VPN در سال ۲۰۲۲، روسیه ابتدا با محدود و سپس مسدود کردن دسترسی به سایتهای رسانههای اجتماعی و خبری، گرانترین انسداد اینترنت را ایجاد کرد. هزینه اقتصادی اعمال این سیاست برای این کشور حمله به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ تا پایان این سال، ۲۱.۶ میلیارد دلار اعلام شده است. این هزینه ۱۱۳ میلیون نفر از مردم روسیه را نیز متأثر کرده است.
پس از روسیه، ایران در رتبه دوم گرانترین هزینه تخمین محدودسازی و فیلترینگ را در سال گذشته میلادی رقم زده و تقریباً ۷۲ میلیون نفر را با هزینه اقتصادی ۷۷۳ میلیون دلار تحت تأثیر قرار داده است. گزارشهای داخلی از جمله تپسل-شبکه هوشمند و هدفمند تبلیغات آنلاین در موبایل- نیز در گزارشی به بیکار شدن تعدادی از جوانان اشاره کرده است. طبق گزارشی که سازمان نصر منتشر کرده بود نیز ۴۰۰ هزار کسب و کار دیجیتال در معرض نابودی قرار گرفتهاند. به گفته رئیس اتاق بازرگانی تهران بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار فروشگاه اینستاگرامی در معرض نابودی هستند و معیشت بیش از ۱۰ میلیون نفر به خطر افتاده است. فرزین فردیس، رئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران نیز از خسارات کسب و کارهای آنلاین برآوردی ۸۰ هزار میلیارد تومانی داشته است. همچنین ۳۵ هزار میلیارد تومان اقتصاد حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهطور مستقیم و ۴۵ هزار میلیارد تومان به سایر کسب و کارها ضرر وارد شده است. البته هزینههای اجباری فیلترینگ فقط مالی نیست.
طبق آماری که رصدخانه مهاجرت ایران منتشر کرده، این وضعیت بیش از ۷۰ درصد از مدیران میانی و ارشد کسب و کارها را تشویق به مهاجرت کرده است. بهطور مثال به نقل از زومیت، مجموعه ویدیوود پس از کاهش درآمد ۷۸ درصدی، تصمیم خود را برای خروج از کشور اعلام کرد. بر این اساس وقتی کارآفرینان پیش از قطعی اینترنت، تمایل کمی برای ماندن و فعالیت در این فضا داشتند با محدودیتها و اختلالات گستردهتر بهویژه پس از اعتراضات سال گذشته تصور اینکه بسیاری از سرمایههای انسانی اقدام به مهاجرت کنند، دور از ذهن نیست. این تجربه دردناک فعالیت در فضای کسب و کار ناپایدار، تحفه ایجاد اختلال در اینترنت برای مردم ایران است. با این وجود وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بارها فیلترینگ را انکار کرده و از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کرده است.
او گفته: «محدودیتهای اینترنت برطرف شده و هماکنون هیچ محدودیتی به جز برای دو پیامرسان آمریکایی وجود ندارد و تصمیمگیری در رابطه با رفع محدودیت اینستاگرام و واتسآپ هم به تصمیم مراجع ذیصلاح بستگی دارد. فیلترینگ اینستاگرام و تلگرام ربطی به وزارت ارتباطات یا حتی دولت ندارد این تصمیمی است که در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با حضور سران سه قوه گرفته شده است.»