bato-adv

آگاهی‌بخشی درباره «چاقی‌هراسی»

آگاهی‌بخشی درباره «چاقی‌هراسی»
ریان سوزا در جزیره‌ای در ویتوریا، پایتخت استان اسپیریتو سانتوی برزیل بزرگ شده است. والدین‌اش خانه‌ای در ایل‌ها دو بوی دارند که محله‌ای است مرفه که بهترین چشم‌انداز‌های شهر را دارد.

در زبان پرتغالی اصطلاح  «بزرگ‌هراسی» تبعیض علیه افراد درشت‌جثه را توصیف می‌کند و می‌توان آن را تقریبا «چاقی‌هراسی» ترجمه کرد.

ریان سوزا یکی از بنیان‌گذاران «گوردا نا لی» («چاق در قانون») است که گروهی کنشگری است که به کار افزایش آگاهی درباره این موضوع می‌پردازد و با وکلا و قربانیان تبعیضی که خواهان اعاده حیثیت حقوقی هستند همکاری می‌کند.

برزیل شاید به خاطر کلیشه تنهای «برنزه و آماده ساحل» مشهور باشد، ولی همچنین کشوری است که در آن پویشگران قوانینی را پیشنهاد - و تصویب - می‌کنند که شهر‌ها را برای انواع شکل‌های بدنی دسترس‌پذیر کند، کشوری که در آن‌ها وکلا پرونده‌های تبعیض را به دادگاه می‌برند، به ویژه تبعیض در محل کار، و زنان در مسابقات نمایشی زیبایی‌های در ابعاد بزرگ را ارج می‌نهند.

ریان روی نیمکت پارکی رو به سوی اقیانوس نشسته و با بی‌بی‌سی صحبت می‌کند و هم‌زمان دوست پسرش عکس می‌گیرد. همه این‌ها برای اینستاگرام است که حالا این اینفلوئنسر در آن زندگی روزمره‌اش را با بیش از ۱۸ هزار دنبال‌کننده به اشتراک می‌گذارد.

«در سال‌های نوجوانی‌ام هر بهانه‌ای که به فکرم می‌رسید را می‌آوردم تا از رفتن به ساحل با دوستانم پرهیز کنم. می‌گفتم الان پریودم، الان ناخوش‌ام ... و موقعی که این بهانه‌ها هم کارگر نمی‌افتاد می‌دیدید من تنها کسی هستم که شلوار سیاه به پا دارد با پیراهنی رها و گشاد که در ماسه‌های ساحل نشسته است.»

«من در تمام زندگی‌ام چاق بوده‌ام. من کودکی چاق بودم، و نوجوانی چاق بودم. عادت کرده بودم که نظر‌های مردم را درباره وزنم بشنوم.».

اما می‌گوید وقتی که دانشگاه رفت، چیزی عوض شد.

تجربه پرآسیب روانی

در سال ۲۰۱۲، جمعی از همکلاسی‌های ریان در واتس‌اپ گروهی را برای نظر دادن درباره شکل بدن او درست کردند.

آن‌ها عکس‌های شبکه‌های اجتماعی او را بر می‌داشتند و نظر‌های خبیثانه‌ای درباره ظاهر او می‌دادند. یک جا، یکی از دانشجویان از این کار احساس گناه کرد و به او گفت چه خبر است.

او که اکنون یک اینفلوئنسر است در مواجهه با این درد، جنبش مثبت‌نگری به بدن را کشف کرد که مفهومی است که در اوایل دهه ۱۹۷۰ در آمریکا به وجود آمد و روی «مراقبت از خود، محبت به خود و پذیرش خود» متمرکز است.

«وقتی فهمیدم چاق‌هراسی چیست، متوجه بسیاری از چیز‌هایی که برای من در طول زندگی‌ام اتفاق افتاده بود شدم. هیچ کدام از این‌ها تقصیر من نبود، تقصیر جامعه بود.»

رایان و ماریانا در دانشکده حقوق با هم آشنا شدند و یک گروه کارزار برای مقابله با چاقی هراسی راه اندازی کردند

در سال ۲۰۱۹، از دوستش ماریانا الیوِیرا که یک وکیل جاافتاده حقوق بشر است درخواست کرد که گروهی پویشگری را ایجاد کند.

آن‌ها هر ماه حدود ۷۰ پیغام از افرادی دریافت می‌کنند که خواهان اعاده حیثیت هستند یا فقط می‌خواهند ماجرای خود را در میان بگذارند.

بنا به آمار رسمی، فقط در دادگاه‌های کار برزیل بیش از ۱۴۰۰ پرونده باز وجود دارند که در آن‌ها از چاقی‌هراسی صحبت شده است.

چاقی‌هراسی در این کشور جرم نیست، ولی ماریانا توضیح می‌دهد که راه‌هایی برای پیگیرد قانونی آن وجود دارد از جمله به دادگاه بردن فرد به خاطر افترا، تهمت یا حتی آزار اخلاقی.

او یک پرونده خاص را ذکر می‌کند که در آن صاحب کسب‌وکاری شرط پاداش حقوق یکی از کارمندان خانم‌اش را کاهش وزن قرار داده بود.

