یکی از سیاستهایی که بانک مرکزی در ماههای اخیر در راستای دلارزدایی در پیش گرفته است، تلاش برای ایجاد پیمانهای دوجانبه با کشورهایی مثل چین و روسیه است تا مبادلات بین ایران و این کشورها، بدون استفاده از دلار انجام شود. با وجود اینکه بخش عمده کارشناسان، چنین اقدامی را گامی مثبت در جهت دلارزدایی از اقتصاد ایران میدانند، اما شبهاتی پیرامون عملی بودن این موضوع در فضای کنونی اقتصاد ایران وجود دارد.
یک کارشناس اقتصادی با تشریح اقدامات دولت و بانک مرکزی در مسیر دلارزدایی، اظهارات اخیر رئیسی در مورد ایجاد دبیرخانهای برای بریدن بند ناف اقتصاد ایران از دلار را بررسی کرد.
به گزارش تجارتنیوز، دولت ابراهیم رئیسی در ادامه جراحی اقتصادی خود به بریدن بند ناف دلار از اقتصاد ایران رسید! بهتازگی رئیس جمهوری در نشست مشترک شورای برنامهریزی، توسعه و فعالان اقتصادی استان خوزستان گفته است: دبیرخانهای برای تغییر نوع مبادلات ارزی ما تعریف شده تا بند ناف مبادلات ارزی از دلار قطع و با ریال انجام شود.
اظهاراتی که در راستای بحث دلارزدایی از اقتصاد ایران مطرح شده و در روزهای اخیر بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. با این حال، این نخستین باری نیست که واژه دلارزدایی در اظهارات دولتمردان شنیده میشود؛ هر بار که دولتها در برابر نوسانات بازار ارز و افزایش قیمت دلار کم میآورند، بر حذف دلار در مبادلات ایران با جهان تاکید میکنند.
تجارتنیوز برای بررسی اظهارات رئیسی درباره تاسیس این دبیرخانه و همچنین اقدامات پیشین دولت در راستای دلارزدایی با علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی، به گفتگو پرداخت.
سعدوندی در ابتدای این گفتگو به بررسی نکات مبهم ایجاد این قرارگاه دلارزدایی پرداخت و گفت: نکته اول این است که در ابتدا باید مشخص شود که افراد این قرارگاه چه کسانی هستند؟ آیا واقعا تخصص دارند یا در توهم دانایی به سر میبرند؟
وی ادامه داد: نکته دوم هم این است که آیا واقعا قرار است که دلارزدایی صورت بگیرد یا بناست رانتپاشی شود؛ این دو موضوع با یکدیگر متفاوت است. در ابعاد مختلف دلارزدایی، تنها به مساله اعطای رانت توجه شده است. به این صورت که یکسری از کالاهای تولید داخل با قیمت ارزانتر به دلالان فروخته میشود تا آنها این کالاها را در بازار با قیمت آزاد بفروشند. یا اینکه این کالاها را به تولیدکننده بفروشیم و تولیدکننده، کالای نهایی خود را در بازار آزاد بفروشد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه تصریح کرد: در این حالت یکسری افراد خاص به اسم دلارزدایی از این رانت نفع میبرند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد قطعا برای اقتصاد مضر است. اما اگر شرایطی مهیا شود که معاملات با طرفهای تجاری از طریق ارزهای محلی انجام شود، میتواند موفقیتآمیز باشد. البته این شرط وجود دارد که تخصص کافی در این زمینه وجود داشته باشد؛ در صورت وجود تخصص و انجام درست امور، این اتفاق میتواند برای اقتصاد مفید واقع شود.
سعدوندی در ادامه به موضوع تسلط دلار بر اقتصاد ایران پرداخت و در این باره به تجارتنیوز گفت: مساله دیگر در زمینه دلارزدایی این است که ایران در ۵۰ سال گذشته تحت تسلط دلار بوده و نرخ ارز خود را با دلار تثبیت کرده است. آیا آقای رئیسی قصد دارد نرخ ارز دیگر با دلار تثبیت نشود و برای مثال آن را با یوآن چین تثبیت کند؟
وی تاکید کرد: بعید است که تغییر جدی و ماهوی در این زمینه ایجاد شود. تا زمانی که ایران ارز خود را با دلار تثبیت کند، شعار دلارزدایی توهمی بیش نیست.
یکی از سیاستهایی که بانک مرکزی در ماههای اخیر در راستای دلارزدایی در پیش گرفته است، تلاش برای ایجاد پیمانهای دوجانبه با کشورهایی مثل چین و روسیه است تا مبادلات بین ایران و این کشورها، بدون استفاده از دلار انجام شود. با وجود اینکه بخش عمده کارشناسان، چنین اقدامی را گامی مثبت در جهت دلارزدایی از اقتصاد ایران میدانند، اما شبهاتی پیرامون عملی بودن این موضوع در فضای کنونی اقتصاد ایران وجود دارد.
سعدوندی درباره این اقدامات به تجارتنیوز توضیح داد: ایجاد پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه پولی اصولا کار خوبی است. توصیه و پیشنهاد من این است که بین کشورهای ایران، چین، روسیه، هند و امارات یک پیمان پنججانبه شکل بگیرد. ایجاد این پیمان پنججانبه به نفع ایران است و میتواند اقتصاد کشور را به تعادل برساند.
وی افزود: با این حال، پیمانهایی که تا امروز بین ایران و کشورهایی مثل چین و روسیه صورت گرفته است، به صورت اصولی نمیتوانند موفقیتآمیز باشند. زیرا کمبود و مازاد دائمی در یکی از این ارزها دیده میشود. همچنین در پیمانهای چندجانبه پولی باید قیمت مرزی طرفین تعیین شود.
سعدوندی در پایان خاطرنشان کرد: در کشور ما که نرخ تورم به مراتب بالاتر از سایر کشورهاست، احتمال شکست این اقدام بسیار زیاد است. برای موفقیت این پیمان باید سازوکار قیمتگذاری در بازار آزاد وجود داشته باشد، اما از آنجاییکه ایران به هیچ یک از دیگر کشورها شباهت ندارد و دچار معضل ارز چندنرخی است، به نظر نمیرسد که این سیاست بتواند موفقیتآمیز باشد.