عراق به دلیل نزدیکی مسافت و شباهت فرهنگی مدتها است در میان مهمترین مقاصد کالاهای صادراتی ایران قرار دارد. رویهای که به گفته فعالان اقتصادی ممکن است در آینده نه چندان دور با چالش همراه شود. عمده کالاهای ایرانی که در عراق مزیت دارند در جهان از مزیت نسبی برخوردار نیستند. این مساله، علاوه بر فعالیت جدی رقبایی، چون آمریکا، چین، ترکیه و امارات در بازار عراق، ممکن است در آینده بر مزیتهای صادرات ایران غلبه کند. سرمایهگذاری مستقیم در عراق و نیز تهیه یک نقشه راه تجاری منسجم، راهکار غلبه بر این تهدید عنوان شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، تجارت میان ایران و عراق، پس از سقوط دولت صدام محیطی مناسب و روندی صعودی داشته است. بنا به آمار، عراق دومین واردکننده محصولات ایرانی پس از چین است که اهمیت استراتژیک این کشور را برای ایران نشان میدهد؛ بهویژه اینکه روابط تجاری ایران و عراق - فارغ از تاثیرات منفی تحریمها-علیه ایران نبوده و بهجز در سال۱۳۹۸-۱۳۹۷ پیوسته صعودی بودهاست. با توجه به مذاکرات میان ایران و عراق برای افزایش حجم مبادلات تجاری خود به ۲۰میلیارد دلار، از ۱۴میلیارد دلار کنونی، فعالان اقتصادی در بخشخصوصی در حال ارزیابی بازار عراق و ارائه پیشنهادات برای گسترش روابط دوجانبه ایران و عراق هستند. بر اساس این ارزیابیها درحالیکه این محیط تجاری مساعد بهنظر میرسد خطراتی نیز در کمین تجارت ایران و عراق نشسته است. نخست اینکه نیازمند تشخیص جهت حرکت این کشور در آینده هستیم؛ مسالهای که باید با توجه به حضور و روابط نزدیک این کشور با آمریکا در سه بازه کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت ارزیابی شود تا در تجارت با این کشور دچار غافلگیری نشویم.
مشکل دیگر آن است که هرچند اقلام صادراتی دارای مزیت ایران به عراق از تنوع بالایی برخوردار است، اما از مجموع ۵۹۰ قلمی که این شرایط را دارند تنها ۱۲۳ قلم در سطح جهانی نیز دارای مزیت هستند. این ارقام به این معنا است که مزیت عمده کالاهای صادراتی به عراق به دلایلی جز کیفیت کالا بازمی گردد؛ عواملی همچون نزدیکی مسیر، بافت جمعیتی، روابط سیاسی و عوامل غیرتجاری دیگر.
اگر به این آمار اضافه کنیم که حضور رقبای ایران در این بازار همچون آمریکا، امارات و ترکیه هر روز پررنگتر میشود، میتوان نتیجه گرفت که شاید روزی برسد که تاثیر عوامل اقتصادی موثر بر تجارت بر عوامل غیراقتصادی کالاهای ایرانی غلبه کند و سهم ایران از این بازار بهشدت لطمه ببیند.
مضاف بر این کشورهایی، چون چین و ترکیه در ساختارهای اقتصادی و صنعتی این کشور حاضر هستند و میتوانند به شکل بالقوه از این مزیت برای فتح بازار عراق استفاده کنند. مجموع این عوامل اتخاذ رویکردی جدید بر اساس برآوردهای واقع بینانه را ضروری میکند. از جمله اینکه سرمایهگذاری در عراق باید به جد مدنظر قرار گیرد و صرفا به صدور کالا بسنده نشود و نیز یک نقشهراه مشخص برای این کار ترسیم شود.
همچنین بهره گیری از فرصت تمایل دولت عراق به انعقاد توافقهای تجاری با کشورهای منطقه، مستلزم افزایش واردات از عراق است؛ بدون درنظر گرفتن صادرات انرژی از ایران، در شرایطی که عراق در حوزه کالایی با تراز تجاری بهشدت منفی روبه رو است، احتمالا بغداد تمایلی به انعقاد توافق تجارت ترجیحی با ایران نخواهد داشت. سیاستگذاران ایرانی در تمام سطوح میتوانند از شرایط گذار و بازتعریف وضعیت تجاری-اقتصادی عراق برای پیشبرد یک قرارداد تجارت ترجیحی میان دو کشور بهره ببرند تا زیرساخت نهادی ضروری جهت توسعه روابط ایجاد شود.
