زندان بودم که در کلاس درس دزدان حرفهای مدرک فوق دکترا گرفتم و بعد از آزادی پای در دنیای مخفی دزدان گذاشتم.
به گزارش ایران، دزدی عوامل متعددی دارد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم شرایط اقتصادی و طلاق میتواند روی افزایش آن اثرگذار باشد، این در حالی است که وقتی فردی سابقه دزدی دارد تأثیر آن دوچندان نیز میشود. مانند باندی که پلیس آگاهی به جرم دزدی خودروهای مدل بالای خارجی و ایرانی دستگیر کرده است.
سرهنگ مجیدی رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی درباره این باند سرقت خودرو میگوید: «این افراد تاکنون به دزدیدن ۲۰ ماشین اعتراف کردهاند که بیشتر در مناطق شمال شهر تهران بوده است. آنها با گشتزنی ماشینهای باکیفیت را انتخاب کرده و سپس با ابزارآلات مخصوص اقدام به سرقت خودرو میکردند.»
او ادامه میدهد: «بعد از شناسایی این سارقان و مالخران، آنان در یک عملیات پیچیده و به صورت همزمان دستگیر شدند. مالخر نیز دارای یک سوله پر از ماشینهای سرقتی بوده است. کمااینکه تعدادی از این خودروها نیز توسط این مالخر خرد شده بود.»
یکی از شاکیان این پرونده در گفتگو با خبرنگار «ایران» اظهار میکند: اواخر سال گذشته بود که موقع بیرون رفتن از خانه یادم افتاد تلفن همراهم را بالا جا گذاشتهام. همین که بالا رفتم و پایین آمدم با صحنه نبودن مزدا ۳ روبهرو شدم. اصلاً فکرش را نمیکردم به این سرعت بتوانند ماشین را با خودشان ببرند.
او با بیان اینکهای کاش در همان دو دقیقه حداقل از قفل فرمان یا پدال استفاده میکردم، تشریح کرد: یکی از این دزدان وقتی مرا دید صاف در چشمهایم نگاه کرد و در حالی که روی زمین نشسته بود با خنده گفت که اینجا چکار میکنی؟ تو الان ماشینت را باید با خاکانداز جمع کنی، چون دیگر ماشینی وجود ندارد.
سعید که دزد اصلی در سرقت این ماشینها است میگوید: من ۳۹ سال دارم و تا امروز حدود ۱۲ سال سابقه زندانی شدن به دلایل مختلف دارم. ۳ سال قبل بعد از اینکه آزاد شدم، توبه کرده و تصمیم گرفتم دیگر هیچ جرمی مرتکب نشوم. راستش اگر شرایط اقتصادی اینگونه نبود و همسرم طلاق نمیگرفت هرگز دوباره دست به سرقت نمیزدم.
او ادامه میدهد: من سرکارگر یک کارگاه با حقوق ۱۲ میلیونی هستم، اما با این اجارهخانهها و وضعیت اقتصادی، همسرم طلاق گرفت بنابراین تصمیم گرفتم که دزدی کنم. این هم بدون شک تقصیر زندان است چراکه وقتی اولین بار برای دزدیدن یک موتور در حالی که بدون قفل و همراه با کلید کنار خیابان بود به زندان افتادم، آنجا فهمیدم که میتوانم خلافکاری یاد بگیرم. بسیاری از افراد در زندان معتاد هستند، اما به دلیل اینکه من مواد مخدر مصرف نمیکردم، با پول دادن به افراد در کلاس درس آنها برای دزدی شرکت میکردم.
سعید با بیان اینکه در زندان کلاس درس واقعی داشتیم تشریح میکند: آنجا همه چیز را درباره سرقت یاد گرفتم؛ اینکه چطور میتوان سیستم برقی را از کار انداخت، اینکه چطور میتوان در ماشین را باز کرد، اینکه هر ماشین چه مشکل برقی دارد و... بنابراین عملاً بیسواد به زندان رفتم و با مدرک فوقدکترای سرقت ماشین از آنجا خارج شدم. حتی مالخر ماشین را نیز آنجا شناختم و باعث شد وقتی تصمیم به سرقت گرفتم به سرعت با او ارتباط بگیرم و زودتر به پول برسم.
او در ادامه اظهار میکند: در خیابان با همین رفیقم سهیل دور میزدم و هر ماشینی که چشمم را میگرفت از قبیل مزدا ۳، پرشیا و... سرقت میکردیم و بین ۱۵ تا ۵۰ میلیون تومان به آن مالخر که فقط یک سوله بزرگ در خاورشهر ماشین سرقتی داشت، میفروختیم.
سعید در ادامه اظهار کرد: البته من دزد نیستم و از سر اجبار این کار را میکردم. حتی در این ماههایی که تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم همچنان روزها کار میکردم، شما میتوانید از روی بیمهای که محل کار برایم رد کرده است این موضوع را متوجه شوید.
سهیل همدست دیگر سعید در دزدیها میگوید: من ۳۵ ساله هستم و در دلاوران کار کابینتسازی میکردم و درآمد خوبی هم داشتم تا اینکه شرایط اقتصادی باعث شد همراه سعید دست به دزدی بزنیم. من فقط در ماشین مینشستم و سعید بود که وارد ماشین شده و آنها را روشن میکرد.
معمولاً اگر قفل ورودی آن نیز باز نمیشد با یک الماسی که در اختیار داشت، شیشه ماشین را برش داده و بعد ماشین را هرطور که شده روشن کرده و با خود برای آن مالخر میبردیم.
او ادامه میدهد: کلاً ۴۰ میلیون گیر من آمد درصورتی که در همان کابینتسازی حداقل ۱۵ میلیون تومان درآمد داشتم و «اوستا کار» ماهری محسوب میشدم. حتی شما آنجا اسم مرا بیاورید همه مرا میشناسند.
سهیل در پایان خاطرنشان میکند: مردم حتماً برای مال خودشان هم که شده حتی برای یک دقیقه هم اگر قرار است که کنار ماشینشان نباشند، نکات ایمنی را حتماً رعایت کنند چرا که در همان یک دقیقه، امثال ما به راحتی آب خوردن میتوانند ماشین آنها را سرقت کنند.