سال ۱۴۰۲ برای معلمان با ناامیدی شروع شد؛ گوشه کوچکی از این ناامیدی، گل گرفتن سردر چندین اداره آموزشوپرورش شهرستانهای مختلف بود. معلمان بیست و نهم اسفندماه روز پرتنشی را گذراندند و درنهایت حقوقشان لحظات آخر، آنهم قسطی واریز شد. آنها که خرید خدمتیاند و قراردادی، شغل دوم گرفتهاند یا مسافرکشی میکنند یا کارمند ادارههای دیگر شدهاند. در شهرهای دیگر هم کشاورزی، گاوداری و سوختبری میکنند.
به گزارش هممیهن؛ تعدادی هم دلال دلار یا در کافهها و رستورانها کارگری میکنند. حقوقهای ۵-۴ میلیونی دیگر کفاف زندگیشان را نمیدهد. معلمان و کارشناسان آموزشی، از وزارت آموزشوپرورش ناراضیاند. آنها میگویند وضعیت معیشتشان در سالهای گذشته نابهسامانتر شده، حقوقها بهشدت پایین است و تعداد معلمان خرید خدمتی و قراردادی بالاتر رفته بدون اینکه خبری از استخدام، بیمه و پرداخت حقوق باشد. اوضاع در مناطق محروم، وخیمتر است، مناطقی مانند شهرهای سیستانوبلوچستان که معلمان مانند سایرین، از پس مخارجشان بر نمیآیند و کارگری شغل دومشان است.
جنجال واریز حقوق اسفندماه معلمان تا اوایل فروردینماه هم ادامه داشت و با عزل دو معاون آموزشوپرورش همراه شد. هرچند آموزشوپرورش این اتفاقات را شایعه خواند. معاون اول رئیسجمهوری تقصیر را به گردن آموزشوپرورش انداخت و وعده برخورد با مدیران عالی این وزارتخانه را داد و از همان زمان، ماجرای برکناری وزیر آموزشوپرورش که پیش از این هم زمزمههای احتمال عزلش شنیده میشد بر سر زبانها افتاد. دوشنبه چهاردهم فروردینماه، درست زمانیکه جنجال بر سر تاخیر در پرداخت حقوق معلمان ادامه داشت، وزیر آموزشوپرورش پیشدستی کرد، استعفا داد و بلافاصله هم استعفایش پذیرفته شد.
همه اینها در حالی بود که بهگفته دبیر کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی به هممیهن، وزیر ۲۰ دقیقه قبل از جلسه مشترک درباره بررسی ماجرای رتبهبندی معلمان و دلیل تاخیر در پرداخت حقوق معلمان استعفا داد و جلسه بدون حضور او و رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار شد. در همان روز، خبرگزاری اصولگرای تسنیم گزارش کوتاهی از مشکلات معلمان قراردادی منتشر کرد. در این گزارش بهنقل از این معلمان اعلام شد که ۶ ماه است حقوق نگرفتهاند؛ از مهرماه ۱۴۰۱ تا ۱۴ فروردینماه، نه ریالی حقوق گرفتهاند و نه عیدی. آنها معلمان قرارداد کار معین بودند.
مینا احمدی، معلم ورامینی است که از ۲۰ سال پیش مشغول بهکار بوده، اما تنها سهسال سابقه کار برایش در نظر گرفته شده و حالا از مشکلات معیشیتی معلمان میگوید: «معلمان مرد اغلب راننده تاکسیاند. در برخی شهرستانها مثل ورامین، گاوداری و تعدادی هم دلالی ارز میکنند. معلمان زن هم اگر هنری داشته باشند در خانه کارهای هنری و سوزندوزی میکنند.» او به وضعیت معلمان قراردادی میپردازد و میگوید: «معلمان حقالتدریس و خرید خدمت، نه حقوق درست و حسابی میگیرند، نه برایشان بیمه کاملی رد میشود. آنها با شرکتها قرارداد دارند و بخشی از حقوقشان از سوی همین شرکتها کم میشود.
