روزگاری استحمام مردم در خزینهها انجام میشد و بههمین دلیل دچار بیماریهایی مثل کچلی، بیماریهای قارچی و آبله میشدند تا اینکه دوش حمام جایگزین آن شد، ولی نخستین حمام نمره را شخصی به نیت همسرش «کشور خانم» ساخت.
به گزارش همشهری آنلاین، مردم تا دوره پهلوی اول برای شستوشو و غسل کردن، درون حوضچهای در گرمابه میشدند که به آن خزینه میگفتند تا اینکه اولین دوش حمام در زمان ناصرالدین شاه وارد کشور شد.
این دوش حمام را فردی بهنام «کلنل نیکلا سمینو» در خیابان لختی (دروازه دولت، سعدی فعلی) راهاندازی کرد، اما استقبال چندانی از آن نشد، چون مردم مایل بودند سر و بدن خود را مثل نیاکانشان در خزینهها بشویند. در دوران پهلوی اول، استفاده از خزینهها ممنوع شد؛ چرا که پزشکان و مسئولان بهداشتی اعلام کردند خزینهها از مرکزهای اصلی برای نشر عفونت و بیماریهای واگیردار و خطرناک هستند. اگرچه مخالفتهایی با این کار شد و «جنبش خزینه» در کشور راه افتاد و عنوان شد که این کار از مظاهر غربگرایی است، اما بالاخره به اجرا درآمد.
نخستین حمام نمره را هم سال۱۳۲۶ فردی به نام «سلیمان سنه» به نیت همسرش «کشور خُداد» در محله عودلاجان ساخت. گفته میشود همسر او زمانی که آبستن و در یکی از گرمابههای محله عودلاجان مشغول استحمام بوده، به دلیل کوبیدن مداوم در از سوی حمامدار، دچار ترس و سقط جنین میشود. این حادثه باعث شد تا کشور خانم از همسرش بخواهد تا گرمابهای در محله بسازد که در نوع خود بینظیر باشد. این گرمابه که ساخت آن سال۱۳۲۲ در خیابان سیروس (شهید مصطفی خمینی)، بین چهارراه سرچشمه و سیروس شروع شد، ۵بهمن سال۱۳۹۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
سلیمان که یکی از تجار قدیمی تهران بود و صرافی داشت، برای تأمین هزینههای این گرمابه که میخواست در نوع خود بینظیر باشد، ۱۸۰هزار تومان از بخش خصوصی وام گرفت و خانههایی در خیابان سیروس خرید که متعلق به افرادی به نامهای خانم «طلا دانشراد» و آقای «رحمان قصاب» بود. سپس قسمت زنانه این گرمابه را که به حمام ممتاز، حمام بینظیر و حمام محله معروف شد، به «کشوریه» و قسمت مردانه را به «سلیمانیه» نامگذاری کرد.
موضوعی که سبب معروفیت بیشتر این گرمابه شد، تزئینات گچبری، آئینهکاری، منبتکاری، آهنکاری و... آن بود. مصالح بهکار رفته هم در این گرمابه آجر، تیرآهن، ملات ماسه و سیمان، ملات ساروج، سنگ و موزاییک بود و آن زمان سیستم آب لولهکشی داشت که با نفت سیاه و گازوئیل گرم میشد. ورودی گرمابه که در ۴لنگه چوبی و منبتکاری شده بود، در خیابان سیروس قرار داشت و مشتریها پس از ورود به حمام، در سالن انتظار بهصورت نشسته یا سرپایی منتظر نوبت خود میماندند.