بررسی نقشه توزیع بیمارستانهای تهران و وضعیت گسلهای پایتخت نشان میدهد که ۲۹ بیمارستان بهطور بسیار مستقیم و مستقیم روی پهنههای اصلی و متوسط گسلهای زلزله تهران قرار گرفتهاند. بیمارستانهای محک، نورافشار، مسیح دانشوری، بیمارستان ۵۰۵ نزاجا، روانپزشکی رضاعی، بیمارستان تخصصی شهید باهنر فرهنگیان، بیمارستان فوقتخصص قلب جماران، بیمارستان رامتین، بیمارستان پیوند کلیه طالقانی، مرکز روانپزشکی نیایش، بیمارستان تریتا، بیمارستانهای ایرانیان، دکتر خاتمی، پارسیان، شهدای تجریش، رفیده، جواهری، اختر، شهید مدرس، لبافینژاد، بیمارستان طالقانی، بیمارستان آرش، بیمارستان هاشمینژاد، حضرت فاطمه، فیروزآبادی، شهدای هفتمتیر، مطهری و تهرانپارس در این وضعیت قرار دارند.
به گزارش هممیهن، براساس گزارشی که بهمنماه سال ۹۹ با استناد به گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی منتشر شد، در سال ۹۸ بیش از ۱۶ بیمارستان روی پهنه گسلهای تهران قرار داشتند. اما آخرین نقشه منتشرشده از وضعیت گسلهای تهران، از قرارگیری تعداد بیشتری از بیمارستانهای خصوصی و دولتی تهران روی این گسلها حکایت دارد. پژوهشگران و کارشناسان زلزله میگویند آییننامهها موجود است، قوانین نوشته شده، اما وقتی به مرحله اجرا میرسند، برخی پیمانکاران و مشاوران، دستبهیکی میکنند، از مصالح میدزدند، در دایره رانت و فساد مالی و بدهوبستانهای پولی، بسیاری از قوانین را نادیده میگیرند و درنهایت سازه در فاصله دورتری از آییننامهها و قوانین رعایت حریم گسلها ساخته و مقاومسازی میشود.
هرچند گفته میشود در سالهای اخیر ممنوعیت ساخت روی گسلها، سختگیرانهتر شده، اما نکته اینجاست که بسیاری از بیمارستانها بهعنوان مراکز درمانی، سالها پیش ساخته شده و حالا پولی برای مقاومسازی آنها نیست. همه اینها در شرایطی است که به گفته پژوهشگران زمینشناسی و زلزله، در صورت وقوع زمینلرزه شدید در تهران، تعداد جانباختگان و مصدومان زیاد میشود؛ افرادی که بهدلیل توزیع نامناسب بیمارستانها در پایتخت، اگر حتی مرکز درمانی تخریبنشده باشد، امکان دسترسی به آن را ندارند.
فریبرز ناطقیالهی، استاد نمونه مهندسی زلزله، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه زلزلهشناسی و بنیانگذار مقاومسازی زلزله و مدیریت بحران در ایران است. مقاومسازی بیمارستانها و تابآوری مراکز درمانی در برابر زلزله، موضوع سالها پژوهش و تحقیق او بوده و حالا میگوید که دستورالعملها فقط روی کاغذ نوشته میشود، در اجرا، اما خبری نیست. او به هممیهن میگوید که بیمارستانها باید در زمان بحران بتوانند سرویسدهی مناسبی داشته باشند، یعنی تراز ایمنی ساختمان آنها باید از سایر سازهها بالاتر باشد، اما متاسفانه تعداد زیادی از بیمارستانها چنین وضعیتی ندارند: «سال ۷۴ مطالعهای روی بیمارستانهای تهران با هزینه شخصی انجام دادم و گزارش آن را برای تمام وزرا فرستادم. مطالعه روی ۱۱۰ بیمارستان بود و نشان میداد ۷۸ درصد بیمارستانهای موجود در شهر تهران، در برابر زمینلرزه آسیبپذیرند. همین بررسی نشان داد که تمرکز تمام بیمارستانها در شهر و مرکز تهران است و اگر در گوشه و کنار این شهر حادثهای رخ دهد، عملا بیمارستان خاصی وجود ندارد.»
