شاید تصور بسیاری بر این است که قدمت دوش حمام در ایران به حداکثر ۱۰۰ سال پیش میرسد و پیش از آن همه حمامهای ایرانی به شکل سنتی و خزینه دار ساخته میشد. اما بد نیست بدانید این تصور چندان دقیق نیست و اولین حمام دوش دار در دوره ناصری توسط پسر یکی از سرداران ناپلئون در خیابان سعدی ساخته شد.
به گزارش همشهری آنلاین، داستان ساخت اولین حمام دوشدار در تهران را «داریوش شهبازی» نویسنده و تاریخ پژوه اینطور روایت میکند: «ماجرا از این قرار است که سرداری از سپاه ناپلئون پس از سقوط وی به ایران میآید و دیرزمانی از اقامت او در کشور میگذرد و پس از ارایه خدمات ارزنده به دولت ایران، چشم از جهان فرو میبندد. دولت وقت (موسوم به دوره ناصرالدین شاه) به پاس خدمات آن سردار، فرزندش کلنل «نیکلا سمینو» را به ایران دعوت کرده و امور پست و تلگراف و گمرک را به او میسپارد. این فرزند دل به سرزمین پارس میبندد، مسلمان شده و همسر فرانسوی خود را طلاق میدهد و با دختری از خانواده قراگوزلو ازدواج میکند و در ایران ماندگار میشود. نیکلا در نیمه دوم پادشاهی ناصرالدین شاه در خیابان لختی یا دروازه دولت و سعدی فعلی حمامی بنا میکند و برای نخستینبار در این حمام دوش کار میگذارد و بدین ترتیب اولین حمام دوشدار تهران شروع به فعالیت میکند. این حمام که به حمام سمینو شهرت پیدا کرد تا دوران پهلوی دوم فعال بود.»
ناگفته پیداست که تا پیش از راهاندازی و رواج حمامهای دوشدار، همه گرمابههای پایتخت به شکل خزینه بودند. طبق آمار تا سال ۱۲۳۲ خورشیدی، مقارن با سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، تهران ۱۵۳حمام داشت. «پولاک»، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه، در کتاب سفرنامه خود نوشته، هر محله به تناسب جمعیت، حمامهایی داشت. محله ارگ که کاخ سلطنتی در آن مستقر بود، ۱۴حمام داشت که از این تعداد ۵ باب آن جنبه عمومی داشت و بقیه در مجاورت عمارتها و خانهها قرار گرفته بود و بیشتر جنبه خصوصی داشت.
شهبازی نحوه استفاده از گرمابههای عمومی را اینطور روایت میکند: «آن روزگار در تمامی شهرهای ایران از جمله تهران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل به نوبت جنسیت از حمام عمومی استفاده میکردند. سحرگاهان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام به مردان اختصاص داشت و در طول روز، حمام در اختیار زنان بود. آماده کردن حمام در فصل زمستان بهدلیل افزایش مصرف سوختهای مرسوم کار دشواری بود و اغلب مردم از اواخر پاییز تا شب عید رنگ حمام را نمیدیدند.»
ناگفته پیداست استفاده از خزینهها به دلیل ماهیت عمومی آن و تعویض نشدن آب، باعث بسیاری از بیماریها مانند بیماریهای پوستی و قارچی، کچلی و بیماریهای واگیردار میشد. به گفته شهبازی، مردم اعتقاد داشتند آب خزینه خاصیتهای زیادی دارد. مثلاً زخم و جراحت را خوب میکند و درد و ضربدیدگی را درمان مینماید؛ بنابراین هر کس زخمی بر بدن داشت، نظیر قمهخوردگی و جراحات از چاقو و ... و هر پارگی به صورت باز یا کوفتگی در بدنش بود، وارد خزینه میشد. خزینهای که آب محدودی داشت و همه مردم از آن استفاده میکردند. حتی گاهی که پارچه و کهنه روی زخم را که بر اثر خشک شدن خون و چرک و چسبیدگی نمیتوانستند، از پوست جدا کنند، مجروح را به همان وجه داخل آب میکردند تا محل زخم خیس بخورد و بتوانند پارچه را جدا کنند.
این تهرانشناس ادامه میدهد: «این معما که مردم در آن روزها چگونه با آن شرایط سلامت میماندند، زمانی برایمان پیچیدهتر میشود که بدانیم بنابر بعضی باورها و برای رفع پارهای دردها گاهی به مردم توصیه میشد، لازم است، آب خزینه را کمی بنوشند و آنها هم از آن آب مینوشیدند.»