سجاد فیروزی در روزنامه شرق نوشت: «وقتی لیگ شروع شد، بودند عزیزانی که در قید حیات بودند و متأسفانه الان در کنار ما نیستند، پرسپولیسی بودند و به آنها تقدیم میکنم {این قهرمانی را} و روحشان شاد باشد». شاید همین تکجمله کافی باشد تا یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس را که بهتازگی تیمش با او قهرمان لیگ برتر ایران شده، متمایز کند. اگر مربی دیگری در یکی از خوشحالترین روزهای زندگیاش چنین حرفی را میزد میشد آن را پای معادلات و اتفاقات دیگری گذاشت، ولی وقتی یحیی گلمحمدی این قهرمانی را به آنهایی که دیگر نیستند تقدیم میکند، مشخص میشود که او همچنان پای اصولش مانده است؛ اصولی که باعث شد شخصیت تازهای در او متولد شود و صدالبته در برههای از فصل تاوانش را هم پس بدهد.
یحیی در شرایطی پرسپولیس را قهرمان لیگ برتر ایران کرد که در مقطعی به این باور رسیده بود که جریانی علیه او شده تا نتیجه نگیرد. میگفت مشکل جا یا شخص دیگری نیست، مشکل این است که نمیخواهند او در پرسپولیس، دستکم در این فصل نتیجه بگیرد. برای بررسی ادعای یحیی به اندازه کافی دلیل و برهان وجود دارد، ولی پرسپولیس سال ۱۴۰۲ و سرمربیاش، با نیمه دوم سال گذشته، تفاوتی آشکار داشتند؛ آنها با تغییر فعل «نمیخواهند» به قید «برای شادی مردم»، تصویر دیگری مخابره کردند. نشان به آن نشان که یحیی هرگز کوچکترین امتیازی در سال ۱۴۰۲ از دست نداد تا ضمن ثبت رکورد باثباتترین نتیجه در سال جدید، جام قهرمانی را هم به بهترین شکل بالای سر ببرد. آنها دربی را بردند، رقیب دیرینه را پشت سر گذاشته و با اعتمادبهنفسی مثالزدنی در حساسترین بازیهای فصل، یکطرفهترین نمایش را به اجرا گذاشتند و با کسب بردهای پرگل، برای هشتمین بار در تاریخ لیگ برتر جام قهرمانی را بالای سر بردند.
پرسپولیس در حالی پانزدهمین عنوان قهرمانی در رقابتهای لیگ ایران را ثبت کرد که افتخار آن تمام و کمال باید به پای یحیی گلمحمدی نوشته شود؛ مردی که از زمان ورودش به پرسپولیس، فرمول قهرمانی را از بر شده و در هر فصل به طور میانگین بیش از دو امتیاز از هر دیدار کسب کرده تا برخلاف حرف و حدیثهای مکرر، شایستهترین مربی لیگ در فصول اخیر باشد. یحیی در این فصل هم با پرسپولیس ۶۶ امتیازی شد تا همچنان داشتن استاندارد لازم برای هدایت تیم قهرمان را به رخ رقبا بکشد. نتیجه این شد که در چهار فصل اخیر، سه بار پرسپولیس را قهرمان لیگ برتر کرده و حالا از سایه برانکو ایوانکوویچ، سرمربی محبوب و کروات پرسپولیس خارج شده است.
