آنقدر بازار سریالهای شبکه خانگی داغ شده است که توقف چند هفتهای سریال «پوست شیر» برای تولید و عرضه فصل سوم، بهصورت ویژه مورد توجه کاربران قرار گرفت و در فضای مجازی شاهد واکنشهایی در قالب پیشبینی آنچه قرار است در ادامه این داستان پرکشش رقم بخورد بودیم. این اصلیترین امتیازی است که میتوان در قیاس با مجموعههای تلویزیونی برای تولیدات شبکه نمایش خانگی قائل باشیم.
به گزارش روزنامه هفت صبح، اینکه تولیدات این ویترین برای مخاطبان موضوعیت دارد و آنها نهتنها با پرداخت حقاشتراک ترجیح میدهند از جیب خود هزینه کنند تا به تماشای این مجموعهها بنشینند که بهراحتی میتوانند رضایت یا عدمرضایت خود از این آثار را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و سریالی را به اوج برسانند و دیگری را به تعطیلی! این منطق درستی است که سالهاست صداوسیما بهواسطه ترکتازی در میدان بیرقیب هیچ درک و دریافتی نسبت به آن ندارد و به همین دلیل هم این روزها بیش از آنکه آداب رقابت را فراگرفته باشد و از حضور رقیبی قدر در میدان، خوشحال باشد، دارد حرص میخورد و به انواع و اقسام راهها برای زدن زیر میز بازی متوسل میشود! سریالهای خانگی، اما مسیر خود را طی میکنند.
این روزها، اما کدام بازیگران در حال درخشش در سریالهای شبکه نمایش خانگی هستند. آنچه در این پرونده مختصر گردآوری کردهایم، محدود به گزینش هفت بازیگر شاخص در مجموعههای در حال نمایش است که هر یک به دلیلی توانسته اند عملکرد موفقی هم داشته باشند. بعد از بازخوانی کارنامه بازیگران زن، در آیندهای نزدیک سراغ کارنامه بازیگران مرد شبکه نمایش خانگی هم خواهیم رفت.
یکی از فیلمهای متفاوت و در عین حال محبوب درباره عطش ورود به سینما، فیلم «سلام سینما» ساخته محسن مخملباف است. فیلمی که روایت تصویری تأثیرگذاری از عشق و علاقه مفرط میان جوانان برای ورود به عرصه بازیگری در سینما ارائه کرده است.
شاید جالب باشد بدانید که مریلا زارعی برای اولینبار در همین فیلم مقابل دوربین ظاهر شد. او البته خیلیزود پلههای شهرت و اعتبار را در سینمای ایران پیمود و با نقشآفرینی در فیلمهایی همچون «دو زن» در نیمه دوم دهه ۷۰ به چهرهای محبوب برای سینمادوستان هم تبدیل شد. او در سال ۸۲ برای ایفای نقش کوتاهی در فیلم «سربازهای جمعه» ساخته مسعود کیمیایی اولین سیمرغ بلورین کارنامه اش را شکار کرد و بعدها این تجربه برایش با فیلمهای «شیار ۱۴۳» و «زیر سقف دودی» تکرار شد.
سریال «مانکن» در سال ۹۸ اولین تجربه نقشآفرینی مریلا زارعی در شبکه نمایش خانگی بود. سریالی به کارگردانی حسین سهیلیزاده که در برقراری ارتباط با مخاطب هم به نسبت تجربهای موفق بود. او، اما در گام دوم یکی از اتفاقات ویژه را در کارنامه حرفهای خود رقم زد. حضور در نقش مهدعلیا برای هر بازیگر زنی، یک فرصت ویژه است و زارعی در همکاری با حسن فتحی در سریال «جیران» به بهترین شکل از این فرصت بهره گرفت. او همین امسال سریال «نوبت لیلی» ساخته روحالله حجازی را هم در حال پخش داشت.
زارعی بهمعنای واقعی کلمه در نقش مهدعلیا درخشیده و تا همین امروز و به بهانههای مختلف درباره قدرت نمایی او در ایفای این کاراکتر نوشته ایم. حضور او در «نوبت لیلی» هم بهعنوان یک بازیگر حضور موفقی بوده، اما واقعیت این است که چالش اصلی این سریال فیلمنامه پیچیده آن بود که امکان همراهی با آن را از مخاطب سلب میکرد.
