یک موردکاوی جالب در مورد تمرین قدرت در یک سازمان، به تازگی در بریتانیا به نتایج خاصی رسیده است. دومینیک راب، معاون نخستوزیر و وزیر دادگستری بریتانیا بعد از انتشار گزارشهای مستقلی در مورد قلدری او در محیط کار، استعفا داد. کارمندان دولت که شکایتهایی علیه او ثبت کرده بودند، این اتفاق را منطقی میدانند. اما حامیانش و خودش، مدعی هستند این گونه استعفاها گناهکار شناختن افراد به خاطر قلدری را به شکل ناسالمی به یک امر عادی تبدیل میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، آدام تولی، وکیلی که تحقیقات در این زمینه را انجام داده، متوجه شد که آقای راب، وقتی وزیر امور خارجه بود «به شکل مداوم و غیرمنطقی رفتار تهاجمی» داشته است. همچنین آقای تولی به این نتیجه رسیده که سبک کاری راب در وزارت دادگستری گاهی «مرعوب کننده» و «توهین آمیز» بوده است. ممکن است راب قصدش آسیب زدن به دیگران نبوده باشد، اما این برای اینکه از چنین مخمصهای نجات پیدا کند، کافی نیست: در خود وبسایت دولت بریتانیا آمده که قلدری کردن «رفتاری است که باعث احساس ترس یا توهین افراد میشود.»
مفهوم کاری که راب انجام میدهد غیرعادی است. رسانهها توجه زیادی به این مسائل میکنند و ارتباط بین کارکنان دولت و وزرای دولت بریتانیا خیلی ویژه است. اما این سوال که چه چیزی فردی را که صرفا استانداردهای بالایی تعیین میکند، که همان روایت آقای راب از وقایع است، از کسی که قلدر است متمایز میکند، در همه محیطهای کاری جالب توجه است. به عنوان مثال، در یک نظرسنجی که سال ۲۰۲۱ منتشر شد، حدود ۳۰درصد نیروهای آمریکایی گفتند که تجربه مستقیم رفتار نامناسب در محیط کار را داشته اند که در دوسوم این موارد، فرد بالادستی آنها رفتار قلدرمآبانه داشته است.
خیلی سخت است که این گزارش را بخوانید و احساس غیرمنتظرهای از همدردی با آقای راب نداشته باشید. با اینکه اعتراف به این موضوع غیرعادی است، اما ترس بخشی از زندگی سازمانی است. سلسله مراتب به مدیران قدرت میدهد و این اختیار را به آنها میدهد که کارکنانی را که عملکرد ضعیفی دارند به راحتی کنار بگذارند. موسسه گالاپ در بررسی ۷هزار و ۲۰۰بزرگسال آمریکایی، به این نتیجه رسید که از هر دو بزرگسال، یک نفر در بخشی از مسیر شغلی، کارش را ترک میکند تا از رئیسش دور بماند. افرادی که سختگیری و پشتکار بیشتری دارند، اغلب در سلسله مراتب بالا میروند.
آقای راب دقیقا همینطور است. تولی یک رئیس سختگیر را توصیف میکند: سختکوش، بی طاقت و امرونهیکن. وقتی همان پاسخی را که میخواهد نمیگیرد، حرف طرف مقابل را قطع میکند. او نمیخواهد برای تکرار بحثهایی که قبلا مطرح شده اند وقت صرف کند. اگر فکر کند کار از استانداردهای لازم برخوردار نیست، عینا به زبان میآورد.
آقای راب مثل یک چراغ رومیزی، روشن است، زیاد خیره میشود و معروف است به همدلی نکردن. اما ظاهرا به طور کلی با رسیدن به دستاوردهای بهتر انگیزه میگیرد. در تحقیقاتی که انجام شد، شواهدی مبنی بر اینکه آقای راب سر افراد داد میزده یا فحش میداده یا کارمندان دولت را به صورت فردی هدف قرار میداده، پیدا نشد. تولی بابت ادعاهای مقامات مبنی بر حالات بدنی تهدیدآمیز او، مثل کوبیدن روی میز یا حرکت دست به سمت صورت افراد برای جلوگیری از حرف زدن آنها متقاعد نشد. این وکیل نوشته، «حرکت تحکم آمیز دست» به اندازهای که ادعا شده مورد تاکید نبود؛ کوبیدن روی میز هم بعید است «هشداری» ایجاد کرده باشد. اگر راب یک قلدر در محیط کار باشد، احتمالا به اندازهای که برخی رسانهها به آن پرداخته و القا کرده اند، پرخاشگر نیست.
اما این همدردیها کارآیی عملی ندارند. تعداد و تداوم شکایتها از آقای راب، خودش شاهدی است بر اینکه یک جای کار اشکال دارد. کارکنان دولت که از او بد میگفتند، قبلا برای وزرای دیگر هم کار کرده بودند که آنها هم مبتدی و تازه کار نبودند. تولی مطمئن است با وجود اعتراض راب مبنی بر اینکه قربانی «کارکنان دولتی کنشگر» شده، اما شکایتهای افراد از روی حسن نیت بوده است.
دقیقترین مشاهده تولی این است که متوجه شده زندگی کاری، مجموعهای از وقایع مجزا از هم نیست و هر کدام به دیگری ربط دارد. برخی از شکایتهایی که افراد علیه راب مطرح کرده اند، ممکن است به تنهایی آسیب زننده نباشند. اقدام به کوبیدن روی میز یا قطع کردن حرف افراد بی ادبانه است، اما خیلی از روسا همین کارها را انجام میدهند.
پریدن وسط حرف افراد در جلسات کاری، اگر فرد جزو آن دسته افرادی نباشد که کاری را که دریافت کرده «کاملا بی استفاده» و «اسفناک» توصیف کند، اهمیت کمتری دارد (تا اگر چنین کاری را به صورت فردی انجام دهد). قلدری کردن میتواند یک اتفاق یکباره باشد، اما بیشتر اوقات روند افزایشی پیدا میکند:، چون فشارها بیشتر میشود، اضطراب ایجاد میشود و جوهای مختلف شکل میگیرند؛ و اگر هر کسی فکر میکند به آقای راب به شکل ناعادلانهای برچسب قلدری زده شده، نمیتوان مشکل دیگری را در این رابطه نادیده گرفت - تاثیرگذاری او به عنوان یک مدیر.
اگر تعداد کافی از افراد فکر میکنند شما رئیس بدی هستید، پس رئیس بدی هستید. اگر کارکنان سعی میکنند از شما دوری کنند، منبع استعدادهایی که در اختیار دارید، با کمبود مواجه میشود. خود آقای تالی که با وسواس شدید سعی کرده کار عادلانهای انجام دهد، به وضوح متوجه شد که معاون نخستوزیر در حال تلاش برای اثبات خودش است. او رویکرد راب نسبت به این بررسیها را «تا حدی استبدادگرایانه» توصیف میکند.
مترجم: مریم رضایی
منبع: Economist