در فضای تعلیق مذاکرات احیای برجام، مدیر میز ایران در گروه بینالمللی بحران که پس از روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن موقعیت خود را در اتاق فکر تصمیمگیری کاخ سفید ارتقا داده است، در توییتی از جلسه هفته گذشته شورای امنیت منهای روسیه و چین برای رایزنی درباره استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن دوباره قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران خبر داده است. چند روز پیش نیز والاستریت ژورنال خبر داده بود که آمریکا هواپیماهای سنگرشکن خود را عازم منطقه کرده است؛ به همین دلیل این ظن و گمان تقویت شده که دولت بایدن در حال تدارک پروژه جدیدی علیه تهران است.
به گزارش دنیای اقتصاد، در فضای تعلیق مذاکرات احیای برجام، نشانههایی از مطرح شدن دوباره اسنپبک یا مکانیزم ماشه برای بازگرداندن دوباره قطعنامههای شورای امنیت دیده میشود. علی واعظ مدیر میز ایران در گروه بینالمللی بحران روز شنبه ۹ اردیبهشت-۲۹ آوریل در توییتی از این مساله خبر داد. واعظ که پس از روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن و انتخاب رابرت مالی به عنوان فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران موقعیت خود را در اتاق فکر تصمیمگیری کاخ سفید ارتقا داده است، در این توییت نوشت: هفته گذشته سه کشور اروپایی با دعوت از ۱۰ عضو منتخب شورای امنیت سازمان ملل آنها را در جریان رایزنیها در مورد استفاده از مکانیزم ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل در صورت عبور ایران از خطوط قرمز هستهای قرار دادند.
اشاره واعظ به مساله غنیسازی ۶۰ درصدی ایران است که حساسیت مجدد غرب به پرونده هستهای ایران را برانگیخته است. در فضای تعلیق مذاکرات احیای برجام که از اواخر مرداد ماه در بن بست قرار گرفته و از دستور کار تروئیکای اروپایی و ایالات متحده خارج شده است، این مساله را میتوان اولین نشانه در این شرایط دانست که تحرک آمریکا و اروپا را برای فشار بر ایران را به دنبال آورده است. اظهارات نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین اتریش نیز تاییدی بر فضای در حال شکلگیری کنونی است. میخائیل اولیانوف روز شنبه گفت که آمریکا و تروئیکای اروپا تصمیم گرفته اند که برجام را از بین ببرند. اولیانوف در پیامی آمریکا و سه کشور اروپایی عضو برجام را مقصر عدمحصول نتیجه در گفتگوها درباره برنامه هستهای ایران دانست. وی در پیامی توییتری نوشت: «به نظر میرسد که آمریکا و تروئیکای اروپا تصمیم گرفته اند که برجام را که همچنان دستاورد بزرگی در زمینه عدماشاعه هستهای بوده، از بین ببرند.» اولیانوف اضافه کرد: «هر روز تاخیر در از سرگیری گفتگوهای وین، ما را به نقطه بدون بازگشت نزدیکتر میکند.»
در چنین شرایطی این سوال حائز اهمیت است که چرا توییت علی واعظ مدیر میز ایران در گروه بحران مهم است. مسوولیت کنونی واعظ پیشتر در اختیار رابرت مالی قرار داشت و از این حیث بسیار نزدیک به محافل آمریکایی است و مشاورههایی را در این خصوص به تصمیمگیرندگان ایالات متحده درخصوص روندها و فرآیندهای مذاکرات برجام ارائه میدهد. واعظ همچنین در طول سالهای گذشته در گروه بحران طرحها و گزارشهایی را به سیاستمداران آمریکایی ارائه داده است. واعظ همچنین در نشست کارشناسی غیررسمی در فوریه در بروکسل بر توافق موقت تاکید داشته که اخیرا به دستورکار آمریکاییها به عنوان جایگزین احیای برجام بر مبنای نسخه ۲۰۱۵ تبدیل شده است؛ بنابراین دیدگاههای وی بسیار نزدیک به طرف آمریکایی است و به نوعی آن را پشتیبانی میکند و از سوی دیگر، چون با منابع آمریکایی مرتبط است، باید بر خبری که او از توییتر منتشر کرده تمرکز و نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد.