یحیی در کنار برانکو، کمی پایینتر از امیر قلعهنویی که تاکنون پنج عنوان قهرمانی در لیگ برتر دارد، در رتبه دوم بهترین مربیان تاریخ لیگ برتر قرار گرفته است. او هر سه قهرمانیاش را با پرسپولیس جشن گرفته و شاید اگر سال پیش کمی از لحاظ فنی کوشاتر عمل میکرد، میتوانست الان در رده دوم باشد. گو اینکه قهرمانیهای قلعهنویی برای دهه گذشته است و یحیی مربی بهروزتری نشان داده است. مردی که با وجود دانش فنی مثالزدنیاش مورد بیمهری قرار گرفت و به دلیل فعالیت در فضای مجازی و ماندن کنار مردم در روزهای سخت، اصلا در فهرست بلندبالای سرمربیان ایرانی تیم ملی قرار نگرفت تا در کنار علی دایی، بزرگترین غایب فهرست مذکور لقب بگیرد. فهرستی که سرانجام اسم امیر قلعهنویی به عنوان برنده از آن خارج شد و سکان هدایت تیم ملی به او سپرده شد. هرچند با توجه به نگاه و حال و روز یحیی گلمحمدی مشخص نبود حتی اگر کاندیدای سرمربیگری بود، میپذیرفت سرمربی ایران شود یا خیر؟
به هر روی، همانطور که عنوان شد، قهرمانی این فصل را باید به پای یحیی نوشت، چون این لیگ در این فصل یک قهرمانی به یحیی که «قهرمان مردمی» شد، بدهکار بود. یحیی در این فصل سختیهای بسیاری به جان خرید و حتی اگر جام را هم در روزهای پایانی به دست نمیآورد، باز جام مدنظرش را گرفته بود. همان جامی که خودش در کنفرانس خبری جنجالیاش نویدش را داده بود: «ما جام اصلی را هفته هفتم گرفتیم. این جامهای فلزی را زیاد در باشگاه داریم، زیاد. ما احتیاجی به این جامهای فلزی نداریم. ما جام شرف را بردیم و بازیکنان ما ثابت کردند بهترین هستند. ثابت کردند باشرف هستند. یکسری چیزها بین پرسپولیس و مردم هست که نمیتوانید از این تیم بگیرید. شاید جام را بگیرید، اما شرف و غیرت و مردانگی تیم را نمیتوانید بگیرید. مردم پشتش هستند، این تیم حکومتی نیست و مردمی است. همه چیز مشخص است برای مردم. هیچ اتفاقی برای این تیم نخواهد افتاد. خودتان را خراب میکنید و مهر مردم را از دل میبرید».
یحیی این حرفها را در روزهایی زد که پرسپولیس نتایج درخوری نمیگرفت و امتیاز از دست میداد. شایعه شده بود که هشت نفر از بازیکنان و اعضای کادر فنی این تیم فراخوانده و بهشدت مؤاخذه شده بودند. خود یحیی، ولی همان روزها با انتشار یک توییت خبرساز، از این گفت که تهدید در او اثری ندارد: «قراردادم را کسر میکنند، کمیته انضباطی مرا احضار میکند، تهدید میکنند، ولی من میان همین مردم بزرگ شده و پشت همین مردمم میمانم».
اتفاقا همین مردمیبودن یحیی بود که آن اتفاق خاص را بعد از دربی ۱۰۰ که با برتری پرسپولیس خاتمه یافت رقم زد؛ جایی که یک هوادار نوجوان استقلال ساعتها پشت در کنفرانس خبری منتظر ماند تا یحیی را ببیند و به او بگوید که استقلالیها دوستش دارند و انسان باشخصیتی است.
سرمربی پرسپولیس روزهای سختی را هم تجربه کرد. فارغ از مباحث فنی که برایش تبدیل به دوگانگی عجیبی شده بود، به دلیل اظهاراتش در فضای مجازی مورد نقد قرار گرفت، ولی این انتقادها باعث خاموشیاش نشد. یحیی، اما بدون درگیرشدن در چنین جریانی در آستانه یکی از بازیهای تیمش در همان برهه حساس در کنفرانس خبری مقابل خبرنگاران نشست و درخواست مهمی از مسئولان مربوطه کرد: «همه ما روزهای سختی را گذراندیم. شرایط دشواری برای مردم ما بود و خانوادههای زیادی متأسفانه عزیزانشان را از دست دادند. از مسئولان میخواهیم که نسبت به آزادی دانشجویان و معترضان سریعتر اقدام کنند تا آنها زودتر به آغوش خانوادههایش برگردند و آرامش به جامعه برگردد».
آن یحیی حتی در روز آخر و درست در لحظهای که قرار بود مورد تمجید واقع شود، مدال طلا به گردن بیاویزد و جام زرین را بالای سر ببرد، باز معرفت به خرج داد و دست هانی، یادگار هادی نوروزی را گرفت و روی سکو برد. مدالش را به گردن او آویخت و جام را هم با هانی بالای سر برد تا در خوشحالترین روزهای فوتبالیاش درس معرفت را هم پاس کرده باشد.
پرسپولیسِ یحیی با یک امتیاز اختلاف نسبت به سپاهان جام قهرمانی را بالای سر برد و همچنان فرصت دارد تا در روزهای آینده برای بردن جام حذفی هم تلاش کند. یحیی، ولی در روزهایی که تیمش میتواند با بردن جامها، برای خودش اعتباری دوچندان کسب کند، دغدغهاش چیز دیگری است؛ او اجازه انتشار ویدئویی را میدهد که پیراهن پرسپولیس را برای پدر کیان پیرفلک برده و لحظات خاصش را با او تقسیم میکند. شاید به جرئت بتوان گفت او متفاوتترین سرمربیای است که تاکنون پرسپولیس به چشم دیده است.