امروز، پس از گذشت سالها، ما هنوز به دنبال اسکار یا جوایز اسکار هستیم تا ما را به سمت بهترین فیلمهای هر سال راهنمایی کند. در این مطلب بهترین فیلمهای برنده اسکار تاریخ سینما معرفی شدند.
به گزارش ویجیاتو؛ جوایز اسکار تنها یکی از پربینندهترین رویدادهای جهان نیست؛ آنها پدیدهای از دنیای مدرن هستند. میلیونها نفر برای تماشای قدم زدن بزرگترین ستارههای هالیوود بر روی فرش قرمز هماهنگ و متمرکز میشوند و برندگان اسکار سخنرانیهای پذیرش خود از سوی آکادمی را به صورت زنده روی آنتن ارائه میکنند. اسکار از سال ۱۹۲۹ برگزار میشود و با لحظات به یاد ماندنی و تجلیل از بهترین فیلمها، بازیگران و فیلمسازان، به بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه امروز تبدیل شده است. از همین رو دانستن بهترین فیلمهای برنده اسکار در تاریخ میتواند برای هر فیلمبازی جذاب باشد.
جایزه بهترین فیلم معتبرترین، مورد انتظارترین و اغلب غیرقابل پیش بینیترین و بحث برانگیزترین جایزه در این مراسم است. همه فیلمهای نامزد شده عالی هستند، اما برنده لزوما محبوبترین فیلم در بین مخاطبان عمومی نیست. این جایزه به تهیهکنندگان فیلم تعلق میگیرد و تنها دستهای است که هر عضوی واجد شرایط ارائه نامزدی و رای در انتخاب نهایی است. سام اشپیگل و سائول زانتز در حال حاضر تنها تهیهکنندگانی هستند که سه بار برنده این جایزه شدهاند، در حالی که استیون اسپیلبرگ بیشترین نامزدی اسکار را دارد. ما در ویجیاتو امروز بهترین فیلمهای برنده اسکار را با شما به اشتراک میگذاریم. ما آنها را بدون ترتیب خاصی فهرست کردیم، زیرا همه این آثار سزاوار جایگاه ویژه در این لیست هستند! این شما و این لیست برندگان اسکار بهترین فیلم.
این غیرمعمول نیست که مردم فارست گامپ را فیلمی عالی در تمام دورانها بدانند. این فیلم مملو از صحنهها و نقل قولهای فراموش نشدنی است که هنوز هم محبوب هستند. فارست گامپ داستان مردی کند هوش، اما خوش قلب اهل آلاباما را روایت میکند که در برخی از وقایع تاریخی مهم آمریکا مانند ریاست جمهوری کندی، جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت زندگی کرده و حضور دارد. تنها دوست او جنی کوران است که از دوران کودکی با او دوست بوده است.
همانطور که آنها با هم مدرسه را پشت سر میگذارند، عاشق میشوند، اما گذشته آشفته او مانع از برقراری رابطه واقعی با فارست میشود. شخصیت فارست چه در نقش یک ستاره فوتبال در کالج، یا چه در جنگ در ویتنام و حتی کاپیتان قایق میگو، خوش بینی کودکانه خود را به مردم اطرافش القا میکند. تام هنکس و رابین رایت با بازی باورنکردنی خود سهم قابل توجهی در موفقیت این فیلم رابرت زمکیس داشتند.
«کسی که یک زندگی را نجات دهد، کل جهان را نجات میدهد.»؛ فهرست شیندلر که در کراکوف در طول جنگ جهانی دوم میگذرد، داستان واقعی اسکار شیندلر که یک صنعتگر است را روایت میکند که پس از مشاهده آزار و شکنجه مردم رنج دیده جنگزده توسط نازیها، نگران نیروی کار یهودی خود میشود. او به تدریج شخصا خود را از طریق رشوه و لطف درگیر زندگی آنها میکند و در نهایت بیش از ۱۰۰۰ یهودی را از مرگ حتمی در اردوگاههای کار اجباری نجات میدهد.
