ما هرگز تصور نمیکنیم صندوق دار سوپرمارکتی که برای خرید به آن رفته ایم ممکن است یک روز به یک سلبریتی جهانی بدل شود. رویاها در یک چشم بر هم زدن به حقیقت نمیپیوندند.
به گزارش روزیاتو، به همین دلیل است که بعضی سلبریتیها پیش از پیدا کردن راه خود به سوی ستاره شدن به کارهای دیگری مشغول میشوند. بعضی آتش نشان بودند، بعضی طراح گرافیک و بعضی حتی تن پوش تبلیغاتی رستوران ها.
جانی دپ در ۱۶ سالگی درس را رها کرد تا موزیسین شود. اما وقتی منتظر بود تا شهرت از این راه به سراغش بیاید، شغلهای دیگری هم برای تأمین هزینههای خود داشت. او حتی این فرصت را به دست آورد تا مهارتهای بازیگری خود را با شغلی جز سینما امتحان کند. او وقتی به عنوان بازاریاب تلفنی به فروش خودکار مشغول بود، مجبور بود برای واداشتن مشتریان به خرید بیشتر، وعدههای ساختگی به آنها دهد.
او در اینباره گفته: «باید به آنها قول میدادید که اگر تعداد زیادی خودکار بخرند، همهی این جایزهها نصیب شان خواهد شد. وحشتناک بود. ولی فکر میکنم در واقع اولین تجربه ام در زمینهی بازیگری بود.»
اولین انتخاب شغلی آلن ریکمن ارتباطی به سینما نداشت، چون به نظر او طراحی گرافیک شغل پایدارتری نسبت به بازیگری بود. او تحصیل کردهی رشته طراحی گرافیک بود و بعد از فارغ التحصیلی، به همراه دیگر همکارانش یک استودیو به راه انداخت. آنها برای مجلات، کتابها و آلبومهای موسیقی و تبلیغات، کار طراحی میکردند. ۳ سال بعد ریکمن تصمیم به تحصیل در رشتهی بازیگری گرفت و پس از آن نیز همان شد که همه میدانیم.
کمتر کسی میداند که ووپی گلدبرگ یک آرایشگر حرفهای است. او مدتها پیش از آنکه تبدیل به بازیگری با ۲ جایزه اسکار شود، آنچه در مدرسه آرایشگری یاد گرفته بود، یعنی آرایش موها و چهرهها را برای مردگان به کار گرفت. به گفتهی گلدبرگ، او بعد از دیدن یک آگهی استخدام در روزنامه، کار در یک مؤسسه کفن و دفن را آغاز کرد.
مورگان فریمن گرچه از کودکی به بازیگری علاقه داشت، اما به پیشنهاد اعطای بورسیهی تحصیل در رشتهی تئاتر دست رد زد تا به نیروی هوایی بپیوندد. او پیش از آنکه یادگیری خلبانی را آغاز کند، به عنوان تکنسین رادار مشغول کار بود تا اینکه متوجه شد به این کار تعلق ندارد. به همین دلیل از نیروی هوایی استعفا داد و به دنبال علاقهی کودکی اش رفت.
با شنیدن نام هلن میرن شاید به یاد هر نقشی بیافتید جز تبلیغاتچی. مدتها پیش از پیوستنش به هالیوود، یکی از شغلهای او جلب توجه عابران برای بازدید از یک شهربازی بود. او در اینباره گفته: «برای اینکه توجه مردم را جلب کنم یک سری چرندیات را داد میزدم.»
یکی از فراموش نشدنیترین سکانسهای جک نیکلسون جایی است که جک تورنس، شخصیتی که در فیلم «درخشش» (The Shining) نقشش را برعهده داشت، با تبر به یک در میکوبد. تیم طراحی صحنهی فیلم مجبور به ساخت دری محکمتر از چیزی که در ابتدا قرار بود شدند، به این خاطر که نیکلسون قبلاً یک آتش نشان بود و بنابراین شکستن در برایش کار راحتی بود.
اشتون کوچر برای تحصیل در رشته مهندسی بیوشیمی به دانشگاه آیووا رفت. او برای تأمین هزینهی تحصیلش در یک کارخانهی تولید موادغذایی، خاک غلات را جارو میکرد. کمی بعد از آن او کار در دنیای سرگرمی را آغاز کرد، زمانی که یک مأمور استعدادیاب او را به صنعت مدلینگ معرفی کرد.
میشل فایفر که قصد داشت منشی دادگاه شود، زمانی که مشغول به تحصیل بود، به عنوان صندوقدار در یک سوپرمارکت مشغول کار شد، تا اینکه به علاقهی واقعی اش پی برد. او در اینباره گفته: «یادم است که با کمی ناامیدی پشت صندوق ایستاده بودم و داشتم از خودم میپرسیدم که میخواهی با بقیهی عمرت چه کنی. جواب بازیگری بود.»
تا به حال به کسانی که در زیر تنپوشهای تبلیغاتی پنهان شده اند فکر کرده اید؟ برد پیت پیش از ورود به هالیوود برای یک رستوران به عنوان یک تن پوش تبلیغاتی کار میکرد. پیت آن زمان شغلهای مختلفی را امتحان کرد که یکی از آنها پوشیدن تن پوش تبلیغاتی و تکان دادن یک تابلو برای یک رستوران فست فود بود.