سه ماه تابستان نه حقوق دارند، نه بیمه. آنها در شرایط بسیار بد اقتصادی قرار دارند. بهطوریکه تا سال گذشته حقوق ماهانهشان ۵/۲ میلیون تومان بود و امسال به ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسید. درحالیکه آنها مانند معلمان معمولی سر کار حاضر میشوند و تدریس میکنند. آنها حتی کدپرسنلی ندارند.» احمدی هم با این میزان سابقه کمتر از ۸ میلیون تومان حقوق میگیرد؛ حقوقی که در اسفندماه در دو قسط پرداخت شد و به دلیل سابقه رسمی سه ساله هم از رتبهبندی حذف شده است. به گفته او، حقوق معلمان در بهترین حالت، بین ۶ تا ۱۰ میلیون تومان است.
«شیما»، معلم خرید خدمتی است، با اینکه از سال ۹۰ تدریس کرده، اما دو سال است که بهصورت خرید خدمت با آموزشوپرورش همکاری میکند. او در گروه معلمانی قرار میگیرد که تا سال قبل ۲ میلیون تومان حقوق میگرفتند. او به هممیهن میگوید که از مهرماه تا اسفندماه ۱۴۰۱ برایشان حقوق و بیمه در نظر گرفته نشد و اسفندماه مجموع آن ۶ ماه برایشان واریز شد. مبلغ عیدی واریزی برای این گروه از معلمان هم نصف سایر معلمان و به میزان ۹۰۰ هزار تومان بود: «شرکتی که با آنها قرارداد داریم اعلام کرده که ۶ ماه قبل را بیمه نمیکند و برای جبرانش تابستان ما را بیمه میکند.»
این معلم دوره ابتدایی از رفتارهای توهینآمیزی که با معلمان قراردادی و خرید خدمتی در مدارس میشود، انتقاد میکند: «ما اصلا حق اعتراض نداریم و هر مدرسهای که بگویند، باید تدریس کنیم. حالا هم در روستای عبدلآباد ورامین کار میکنم. ما را بهعنوان معلم حساب نمیکنند. حتی کارت معلمی به ما نمیدهند که حداقل از برخی تسهیلات استفاده کنیم. آموزشوپرورش اصلا ما را بهرسمیت نمیشناسند و هویتی به عنوان معلم نداریم. آنها مسئولیتی در ارتباط با ما بهعهده نگرفتهاند. ما حتی نمیتوانیم تأخیر در پرداختیها را از آنها پیگیری کنیم. طرف حساب ما شرکت است نه آموزشوپرورش.» بهگفته او، معلمان مرد به هیچوجه نمیتوانند با این شرایط کار کنند. بیشتر زنان بهصورت قراردادی معلم میشوند. آنها هم اغلب در کنار معلمی، شغل دیگری دارند.
دایره مشکلات معلمان با سیاستهای آموزشوپرورش، اما تنها به این موارد محدود نمیشود. آنها سالهاست درگیر طرح امین هستند. طرح امین، طرحی است که هرسال توسط وزارت آموزشوپرورش با همکاری معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه علمیه و جامعه الزهرا برای استخدام طلاب با محوریت طرح مدارس امین صورت میگیرد. اوایل اسفند امسال دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزشوپرورش، اعلام کرد که ۲۴ هزار روحانی در مدارس کشور در قالب طرح امین فعالیت میکنند.
معلمان میگویند که این افراد به سرعت جذب آموزشوپرورش میشوند: «در قالب این طرح طلبههایی از حوزههای علمیه برای مدارس فرستاده میشوند و با اینکه رشته تحصیلیشان مرتبط نیست، اما بلافاصله استخدام میشوند. درحالیکه معلمان خرید خدمتی رشته مرتبط آموزشی دارند و سالها با دانشآموزان در ارتباط بودهاند. یعنی معلمان خود آموزشوپرورش که میتوانند استخدام شوند، کنار گذاشته میشوند و آن طلبهها در اولویت استخدام قرار میگیرند.»