هزینهبر بودن، یکی از موضوعاتی است که ازسوی این پژوهشگر بهعنوان مانعی برای مقاومسازی مطرح میشود. بهگفتهاو ساخت بیمارستان، اقدام ارزانی نیست و نمیتوان بهسادگی یک بیمارستان را جایگزین کرد؛ بنابراین شاید تنها راهی که برای سرپا ماندن بیمارستان در زمان زلزله وجود دارد، مقاومسازی آن است: «در دنیا روشهایی برای مقاومسازی بیمارستانها وجود دارد، در پژوهشگاه زلزلهشناسی هم این روشها اعلام شده و با استفاده از این روشها در سالهای گذشته چند بیمارستان تقویت شدهاند، شواهد هم نشان میدهد که این بیمارستانها توانستند بهخوبی در برابر زلزله مقاومت کنند. اما این مسئله برای تمام بیمارستانها صدق نمیکند. زمانیکه یک بیمارستان ساخته میشود، باید اول به این نکته توجه شود که خارج از حریم گسلها باشد و دوم حتما باید مفاهیم مهندسی زلزله برای آن در نظر گرفته شود.»
او میگوید که در تهران بیمارستانهای زیادی وجود دارند که در انتهای یک کوچه قرار گرفتهاند. وقتی زلزله بیاید، دیوارهای همان کوچه فرو میریزند و عملا دسترسی به بیمارستان سخت میشود؛ بنابراین در طراحی بیمارستانها باید به مسئله مدیریت بحران توجه شود. مخصوصا ورود و خروج آنها: «در تهران بیمارستانی بود که ۸ خروجی داشت. وقتی مطالعه کردم متوجه شدم ۷ خروجی آن بسته است. به رئیس بیمارستان گفتم چرا روی ۷ در خروجی، قفل و زنجیر زدهاید، گفت برای جلوگیری از فرار بیماران. برخی از بیماران وقتی درمان میشوند فرار میکنند.» با این حال ناطقیالهی تاکید میکند که در زمان بحران، باید تمام درهای بیمارستان باز باشند.
اینها تمام نگرانیهای این پژوهشگر نیست؛ او میگوید که بهدلیل سیاستهای نادرست درونسازمانی وزارت بهداشت، اقدامات سادهلوحانهای در بخشهای عمرانی انجام و منجر شد تا پروژه مقاومسازی بیمارستانها به زمین بخورد و فرصت طلایی برای پیشگیری از آسیب رسیدن به این مکانهای حیاتی در زمان حادثه از بین برود: «اگر این پروژه ادامه پیدا میکرد ما میتوانستیم با قاطعیت بالا و آن هم در زمانی که مصالح ساختمانی گران نبودند، بسیاری از بیمارستانها را مقاومسازی کنیم. اما بیتدبیری و نابلدی مدیران فنی و عمرانی وزارت بهداشت و بیمارستانها منجر به نیمه کار ماندن این پروژه شد.»
خردادماه سال گذشته، غلامرضا معصومی، عضو بورد سلامت در بلایای وزارت بهداشت گفته بود که ۱۲ سال قبل برای ارزیابی و بازسازی ایمنسازی سازهای بیمارستانها برآوردی در وزارت بهداشت داشتند که در آن زمان بودجه بیش از ۶۰۰۰ میلیارد تومانی برایش مطرح شد، اما بهدلیل نبود این بودجه، پروژه از همان زمان مسکوت شد. البته برخی بیمارستانها در کشور مانند بیمارستان شهید محمدی بندرعباس بررسی شده و قرار شد مقاومسازی شوند، اما آنقدر هزینهها بالا بود که اعلام شد پروژه بیمارستانهای جایگزین، منطقیتر است.
با این حال به اعتقاد ناطقیالهی، مسئولان بیمارستانها و وزارت بهداشت هنوز به این باور نرسیدهاند که اگر زلزله رخ دهد چه اتفاقی خواهد افتاد: «هزینه مقاومسازی قابلملاحظه است، حتی بیمارستانهای خصوصی هم زیر بار آن نمیروند. بههمیندلیل باید دولت برای این اقدام، بودجهای را در نظر بگیرد و تسهیلات و تخفیفاتی برای بازسازی و مقاومسازی لحاظ کند. در غیر این صورت اگر زلزله بیاید، از حدود ۱۲ میلیون نفر جمعیت تهران، یکونیم میلیون نفر جانشان را از دست میدهند و ۴ میلیون نفر مصدوم میشوند. مابقی هم در سطح شهر سرگشته و حیران بدون بیمارستان میمانند.»
