«ژان پل بلموندو» ستاره بزرگ سینمای فرانسه و چهرههای تاثیرگذار در شکلگیری موجنوی این کشور بود که ۹۰ سال پیش در چنین روزی متولد شد.
«بلموندو» در فیلم «از نفس افتاده» در نقش یک سارق حرفه ای خودرو ، قاتلی بی اخلاق و عاشق یک مهاجر آمریکایی که نقش آن را «جین سیبرگ» ستاره هالیوود بازی می کرد، با لقب «همفری بوگارت» فرانسوی شناخته شد و بسیاری نیز او را چیزی بین «بوگارت» و «جیمز دین» توصیف می کردند.
او که در سپتامبر ۲۰۲۱ در ۸۸ سالگی از دنیا رفت، با بینی بوکسوری، موهای پُرپشت و لبخند محجوبش، معمولا در نقش شخصیت های پروا و سرسخت فرانسوی بازی می کرد و در طول شش دهه فعالیت در سینما در بیش از ۸۰ فیلم از آثار هنری سینماگرانی چون «ژان لوک گدار» ، «فرانسوا تروفو»، «آلن رنه»، «کلود سوته» و «ژان-پیر ملویل» بازی کرد و علاوه بر آن در تعداد زیادی فیلم اکشن نیز مقابل دوربین رفت که بدلکاری های نقشش را نیز خودش انجام می داد.
«بلموندو» در سال ۱۹۸۹ برای بازی در کمدی-درام ساخته «کلود للوش» با عنوان «سفرنامه ای از یک کودک لوس» جایزه سزار بهترین بازیگر را دریافت کرد، اما از پذیرفتن این جایزه امتناع کرد چرا که جایزه سزار توسط یک هنرمند معروف به نام «سزار بالداچینی» طراحی شده بود که هرگز کار پدر بلموندو -که یک مجسمه ساز بود- را به رسمیت نشناخته بود.
این بازیگر در سال ۲۰۰۱ دچار یک سکته شدید شد که سمت راست بدنش را فلج کرد و حتی به مدت شش ماه قادر به صحبت نبود، اما او با این وجود در دو فیلم دیگر ظاهر شد که شامل نقش اصلی فیلم «یک مرد و سگش» (۲۰۰۹) بازسازی فیلم »کلاسیک نئورئالیستی «اومبرتو دی» ساخته «ویتوریو دسیکا» بود.
این سینماگر در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ یک نخل طلای افتخاری دریافت کرد و در سال ۲۰۱۶ نیز شیر طلایی افتخاری جشنواره فیلم ونیز را به خانه برد و در سال ۲۰۱۷ نیز در حالی جایزه سزار افتخاری دریافت کرد که روی صحنه تعداد زیادی از ستاره های سینمای فرانسه او را همراهی کردند.
«بلموندو» در سال ۲۰۱۶ و در حالی که ۸۵ سال داشت در مصاحبه ای با مجله فیلم «پریمیر» در مورد حرفه خود گفت: «این شانس را داشتم که جزو آن دسته از بازیگرانی باشم که در انواع ژانرها بازی کردم، از فیلم های روشنفکرانه موج نو گرفته تا کمدی های خنده دار و واقعاً پشیمان نیستم».
«ژان-پل بلموندو» در ۹ آوریل ۱۹۳۳ در محله ای مرفه نشین در خارج از پاریس متولد شد. آثار پدرش را می توان در باغ تویلری در نزدیکی لوور و در نمای اپرای پاریس یافت. بلموندوی جوان دوچرخه سوار و دروازه بانی مشتاق فوتبال بود که در سال ۱۹۷۰ یکی از بنیانگذاران تیم فوتبال پاری سن ژرمن نیز بود. او همچنین در دوران نوجوانی به صورت حرفه ای بوکس کار می کرد و در ۹ مبارزه، چهار برد و یک تساوی به دست آورده بود.
در ۱۶ سالگی تصمیم گرفت بازیگر شود و سرانجام در کنسواتوار معتبر درام پاریس پذیرفته شد، جایی که با دوستان دیگر خوداز جمله «ژان روشفور»، «ژان پیر ماریل» و «برونو کرمر» آشنا شد. او در سال ۱۹۵۶ فارغ التحصیل شد اما پس از آنکه هیات داوران کنسرواتوار از اعطای نشان به وی خودداری کرد، از رسیدن به سالن نمایش کمدی-فرانسز پاریس محروم شد.
پس از ایفای نقش های کوتاه در فیلم هایی چون «گناهکاران جوان» از «مارسل کارن» (۱۹۵۸) و «یکشنبه خنده دار» (۱۹۵۸) ساخته «مارک آلگرت»، با موج نوی تازه شکل گرفته سینمای فرانسه همراه شد و در سومین «اثر کلود شابرول» که یک درام جنایی به ندرت دیده به نام «تور دونفره» (۱۹۵۹) بود ، حضور داشت و همچنین در فیلم کوتاه «شارلوت و دوست پسرش» (۱۹۶۰) ساخته «ژان لوک گدار» بازی کرد.