استیون اسپیلبرگ توانست مجوز فیلمبرداری در داخل آشویتس را بگیرد، اما به احترام قربانیان این کار را انجام نداد، بنابراین صحنههای اردوگاه مرگ در بیرون دروازهها در مجموعهای که در تصویری آینهای از لوکیشن واقعی در طرف دیگر ساخته شده بود، فیلمبرداری شد. این شاهکار ۹۱ جایزه (شامل ۷ جایزه اسکار) و ۴۹ نامزدی را کسب کرد.
شخصیت رندل مک مورفی، متهم به تجاوز به یک نوجوان، ادعای جنون میکند و موفق میشود در یک موسسه روانی به رهبری پرستار ظالم، میلدرد راچد، بستری شود. این فیلم دومین فیلمی بود که هر پنج جایزه مهم اسکار را پس از فیلم «یک شب اتفاق افتاد» در سال ۱۹۳۴ برد، موفقیتی که تا سال ۱۹۹۱ با سکوت برهها تکرار نشد.
در چارچوب داستانی این اثر فیلمساز به مدل خودش نشان میدهد که ممکن است نتوانید از درختی که خود آن را بنا کردهاید لذت ببرید، اما شما میتوانید انتظار داشته باشید که آن درخت برای نسلهای آینده مفید و خوب باشد. اما در مجموع دیوانه از قفس پرید به عنوان یک اثر سینمایی درخشان است. این فیلم دارای برخی از شاخصترین شخصیتها در تاریخ بصری سینما است. علاوه بر این، فیلم همان اثری است که جک نیکلسون را به شخصیت امروزیاش و محبوبش تبدیل کرد.
از نظر بصری نفس گیر و از نظر احساسی قدرتمند؛ ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه نتیجهای تکان دهنده و رضایت بخش از یک سه گانه بزرگ است. مقیاس و عظمت این اثر پیتر جکسون آن را به مورد انتظارترین رویداد سال ۲۰۰۳ تبدیل کرد. از آنجایی که پیشینیانش جوایز متعددی را کسب کرده بودند، اما این اثر چیزهای زیادی برای خودنمایی داشت و ناامید نشد. آخرین قسمت از سه گانه حماسی پیتر جکسون بر جنگ حلقه متمرکز است و فرودو بگینز در حال تکمیل تلاش خود برای از بین بردن حلقه واحد است. به نظر من شما هرگز آن را در لیست توصیههای بهترین فیلمهای برنده اسکار از دست نخواهید داد!
دنباله یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تمام دوران، یک دستاورد خیرهکننده و چیزی به بزرگی فیلم قبلی است، اگر نه بیشتر. این فیلم مخاطب را عمیقتر به دنیای خانواده کورلئونه هدایت میکند. این فیلم هم ادامه داستان مایکل کورلئونه و هم پیش درآمدی برای داستان پدرش است که بازه زمانی و شخصیتهای بیشتری را پوشش میدهد. این فیلم مورد تحسین جهانی منتقدان قرار گرفت و در سال ۱۹۹۳ برای نگهداری در ثبت ملی فیلم ایالات متحده و کتابخانه کنگره آمریکا انتخاب شد. همچنین اولین دنبالهای بود که در سینمای آمریکا برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد و خود را به عنوان یکی از آثار مهم معرفی کرد.
فیلم «سکوت برهها» یا همان The Silence Of The Lambs یک تریلر ترسناک روانشناختی است که همچنان توسط دوستداران سینما و منتقدان مورد ستایش قرار داده میشود. این فیلم یکی از تنها سه فیلمی است که در پنج بخش برتر بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی، برنده جایزه اسکار شده است. وقتی سکوت برهها در سال ۱۹۹۱ میلادی منتشر شد، منتقدان فضای پرتنش، داستان هوشمندانه و بازیهای استثنایی آنتونی هاپکینز و جودی فاستر را که به ترتیب نقش هانیبال لکتر و کلاریس استارلینگ را بازی کردند، به صورت فراوان تحسین کردند.
فیلم کلاسیک و ماندگار «بربادرفته» یا همان Gone With the Wind یک فیلم در ژانر عاشقانه تاریخی و حماسی است که از رمانی نوشته شخص مارگارت میچل اقتباس شده است. داستان این فیلم در جنوب آمریکا و در آستانه جنگ داخلی آن کشور اتفاق میافتد. فیلم روایتگر عشق یک دختر جنوبی به نام اسکارلت اوهارا در خلال این جنگ داخلی و دوره بازسازی پس از جنگ را به تصویر میکشد.