تجارت خدمات یکی از حوزههای کمتر پرداختهشده در روابط میان ایران و عراق است، درحالیکه در برخی حوزهها مانند توریسم مذهبی فعالیتهایی از سوی ایران صورتگرفته که آنهم کمتر جنبه اقتصادی داشته است، در حوزههای دیگر مانند توریسم درمانی کشور ایران از پتانسیلهای بالایی برای ارائه خدمات به اتباع عراقی برخوردار است. فقدان زیرساختها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات آسیبهای مهمی به این مساله وارد کرد. این امر میتواند توسط بخشخصوصی موردتوجه قرار گیرد.
در ادامه یکی از فعالان اقتصادی باسابقه تجارت با عراق در گفتگو با «دنیایاقتصاد» به روشنکردن زمین بازی تجارت با عراق در حالحاضر پرداخت. در مهمترین مساله که نحوه پرداخت و مبادلات مالی میان دو کشور است بهظاهر چندان مشکلی وجود ندارد و جز مطالبات گازی که به شکل غیرمستقیم انجام میگیرد، مابقی مبادلات، بالا و پایین، در حال انجام است. همچنین محیط عراق بهنسبت محیطی پذیرا برای تجار ایرانی است و مشکلاتی که بعضا در مورد جو ضدایرانی گزارش میشود به گفته این فعال اقتصادی اختصاص به ایران ندارد و هنگام بالاگرفتن تنش سیاسی در این کشور برای ترکیه نیز شرایطی مشابه حکمفرما میشود. او در نهایت کالاهای ایرانی را برای عراق دارای مزیت نسبی در دو محور نزدیکی جغرافیایی و نزدیکی ذائقه مردم دو کشور میداند که علاوهبر درهم تنیدگی جمعیتی و وجود ۲ الی ۳میلیون نفر ایرانی-عراقی محیطی مناسب برای تجارت ایجادکردهاست.
در نشست مرکز پژوهشهای اتاق ایران، گزارش «شناسایی فرصتهای صادراتی ایران در بازار عراق» بررسی شد. این گزارش به سفارش اتاق کرمانشاه و با نظارت شورای پژوهشی اتاق ایران تهیه شدهاست. در این نشست کیوان کاشفی، عضو هیاترئیسه اتاق ایران و رئیس اتاق کرمانشاه، روسای اتاقهای ایلام، اهواز و کرمان حضور داشتند.
کیوان کاشفی با اشاره به اهمیت بازار عراق گفت که در گزارشهای کاربردی باید به پرسشهایی از قبیل اینکه رویکرد عراق در حوزه تجارت به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ در آینده تجارت عراق با توجه به روابط سیاسی آنها با آمریکا ایران چه جایگاهی خواهد داشت؟ عراق چه نیازهایی دارد و فرصتهای بازار عراق چیست؟ پاسخ داد تا بتوانیم با انسجام بیشتری در آن بازار کار کنیم.
او ادامه داد: پاسخ به این پرسشها نیازمند مطالعه دقیق بازار عراق است؛ تا جایگاه ایران در برنامههای کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت بازار عراق را تعیین کنیم. بعد از آن حسن ثاقب، نتایج مطالعه شناسایی فرصتهای صادراتی ایران به بازار عراق را با همراهی امید رنجبر ارائه کرد.
شناسایی اولویت بندی گروههای کالایی برای توسعه صادرات ایران به عراق هدف اصلی مطالعه است. همچنین مقایسه توان صادراتی ایران با رقبای مهم در بازار عراق، شناسایی گروههای کالایی صادراتی بر اساس امکان توسعه تولید؛ شناسایی گروههای کالایی صادراتی بر اساس اثرات سرریز بر رشد اقتصادی و شناسایی گروههای کالایی صادراتی بر اساس اثرات سرریز به سایر رشته فعالیتها از دیگر اهداف این مطالعه بودهاست.
طبق این مطالعه ایران ۵۹۰ محصول را با مزیتی قویتر از سایر رقبا به بازار عراق صادر میکند، اما تنها در ۱۲۳ کد از این محصولات توانسته است با مزیت نسبی به بازار جهانی صادر کند. این یافته نشان میدهد، نمیتوان مزیت و توان صادراتی ایران در بازار عراق در مقایسه با رقبا را به موضوع قابلیت بالای صادراتی ایران در بازارهای جهانی گره زد.