از مرداد ۱۴۰۱ که مذاکرات احیای برجام به دلیل پاسخ منفی ایران به بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا در تعلیق قرار گرفت و از دستور کار غرب خارج شد، تا مقطع کنونی و حتی متاثر از جنگ اوکراین و ناآرامیهای سال گذشته در ایران، آمریکا و اروپا اقدام سنگین و پرفشاری را علیه ایران انجام ندادند. تنها نشست شورای حکام آژانس در اواخر سال گذشته بود که در آن تاکید شده بود که ایران باید نسبت به تعهدات خود پایبند باشد. یک مقام آمریکایی در آن نشست ایران را به عدمهمکاری با آژانس متهم و تهدید کرد چنانچه این روند ادامه داشته باشد، این شورا برای «رسیدگی به بحران» جلسه فوق العاده تشکیل خواهد داد.
با این حال این روند به جلسه فوقالعاده کشیده نشد و در اواخر اسفند ماه نیز در نشست فصلی شورای حکام قطعنامه علیه ایران صادر نشد. اما این روند از دید غرب نشاندهنده اخلال در فرآیند احیای برجام است و پیچیدگیها و اختلافات بسیار جدی را نشان میدهد. پیشتر کارشناسان اذعان داشتند که آمریکا باید در قبال ایران سطح مناسبی از واکنش را نشان دهد تا اهرم هستهای مطلوبیت لازم را برای تهران نداشته باشد؛ بنابراین باید هزینه استفاده از اهرمهای هستهای برای فشار بر غرب به قصد گرفتن امتیاز را افزایش دهد.
در چنین فضایی دیدار هفته گذشته بیانگر این است تا پالس لازم را به ایران ارسال کنند که غرب نه تنها برای فعال کردن ماشه توان دارد، بلکه اراده لازم را نیز دارد و بنابراین مقدمات اولیه آن در حال انجام است. پیش از این نیز واشنگتن در قالب یکسری مانورها این اقدامات را بروز داد، از جمله شبیهسازی بین آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران که نشان میداد این مانورها باید ادامه پیدا کند و حتی کارشناسان پیشنهاد میدادند که ایالات متحده هواپیماهایی را برای تخریب پناهگاهها در اختیار اسرائیل قرار دهد.
در شرایط کنونی نیز آمریکا هواپیماهایی را به منطقه ارسال کرده با این هدف که به تهران نشان دهد که اگر از غنیسازی عبور کنید، متقابلا ایالات متحده نیز پاسخ میدهد. در واقع دامنه پاسخ صرفا تحریمها نیست و میتواند طیفی از اقدامات را هم به دنبال داشته باشد. با این حال رویکرد تاکنون مبتنی بر دیپلماسی غیررسمی و غیرمستقیم بوده است. اما احتمال دارد در هر دو سطح رسمی و غیررسمی پیامهایی به طرف ایرانی مخابره شده باشد که اگر بخواهید از خطوط قرمز عبور کنید ایالات متحده پاسخ متوازن خواهد داد؛ بنابراین پرده دوم از کمپین فشار حداکثری میتواند این باشد که به تهران بگوید به سمت اقدامات فراتر، از جمله غنیسازی ۶۰ و بالای ۶۰درصد نرود، چرا که اقدامات بعدی آمریکا ممکن است خیلی هزینهزا باشد.
در واقع آمریکاییها در حال نشان دادن این سیگنال هستند که سطح هزینهها صرفا در حوزه اقتصادی و تحریم نیست و میتواند هزینهها به سقف نزدیک شود تا به زعم آمریکا، ایران حداقل ریسک عبور از غنیسازی ۶۰درصد را انجام ندهد؛ بنابراین هدف تاثیرگذاری بر تصمیم و ادراک ایران و تصمیمگیری در هفتههای آینده است تا به سمت انعطافپذیری در تصمیماتش به خصوص مذاکرات در حال انجام با آژانس حرکت کند و نرمش بیشتری نشان دهد. مذاکراتی که از دید لارنس نورمن خبرنگار والاستریت ژورنال به کندی پیش میرود و شاهد تحول خاصی در دو ماه گذشته نبوده است.