bato-adv
معنای توسعه هوش مصنوعی برای اقتصاد

شغل شما احتمالا از هوش مصنوعی در امان است؛ چرا پیش بینی یک انقلاب اقتصادی قریب الوقوع اغراق آمیز است؟

شغل شما احتمالا از هوش مصنوعی در امان است؛ چرا پیش بینی یک انقلاب اقتصادی قریب الوقوع اغراق آمیز است؟
حوزه هایی خارج از دسترسی هوش مصنوعی وجود دارند. کارهای کارگران یقه آبی مانند حوزه ساخت و ساز ساختمانی و کشاورزی که حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی بخش ثروتمند جهان را تشکیل می دهند از این دست هستند. هوش مصنوعی نمی تواند کار فردی که مارچوبه می چیند را انجام دهد و برای آن فرد نیز فایده ای نخواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲

فرارو- عصر هوش مصنوعی "مولد" به خوبی و واقعا فرا رسیده است. چت بات‌ هایی که از فناوری مدل های زبان بزرگ استفاده می ‌کنند در ماه نوامبر در دسترس عموم قرار گرفتند. اکنون به سختی روزی را شاهد هستیم که پیشرفتی شگفت انگیز در این عرصه صورت نگیرد. اخیرا آهنگ تازه ای از "دریک" و "ویکند" منتشر شد که با استفاده از هوش مصنوعی ساخته شده و در واقع جعلی اما کاملا شبیه نمونه های موسیقی ساخته شده واقعی بود. انتشار این آهنگ جعلی صنعت موسیقی را تکان داد. هم چنین، برنامه هایی که متن را به ویدئو تبدیل می کنند محتوای نسبتا قانع کننده ای را تولید می کنند. بسیاری از محصولات مصرفی مانند سایت "اکسیپدیا" (Expedia) فعال در زمینه خرید بلیت هواپیما و رزرو هتل خارجی، "اوپن تیبل" (Open Table) فعال در زمینه خدمات رزرو آنلاین رستوران و "اینستا کارت" (Insta cart) فعال در زمینه تحویل یک روزه خواروبار به بات های مجهز به هوش مصنوعی متصل شده و به افراد اجازه می دهند با تایپ متن غذا را سفارش داده یا کارهای رزرواسیون تعطیلات خود را انجام دهند. گزارشی که اخیرا ظاهرا از سوی یک مهندس گوگل به بیرون درز کرده نشان می دهد که آن غول فناوری در این باره نگران است که پیشرفت رقبایش به شدت آسان شده است و این که احتمالا پیشرفت های بسیار بیش تری در راه هستند.

به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست؛ توسعه هوش مصنوعی باعث ایجاد پرسش های عمیقی می شود. با این وجود، شاید مهم ترین پرسش در میان پرسش های متعدد یک مورد ساده باشد. توسعه هوش مصنوعی چه معنایی برای اقتصاد دارد؟ بسیاری انتظارات بزرگی از تاثیر آن بر اقتصاد دارند. تحقیقات جدید بانک "گلدمن ساکس" نشان می‌دهد که "پذیرش گسترده هوش مصنوعی در نهایت می‌تواند باعث افزایش ۷ درصدی یا تقریبا ۷ تریلیون دلاری تولید ناخالص داخلی سالانه جهانی در یک دوره ده ساله شود.

مطالعات آکادمیک به افزایش سه درصدی رشد سالانه بهره ‌وری نیروی کار در شرکت ‌هایی اشاره می‌ کنند که نشان دهنده افزایش عظیم درآمد طی سالیان متمادی است. نتیجه مطالعه ای که در سال 2021 میلادی توسط "تام دیویدسون" صورت گرفته و در Open Philanthropy منتشر شد بیش از 10 درصد شانس برای رشد انفجاری که به عنوان افزایش تولید جهانی بیش از 30 درصد در سال تعریف می شود را برای قرن حاضر در نظر گرفته است. چند اقتصاددان صرفا برای شوخی  احتمال بی نهایت شدن درآمدهای جهانی را مطرح کرده اند.