ناطقیالهی پیشازاین بارها نسبت به فاجعهای که با وقوع زلزله در تهران رخ میدهد هشدار داده و حالا هم میگوید که تهران در زلزله، زیر بتن دفن میشود و تمدنش تمام خواهد شد: «در زلزله تهران، رکورد کشتهها شکسته میشود. درحالحاضر بالاترین قربانیان زلزله در جهان ۸۰۰ هزار نفر است، اما در تهران پیشبینی مرگ یکونیم میلیون نفر شده است. این مسائل بارها اعلام شده، اما توجهی به آن نمیشود.»
ماجرا، اما تنها به سازههای بیمارستانی قدیمی محدود نمیشود؛ در زلزلههای اخیر هم سازههای نوساز مراکز درمانی در اثر زلزله تخریب شدند. نمونه آن در کرمانشاه رخ داد، زمانی که زلزله سرپل ذهاب در سال ۹۶، بیمارستان نوسازی را تخریب کرد. ناطقیالهی میگوید که وزارت بهداشت آگاهی کافی نسبت به مسائل عمرانی ندارد: «بررسیها نشان میدهد مشاورانی که از طرف وزارت بهداشت برای ساخت بیمارستانها یا مقاومسازی آنها در نظر گرفته میشوند، عموما کارشان را بهدرستی انجام نمیدهند. در زلزله سرپل ذهاب یکی از بدترین اتفاقات، تخریب بیمارستان تازهساخت بود؛ بیمارستانی که وزارت بهداشت خیلی هم روی آن مانور داده و اعلام کرده بود ضدزلزله است. نکته اینجاست که مشاوران ساختمانی در بدهبستانهای داخلی انتخاب میشوند و دانش کافی ندارند. بههمیندلیل است که بیش از ۸۰ درصد بیمارستانهای کشور در برابر زلزله آسیبپذیرند. مشاوران بهصورت رانتی انتخاب میشوند یا شاید هم پول کافی به آنها داده نمیشود.»
بهگفته ناطقیالهی، روی کاغذ تمام اصول نوشته میشود، اما وقتی کار به مشاوران و پیمانکاران میرسد، دیگر خبری از اجرا نیست: «کار نظارت بر اجرا به کادر بیمارستان مربوط میشود. درحالیکه ما اطلاع داریم حتی از مصالح ساختمان دزدیده میشود و آنچه ساخته میشود با نقشهها سازگاری ندارد. در بسیاری از بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی، مسئولان دفتر فنی از پیمانکاران حقوق میگیرند؛ بنابراین در چنین وضعیتی نظارت دیگر نقشی ندارد و عملا ساختمان مقاومی نخواهیم داشت.»
این پژوهشگر میگوید که ۳۰ سال روی ماجرای مقاومسازی بیمارستانها و آسیبپذیری آنها در برابر زلزله کار کرده، اما به نتیجهای نرسیده است: «من سالها بهصورت خودجوش روی این موضوع مطالعه کردم و حتی مرا به مسائل مختلفی متهم کردند. نتیجه مطالعاتم را به شورای شهر و وزارت بهداشت هم دادم، اما به هیچجا نرسید.» او درباره هزینههای مقاومسازی بیمارستانها هم توضیح میدهد که اگر هر مترمربع از یک ساختمان ۱۰۰ هزار تومان باشد، مقاومسازی آن محدوده حدود ۲۵ هزار تومان میشود: «متاسفانه در این پروسه، پولهای زیادی ردوبدل و فساد زیادی دیده میشود. باید عزم ملی برای این موضوع در دولت یا وزارت بهداشت وجود داشته باشد و کمیته تخصصی از افراد متخصص تشکیل شود.»
به گفته او، اینطور نیست که اگر سازهای درست و مقاوم طراحی شود، اما چون نزدیک گسل است، آسیب میبیند: «وقتی سازهای طراحی میشود دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد، یکی نزدیکی به گسل و دوم دوری به آن. یعنی اگر زلزله رخ دهد، سازهای که در نزدیکی گسل قرار دارد، باید چه شرایطی داشته باشد. ازسویدیگر، اگر مرکز درمانی دور از گسل باشد و زلزله بیاید، چه وضعیتی را باید برایش در نظر گرفت؛ بنابراین برای طراحی درست، باید تمام این مسائل لحاظ شود.»