شاید به جهت نزدیکی جغرافیایی و البته اشتراکات فرهنگی میان ایران و عراق، حضور فعلی ایران در بازار عراق پررنگ و قوی است. عراق یکی از مقاصد صادراتی برای صدور کالاهای متنوع ایرانی است و در واقع از لحاظ تنوع کالاهای صادراتی، متنوعترین درمیان کل مقاصد صادراتی ایران محسوب میشود، اما توسعه حضور رقبایی مانند اماراتمتحدهعربی، ترکیه، چین، هند و آمریکا در بازار عراق در شرایطی که این کشورها درمیان مقاصد مهم صادراتی عراق نیز حضور دارند، منافع دوجانبهای برای کشور مذکور ایجاد میکند و این موضوع زنگ خطر جدی برای برنامههای توسعه صادرات ایران در بازار عراق است. طبق این مطالعه توسعه روابط با عراق از سوی رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران، تنها به توسعه صادرات ختم نمیشود. مشارکت کشورهای عربی، ترکیه و چین در ساختارهای صنعتی و تجاری عراق، زمینه وابستگی این کشور به رقبای ایران را بیش از پیش مهیا میکند. در چنین شرایطی، چنانچه استمرار و توسعه صادرات غیرنفتی و حفظ گستره نفوذ هژمونیک ایران در عراق موردتوجه باشد، باید رویکرد جدیدی نسبت به روابط با این کشور اتخاذ شود.
جهانبخش سنجابی، دبیر اتاق بازرگانی ایران و عراق در این نشست عنوان کرد که ما باید بتوانیم بهصورت رقابتی در بازار عراق حضور داشته باشیم. اگر فاکتورهای عملیاتی را دخالت ندهیم، ممکن است در چند سالآینده بخش مهمی از بازار عراق را از دست بدهیم. ما باید برای حفظ این بازار گامهای عملیاتی برداریم.
در ادامه گفته شد که یکی از اصول کلیدی ماندگاری در بازار عراق ارائه راهکارهایی است که موجب درهم تنیدگی اقتصاد ایران و عراق میشود. باید در بازار عراق سرمایهگذاری مشترک انجام داد و یک طرفهبودن تجارت ایران و عراق را اصلاح کرد.
در حوزه خدمات فنی و مهندسی، دارو و تجهیزات فنی و مهندسی شرایط بسیار مناسبی برای تعامل دو جانبهوجود دارد، لذا باید بخشخصوصی ایران در بازار عراق کارهای مشترکی با تجار عراقی صورت دهد که هم نیاز بازار عراق تامین شود و هم مازاد تولید مشترک به کشورهای دیگر صادر شود.
در انتهای این نشست محمد قاسمی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران گفت: ایران هم مانند هر کشور دیگری باید براساس منافع بلندمدت خود با کشورهای مختلف مذاکره کند. باید مشخص شود چه هم پیوندیای بین اقتصاد ایران و عراق میتواند بهوجود آید تا به توسعه بلندمدت کشور کمک کند.
سیدحمید حسینی، عضو هیاتمدیره اتاق ایران و عراق که در روزهای گذشته خبر از ۴برابرشدن صادرات گاز ایران به عراق داده، اما تاثیر مثبت آن را به شرط دریافت ارز حاصل از آن مشروط کرده بود، در گفتگو با «دنیایاقتصاد» درباره نحوه بازگشت ارز صادراتی ایران به عراق میگوید: درباره مساله بازگشت ارز از عراق دو بحث وجود دارد؛ یکی قراردادهای دولتی است مانند برق و گاز؛ که از این دو برق راحتتر وصول میشود، اما گاز با توجه به تحریمهایی که در بخش نفت و گاز وجود دارد، شیوهای دیگر دارد و عراقیها بر مبنای توافقی که با ایران و آمریکا انجام شد از محل آن میتوانند کالای موردنیاز ما را خریداری کنند، یا بخشی از بدهیهای ما را پرداخت کنند -مانند مورد بدهی ایران به ترکمنستان که از این محل پرداخت شد- یا برای خرید کالاهای اساسی استفاده شود.
حسینی در مورد پرداخت مطالبات صادرات برق ایران به عراق توضیح میدهد: در مورد برق قضیه متفاوت است و برای پرداخت آن دولت عراق بعضا مجوز میگیرد؛ در سفر اخیر وزارتخارجه عراق نیز ظاهرا مجوزی از آمریکاییها برای پرداخت پول برق دریافت کرد.