این اثر سینمایی بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران در نظر گرفته میشود و یکی از بیست و پنج فیلم افتتاحیه انتخاب شده برای حفظ در فهرست ملی فیلم ایالات متحده آمریکا است. جالب است بدانید بر باد رفته هنگام انتشار برای اولین بار بسیار محبوب شد. این فیلم پر فروشترین فیلم تاریخ شد و بیش از ۳۴ سال رکورددار بود. البته بد نیست بدانید این فیلم از نظر تورم پولی، همچنان پرفروشترین و پردرآمدترین فیلم تاریخ سینما محسوب میشود.
به عنوان یک اثر فاخر و ارزشمند سینمایی یا از اساس فیلمی که خیلیها را عاشق سینما و داستانهای عاشقانه آن کرد نمیتوان در این لیست به فیلم زیبای کازابلانکا اشاره نکرد؛ این فیلم بسیار محبوب با هنرمایی هامفری بوگارت و اینگرید برگمن، همانند دیگر آثار این لیست، سعی میکند به یک نکته اساسی و ویژه اشاره کند و از دید مثبت نیز نگاه کند و درواقع نیمه پر لیوان را ببیند.
داستان این فیلم در یک دوره دشوار و تاریخی میگذرد؛ زمانی که مردم قاره سبز اروپا به خاطر فرار از آسیبهای ناشی از جنگ، خواهان مهاجرت به قاره آمریکا بودند. تنها راه مطلوب برای رسیدن به آمریکا، گذر کردن از شهر کازابلانکا و در صورت شانس آوردن، پرواز به سمت آمریکا است. جالب است بدانید در سال ۱۹۸۹، کتابخانه کنگره ایالات متحده این فیلم را به عنوان یکی از اولین آثار برای نگهداری انتخاب کرد، زیرا از نظر فرهنگی، تاریخی یا زیباییشناختی اثری مهم است.
این فیلم درباره گروهی از زندانیان بریتانیایی در جنوب شرقی آسیا است که مجبور میشوند توسط اسیرکنندگان ژاپنی خود پلی بر روی رودخانه کوای بسازند، بدون اینکه بدانند متفقین در حال برنامه ریزی برای حمله به جنگل برای تخریب آن هستند. این فیلم نه تنها به عنوان یکی از بهترین آثار سینمایی ساخته شده در دل تاریخ سینما شناخته میشود، بلکه برای نمایش یک رویداد خاص جنگی نیز قابل توجه است. همچنین جالب است بدانید: کارگردان دیوید لین تقریباً در حین فیلمبرداری در اثر عبور جریان رودخانه، نزدیک بود جان خود را از دست دهد، اما شایعه شده بود که جفری هورنای هنرپیشه کسی بود که جان او را نجات داد.
گلادیاتور یکی از نمادهای سینمایی قرن حاضر است که در اولین سال آن تماشاگران سینما را با شاهکاری ماندگار و تمام نشدنی روبرو کرد. با وجود این که از نمایش این فیلم ساخته شده توسط ریدلی اسکات چیزی بیش از ۲۰ سال میگذرد، با این حال از جذابیت داستان گرفته تا شور و حال مبارزات و نبردهای دراماتیک آن چیزی کاسته نشده است. از سوی دیگر جلوههای بصری فیلم کماکان هم پیشگامانه به نظر میرسند، و هیچ اثر ویژهای در سالهای اخیر در این ژانر، حتی به تکرار فیلمنامه عالی آن یا فضا و مقیاس حماسی آن نزدیک هم نشده است.
جالب است بدانید: در تنها فیلم اسکات که جایزه بهترین فیلم را در اسکار برای او به ارمغان آورد، خود شخص کارگردان یعنی اسکات نتوانست جایزه بهترین کارگردانی را مال خود کند. از منظر داستان گلادیاتور یک حماسه رومی است که ریشه در سفر غم انگیز یک قهرمان ستم دیده دارد. گلادیاتور که دارای برخی از بهترین سکانسهای مبارزه و نبردهای کلاسیک تا حد مرگ در داخل کولوسئوم روم است، همزمان یک داستان انتقامی زیبا و دوست داشتنی است.