براساس اعلام ناطقیالهی، رعایت آییننامهها در دهههای اخیر سختگیرانهتر شده بهویژه بعد از هر زلزله مهمی که رخ داده، توجه به این آییننامهها و اصول، بالاتر میرود، اما همه اینها موسمی است و سریع هم فراموش میشود: «بعد از زلزله رودبار و منجیل، کمی در زمینه مقاومسازی سازهها تغییراتی ایجاد شد. اما مشکل اینجاست که در اجرا، اصول رعایت نمیشود. در نقشهها و دفترچهها محاسبات بهدرستی انجام میشود، اما وقتی به مرحله اجرا میرسد، بهدرستی عمل نمیشود. همه اینها در شرایطی است که در حال حاضر با گرانی مصالح ساختمانی، وضعیت ساختوسازها نامناسبتر هم شده و تحتعنوان بهینهسازی، از طراحی و برخی مصالح مثل میلگرد و... کم میشود. مثلا ۲۰ درصد میلگردهایی که باید در ساختمان استفاده شود، تحتعنوان بهینهسازی کم میشود درحالیکه این بهمعنی دزدی از مصالح است و تبعات آن بهویژه برای ساختمانهای تازهساز در آینده خودش را نشان میدهد. مجموع این اتفاقات آسیبپذیری شهر را افزایش میدهد.»
به گفته این پژوهشگر زلزله، در تهران روی پهنههایی، بافت قدیمی وجود دارد، روی همین پهنهها بیمارستانهایی ساخته شده که از نظر مقاومت بسیار ضعیف هستند. حتی در مناطقی که آسیبپذیر نیستند، ساختوسازهایی انجام میشود که اغلب هم گرانقیمت هستند، اما بهدلیل ضعف در سازهها، منطقه را آسیبپذیر میکنند.
همایون سامهیح، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است و به هممیهن میگوید که تاکنون صحبتی درباره مقاومسازی بیمارستانها در جلسهها نشده و در بودجه امسال هم توجه ویژهای به این بحث نشده است. به گفته او حتی بعد از زلزله خوی و کرمانشاه هم که اعلام شد برخی بیمارستانها در اثر زلزله آسیب دیدند هم، کار یا صحبتی درباره وضعیت بیمارستانها و مقاومت آنها در برابر زلزله، صورت نگرفت و اساسا موضوع اولویتداری نبوده است.
او به هممیهن میگوید که وضعیت مقاومسازی بیمارستانها یا قرار گرفتن برخی مراکز درمانی روی گسلها یا در حریم آنها موضوع نگرانکنندهای است، همه اینها در شرایطی است که باز هم وضعیت ساختمانهای تهران نسبت به سایر استانها بهتر است و مقاومتر هستند: «آنطور که از ظاهر برخی بیمارستانها پیداست، بهویژه بیمارستانهای تازهساز، مقاوم هستند، اما اینکه چقدر در واقعیت مقاوم هستند، مشخص نیست.»
او یکی از مشکلات بیمارستانها در مقاومسازی را مسائل مالی میداند: «باید بررسی شود که بیمارستانها تا چهاندازه توانایی مالی برای مقاومسازی دارند. همه اینها در شرایطی است که همین حالا در برخی مناطق محروم، بیمارستانها بهدلیل نبود بودجه، رها شدهاند. بسیاری از نمایندههای مجلس نسبت به این مسئله انتقاد دارند که در دوران آقای روحانی و آقای رییسی، بیمارستانها بدون اینکه تکمیل شوند رها شدهاند.»
به گفته این نماینده مجلس بودجه وزارت بهداشت ناچیز و محدود است؛ این درحالیاست که بیمارستانهای خصوصی پول بیشتری دارند، اما باز هم نیاز به مقاومسازی دارند. سامهیح درباره اینکه بعد از زلزله سالهای اخیر مثل کرمانشاه که بیمارستان تازهساختی در اثر زمینلرزه تخریب شد هم صحبت خاصی درباره وضعیت بیمارستانها و مقاوم بودن آنها نشد، میگوید: «اگر بیمارستان نوسازی در زمان زلزله آسیب دید، باید پیمانکار مورد مواخذه قرار گیرد و کسانی که در ساختوساز بیمارستان نقش داشتند، مورد سوال قرار گیرند.»