وضعیت معلمان در شهرهای محروم، اما متفاوت است. دانش داداللهزهی، معلمی با ۱۶ سال سابقه در مدرسهای در ایرانشهر است. او به هممیهن میگوید که این منطقه بدترین شرایط ممکن را از نظر نیروی انسانی دارد. به استناد آمارهای رسمی این استان بیش از ۱۲ هزار معلم کم دارد و آمارهای رسمی بیش از ۱۶ هزار معلم کمبود را نشان میدهد: «همین وضعیت سبب شده تا برای جبران این کمبود از معلمان حقالتدریس، قراردادی، خرید خدمت و سرباز معلم استفاده کنند. برای مثال در شهرستان راسک، ۱۱۰۰ معلم وجود دارد که ۶۰۰ نفر از آنها خرید خدمت هستند. مشکل دیگر در شهرستانهای استان دوری راه و صعبالعبور بودن راههاست. به همین دلیل معلمان هزینههای زیادی برای خرید بنزین باید پرداخت کنند. حتی ۲۰ لیتر بنزین را مجبورند ۲۵۰ هزار تومان بخرند. همه اینها در شرایطی است که این افراد هر پنجشش ماه یک بار حقوق میگیرند. درحالیکه بیمه هم نمیشوند و برای روزهای تعطیل و تابستان حقوق به آنها تعلق نمیگیرد.
به گفته او، حقوق معلمان رسمی، با سه قسط واریز شد و معلمان قراردادی و شرکتی، همیشه این وضعیت را تجربه میکنند. همان حقوق اسفند را هم با کسری زیادی پرداخت کردند و ۷۰۰ هزار تا یک میلیون تومان از آن کم کردند. در کنار همه اینها قرار بود اضافه کارها را هم پرداخت کنند و به یکباره برای ۴ ماه را واریز کردند، اما اصلا مشخص نیست که مبنایشان برای این واریزها چه بوده است. یک بار یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، یک بار ۸۰۰ و یک بار ۷۵۰ هزار تومان واریز کردند.
او ادامه میدهد: «در کنار همه اینها پرداختیهای مربوط به برگزاری امتحانات و... را هم با دو سال تاخیر پرداخت میکنند. این اتفاقات سبب شده تا معلمان از نظر معیشتی دچار مضیقه شوند. برخی از آنها کارگری میکنند. زمین کشاورزی را قسطی اجاره کردهاند و کشاورزی میکنند. برخی سوختبر شدهاند. درشهرهای بزرگ مثل ایرانشهر، زاهدان و چابهار که مهاجرپذیرند و قیمتها بالاتر است، معلمان دیگر چارهای جز شغل دوم ندارند. مسافرکشی و کارگری در رستورانها و کافهها کار آنها شده است. من بعد از ۱۶ سال سابقه کار با مدرک کارشناسی ارشد، همچنان اجارهنشین هستم.» به گفته داداللهزهی، در حال حاضر معلم اگر استخدام رسمی باشد، ۹ تا ۱۰ میلیون تومان بدون در نظر گرفتن کسورات، حقوق دریافت میکند. اگر هم بالای ۲۵ سال سابقه کار داشته باشد، با مدرک دکترا، حدود ۱۷ میلیون تومان حقوق میگیرد.
فرشته جودکی، معلم دوره دوم ابتدایی است که بیش از ۱۷ سال سابقه تدریس دارد، اما به دلیل اینکه سه سال حق التدریس بوده، سابقه کلیاش ۱۴ سال در نظر گرفته شده. او در گروه معلمانی قرار میگیرد که در آخرین ساعتهای اسفندماه، در انتظار پرداخت حقوقش بود. به گفته او، حقوق اسفندماه در اولین قسط با یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان کمتر پرداخت شد که در قسط دوم، کسری در نظر گرفته شد. جودکی حالا به هممیهن میگوید که اوضاع مالی معلمان بسیار نامناسب است. بهطوریکه خیلی از آنها بهویژه کسانی که خرید خدمتی و قراردادیاند یا شغل دوم غیرمرتبط دارند یا در جاهای دیگر حقالتدریساند: «در حال حاضر حقوق معلمان خرید خدمت ۵ میلیون تومان است و قبلا نصف این مبلغ را دریافت میکردند.»