از بازیگران بسیار پرکار در قاب تلویزیون بوده است و اتفاقا تجربه همکاری با فیلمسازان شاخصی را در این مدیوم داشته است. او البته بعد از «کلاه پهلوی» نزدیک به یک دهه است که در هیچ سریالی حضور نداشته است.
«یک مرد یک شهر» عنوان فیلمی به کارگردانی حسن هدایت است که در سال ۸۶ با نقشآفرینی احمد نجفی و زیبا بروفه به تولید رسید. در یکی از نقشهای فرعی این فیلم بازیگری در اولین تجربه نقشآفرینی خود مقابل دوربین رفت که کمتر از دو دهه بعد تبدیل به یکی از ستارههای اصلی سینمای ایران شده است.
پریناز ایزدیار پیمودن مسیر شهرت را البته از ابتدای دهه ۹۰ و با حضور در سریال «زمانه» آغاز کرد. او طی دهه ۹۰ یکی از بازیگران پرکار سینمای ایران بود که خاطرات شاخصی همچون «ابدویک روز»، «ویلاییها»، «تابستان داغ»، «سرخپوست» و این اواخر «ملاقات خصوصی» را تا به امروز از او در حافظهمان داریم. ایزدیار در این سالها در چند نوبت هم نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شده، اما تنها یک بار و برای فیلم «ابدویک روز» موفق به دریافت این جایزه شد.
پریناز ایزدیار که ورود به تلویزیون را با سریال «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی تجربه کرده بود، برای ورود به شبکه نمایش خانگی هم دعوت او را پذیرفت و تبدیل به یکی از ستارههای مجموعه ماندگار «شهرزاد» شد. حضور ایزدیار در نقش شیرین در این سریال در کنار نقشآفرینی ترانه علیدوستی، شهاب حسینی و مصطفی زمانی واقعا قابل تحسین بود. او در ادامه همین موفقیت هم برای ایفای نقش اصلی سریال «جیران» از سوی حسن فتحی دعوت به همکاری شد.
پیشتر هم اشاره کردیم که هر چند پریناز ایزدیار تاکنون تنها در دو سریال خانگی حضور داشته است، اما از نظر کیفیت حضور آنقدر این دو تجربه برای او ارزشمند بوده که بیراه نیست اگر بگوییم طیف عمدهای از علاقهمندانش تا سالها او را با همین کاراکتر جیران به یاد خواهند آورد.
ایزدیار بهرغم پرکاریاش در سینما در سریالهای اندکی در قاب تلویزیون حضور داشته است. او در همان سال اول حضورش در تلویزیون در سه سریال ایفای نقش کرد و بعد از آن نزدیک به یک دهه است که هیچ حضوری در تلویزیون نداشته است.
فیلم پرحاشیهای مانند «مارمولک» احتمالاً بهترین نقطه آغاز برای ورود یک بازیگر جوان به عرصه بازیگری میتواند باشد؛ فیلمی که در همان چند روز ابتدایی اکران عمومیاش با سیل استقبال مخاطبان مواجه شد و بعدها به دلیل توقیف و پایین کشیده شدن از پرده سینماها، عطش مخاطبان برای تماشایش چندبرابر شد و بیراه نیست اگر بگوییم تا امروز یکی از دیدهشدهترین فیلمهای سینمای ایران است.
رعنا آزادیور با نقشآفرینی در این فیلم کمال تبریزی به سینمای ایران معرفی شد. او خیلیزود، اما با انتخابهای درست توانست جایگاه خود را در سینمای ایران تثبیت کند. «درباره الی» اصغر فرهادی نقطه اوج این انتخابها در سالهای ابتدایی ورودش به سینما بود. «خانه دختر»، «محمد رسولالله (ص)»، «خشم و هیاهو»، «چهارراه استانبول» و این آخری یعنی «مرد بازنده» از آثار موردتوجه کارنامه او در سینما بوده است.