او می‌گوید: «حتی از او خواسته بود که روی ترازو برود.»

قضات به نفع کارمند حکم دادند و مبلغ خسارت را حدود ۱۸۰۰ دلار مقرر کردند - که یکی از بالاترین مبالغی است که در برزیل در پرونده‌های مربوط به چاقی‌هراسی ثبت شده است، ولی هنوز هم در مقایسه با سایر احکام در نظام قضایی برزیل مبلغ نسبتاً کمی است.

این کارآفرین در مقام دفاع از خود گفت که کارفرمایش از او خواسته بوده وزنش را کم کند، چون «او را مثل دختر خود می‌دیده و بهترین‌ها را برای او می‌خواسته است.»

قضات در رأی خود نوشتند که در نوع رابطه آن‌ها هیچ چیزی شباهت به رابطه پدر و دختر نداشت و حیرت خود را از چنین نظری اظهار کردند: «واقعیت‌هایی که از خلال این روند آشکار می‌شود سوررئال هستند هر چند جای هیچ بحثی در آن‌ها وجود ندارد.»

هر چند تعداد پرونده‌هایی که به دادگاه می‌روند رو به افزایش هستند، ریان و ماریانا می‌گویند که خیلی از مردم هنوز خواهان اعاده حیثیت نیستند، چون می‌خواهند از تکرار تجربه آن آسیب روانی پرهیز کنند.

وضع یک زن در اسپیریتو سانتو چنین بود که در یک گیت میله‌ای اتوبوس چهار ساعت گیر افتاده بود و مأموران آتش‌نشانی او را عاقبت نجات دادند.

ریان می‌گوید: «مردم داشتند از او عکس می‌گرفتند، او را مسخره می‌کردند و ویدیو‌ها را در رسانه‌های اجتماعی می‌گذاشتند.»

گیت‌های میله‌ای در برزیل برای افراد درشت‌جثه‌تر مشکلی بزرگ هستند. ریان در ۱۴ سالگی یک بار موقع رفتن به وسط شهر ویتوریا در گیت میله‌ای اتوبوس گیر کرد و دیگر از آن پس سوار اتوبوس نشد.

«آن‌قدر خوش اقبال هستم که می‌توانم تاکسی بگیرم یا خودم رانندگی کنم و هر جا که می‌خواهم بروم. ولی برای بیشتر برزیلی‌ها وضع چنین نیست.»

به نظر او، برای اینکه شهر برای افرادی با اندازه‌های مختلف دسترس‌پذیر و راحت‌تر باشد بعضی از قوانین شهر باید تغییر کنند.

در مورد خاص اتوبوس، این اینفلوئنسر فکر می‌کند که یک راه حل ساده این است که اجازه بدهند مسافران از در پشتی سوار اتوبوس شوند - امروزه گاهی مردم مجبورند از راننده درخواست لطف کنند که گاهی اوقات جواب نمی‌دهد.

یکی از جا‌هایی در برزیل که تغییر سیاست رخ داده است رسیف است که یک شهر بندری دیگر در ۱۵۰۰ کیلومتری شمال برزیل است.

تصویب لوایح ضد چاقی‌هراسی

سال گذشته، دو لایحه ضد چاقی‌هراسی تصویب شدند: یکی از آن‌ها روزی را مقرر کرد برای افزایش آگاهی درباره آن و دیگری برای مدارس خرید میز‌های بزرگ‌تر را برای دانش‌آموزان الزامی کرد - که در هر کلاس حداقل یک میز بزرگ‌تر داشته باشند.

سیدا پدروسا عضو شورا که این لایحه را پیشنهاد کرده بود می‌گوید: «داستان‌های زیادی شنیده‌ام از کسانی که در طول سال‌های مدرسه‌شان تحقیر فراوانی را تحمل کرده‌اند. بچه‌ها هر روز مجبور می‌شدند به دفتر مدیر بروند تا صندلی بزرگسال برای کلاسشان بیاورند.»

به نظر او، برنامه‌هایی برای شمول‌گراتر کردن شهر برای مردمی با اندازه‌های مختلف به همان اندازه مهم است که مبارزه با چاقی و ترویج سالم‌خواری و ورزش.

او می‌افزاید: «یکی ضرورتاً به دیگری مرتبط نیست. ما وظیفه داریم برای دانش‌آموزان در مدارس عمومی غذای سالم فراهم کنیم و افراد را تشویق کنیم که سبک زندگی سالمی داشته باشند. ولی در عین حال، نمی‌توانیم این فکر را بازتولید کنیم که افراد چاق مریض هستند.»

پویش‌های کارول استادلر نیز برای همین کار است. او از گروه بونیتا د کورپو (بدن زیبا) است که برای تصویب قانون جدید با سیدا پدروسا عضو شوار متحد شد.