فیلم راکی از آن دست آثار الهام بخش است که در چند سطح کار میکند. از داستان گرفته تا رویکرد سینمایی آن قابل بحث و ستایش است. جالب است بدانید زمانی که سیلوستر استالونه به سختی به سینمای هالیوود راه پیدا کرد، فیلمنامه «راکی» را نوشت که او را به عنوان یک ستاره بزرگ در دنیای سینما معرفی کرد و او را به آنچه امروز هست تبدیل کرد. یک استالونه در حال مبارزه، فیلمنامه راکی را نوشت و به شرط ایفای نقش اصلی، آن را فروخت.
داستان شخصیت راکی بالبوآ فقط مربوط به زمان گذشته یا رشته بوکس نیست، بلکه داستان مبارزه و سخت کوشی است. دشواریهای زندگی روزمره که راکی برای به دست آوردن نهایت تلاش خود را میکند. بدون شک این داستان یک مرد توانا است که از «هیچکس» بودن به «کسی» بودن تبدیل میشود، در نتیجه فیلم راکی واقعاً یک ساعت الهامبخش برای تمام عاشقان سینما است.
یکی دیگر از برندگان دوستداشتنی جایزه بهترین فیلم اسکار، فیلم رفتگان از مارتین اسکورسیزی است. این اثر سینمایی یکی از بهترین فیلمهای پلیسی جنایی است که تا به حال دیدهاید. اسکورسیزی به عنوان یک فیلمساز استاد سینمای خاص خود است و فیلم شاخص The Departed بدون شک در میان آثار او در قرن بیست و یکم بهترین فیلم است.
ما با تماشای این اثر داستان شخصیتهایی جذاب از جمله بیلی کوستیگان (لئوناردو دی کاپریو)، دیگنام و کاپیتان کوئینن (مارک والبرگ و مارتین شین) را دنبال میکنیم که از او میخواهند با حضور در خانواده مافیایی شهر، بدون هویت و مخفی شود. اما فرانک کاستلو بزرگ مافیای آن شهر با بازی جک نیکلسون نیز آدم خود را در داخل پلیس (مت دیمون) دارد. بنابراین، داستان جذابی که در ادامه میآید را نمیتوان با کلمات توصیف کرد، زیرا برای باور کردن آن باید فیلم را ببینید.
«No Country For Old Men»
این فیلم برنده اسکار داستان یک معامله مواد مخدر نافرجام را روایت میکند که چگونه ۲ میلیون دلار پول کثیف، زنجیرهای از حوادث خشونتآمیز را ایجاد میکند. تگزاس پسزمینهای عالی برای این داستان جنایی ذاتاً آمریکایی و تماشایی ایجاد میکند که یکی از بهترین آثاری است که توسط برادران کوئن انجام شده است. تا آنجا که فیلمهای جنایی میتوانند در دایره تعلیق پیش بروند یک محدوده روشن است، اما تعداد کمی به اندازه این فیلم دارای هیجان هستند. این اثر سینمایی که یکی از بهترین آنتاگونیستهای تمام دوران را به نمایش میگذارد، همچنین یکی از بهترین فیلمهای برادران کوئن است که در کارنامه کاری آنها میدرخشد.
«Lawrence Of Arabia»
یکی دیگر از آثار شاخص برنده اسکار فیلم «Lawrence of Arabia» است. این فیلم زندگی توماس ادوارد لورنس، دیپلمات و نظامی انگلیسی، را روایت میکند. شخص لورنس که یکی از مهمترین انسانهای تاریخ معاصر بریتانیا در جهان دیپلماسی و سیاست خارجی بود در کتاب خاطراتش از ماجراهای جالبی سخن گفته است. کتاب خاطرات شخصی او بعدها به منبع اقتباس فیلم لورنس عربستان تبدیل شد. این فیلم داستان ماجراجوییهای توماس ادوارد لورنس در دوران جنگ جهانی اول در امپراطوری عثمانی را روایت میکند.