سال گذشته بود که رعنا آزادیور بهصورت همزمان در دو پروژه شبکه خانگی حضور پیدا کرد و اتفاقا هر دو پروژه هم با استقبال مواجه شد. یکی «زخمکاری» ساخته محمدحسین مهدویان و دیگری «جیران» ساخته حسن فتحی. پخش جیران البته همچنان ادامه دارد و این روزها با آغاز پخش مجموعه «سرگیجه» باردیگر آزادیور تبدیل به یکی از بازیگران دو سریاله در ویترین نمایش خانگی شده است.
حضور آزادیور در سریال «زخم کاری» بسیار موردتوجه قرار گرفت. او در کنار جواد عزتی بهخوبی توانستند یک زوج تأثیرگذار را به نمایش بگذارند. کاراکتر او برگرفته از شخصیت لیدی مکبث در نمایشنامه ماندگار شکسپیر بود. حضور او در سریال «جیران» هم تا به اینجا تأثیرگذار بوده هر چند کاراکترش به نسبت کاراکترهای دیگر قوت و قوام لازم برای ماندگاری در حافظه مخاطب را ندارد.
رعنا آزادیور تاکنون هیچ حضوری در سریالهای تلویزیونی نداشته و بعید است بعد از اینهم شاهد تغییر ذائقه او در این زمینه باشیم. بهخصوص که جنس نقشآفرینیهای او در سریالهای خانگی حالا مخاطبان و طرفداران خاص خود را پیدا کرده و دور از ذهن نیست که سال آینده او را با تجربهای متفاوتتر در شبکه خانگی ببینیم.
ارتباطش با دنیای نمایش از زاویه متن بوده است. او فعالیت هنری را با نویسندگی متنهای کوتاه در رادیو و ایفای نقش در نمایشهای رادیویی آغاز کرد و بعدها حتی تجربه اجرا در رادیو هم داشت. در سال ۷۷ با فیلم سینمایی «زخمی» به کارگردانی کامران قدکچیان بهصورت رسمی نقشآفرینی در مقابل دوربین را هم تجربه کرد. او بعدها با چهرههای شاخصی همچون ابراهیم حاتمیکیا، مازیار میری، همایون اسعدیان، رضا میرکریمی، نرگس آبیار و سعید روستایی در سینما همکاری کرد. او برای نقشآفرینی در فیلم «امروز» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را شکار کرد. نقشآفرینی درخشان او در دو فیلم «نفس» و «خجالت نکش» هم دومین سیمرغ را برای او به ارمغان آورد.
از پرکارترین بازیگران زن در سریالهای خانگی بهشمار میرود. او که ورود به این عرصه را با مجموعه «ابله» به کارگردانی کمال تبریزی تجربه کرد و در گام دوم هم باردیگر با «هیولا» ایفاگر نقش در یک سریال طنز شد. بعد از آن او با «خاتون» یکی از جدیترین و تلخترین کاراکترهای کارنامهاش را ایفا کرد. همزمانی پخش «شبکه مخفی زنان» و «بیگناه» و در ادامه عرضه «سرگیجه» باعث شد پرکاری او در سریالهای خانگی بیشتر به چشم بیاید.
از موفقترین کارنامهها را در سریالهای خانگی داشته است. او هم در همکاری با مهران مدیری موفق شد یکی از کاراکترهای طنز مجموعه «هیولا» را به بهترین شکل ایفا کند و هم در همکاری با مهران احمدی در «بیگناه» توانایی خود در خلق موقعیتهای دراماتیک و گاه تراژیک را به تصویر کشید. او این روزها هم سریال «سرگیجه» را به کارگردانی بهرنگ توفیقی در حال پخش دارد که در آن ایفاگر نقش کاراکتری چندوجهی را برعهده دارد که بهنظر میرسد هنوز ابعاد آن بهطور کامل برای مخاطب کشف نشده است.
شبنم مقدمی در تمام طول دوران فعالیتش هیچگاه از تلویزیون گریزان نبوده و اتفاقا جزو بازیگران پرکار سریالهای تلویزیونی در دو دهه اخیر بهحساب میآید. آخرین حضور او در تلویزیون سریال نوروزی «دوپینگ» بود.