او هم نسبت به ماجرای رتبهبندی معلمان اعتراض دارد و میگوید با ۱۴ سال سابقه کار، مدرک فوقلیسانس و ترجمه کتاب و برگزاری دورههای آموزشی برای معلمان، برایش رتبهای در نظر گرفته نشده است. او میگوید که بارگذاری مدارک در سامانه مورد نظر برای رتبهبندیها، هیچ سازوکاری ندارد و افراد به راحتی میتوانند جعل مدرک کنند: «معیارهای رتبهبندی نباید به این صورت باشد، باید نظارت صورت گیرد یا حتی طی طرحهایی از خود دانشآموزان نظرسنجی شود.» جودکی میگوید که تنها معلمان استخدام رسمی میتوانند از قانون رتبهبندی بهرهمند شوند، مشروط بر اینکه بیشتر از سه سال سابقه کار داشته باشند. برای کمتر از این میزان، رتبهای در نظر گرفته نمیشود. این معلم دوره ابتدایی به سیاستهای آموزشی هم انتقاد میکند. به گفته او، دورههای ضمن خدمت معلمان بیکیفیت است و معلمان در زمینه آموزشها بهروز نیستند. خودشان هم تمایلی به بازآموزی ندارند و انگیزهای برای این کار ندارند.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزشی، ۳۰ سال سابقه تدریس در آموزشوپرورش دارد و میگوید که تاخیر در پرداخت شامل حال تمام معلمان شد. بهطوریکه حقوق اسفندماه به صورت قسطی آن هم در ۲۹ اسفندماه پرداخت شد و در روزهای بعد و در تعطیلات نوروز، قسط دوم آن را پرداخت کردند. نیکنژاد به هممیهن میگوید که این اتفاق برای معلمان خرید خدمت، نیروهای آزاد و بازنشسته و قراردادی و استخدامی افتاد. همه اینها در شرایطی است که بخشی از این معلمان که خرید خدمت و شرکتی هستند، حقوقشان با تاخیر چندین ماهه پرداخت میشود: «بینظمی در پرداختها، همیشه وجود داشته، اما هیچوقت به این شدت نبوده است. این اولین باری است که به این شکل با معلمان برخورد میشود و اتفاق عجیب و غریبی بود. از سوی دیگر سازمان برنامه و بودجه هم به این موضوع تن نمیدهد، به دلیل تاخیر در پرداخت حقوق اسفندماه چند مدیر را هم مجبور به استعفا کردند و بعدش هم خبر رسید که وزیر آموزشوپرورش استعفا داده است. ما معلمان معتقدیم که مدیریت فعلی آموزشوپرورش، یکی از ضعیفترین مدیریتها در دو، سه دهه گذشته بوده است. هرچند مشکل آموزشوپرورش ساختاری است و تنها بخشی از آن به گزینههای وزارت مرتبط میشود.»
بر اساس اعلام نیکنژاد، پیش از تعطیلات نوروز هم در یک نظرسنجی، برکناری وزیر آموزشوپرورش، بیشترین رأی را آورد. به هر حال وزیر سابق ناکارآمد بود و حذف وزیر، پنهان کردن ناکارآمدیهای این وزارتخانه است. نمونه آن هم مولدسازی آموزشوپرورش و خصوصیسازی آن است.
اما این موضوع تنها مشکل معلمان نیست. با اینکه معلمان بیش از یک دهه در انتظار اجرای قانون رتبهبندی بودند، اما حالا به گفته نیکنژاد، نزدیک به ۸۰ درصد آنها از روند رتبهبندیها و معیارهای در نظر گرفته شده، ناراضیاند: «برخی معلمان روی رتبهبندیها امید بسته بودند و انتظار داشتند بخشی از مشکلات معیشتیشان حل شود. نمایندگان مجلس اعلام کردند که با اجرای رتبهبندی، ۸ تا ۱۶ میلیون تومان به حقوق معلمان اضافه میشود. درحالیکه این عدد کاملا اشتباه است و شاید دو تا ۵ میلیون تومان باتوجه به رتبهای که معلم به دست میآورد به حقوقش اضافه شود. کسی که رتبه یک یا دو میگیرد، دو و نیم میلیون تومان و کسی که رتبه ۵ میگیرد، ۵ میلیون تومان.» براساس اعلام این کارشناس آموزشی، با وجود تمام این اضافهپرداختها، باز هم حقوق معلم در بهترین شرایط به بالای ۱۵ میلیون تومان نمیرسد.
