احمد زیدآبادی تحلیلگر مسائل سیاسی در روزنامه هم میهن نوشت: چندسالی است مسجدالاقصی به کانون منازعۀ فیزیکی اسرائیل و فلسطینیها تبدیل شده است. این منازعه بهخصوص در ماه رمضانِ هر سال به اوج خود میرسد؛ ماهی که مسلمانان از سراسر کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی راهی مسجدالاقصی میشوند تا در «سومین مکانِ مقدس مسلمانان» عبادت کنند.
اسرائیل در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ بیتالمقدس شرقی را به اشغال خود درآورد و آن را بلافاصله ضمیمۀ خاک خود کرد. با این حال، طبق یک توافق، تولیت خاندان پادشاهی هاشمی اردن بر مسجدالاقصی ادامه یافت و قرار بر این شد که موقعیت مذهبی مسجدالاقصی با تغییری مواجه نشود.
از اینرو، مسجدالاقصی بهرغم ادعای حاکمیت اسرائیل بر آن، بهعنوان محل انحصاری عبادت مسلمانان موردقبول تمام طرفهای منازعه قرار گرفته، اما غیرمسلمانان ازجمله یهودیان از حق بازدید از مسجد برخوردار شدهاند.
بسیاری از فلسطینیها و برخی از یهودیان مذهبی، اما از این ترتیبات ناراضیاند. فلسطینیها، حضور پلیس اسرائیل در محوطۀ مسجد، حق بازدید غیرمسلمانان از این مکان و بهخصوص حاکمیت اسرائیل را برنمیتابند و در مقابل، برخی محافل افراطی یهودی خواستههایی مانند تخریب مسجد و بازسازی سومین معبد یهودیان بهجای آن تا ورود آزاد یهودیان به داخل مسجد به قصد عبادت و قربانی کردن در محل آن را مطرح میکنند.
خواستههای یهودیان افراطی معمولاً موردحمایت دولتهای چپگرا و یا میانهرو اسرائیل قرار نمیگیرد، اما در شرایط حاضر ائتلافی از احزاب تندرو بر اسرائیل حاکم شده است که برخی از اجزای آن، بهصراحت خواهان بههم زدن «ترتیبات حفظ وضع موجود» در مورد مسجدالاقصی هستند و از برگزاری مراسم قربانی توسط یهودیان در آن مکان دفاع میکنند.
همین موضوع، دولت اردن و عموم فلسطینیها بهخصوص گروههای اسلامگرای حماس و جهاد اسلامی را نسبت به «یهودیسازی» مسجدالاقصی بهشدت حساس کرده است. آنها بهطور دائم در مورد هر اقدامی در جهت هویتزدایی از مسجدالاقصی و یهودیسازی آن هشدار میدهند و نمازگزاران فلسطینی را به مقابله با آن فرامیخوانند.
از بدِ حادثه، امسال ماه رمضان با عید پسح یهودیان مصادف شده است؛ عیدی که یهودیانِ متعصب به یاد نجاتشان از بردگی فرعون مصر، قربانی کردن بُز را در محل معبد ضروری میدانند. در هفتۀ گذشته، برنامۀ یک گروه فوق افراطی مذهبی برای قربانی کردن بز در محوطۀ مسجدالاقصی سبب اعتراض نمازگزاران و برخورد شدید پلیس اسرائیل با آنها شد. در این حادثه ۳۵۰ نمازگزار فلسطینی توسط ارتش اسرائیل دستگیر و شمار بسیاری از آنها در داخل صحن مسجد مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
گروه حماس در پاسخ به این اقدام، ابتدا چند موشک از نوار غزه بهسمت شهرکهای جنوب اسرائیل شلیک کرد، اما در حرکتی غیرمترقبه ناگهان ۳۴ فروند کاتیوشا از جنوب لبنان به شهرکهای شمالی اسرائیل شلیک شد. ازآنجاکه جنوب لبنان عموماً در کنترل امنیتی گروه حزبالله است، ابتدا گمان بر این میرفت که این گروه مسبب شلیک موشکها بوده است، اما ارتش اسرائیل بلافاصله دخالت حزبالله در حادثه را رد کرد و گروه فلسطینی حماس را مسئول آن دانست. ارتش اسرائیل به تلافی شلیک موشکها، اهدافی را در نوار غزه و جنوب لبنان بمباران کرد و ظاهراً بحران همچنان ادامه دارد.
در این میان، کشته شدن دو دختر اسرائیلی و مجروح شدن مادرشان در عملیاتی در درۀ اردن، نقطۀ درگیری را از نوار غزه و جنوب لبنان به کرانۀ باختری منتقل کرد.
ارتش اسرائیل وعدۀ انتقامگیری از این عملیات را داده و شرکای نتانیاهو در کابینۀ اسرائیل نیز خواهان شدت عملی بیسابقه شدهاند. درعینحال، رهبران اپوزیسیون اسرائیل بههمراه دولتهای غربی که مخالف سیاست دولت نتانیاهو هستند، در محکوم کردن عملیات درۀ اردن با ائتلافِ حاکم همصدا شده و نتانیاهو نیز از همبستگی و وحدتِ جامعۀ اسرائیل خبر داده است!
دولت نتانیاهو که با بحران بیسابقهای در داخل و خارج اسرائیل روبهروست، ظاهراً از ایجاد تنش امنیتی برای ساکت کردن صداهای مخالف خود، استقبال میکند و بهنظر میرسد چندان بیمیل نیست که با گسترش تشنج پای جمهوری اسلامی را هم به معرکه باز کند.
نتانیاهو بهخصوص از عادیسازی رابطۀ ایران و عربستان، خشمگین است و میکوشد تا با بحرانی کردن فضای امنیتی منطقه مانع از تحقق آن شود. همزمانی بالاگرفتن منازعۀ اسرائیل با حماس آن هم درست همزمان با صدور بیانیۀ مشترک وزیران خارجۀ ایران و سعودی برای عملیاتی کردن وعدۀ تجدید رابطه، خیلی بیربط بهنظر نمیآید.