از بازیگرانی است که ورود به دنیای فعالیتهای هنری را با عکاسی آغاز کرده و تحصیلاتش هم در رشته گرافیک است. او پیش از بازیگری بهعنوان مدل در حرفه مدلینگ اشتغال داشت و از میانه دهه ۸۰ بود که بهصورت رسمی بهعنوان بازیگر مقابل دوربین قرار گرفت.
او فعالیتهایی در عرصه سینما و تلویزیون داشت، اما وقتی به شهرت رسید و به چهرهای آشنا برای مخاطبان تبدیل شد که در سریال «سقوط یک فرشته» به کارگردانی بهرام بهرامیان ایفای نقش کرد. همزمان «پایان خدمت» حمید زرگرنژاد هم در سینما توجهها را به سمت او جلب کرد. هدی زینالعابدین در طول یک دهه و نیم حضور فعال در عرصه بازیگری در فیلمها و سریالهای مختلفی حضور و با کارگردانهای شاخصی همکاری داشته است.
فصل سوم «قلب یخی» به کارگردانی سامان مقدم نقطه ورود هدی زینالعابدین به شبکه نمایش خانگی در آستانه دهه ۹۰ بود. او بعدها در «رقص روی شیشه» ساخته مهدی گلستانه در کنار بازیگرانی، چون بهرام رادان، مهتاب کرامتی و امیر آقایی به ایفای نقش پرداخت، اما سریال برای همه آنها به تجربهای شکست خورده تبدیل شد. «کرگدن» ساخته کیارش اسدیزاده، اما تجربهای متفاوت بود که زینالعابدین در آن خوش درخشید. حالا او در سریال «رهایم کن» بهعنوان تازهترین ساخته شهرام شاهحسینی ایفاگر نقش اصلی است.
کاراکتر «مارال» در داستان «رهایم کن» نقشی کلیدی دارد. دو کاراکتر اصلی فیلم یعنی حاتم و هاتف دلبسته او میشوند و رابطه میان این دو برادر دستخوش احساساتشان نسبت به این دختر قرار میگیرد. هدی زینالعابدین در دو قسمت پخش شده از سریال «رهایم کن» حضوری قابل قبول داشته و بعید نیست این کاراکتر تبدیل به یکی از نقشهای ماندگار در کارنامهاش شود.
هدی زینالعابدین هم مانند طیفی از بازیگران همنسل خود، بخشی از شهرتش را بهخصوص در سالهای ابتدایی ورودش به عرصه بازیگری مدیون سریالهای تلویزیونی است. از «آشپزباشی» گرفته تا «سقوط یک فرشته» و «همه خانواده من». زینالعابدین احتمالا در آینده هم در سریالهای تلویزیونی حضور داشته باشد.
«جراحت» ازجمله تجربههای موفق محمدمهدی عسگرپور در عرصه سریالسازی بهحساب میآید که پخش آن در ماه رمضان بهصورت ویژه مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت. طبیعتا سریالی با این مختصات، بهترین نقطه شروع برای ورود یک چهره جوان به عرصه بازیگری بوده است.
هستی مهدویفر برای اولینبار در همین مجموعه بهعنوان بازیگر مقابل دوربین رفت و اتفاقا خیلیزود هم تبدیل به چهرههای آشنا برای مخاطبان شد. به فاصله سه سال بعد حضور در مجموعه «مادرانه» به کارگردانی جواد افشار، جایگاه او را بهعنوان یک بازیگر تلویزیونی موفق تثبیت کرد. او، اما همزمان و در همراهی با نیکی کریمی، حضور در سینما را هم تجربه کرد و در همان سالی که «جراحت» را روی آنتن داشت، در فیلم «سوت پایان» هم نقشآفرینی کرد.
مهدویفر آرامآرام، اما در تلویزیون کمکارتر و در سینما پرکارتر شد. او تجربههای بهشدت متفاوتی را هم در سینما پشتسر گذاشت. از «۵۰ کیلو آلبالو» مانی حقیقی تا «رد خون» محمدحسین مهدویان.