به گفته او، مسئله تنها به بیمارستانها محدود نمیشود، بسیاری از مناطق مسکونی هم بافت فرسوده و غیرمقاومی دارند بهویژه در مناطق جنوبی تهران. اینها با کوچکترین زمینلرزهای فرو میریزند: «در سالهای اخیر میزان ساختوسازها در تهران بسیار بالا رفته، این وضعیت در شمال تهران بسیار دیده میشود؛ ظاهرشان مقاوم است، اما از نظر کارشناسی باید بررسی شوند که چقدر مقاوم هستند.»
مهدی زارع، پژوهشگر زلزله و مسئول مرکز پیشبینی زلزله است. او هم میگوید که در دهههای ۷۰ و ۸۰ اقداماتی برای مقاومسازی بیمارستانها در تهران انجام شد و برخی بیمارستانها مقاومسازی شدند، اما دو نکته وجود دارد. یکی اینکه توزیع مکانی بیمارستانها در تهران مناسب نیست. تهران یک محدوده گستردهای از منطقه حکیمیه تا وردآورد است و بهصورت شرقی – غربی گسترده شده درحالیکه توزیع بیشتر بیمارستانها در محور شمالی – جنوبی است. هرچند در شرق و غرب تهران هم بیمارستان وجود دارد، اما تعدادشان کم است.
او در توضیح بیشتر به هممیهن میگوید: «هر حادثهای رخ دهد، مصدومان باید از دورترین نقاط شرقی و غربی به محور شمالی – جنوبی منتقل شوند، این یک بحران است چراکه در زمان زلزله، مسیرها محدود میشوند، درحالیکه بیمارستان باید در نزدیکترین محل نسبت به محیط تجمع انسانی باشد.» بهگفتهاو، نکته دوم هم این است که بیمارستانها باید قابلیت ویژهای داشته باشند. یعنی باید بیمارستانهای بزرگ و کاملی ساخته شوند: «نمونه این بیمارستانها را در تهران داریم مثل بیمارستان امامخمینی (ره) که مجموعه درمانی بزرگی است. بههرحال در چنین شرایطی بیمارستان در برابر زلزله تابآور میشود.»
براساس اعلام او تجربه وقوع زمینلرزه در کشورهای دیگر نشان میدهد که در این حوادث، بیمارستانهای کوچک اغلب از دسترس خارج میشوند و تنها جایی که میتواند سرویسدهی دهد، همین بیمارستانهای بزرگ است: «ما مقررات ویژهای برای ساختوساز روی گسلها داریم و پیشنویس دستورالعمل ساختوساز در حریم گسلها حدود سال ۹۷ تهیه شد، هرچند برخی مهندسان نسبت به آن نقد دارند، اما بههرحال یک شروعی بوده، ولی هنوز بهصورت گسترده انجام نشده است.» براساس اعلام زارع، با توجه به بررسیهای انجامشده، بهازای هر یکمیلیون نفر باید یک بیمارستان بزرگ وجود داشته باشد، بنابراین برای شهری مثل تهران با حدود ۱۴ میلیون نفر، باید ۱۴ بیمارستان بزرگ وجود داشته باشد، اما ما چنین وضعیتی در تهران نداریم. البته تهران را هم نباید بهصورت مستقل دید، استان تهران و استان البرز در این بحرانها در کنار هم باید دیده شوند.
به اعتقاد این استاد زمینشناسی، وقوع زلزله در تهران، یک خطر جدی است و این اتفاق هم صددرصد رخ میدهد: «هربار که در جایی از کشور زمینلرزه بزرگی رخ داده، بعدش شاهد تغییراتی بودهایم. برای مثال بعد از زلزله رودبار و منجیل اولین اقدامات برای مقاومسازیها شروع شد و بعد هم که زلزله بم رخ داد، شاهد بودیم که اتفاقاتی برای پیشگیری از زلزله رخ داد. اما ادامهدار نیستند. بههرحال این ویژگی کشورهای در حال توسعه است.» او درباره اینکه آیا در پژوهشگاه زلزله درباره میزان مقاومت بیمارستانها در برابر زمینلرزه پژوهشی صورت گرفته یا نتیجه گزارشها به مسئولان ارائه شده است، میگوید: «پروژههایی در این زمینه بوده، گزارشها هم در جلسات خوانده میشود، اما آنطور که مورد انتظار ماست، عمل نمیشود.»