فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
چو باد، عزمِ سرِ کویِ یار خواهم کرد
نفس به بویِ خوشش مُشکبار خواهم کرد
به هرزه بی میو معشوق عمر میگذرد
بِطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثارِ خاکِ رهِ آن نگار خواهم کرد
چو شمعِ صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد
به یادِ چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنایِ عهدِ قدیم استوار خواهم کرد
صبا کجاست؟ که این جانِ خون گرفته چو گُل
فدای نَکهَتِ گیسویِ یار خواهم کرد
نفاق و زَرق نبخشد صفایِ دل حافظ
طریقِ رندی و عشق اختیار خواهم کرد
شرح لغت: بطالت: به فتح اول بیکارگی و معطل ماندن /نکهت: بوی خوش/ زرق: به فتح اول به معنی ریا و تزویر و دروغ و مکر
عاشقان درگاه دوست که واله و سرگردان درگاه محبوبند به سرعت در وادی عشق طی طریق میکنند. هر آنچه از نیکی به دست آورده اند نثار کوی دوست میسازند و همواره در سر پیمان ازلی و ابدی شان با حضرت دوست باقی میمانند.
در هر کاری خوب به عاقبت آن فکر کن و یود و زیان آن را در نظر بگیر. شخصی قصد دارد تمام زندگی تو را به تاراج ببرد، از این رو به حیلههای مختلفی متوسل میشود تا شما را فریب دهد. مراقب خود باش و با او کمتر همنشینی کن.