سریال «آکتور» به کارگردانی نیما جاویدی از همان اولین گامهای پیشتولید از مجموعههایی بود که بهواسطه ترکیب بازیگرانش مورد توجه قرار گرفت. سریالی که نوید محمدزاده بعد از تجربه موفق «قورباغه» در دومین تجربه سریالی خود ایفاگر نقش اصلی آن بود و در کنارش هم احمد مهرانفر حضور داشت. طبیعتا قبول نقشآفرینی در این پروژه بهعنوان بازیگر نقش اصلی زن پیشنهادی جذاب برای هستی مهدویفر بوده است.
هستی مهدویفر بعد از گذشت ۵ قسمت از پخش سریال «آکتور» بهتازگی وارد داستان شده است و باید اعتراف کرد که ورودی توجهبرانگیز داشته. کاراکتر آلما قرار است بهعنوان نفر سوم تیم دو نفره علی و مرتضی، در نقشآفرینیهای گروهی آنها با هدف کسب درآمد، مشارکت داشته باشد.
هستی مهدویفر کار حرفهایاش را با تلویزیون آغاز کرد و با سریالهای تلویزیونی هم به شهرت رسید. او همچنان یکی از چهرههای مورد اقبال در قاب تلویزیون بهحساب میآید و بعید نیست در آینده هم شاهد همکاری او با سریالسازان تلویزیونی باشیم.
متولد ابتدای دهه هفتاد است و هنوز از استعدادهای جوان در عرصه بازیگری بهحساب میآید. او فعالیت حرفهای خود در عرصه هنر را با عکاسی آغاز کرد. حوالی سال ۹۰ بود که بهعنوان عکاس تئاتر در پشتصحنه نمایشهایی که روی صحنه میرفت حاضر شد و همین ارتباط با هنرمندان عرصه نمایش او را به بازیگری علاقهمند کرد. آشنایی با سجاد افشاریان این فرصت را برای او فراهم آورد تا جدیتر بتواند علاقهمندیاش به بازیگری را دنبال کند و در همین راستا هم برای اولینبار در نمایشی به کارگردانی افشاریان، بهعنوان بازیگر روی صحنه نمایش حاضر شد.
او، اما مسیر صحنه نمایش تا نقشآفرینی مقابل دوربین را هم خیلیزود طی کرد و با حضور در نقش «سلما» در سریال «کیمیا» تبدیل به چهرهای آشنا برای مخاطبان تلویزیون شد. ثروتی در سینما هم چند نقشآفرینی کوتاه را در فیلمهایی مانند «پاستاریونی» و «متولد۶۵» تجربه کرد، اما عمده شهرت خود را با «شیطان وجود ندارد» به دست آورد.
مهتاب ثروتی در سریال «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان ایفاگر نقش «ماری» بود. نقشی که هر چند از نظر زمانی کوتاه بود، اما بهواسطه عشق ماری به شیرزاد، در بخشهایی از داستان حائز اهمیت میشد. حالا ثروتی در یکی از مهمترین تجربههای بازیگری اش ایفای نقش اصلی در سریال «مترجم» به کارگردانی بهرام توکلی را برعهده گرفته است.
قصه «مترجم» با محوریت دختر جوانی بهنام «غزاله» روایت میشود که از طریق یک فرد ناشناس متوجه میشود تصادف برادرش که باعث مرگ او شده، یک حادثه نبوده است؛ بنابراین تلاش میکند از مرگ مبهم او رازگشایی کند و در این مسیر وارد ماجراهای پیچیده و خطرناکی میشود. ثروتی در ایفای نقش شخصیت چندبعدی و پیچیده غزاله تا به اینجا عملکرد موفقی داشته است.
همانطور که اشاره کردیم مهتاب ثروتی در همان اولین گامهای حضورش در عرصه بازیگری، حضور در سریال «کیمیا» را تجربه کرد و در سریالهای دیگری همچون «در جستوجوی آرامش» و «سرباز» ایفاگر نقشهایی کوتاه بود.