با این وجود، بازارهای مالی به نتایج نسبتا کم تری اشاره می کنند. در سال گذشته قیمت سهام شرکت های فعال در زمینه هوش مصنوعی بدتر از میانگین جهانی بوده اگرچه در ماه های اخیر افزایش یافته است. هم چنین نرخ بهره نیز عاملی تاثیرگذار است. اکثر افراد فکر می کردند که این فناوری بزودی همگان را ثروتمند می کند و نرخ بهره افزایش می یابد زیرا نیاز به پس انداز کم تری وجود خواهد داشت. از زمانی که تبلیغات در مورد هوش مصنوعی در ماه نوامبر آغاز شد نرخ های بهره بلند مدت کاهش یافته و منطبق با استانداردهای تاریخی بسیار پایین باقی می ماند. در نتیجه، مشخص می شود که بازارهای مالی انتظار زیادی از شتاب رشد ناشی از هوش مصنوعی دست کم در چشم انداز زمانی 30 تا 50 ساله را نخواهند داشت.

برای درک بهتر موضوع باید به تاریخچه پیشرفت های تکنولوژیک پیشین توجه کنیم. دشوار است که بگوییم یک فناوری جدید به تنهایی اقتصاد را به طرز محسوسی چه به شکلی خوب و چه بد تغییر داده است. حتی انقلاب صنعتی اواخر دهه 1700 میلادی نیز، نه صرفا به دلیل اختراعات صورت گرفته در صنعت ریسندگی (آن گونه که اغلب تصور می شود) بلکه به دلیل گردهم آمدن عوامل مختلف ایجاد شد: استفاده روزافزون از زغال سنگ، حقوق مالکیت محکم تر، ظهور اخلاق علمی و عوامل تاثیرگذار متعدد دیگر.

شاید از معروف ‌ترین آن‌ تحولات بتوان به اثری منتشر شده درباره راه ‌آهن آمریکا توسط "رابرت فوگل" در دهه 1960 میلادی اشاره کرده که بعدا جایزه نوبل اقتصاد را برای او به ارمغان آورد. بسیاری فکر می کردند که راه آهن چشم انداز آمریکا را متحول ساخت و جامعه کشاورزی را به یک نیروگاه صنعتی تبدیل کرد. در واقع، فوگل دریافت که راه آهن تاثیر بسیار کمی داشت زیرا جایگزین فناوری ای مانند کانال‌ ها شد که می‌توانست به همان اندازه کارآمد باشد. البته هیچ فردی قادر نیست با قطعیت پیش بینی کند که فناوری ای اساسا غیر قابل پیش بینی مانند هوش مصنوعی آدمی را به کجا می برد.

با این وجود، می توان با کمک احتمالات پیش بینی کرد. دست کم تا اینجای کار به نظر می رسد ایده راه آهن فوگل احتمالا طرحی مفید است. سه حوزه وسیع را در نظر بگیرید: انحصارها، بازار کار و بهره وری. یک فناوری جدید گاهی اوقات گروه کوچکی از مردم را با قدرت اقتصادی گسترده ایجاد می کند. "جان دیویس راکفلر" با پالایش نفت و "هنری فورد" با اتومبیل سازی پیروز شدند. امروزه "جف بزوس" و "مارک زاکربرگ" به لطف فناوری بسیار مسلط هستند. بسیاری از کارشناسان انتظار دارند که صنعت هوش مصنوعی به زودی سودهای کلانی ایجاد کند. تحلیلگران "گلدمن" در مقاله ای تازه تخمین می زنند که هوش مصنوعی در بهترین سناریو می ‌تواند حدود 430 میلیارد دلار به درآمد سالانه نرم ‌افزار سازمان جهانی اضافه کند. محاسبات آنان بر این مبناست که هر یک از 1.1 میلیارد کارمند اداری جهان از چند ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده می کنند که در مجموع حدود 400 دلار برای آن پرداخت خواهند کرد.