اما با بازی در فیلم «از نفس افتاده» به کارگردانی «گدار» بود که «بلموندو» را در فرانسه و خارج از کشور به اوج شهرت رساند. «بلموندو» در کنار «جین سیبرگ» در نقش گانگستری حیله گر به نام «میشل پوکارد» بازی می کرد که از روی شخصیت «همفری بوگارت» مدل برداری شده بود، درست همانطور که «گدار» فیلم های عصر طلایی هالیوود را با ساختارشکنی به یک اثر جسورانه جدید و مدرن تبدیل می کرد.
سیگارهای پی در پی و صحبت مستقیم با دوربین، اجرای سرزنده، بامزه و فیزیکی «بلموندو» در این فیلم نه تنها یکی از برجسته ترین کارهای حرفه ای او شد بلکه فیلم «از نفس افتاده» را به یکی از تأثیرگذارترین فیلم های تاریخ بدل کرد.
او در سال ۱۹۶۰ در یک فیلم دیگر نیز بازی کرد که در سالهای بعد به اثری موفق در سینمای فرانسه تبدیل شد؛ اولین فیلم بلند «کلود سوته» با عنوان «همه خطرات را در نظر بگیرید» که در آن «بلموندو» در کنار «لینو ونتورا» ظاهر شد.
از دید عموم مردم، «بلموندو» نماینده موج جدیدی از بازیگران با ویژگی های معمول و معیوب بود. او سالها بعد گفت: «انقلاب "از نفس افتاده" این بود که بازیگر نقش اصلی و جوان آن زیبا به نظر نمی رسید». او راه برای ستاره هایی با ظاهر معمولی مانند «رابرت دنیرو»، «آل پاچینو» و «داستین هافمن» هموار کرد که در فیلم های هالیوودی دو دهه بعد نقش پررنگی ایفا کردند.
او در ادامه در بیش از ۳۰ فیلم از فیلمسازان سرشناس بازی کرد: «هفت روز ... هفت شب» از «پیتر بروک» (۱۹۶۰) ؛ «دو زن» ساخته «ویتوریو دسیکا» (۱۹۶۰) ؛ «لئون مورین کشیش» و «کلاه» (۱۹۶۲) به کارگردانی «ژان-پیر ملیول»، «میمونی در زمستان» (۱۹۶۲) و «طمع در آفتاب» (۱۹۶۴) از «آنری ورنوی»، «مردی از ریو» (۱۹۶۴) ساخته «فیلیپ دو بروکا»، «آیا پاریس در حال سوختن است؟» (۱۹۶۵) ساخته «رنه کلمنت» و «پری دریایی می سی سی پی» (۱۹۶۹) به کارگردانی «فرانسوا تروفو».
بازی در دو فیلم به یاد ماندنی ساخته «ژان لوک گدار» شامل «زن زن است» (۱۹۶۱) و «پی یرو خله» (۱۹۶۵) نیز در کارنامه پربار «بلموندو» دیده می شود که نقش آفرینی او در «پی یرو خله» در کنار «آنا کارینا»، یکی از درخشان ترین نقش های او را در سینما رقم زد.
در دهه ۱۹۷۰، «بلموندو» بیشتر به سوی سینمای تجاری روی آورد و در تعدادی از فیلم های اکشن فرانسوی بازی کرد و در این فیلم ها بدلکاری ها را نیز خودش انجام می داد و چندین بار نیز مجروح شد. جسورانه ترین کار او در تریلر فیلم اکشن ساخته «آنری ورنوی» با نام «تماس گیرنده شب» (۱۹۷۵) بود، جایی که او از هلکوپتر معلق شد و بالای یک متروی متحرک ایستاد.
«بلموندو» در اوایل دهه ۸۰ میلادی به بزرگترین ستاره گیشه فرانسه تبدیل شد و با فیلم هایی مانند «حرفه ای» (۱۹۸۱) ساخته «ژرژ لوتنر» و «سوپر آس» از «ژرار اوری» (۱۹۸۲) میلیون ها تماشاگر فیلم را به سینماها کشاند، اما در نهایت آسیب جدی در فیلم کمدی پلیسی «دستبرد» ساخته «الکساندر آرکادی» در سال ۱۹۸۵، پایانی بر دوران سلطنت «بلموندو» به عنوان یک قهرمان اکشن بود.
او در سال های بعد به تئاتر بازگشت و در نقش اصلی نمایش «سیرنو دو برژاک» بازی کرد و در سال ۱۹۸۹ نیز در نقش اصلی دو نمایشنامه نوشته «ژرژ فیدو» به روی صحنه رفت.
همچنین پس از فیلم «سفرنامه ای از یک کودک لوس» (۱۹۸۸)، «بلموندو» این بار در اقتباسی از رمان «بینوایان» با «کلود للوش» همکاری کرد و در نقش «ژان والژان» بازی کرد. در سال ۲۰۱۸ اعلام شد که او بار دیگر با «کلود للوش» در دنباله فیلم «سفرنامه ای از یک کودک لوس» بازی خواهد کرد، اما این اتفاق هیچگاه روی نداد.