او می‌گوید این کلیشه وجود دارد که افراد درشت‌جثه‌تر تنبل‌اند که باعث سستی‌شان در محیط کار می‌شود و افرادی دیده می‌شوند که خودشان مسئول وضع خودشان هستند - در حالی که در دنیای امروز، که بسیاری شغل‌هایی با حقوق‌های پایین دارند و مجبورند ساعت‌ها در کلان‌شهر‌ها سفر کنند، داشتن پول برای خوردن میوه و سبزیجات و وقت پیدا کردن برای ورزش خودش موهبتی است.

«این موضوعی ساختاری است که مردم چاق‌تر می‌شوند و باید با آن کنار بیاییم.»

آمار رسمی نشان می‌دهند که نیمی از برزیلی‌ها اضافه‌وزن دارند و یک نفر از هر چهار نفر چاق به شمار می‌روند.

وزن کم کردن آسان نیست - و بخشی از ماجرا به خاطر تکامل است. به گفته دکتر لوسیا کوردیرو، در طول تاریخ انسان‌ها بیشتر گرسنگی کشیده‌اند تا در فراوانی زندگی کرده باشند و این وضعیت کمک کرده بود تا بدن‌های ما جوری برنامه‌ریزی شوند که هنگام لاغر شدن اشتهای ما افزایش پیدا کند.

مؤلفه روانی ماجرا نیز به زیان ما کار می‌کند - به گفته متخصص غدد درون‌ریز، حدود ۳۰ درصد از افراد چاق در کشور اختلال غذا خوردن دارند. به این دلیل است که فرایند درمان خیلی اوقات مستلزم نظر متخصصان سلامت روان است.

۳۰ درصد دیگر از موارد به خاطر علل ژنتیک هستند.

دکتر کوردیرو توضیح می‌دهد که چاقی یک بیماری تورمی است که به انواع بیماری‌ها مربوط است از سرطان گرفته تا نارسایی قلبی و وقفه تنفسی در خواب.

اما می‌شود کسی اضافه‌وزن داشته باشد یا چاق باشد، ولی همچنان سالم به شمار بیاید.

این متخصص در کلینیک‌اش در رسیف به بی‌بی‌سی گفت: «خلاف‌اش هم می‌تواند صادق باشد: می‌شود لاغر باشید و ناسالم.»

«ما سلامت کلی بیمار را ارزیابی می‌کنیم. اگر اضافه وزن داشته باشند، ولی فشار خون نداشت باشد و دیابت یا اختلال چربی نداشته باشد، می‌توان آن فرد را سالم طبقه‌بندی کرد.»

به نظر او، افزایش چاقی مسئله‌ای سلامت عمومی است که باید به آن رسیدگی شود. ولی معنای‌اش این نیست که جامعه لازم نیست تطابق پیدا کند تا زندگی را برای افراد درشت‌جثه‌تر راحت‌تر کند یا لازم نیست با تبعیض مبارزه کند. او می‌گوید دنیا به هر دو نیاز دارد.

«ما باید به جامعه بگوییم که سعی کنند زندگی سالمی داشته باشند، ولی باید مراقب باشند که چطور این پیام را می‌فرستند که تبدیل به پیش‌داوری و چاقی‌هراسی نشود.»

ریان می‌گوید در ویتوریا افراد زیادی «از دکتر رفتن هراس دارند». بی‌بی‌سی ماجرای افراد زیادی را شنیده است که فارغ از اینکه چه علایمی دارند یا فارغ از دلایلی که باعث درخواست مشاوره پزشکی می‌شوند، به آن‌ها گفته شده است که باید لاغر شوند. بسیاری می‌گویند شرمسار سازی از چاقی توسط متخصصان سلامتی عجیب نیست.

اما این اینفلوئنسر در حال حاضر به دنبال پزشکی «همدل» می‌گرد تا به او کمک کند تا سالم‌تر غذا بخورد. او و نامزدش تیاگو قصد دارند بچه‌دار شوند و می‌خواهد بارداری‌اش تا حد امکان راحت پیش برود.

«می‌خواهم کیفیت زندگی‌ام را بهبود دهم و سالم‌تر غذا بخورم. اگر در جریان آن وزن‌ام هم کم شود چه بهتر، ولی این هدف اصلی من نیست. فکر می‌کنم می‌شود تنی چاق داشته باشید و بارداری سالمی هم داشته باشید.»

به نظر او، یکی از بزرگ‌ترین تصوران غلطی که مردم درباره گروه‌های ضد چاقی‌هراسی دارند این است که پویشگران حامی سبک زندگی ناسالمی هستند.

او می‌گوید چیزی که آن‌ها می‌خواهند این است که شهر‌ها دسترس‌پذیرتر شوند و پزشکان با بیماران‌شان با احترام و عزت رفتار کنند و مردم در بازار کار فرصت‌های منصفانه‌ای داشته باشند.

«این‌ها هیچ ربطی به رمانتیزه کردن یک سبک زندگی ناسالم ندارد. در واقع، ما نمی‌خواهیم مردم را تشویق کنیم که در بدنی بمانند که همیشه به حاشیه رانده می‌شود. ما می‌خواهیم مردم را تشویق کنیم که خودشان را توانا کنند، و خواهان حقوق خودشان باشند. تصمیم درباره سبک زندگی به خود فرد بستگی دارد.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین