فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد
چو خامه در ره فرمان او سر طاعت
نهادهایم مگر او به تیغ بردارد
کسی به وصل تو، چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد
به پای بوس تو دست کسی رسید که او
چو آستانه بدین در همیشه سر دارد
ز زهد خشک ملولم کجاست باده ناب
که بوی باده مدامم دماغتر دارد
ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را
دمی ز وسوسه عقل بیخبر دارد
کسی که از ره تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون ره سفر دارد
دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد
شرح لغت: بصر به فتح اول و دوم: بینایی و چشم/ پای بوس تو: بوسیدن پای تو/ میکده: محفل صاحبدلان
فقط کسانی میتوانند به بارگاه دوست برسند و به لقای او نایل شوند که همواره خود را فدای معشوق کنند و در برابر هر آن چه از سختیها قرار میگیرند به یاد او با قامتی راست بیرون میآیند.
مدت هاست از یار خود خبر نداری و هر چه تلاش میکنی از او خبر بگیری کمتر موفق میشوی. او را آزار نده و ملامتش نکن، زیرا از عواقب آن پشیمان میشوی.