هر کسب و کاری خوشحال خواهد شد که بخشی از این پول نقد را به دست آورد. با این وجود، از منظر اقتصاد کلان 430 میلیارد دلار به سادگی باعث دگرگونی اساسی نخواهد شد. فرض کنید که تمام درآمدها به سود تبدیل می شود که فرضی غیر واقع بینانه است و تمام این سود در امریکا به دست می آید که قدری واقع بینانه تر است. حتی در این شرایط نیز نسبت سود شرکت ها پیش از پرداخت مالیات از نظر تولید ناخالص داخلی از نرخ 12 درصد امروز به 14 درصد افزایش می یابد. این میزانی بسیار بالاتر از میانگین بلندمدت است اما بالاتر از سه ماهه دوم سال 2021 میلادی نیست. این سود می تواند به یک سازمان شاید Open AI برسد. انحصارها اغلب زمانی به وجود می آیند که یک صنعت هزینه های ثابت بالایی دارد و یا آن که رقیب و بدیلی در آن صنعت وجود ندارد. برای مثال، مشتریان هیچ جایگزینی برای نفت راکفلر نداشتند و نمی توانستند نفت خود را تولید کنند. هوش مصنوعی مولد دارای برخی ویژگی های انحصاری است. برای مثال، در مورد جی پی تی – 4 (GPT-4) یکی از چت بات های Open AI طبق گزارش‌ ها  آموزش آن بیش از 100 میلیون دلار هزینه دارد مبلغی که باعث می شود تعداد اندکی از شرکت ها در این زمینه فکر کنند و وارد عمل شوند.

همچنین دانش اختصاصی زیادی در مورد داده‌ ها برای آموزش مدل ‌ها به غیر از بازخورد کاربران وجود دارد. با این وجود، شانس اندکی وجود دارد که یک شرکت به تنهایی کل صنعت مبتنی بر هوش مصنوعی را در دست گیرد. احتمال بیش تری وجود دارد که تعداد کمی از شرکت های بزرگ با یکدیگر رقابت کنند همان طور که در صنعت حمل و نقل هوایی، مواد غذایی و موتورهای جستجو این اتفاق رخ داد. هیچ محصول مبتنی بر هوش مصنوعی ای واقعا منحصر به فرد نیست زیرا همگان از مدل های مشابه استفاده می کنند. این موضوع باعث می شود مشتری راحت تر از یک محصول به محصول دیگر نقل مکان کند. قدرت محاسباتی پشت مدل ها نیز نسبتا عمومی است. بسیاری از کدها و هم چنین نکات و ترفندها به صورت رایگان به شکل آنلاین در دسترس هستند به این معنی که حتی افراد مبتدی نیز می توانند مدل های خود را اغلب با نتایج بسیار خوب تولید کنند. افشاگری اخیر که ظاهرا از گوگل صورت گرفته به نتیجه جالبی رسیده است:"موانع ورود در حوزه آموزش و آزمایش هوش مصنوعی از کل خروجی یک سازمان تحقیقاتی بزرگ به یک نفر، یک شبانه روز و یک لپ تاپ خوب تقلیل یافته است". در حال حاضر چند شرکت تولید کننده هوش مصنوعی به ارزش بیش از 1 میلیارد دلار وجود دارند.

خب، تمام مواردی که گفتید درست اما هوش مصنوعی بر روی من و زندگی من چه تاثیری می گذارد؟ بسیاری از افراد نگران هستند و می خواهند بدانند آیا هوش مصنوعی چشم انداز اقتصادی شان را تهدید می کند یا خیر و آیا باعث نابودی شغل شان خواهد شد یا خیر. پیش بینی های وحشتناک در این باره زیاد هستند. عمده ارزیابی ها اشاره می کنند که خدمات حقوقی، حسابداری و آژانس های مسافرتی در صدر مشاغل یا نزدیک به مشاغلی هستند که به احتمال زیاد از ظهور هوش مصنوعی ضرر می کنند.