او در مورد چگونگی وصول مطالبات بخشخصوصی نیز توضیحاتی ارائه میکند و خبر میدهد: بخشخصوصی هم به روشهای مختلف در حال وصول مطالبات است. او در پاسخ به این سوال که این شیوهها غیررسمی هستند یا از طریق بانک، میافزاید: وصول این مطالبات به شیوههای گوناگون صورت میگیرد؛ دریافت اسکناس، دریافتریال در ایران، حواله ارزی طرف عراقی به دبی از جمله این شیوهها هستند.
او ادامه میدهد: باید توجه کرد عراق نظام کنترل شده ارزی از سوی دولت ندارد و بهراحتی نقل و انتقالات از این کشور انجام میگیرد، با اینوجود حسینی یادآور میشود:، اما با سیستم جدیدی که موردتوافق فدرالرزرو و بانکمرکزی عراق برای کنترل نرخ ارز قرار گرفتهاست، طرف عراقی باید برای پرداخت دلار به ما دینار را با نرخ بالاتری به دلار تبدیلکرده و به ما بدهد؛ این مساله رقابتپذیری کالاهای ایرانی در بازار عراق را کاهش میدهد. این فعال اقتصادی در پاسخ به این پرسش که آیا مشکلاتی که پیش از این برای تجار ایرانی در محیط اجتماعی عراق وجود داشت پابرجا است یا نه، تصریح میکند: ما بهعنوان کشوری که به یکی از جریانهای عراق، یعنی احزاب شیعی نزدیک است، طبعا گاهی مورد هجمه طرفهای مخالف قرار میگیریم، اما این مساله مختص ایران نیست و برای نمونه ترکیه نیز مشابه همین مشکلات را دارد.
او در توضیح این مساله اظهار میکند: اصل مساله مختصات فضای سیاسی عراق در یک برهه مشخص است؛ هنگامی که صحنه سیاست در عراق پرتنش میشود، این تنش دامنگیر ایرانیهای فعال در عراق نیز میشود، اما در زمانهایی که آرامش بر عرصه سیاسی عراق حکمفرما است مشکلی وجود ندارد. به گفته حسینی اکنون ۷ یا ۸ ماه است که اوضاع سیاسی عراق آرام است و موضع گیری علیه ایران یا تبلیغات منفی درباره کالای ایرانی به شکل محسوس وجود ندارد.
بنا به توضیحات دبیر پیشین اتاق مشترک ایران و عراق، خاصیت جامعه عراق در حالحاضر تکثر آن است که نمود آن در تنوع احزاب، نشریات و شبکههای تلویزیونی است؛ در این کشور هم نشریاتی هستند که موافق با ایران مطلب مینویسند و هم نشریات و شبکههایی وجود دارند که با ایران میانه خوبی ندارند، بنابراین با این حجم از تنوع نمیتوان انتظار داشت که همه با ایران همسو باشند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا فعالان عراقی نیز تمایل به فعالیت و سرمایهگذاری در بازار ایران دارند یا نه، میگوید: ببینید این مساله کمی پیچیده است، چون ما ۲، ۳میلیون نفر عراقی-ایرانی داریم که هم پاسپورت ایرانی دارند و هم عراقی. این افراد در حال فعالیت در بازارهای مختلف هستند و در تجارت دو طرفه صادرات و واردات مشارکت دارند؛ یا مثلا ۸۰هزار نفر دانشجوی عراقی در ایران مشغول تحصیل هستند که رقم واقعا قابلتوجهی است، از همینرو تجارت دو کشور بهنحوی متمایز از دیگر کشورها درهم تنیده است.
او در ادامه تاکید میکند: این موارد هم نشاندهنده علاقه عراقیها به مشارکت با ایران است و هم حاکی از مزیت ایران در تجارت با عراق است؛ فاکتور اصلی تجارت، مزیت رقابتی است و اگر این فاکتور وجود داشته باشد دیگر حتی مهم نیست که طرف معامله چه ملیت و چه عقایدی دارد.
او با مثالزدن سوریه متذکر میشود؛ برای نمونه سوریه به استفاده از کالای ایرانی حقیقتا علاقهمند است، اما ما در بازار سوریه مزیت نداریم و دوری مسافت، کوچکبودن بازار و محدودیتهای واردات مانع از گسترش تجارت دو کشور بودهاست، ولی بازار عراق حتی در زمانیکه افرادی سر کار بودند که چندان روابطگرمی با ایران نداشتند نیز همواره پذیرای کالای ایرانی بوده و دلیل آن مزیت کالای ایرانی از جمله نزدیکی مسیر و مهمتر شباهت ذائقه عراقیها و ایرانیها است.