حالا در کنار تمام این شرایط، نیکنژاد تاکید میکند که در دهههای گذشته آموزشوپرورش از نظر ایدئولوژیکی مورد توجه قرار گرفت تا آموزشی. بهطوریکه برای مدیران این وزارتخانه، بیشتر از آنکه تخصص اهمیت داشته باشد، ایدئولوژیک مهم است. اینها تبدیل به اولویت وزیر شده است: «تاکنون شاید تنها یک تا دو وزیر داشتیم که آموزش دغدغه اصلیشان بوده است، مابقی دنبال کارهای ایدئولوژیکی بودهاند و میخواستند با حوزه قرارداد ببندند یا سند تحول بنیادین را در راستای همان فضای مورد نظرشان پیش ببرند. همه اینها در کنار اقتصاد نفتی منجر شده تا آموزشوپرورش فقیرتر شود. در یکسالونیم اخیر هم به دلیل وضعیت مدیریت، نارضایتی از این وزارتخانه بیشتر هم شده است.»
بر اساس اعلام این کارشناس آموزشی، در کنار تمام این اتفاقات، قبل از اینکه واریزی برای رتبهبندیها داشته باشند، کسورات آن را اعمال کردند. مثلا به جای اینکه ۸ میلیون تومان واریز کنند، ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان واریز کردهاند. این اتفاقات عجیب و غریب است.
او با رتبهبندیها مخالف است و میگوید، تجربه جهانی اجرای این قانون ناموفق بوده است، اما از این جهت که میزان حقوق معلمان را بالا میبرد، از سوی کارشناسان مورد موافقت قرار گرفت. چراکه گفته شد، شکاف دریافتی میان معلمان از بین میرود، اما وقتی اجرا شد، ایرادات زیادی داشت: «آموزشوپرورش در فاصله دو ماه بیش از ۹۰۰ هزار معلم را ارزیابی کرد. از خود این وزارتخانه خبر داریم که افرادی را برای ارزیابی فراخوانده بودند، اما تعداد کمی رفته بودند و تنها یکچهارم معلمان را ارزیابی کردند. مابقی به صورت کامپیوتری ارزیابی شدند که نمیتواند ارزیابی جدیدی باشد.» نیکنژاد میگوید، او با ۳۰ سال سابقه کار با مدرک کارشناسی ارشد و ۲۰ سال تدریس در مقطع دوازدهم، رتبهاش ۲ شده است.
حالا در این شرایط شیوا قاسمیپور، نماینده و دبیر کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، از برگزاری جلسهای درباره قانون رتبهبندی و بررسی علت تاخیر در پرداخت معلمان در این کمیسیون خبر میدهد. به گفته او، قرار بود رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر آموزشوپرورش هم در این جلسه حضور داشته باشند که ۲۰ دقیقه پیش از شروع جلسه، وزیر استعفا داد و بدون حضور او و رئیس سازمان برنامه و بودجه جلسه برگزار شد. به گفته قاسمیپور به هممیهن، گزارش جلسه روز دوشنبه، در صحن علنی مجلس خوانده شد و قرار است این موضوعات بررسی و گزارش نظارتی ارائه شود.
با این حال برای حل مشکل، باید معاون اول رئیسجمهوری زودتر به این موضوعات ورود پیدا میکرد: «اتفاقات اخیر توهین به جامعه معلمان بود. اینکه تا آخرین لحظه سال، حقوقشان پرداخت نشود، جایگاه آنها را زیر سوال میبرد. حالا در کنار این موضوع مسئله رتبهبندیشان هم مطرح است. هرچند آموزشوپرورش امسال ۹۳۳ هزار و ۳۰۵ معلم و بازنشسته را رتبهبندی کرد. با این حال ایراداتی به اجرای آن وارد است.»
او معتقد است، موضع سازمان برنامه و بودجه در ارتباط با پرداخت حقوق معلمان غیرمسئولانه بوده و آموزشوپرورش فرآیند اجرایی ضعیفی داشته است: «مسئولان ردهبالای کشور میتوانستند خیلی زودتر به موضوع وارد شوند. استعفای وزیر هم مشکلی را حل نمیکند. باید نگاه به آموزشوپرورش سرمایهای باشد، نه هزینهای و در این وضعیت معلم مظلوم واقع شده است.» او میگوید، حقوق ۸ میلیون تومانی برخی معلمان با در نظر گرفتن کل کسورات یک سال، ۵/۲ میلیون تومان پرداخت شده است. درحالیکه این اتفاق نباید میافتاد. این نماینده مجلس از تاخیرهای ۶ ماهه در پرداخت حقوق معلمان قراردادی باخبر است و میگوید؛ نارضایتی در میان معلمان زیاد است.