اقتصاددانان پیش از این پیش بینی های غم انگیزی را منتشر کرده بودند. دو پژوهشگر در دانشگاه آکسفورد در سال 2013 میلادی مقاله ای را منتشر کردند که به طور گسترده ای مورد استناد قرار گرفت و نشان می داد اتوماسیون (خودکاری شدن) می تواند 47 درصد از مشاغل امریکایی را در یک دهه آینده یا دهه های بعدی از بین ببرد. برخی دیگر اشاره کردند که حتی در صورت عدم ایجاد بیکاری گسترده مشاغل با مزد و درآمد خوب از بین می روند و مشاغل بی اهمیت و با دستمزد ضعیف جای آن ها را می گیرند.

با این وجود، آن چه در عمل رخ داد اکثر افراد را غافلگیر کرد. در دهه گذشته متوسط نرخ بیکاری در جهان ثروتمند تقریبا نصف شده است و سهم افراد در سن کار و شاغل به کار در بالاترین حد خود قرار دارد. کشورهایی مانند ژاپن، سنگاپور و کره جنوبی با بالاترین نرخ اتوماسیون و رباتیک کمترین نرخ بیکاری را دارند. در بخش عمده یک دهه گذشته فقیرترین آمریکایی ‌ها رشد دستمزد سریع تری در مقایسه با ثروتمندترین‌ افراد داشته اند.

آیا وضعیت در مورد عصر تسلط هوش مصنوعی متفاوت است؟ شاید این گونه نباشد. تصور کنید که یک شغل زمانی از بین می رود که هوش مصنوعی بیش از 50 درصد مشاغل را خودکار کند. برخی می گویند احتمالا شاید بیکاری ای 15 درصدی مشابه وضعیت ایجاد شده در امریکا در بدترین وضعیت پاندمی کرونا در سال 2020 میلادی باشیم.

با این وجود، واقعیت آن است که تاریخ نشان می دهد که از بین رفتن مشاغل بسیار کُند رخ می دهد. سیستم سوئیچ تلفن خودکار که جایگزینی برای اپراتورهای انسانی است در سال 1892 اختراع شد اما نصب و راه اندازی آن تا سال 1921 میلادی به طول انجامید. حتی پس از رشد اپراتورهای تلفن دستی امریکایی نیز شغل اپراتور انسانی تا دهه 1980 میلادی یعنی نه دهه پس از خودکاری شدن آن عرصه از بین نرفت. البته در مورد هوش مصنوعی کم تر از نه دهه طول خواهد کشید تا آن فناوری بازار کار را فراگیرد، چرا که استفاده از آن اسان است و بسیاری از کارشناسان از سرعتی که عموم مردم با هوش مصنوعی از طریق چت جی پی تی زندگی می کنند شگفت زده شده اند.

با این وجود، دلایل پذیرش کُند فناوری در محل کار این بار نیز صدق می کند.

در بخش‌هایی از اقتصاد با دخالت‌ های سنگین دولت، مانند عرصه آموزش و مراقبت‌ های بهداشتی تغییرات تکنولوژیکی بسیار کُند است. فقدان فشار رقابتی انگیزه های بهبود را کاهش می دهد. هم چنین، دولت ها ممکن است اهداف سیاستگذاری عمومی مانند به حداکثر رساندن سطح اشتغال را داشته باشند که با بهبود کارایی ناسازگار است.

هم چنین، وجود اتحادیه ها مانع از دست دادن مشاغل خوب می شود. ارزیابی ای صورت گرفته از سوی پژوهشگران دانشگاه پرینستون نشان می دهد از 20 شغل برتری که بیش تر در معرض خطر نابودی از سوی هوش مصنوعی قرار دارند معلمی به خصوص برای معلمان زبان های خارجی در رتبه نخست جای دارد. با این وجود، تنها شجاع ترین دولت ها می توانند هوش مصنوعی را جایگزین معلمان کند. این واقعیت که ایتالیا استفاده از چت جی پی تی را به دلیل نگرانی های مرتبط با حفظ حریم شخصی مسدود کرده بود و گفته می شود آلمان، ایرلند و فرانسه نیز به دنباله پیروی از آن خط مشی هستند نشان می دهد که دولت ها در حال حاضر تا چه اندازه نگران پیامدهای مخرب بالقوه ناشی از هوش مصنوعی برای مشاغل هستند.