این فیلم که چیزی حدود چهارساعت طول میکشد، به لطف کارگردانی دیوید لین و فیلمبرداری فردی یانگ به یک ساخته جاهطلبانه و الهامبخش تبدیل شده که زوایای جذابی از یک فیلم حماسی را میزبانی میکند.
نابخشوده بدون شک یکی از برندگان جذاب بهترین فیلم اسکار بوده است. اما چرا؟ چون فیلم نابخشوده ادای احترامی است به افرادی که او را به عنوان یک فیلمساز به اینجا رساندند: لئونه و سیگل، کارگردانانی که قبلاً او را راهنمایی کرده بودند و به طور گسترده به عنوان بهترین فیلمسازان وسترن تمام دوران شناخته میشدند.
این فیلم وسترن نوعی سنگ بنای بالغ در دوران سلطنت کلینت ایستوود به عنوان پادشاه قانون شکنان یاغی در دل سینما است. خستهتر و جدیتر از آثار وسترن قبلی ایستوود، Unforgiven بسیاری از اسطورههای آمریکایی را که ژانر وسترن برای اولین بار تداوم بخشید، منعکس میکند.
این اثر سینمایی از یک نمایش تئاتر اقتباس شده است؛ و بازیگران فوقالعادهای، چون جولی اندوز (برنده جایزه اسکار)، کریستوفر پلامر، شارمین کار و هتر منزیس در آن حضور دارند. داستان این فیلم بر اساس وقایع حقیقی است که برای خانواده تراپ رخ داده بود؛ این خانواده حین جنگ جهانی دوم از دست آلمان نازی به آمریکا فرار میکنند تا با آزادی زندگی خودشان را ادامه دهند. جالب است بدانید: با توجه به احتساب تورم خالص، فیلم موزیکال The Sound of Music در میان پنج فیلم پرفروش تمام دوران قرار خواهد گرفت؛ و این اصلا چیز کمی نیست.
این فیلم یکی از بهترین فیلمهای برنده جایزه اسکار است که یک داستان عاشقانه کلاسیک در پس زمینه فاجعهای است (جنگ جهانی دوم) که در پیش است. این فیلم عمدتاً از خود جنگ جدا میشود، اما نشان میدهد در سایه یک جنگ جهانی آواره شدن و تلاش کردن برای رسیدن به آرزوها به چه معنی است.
پدرخوانده به عنوان یکی از آثار شاخص سینمای جهان، از بزرگترین موفقیتهای انتقادی و تجاری هالیوود است؛ بدون شک ساختار درونی پدرخوانده همه چیز را به سود سینما تغییر داد. این فیلم نه تنها از انتظارات فراتر رفت، بلکه معیارهای جدیدی را برای سینمای آمریکا ایجاد کرد. برای بعضیها فیلم پدرخوانده بهترین فیلم جنایی تمام دوران و همچنین نامزد اصلی بهترین فیلم مرجع جنایی گانگستری تاریخ سینما است. به جرات میتوان گفت که این فیلم پدرخوانده تمام آثار جنایی آمریکایی است.
در شاهکار فرانسیس فورد کاپولا، خانواده مافیایی ایتالیایی کورلئونه با شروع جنگ بین پنج خانواده مافیایی داستان، دچار تزلزل میشوند. مایکل با بازی آل پاچینو به شدت از پدرش دون ویتو با بازی مارلون براندو و بقیه اعضای خانواده در جنایات سازمان یافته فاصله میگیرد. با این حال، خانواده او پس از چندین مرگ غم انگیز به او نیاز دارند و مایکل به روشی بی امان به ماجرا قدم میگذارد.
احتمالا خیلی از دوستداران سینما و علاقهمندان به هنر هفتم با نام و شُهرت این فیلم مل گیبسون آشنا هستند. شجاعدل به کارگردانی و بازی مل گیبسون یک درام تاریخی و حماسی است که از نظر عظمت و طول با درامهای تاریخی و کلاسیک مقدم بر آن (از جمله بن هور، اسپارتاکوس، ال سیید و لارنس عربستان) رقابت میکند. مل گیبسون جدا از مقام کارگردانی فیلم، در نقش ویلیام والاس نیز ظاهر میشود؛ جنگجویی اسکاتلندی که رهبری اسکاتلندیها را در اولین جنگ استقلالطلبی علیه ادوارد یکم بر عهده دارد.
جالب است بدانید: این فیلم نامزد ده جایزه اسکار در مراسم شصت و هشتمین جوایز اسکار شد، و توانست پنج جایزه، شامل اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمبرداری، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین صدا، و بهترین چهرهپردازی را از آن خود کند. شجاع دل از متفاوتترین آثار در لیست بهترین فیلمهای برنده جایزه اسکار به حساب میآید.
یکی دیگر از برندگان افسانهای جوایز اسکار؛ این اثر سینمایی به کارگردانی ویلیام وایلر در حقیقت ریبوت فیلمی صامت به همین نام است که در سال ۱۹۲۵ اکران شده بود. این فیلم داستان تلاشهای یک یهودی به نام بنهور را روایت میکند که برای دفاع از خانواده خود در برابر امپراطوری رم قرار میگیرد. این فیلم که چیزی حدود سه ساعت و چهل و پنج دقیقه زمان دارد، تصاویری خیرهکننده از یک محیط تماشایی را به مخاطب هدیه میدهد. بن هور تقریبا قدیمیترین فیلم در فهرست بهترین فیلمهای برنده اسکار ما است.
هالیوود اغلب گذشته خود را اسطوره سازی کرده است، و این به ویژه در مورد این فیلم سرقتی بسیار سرگرمکننده و کاملاً شیرین صادق است. کارگردان جورج روی هیل (که قبلاً با ستارههای این فیلم پل نیومن و رابرت ردفورد در بوچ کسیدی و ساندنس کید کار کرده بود) فقط نمیخواست داستان The Sting را در دهه ۱۹۳۰ بسازد؛ بلکه او میخواست این اثر شبیه فیلمی باشد که در آن زمان ساخته شده است؛ بنابراین ما با یک غوغای نوستالژیک روبرو هستیم که در آن دو نفر از یک گانگستر (رابرت شاو) انتقام میگیرند که برای تماشاگر چشمک میزند. این فیلم سرگرمکننده است، اما همچنین به طور مداوم امیدوار است که شما قدردان ادای احترام بی شمار آن به سالهای گذشته سینما باشید.
یکی از آثار امیدبخش و احتمالا احساسی در دامنه آثار برنده اسکار، همین فیلم تماشایی است. داستان این فیلم پیرامون شخص جان نش، دانشمندی برجسته و برنده جایزه نوبل اقتصاد است. این مرد جالب که بیماری اسکیزوفرنی پارانوئید دارد، یک شخصیت جذاب در دل این اثر است؛ بنابراین تماشای شخصیت پر تلاش او در فیلم واقعا نفسگیر است.
این فیلم نمایانگر این است که شخصیت نش چگونه تعادل روانی خود را تا حد امکان پنهان میکند و بیماری خود را تحت کنترل میگیرد. او اهمیتی نمیداد که گذراندن یک لحظه چقدر سخت است، او فقط علاقهاش به علم را دنبال میکرد. در نتیجه این فیلم داستانی از یک نابغه ریاضی در مسیر دلخراش کشف خود است. ذهن زیبا نماهای مختلف احساسات انسانی را بررسی میکند.
زندگی متفاوت یک پادشاه که مورد توجه آکادمی اسکار قرار گرفت؛ جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین بازیگر مرد آکادمی اسکار تنها بخشی از افتخارات فیلم The King’s Speech هستند. این فیلم داستان واقعی زندگی یکی از متمایزترین پادشاهان انگلیس را روایت میکند. جرج ششم با هنرنمایی کالین فرث پس از آنکه برادرش به غیرمنتظرهترین حالت ممکن از تخت پادشاهی پایین میآید به عنوان پادشاه جدید بریتانیا انتخاب میشود.
اما مشکل اینجاست که حاکم جدید بریتانیا یک ایراد بزرگ دارد؛ او با لکنت سخن میگوید! بنابراین الیزابت، همسر جرج ششم، گفتاردرمانی استرالیایی را پیدا میکند که میتواند به پادشاه بریتانیا کمک کند تا لکنت زبانش را شکست دهد. بدون تردید این فیلم نیز یکی از آثار شاخص این لیست است.
مرد بارانی و داستان دو برادر جذابی که از وجود یکدیگر خبر نداشتهاند. فیلم مرد بارانی یا همان Rain Man داستان واقعی زندگی چارلی بابیت با هنرنمایی تام کروز را روایت میکند؛ یک فروشنده اتومبیل که متوجه میشود پدرش را از دست داده است. پدر چارلی با وجود آنکه هرگز رفتار قابل قبولی با او نداشته، ۳میلیون دلار ارثیه برای پسرش به یادگار گذاشته است. با این حال مشکل جالبی هم وجود دارد. چارلی متوجه میشود باید این سرمایه را با برادری به نام ریموند که هرگز از وجود او خبری نداشته، تقسیم کند. اگرچه چارلی در ابتدا تصمیم میگیرد تنها برای دیداری کوتاه به عیادت ریموند برود، اما برخورد دو برادر باعث آغاز سفری میشود که رابطه تازه شکلگرفته آنها را تقویت میکند.
جالب است بدانید: منتقدان بسیار این فیلم را دوست داشتند و نقدهای مثبتی درباره مرد بارانی منتشر کردند. فیلم به شدت موردتوجه قرار گرفت و توانست نامزد و برنده جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف فیلم در جهان شود.
فقر، کوچههای شلوغ هندوستان و پسری که از دل یک دنیای پر از شرارت به ساحل امید آرامش خود میرسد. با توجه به موفقیت خارقالعاده این اثر سینمایی، شگفتانگیز است که بفهمیم میلیونر زاغهنشین به کارگردانی دنی بویل نزدیک بود بدون اکران مستقیماً از طریق نمایش خانگی منتشر شود. اما فیلم میلیونز زاغهنشین داستان عشق واقعی مردی جوان با بازی دو پاتل را نشان میدهد، پسری از محلههای فقیر نشین بمبئی که پس از حضور در یک مسابقه تلویزیونی، توسط پلیس متهم به تقلب میشود و مجبور میشود توضیح دهد که چگونه پاسخ سوالها را میداند. این فیلم اثری امیدبخش است. اثری که با جرات و صداقت تاریکیهای دنیا را به تصویر میکشد و نابرابریهای اجتماعی را نشان میدهد، اما همچنان به کورسو امید در انتهای تونل ایمان دارد.
یکی از گلهای سرسبد فهرست بهترین فیلمهای برنده اسکار اینجاست. جک و رُز، و داستان یک عاشقانه تماشایی در دل یک فاجعه فراموش نشدنی که مرکز ان یک کشتی غولپیکر به نام تایتانیک است. حادثه وحشتناک تایتانیک گواه این است که شکوه و عظمت همیشه حرف اول را نمیزند. تایتانیک با تمام بزرگی و ظاهر ماندگار خود حامل ۳۳۲۰ سرنشین بود که توسط یک کوه یخ غول پیکر نابود شد و اکثریت مسافران آن از عواقب پس از نابودی کشتی جان سالم به در نبردند. اما تراژدی واقعی که در فیلم دلخراش جیمز کامرون در سال ۱۹۹۷ به تصویر کشیده شد، میتواند به خوبی احساسات ترس، وحشت و ناامیدی را در لحظات پایانی با مسافرانی که پس از شروع غرق شدن کشتی در دریا سرگردان هستند، به تصویر بکشد.
بدون شک در اثری مانند تایتانیک مقیاس مطلق مرگ و ویرانی مطمئناً عامل تأثیرگذار فیلم است، اما وقتی نزدیک به ۳ ساعت را با دو شخصیت اصلی رز و جک سپری میکنیم و عاشقانههای ممنوعه آنها را دنبال میکنیم، احساس شخصیتری با این داستان پیدا میکنیم. اما پس از اینکه به مخاطب اجازه داده شود این پیوند صمیمانه را با این دو شخصیت ایجاد کند، آن مخاطب در پایان ویران میشود، زیرا پایان قصه جلوه شیرین و خوبی ندارد.