شاید دولت ها به مرور زمان اجازه دهند برخی مشاغل با هوش مصنوعی جایگزین شوند. با این وجود، این تاثیر فضایی را برای اقتصاد ایجاد می کند تا کاری که همیشه انجام می دهد را عملیاتی سازد: ایجاد انواع تازه ای از مشاغل با حذف مشاغل دیگر. با کاهش هزینه‌ های تولید فناوری جدید می‌ تواند تقاضای بیش تری برای کالاها و خدمات ایجاد کند و مشاغلی را که خودکار کردن آن دشوار است افزایش دهد. اقتصاد هوش مصنوعی احتمالا مشاغل جدیدی ایجاد می کند که امروزه حتی نمی توان به آن فکر کرد و قابل تصور نیست.

هوش مصنوعی در نهایت می تواند برخی از صنایع را بسیار مولدتر سازد. مقاله ای منتشر شده از سوی دانشگاه استنفورد نشان می دهد که دسترسی به ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی تعداد مشکلات حل شده در هر ساعت را به طور میانگین 14 درصد افزایش می دهد. پژوهشگران نیز می توانند کارآمدتر شوند و برای مثال، جی پی تی ایکس ممکن است تعداد نامحدودی دستیار تحقیقاتی تقریبا رایگان در اختیار آنان قرار دهد. برخی امیدوارند که هوش مصنوعی ناکارآمدی های اداری در مراقبت های بهداشتی را از بین ببرد و هزینه ها را کاهش دهد.

با این وجود، حوزه هایی خارج از دسترسی هوش مصنوعی وجود دارند. کارهای کارگران یقه آبی مانند حوزه ساخت و ساز ساختمانی و کشاورزی که حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی بخش ثروتمند جهان را تشکیل می دهند از این دست هستند. هوش مصنوعی نمی تواند کار فردی که مارچوبه می چیند را انجام دهد و برای آن فرد نیز فایده ای نخواهد داشت.

با این وجود، دستگاه مبتنی بر هوش مصنوعی می تواند برای یک لوله کش به منظور تعمیر نشتی شیر آب مفید باشد چرا که می تواند عیب را تشخیص داده و در مورد رفع آن توصیه هایی را ارائه دهد. با این وجود، در نهایت این لوله کش است که هنوز باید کار فیزیکی را برای تعمیر انجام دهد.

بنابراین، تصور این که در چند سال آینده به ویژه در مورد مشاغل یدی و فنی هوش مصنوعی بتواند جایگزین شود بسیار دشوار است. همین امر در مورد صنایعی که تماس انسان با انسان بخشی ذاتی از خدمات است مانند هتلداری و مراقبت های پزشکی نیز صدق می کند.

هم چنین، اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است بازدهی کم تری داشته باشد. به فناوری های اخیر نگاه کنید. گوشی های تلفن هوشمند امکان برقراری ارتباط فوری را فراهم می کنند اما می توانند باعث حواس پرتی نیز شوند. شما به صورت 24 ساعت شبانه روز و هفت روز هفته به ایمیل تان دسترسی دارید که می تواند تمرکز را برای تان دشوار سازد.

مقاله ای منتشر شده در سال 2016 میلادی توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که هرچه زمان طولانی تری برای بررسی ایمیل صرف شود بهره وری کمتر درک می شود. برخی از کارفرمایان اکنون بر این باورند که کار از خانه که زمانی به عنوان عاملی برای افزایش بهره وری تلقی می شد به بسیاری از افراد بهانه ای برای تنبلی و به اصطلاح در رفتن از زیر بار مسئولیت و وظایف کاری می دهد.

هم چنین، فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی می تواند زمینه ساز کلاهبرداری های فراوان باشد. بانک ها برای جلوگیری از حملات و جبران خسارت برای افرادی که ضرر می کنند باید هزینه های بیش تری بپردازند. با این وجود، هوش مصنوعی ممکن است جهان را به گونه ای تغییر دهد که امروزه تصور آن غیرممکن است. اما این به معنای وارونه کردن اقتصاد نیست.

منبع: اکونومیست

bato-adv
مجله خواندنی ها
پرطرفدارترین عناوین